#خاطره #کرامت۱۲۱
#ارسالی_مخاطبین
ــ سال ۱۳۹۵ افتخار خادمی بخش دربانی رو پیدا کردم تا جاییکه امکان داشت در روزهای شلوغ و مناسبات خدمت خانم و زائرانش میرسیدم ...
خصوصا اگر به سختی برمیخوردم یا حاجتی داشتم نذر شیفت فوق العاده میکردم خیلی زود به حاجت دلم میرسیدم و نذرم را ادا میکردم.
تحویل سال ۱۳۹۹ که مناسبت داشت با شهادت اقا موسی بن جعفر ع بخاطره بیماری بستری شدم دکتر تشخیص دادن که باید بلافاصله عمل شوم و در عرض چند دقیقه لباس عمل پوشیده و آماده انتقال به اتاق عمل شدم
ناخودآگاه یاد حرم و لحظه هایی که خدمتگذاری زائران و خادمان حضرت س میکردم افتادم و همان لحظه در دل حضرت معصومه را بعزت پدر بزرگوارش قسم دادم و به اینکه اگر لحظه ای از آن خدمت هارو پذیرفته اند، عنایتی کنند تا نیاز به عمل نداشته باشم که اگر عمل انجام میشد همروحی و هم جسمی آسیب بزرگی برایم پیش میآمد...
به دلیل نامعلومی یک ساعت تعلل در انتقال به اتاق عمل پیش آمد بعداز یکساعت ازمایش و سونو و معاینات دیگری توسط دکتر دیگری انجام شد و در کمال ناباوری تمام آزمایشات و سونو رضایت بخش بود و چندروز بعد هم مرخص شدم ..
از آن روز هر زمان خدمت حضرت س میرسم سعی میکنم از لحظه لحظه های خدمتگذاریم استفاده کنم که مطمئنن در روز محشر نیاز بیشتری به شفاعت خواهم داشت
روایتگر: م. آ
دوشنبه کشیک ۱_دربانی
عضو کانال شوید 🔻
🌎🌍دیده بان
گزارش اخبار ،اجتمایی،فرهنگی تبلیغی
و بیشتر یاد و خاطره شهدای حرمی بنام ایران
https://eitaa.com/dideban1401
#خاطره #کرامت۱۲۳
#ارسالی_مخاطبین
ــ سال ۸۸ عقد کردم و به قم آمدم، ولی خادم نبودم.
مشکلات مالی زیاد بود و برای شروع زندگی مشترک دستمون خیلی خالی بود.
دنبال یه وام بودیم اما به هر دری میزدیم بسته بود. 😔
زیاد میامدم حرم برای زیارت و درد دل.
یک شب جمعه به اتفاق همسرم به حرم مشرف شدیم برای زیارت و دعای کمیل.
از صحن مسجد اعظم به سمت راهروی آیت الله بروجردی میامدیم که به همسرم گفتم: "این همه التماس و گریه و زیارت، خانم برای ما کاری نکرد.
برا چی دیگه بیایم حرم؟؟''
همسرم بهم گفتن: "حالا بشین اینجا دعای کمیل گوش کنیم تا بعد "
حرم خیلی شلوغ بود و ما توی راهرو نشستیم. کنار دست ما سه یا چهار زوج دیگه بودند. دعا شروع نشده بود و ما مشغول خواندن زیارتنامه بودیم. یه دفعه یه آقایی اومد پیش ما و دوتا فیش غذای حرم داد و رفت.
من بهت زده بودم و کلی از حضرت معذرت خواهی کردم و فهمیدم که حضرت معصومهسلاماللهعلیها از حال دل همه آگاه هستند...🥺
وام ما جور شد و زندگی مشترک رو شروع کردیم.
لطف و عنایت خانم حضرت معصومه سلام الله علیها زیاد شامل حالم شده .
قربون بی بی جانم برم❤️
روایتگر: ف ــ ب
خادم انتظامات
عضو کانال شوید 🔻
🌎🌍دیده بان
گزارش اخبار ،اجتمایی،فرهنگی تبلیغی
و بیشتر یاد و خاطره شهدای حرمی بنام ایران
https://eitaa.com/dideban1401
#خاطره #کرامت۱۴۷
#ارسالی_مخاطبین
🪴تازه بازنشسته شده بودم ، خیلی دلم میخواست که خادم حضرت معصومه سلام الله علیها باشم. چند باری به سایت و ساختمان کریمه رفتم ولی خبری نبود .😔 یک روز که حرم رفته بودم ، نزدیک حرم دیدم خانمی اصلا حجابش مناسب نیست و آرایش کرده هم بود ، بهش گفتم خانم سلام ، اشاره ای به موهاشون کردم و با مهربونی گفتم: ''عزیز دلم موهات را بپوشون ، حیفه موهات و آرایش تون را نامحرم ببینه ، به خصوص اینکه دارید وارد حرم خانم جان میشید...'' همسرش که در کنارش بود ، عصبانی شد و چند تا فحش بهم داد و با فریاد بلند گفت: 'اگر خادمی کارت خادمی ات را نشان بده' ، گفتم: "نه خادم نیستم ، امر به معروف به همه واجب هست ، خادم و غیر خادم نداره" باز هم حرف زشت بهم زد ، منم با دل شکسته رفتم وارد حیاط حرم شدم و گفتم: "خانمجان، درسته من لیاقت خادمی شما را ندارم، ولی اگر حداقل کارت خادمی را داشتم الان این آقا این همه دشنام بهم نمی داد .."😭💔
رفتم زیارت کردم و در هنگام برگشت گفتم حالا که تا اینجا آمدم برم باز ساختمان کریمه شاید فرجی شد ، وقتی رفتم گفتند همین امروز پیش ثبت نام آمده و بهم فرم دادند و خدا را شکر مراحل خادمی من به سرعت طی شد..😍
اصلا خود مسئول آنجا از روند سرعت خادمی ام تعجب کرده بود!! چند ماه نگذشته بود که خواب دیدم در خیابان محلاتی هستم و دارم به حرم میرم و دیرم هم شده بود ، یکی بهم گفت کارت خادمی ات آماده هست برو بگیر ، من وقتی سراغ کارتم را گرفتم ، گفتند هنوز خیلی زوده ، به این زودی که آماده نمیشه حداقل باید پنج ، شش ماهی صبر کنید. گفتم خواب دیدم کارت آماده هست ، مسئول آنجا گفت پس بگذار ببینم.
تا نگاه کرد ، گفت واقعاً خواب دیدی ، گفتم آره هفته پیش خواب دیدم ، گفت بله کارتتان آماده هست!! ☺️
خدارو شکر که ما هم شدیم کنیز حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت معصومه سلام الله علیها ، الحمدلله رب العالمین 🤲
✍روای: خادم محترم بخش حافظان حرم
خادمان افتخاری
آستان مقدس حضرت فاطمهمعصومهسلاماللهعلیها
لطفا کانال مارادنبال بفرمائید.👇👇👇
عضو کانال شوید و بمانید🔻
🌎🌍دیده بان
گزارش اخبار ،اجتمایی،فرهنگی تبلیغی
و بیشتر یاد و خاطره شهدای حرمی بنام ایران
https://eitaa.com/dideban1401
#خاطره #کرامت۱۴۸
#ارسالی_مخاطبین
.🪴
جشن تولد پسرم بود. همهی میهمانها سرگرم جشن بودند که دیدم پسرم نمیتونه روی پاهاش بایسته. هرکاریش میکردم نمیایستاد. ولش میکردیم میافتاد. 😔
یک ساعتی گذشت خوب نشد. بردیمش بیمارستان خرمی، دکتر گفت: ببریدش بیمارستان کودکان بردیمش بیمارستان کودکان.
اونجا دکتر دید و بستریش کرد.
دو سه ساعت بعد دکترا اومدند گفتند: باید آب کمرش رو بگیریم بفرستیم آزمایش ببینیم مشکلش چیه..
منم که خیلی ترسیده بودم اجازه ندادم. به همسرم اصرارکردم و مرخصش کردیم. به همسرم گفتم ببریمش حرم، شفاشو از حضرت معصومه سلاماللهعلیها بخواهیم ...🥺💔
آوردیمش حرم، گذاشتیمش روی زمین، باز هم دیدیم راه نمیره.
یه پیاله آب از سقاخونه بهش دادیم، و مجدد روی زمین رهاش کردیم.. ناباورانه به راه افتاد و شروع کرد راه رفتن ...😍
اشک شوق توی چشم من و پدرش و شوهرخواهرم حلقه زد و خدارو خیلی شکر کردیم.😍😭
ما که معجزات حضرت معصومهسلاماللهعلیها رو زیاد دیده بودیم و شنیده بودیم، اینبار هم از معجزات حضرت بر ما آشکار شد و این شد خاطره که تا ابد در یاد ما و فامیل ماندگار شد!
😍
✍روای: از خدام محترم حرم
خادمان افتخاری
آستان مقدس حضرت فاطمهمعصومهسلاماللهعلیها
ما را در ایتا دنبال کنید 🔻
🌎🌍دیده بان
گزارش اخبار ،اجتمایی،فرهنگی تبلیغی
و بیشتر یاد و خاطره شهدای حرمی بنام ایران
https://eitaa.com/dideban1401