#خاطرات_شهدا
بعد از شهادتش، از سرڪارش چند
بسته ڪالا آوردند و گفتند:
اینها برای مهدے است
او همیشه بسته ے ڪالایش را
مے برد براے خانواده هاے نیازمند...
#شهید_مهدی_عزیزی♥️🌱
@dideban_online
💌#خاطرات_شهدا
🌹شهید مدافعحرم #ابراهیم_اسمی
▫️ابراهیم بعد از شهادت سردار سلیمانی خیلی بیتاب شده بود؛ خیلی گریه میکرد و مشخص بود که قصد سفر دارد و دل از دنیا بریده است. با اصرار فراوان، فرماندهانش را برای چهارمین اعزام به سوریه و حضور در جبهههای نبرد علیه تکفیریها راضی کرد. او در سوریه، فرمانده محور سیار و مسئول اطلاعات عملیات محور بوکمال سوریه بود.
▫️شهید ابراهیم اسمی به مادرش قول داده بود وقتی که شهید شد، کوچکترین خراشی روی بدنش نیفتد و به وعدهای که داد، عمل کرد. ابراهیم در خرداد۱۳۹۹ به سبب آبِ شیمیاییشده توسط نفوذیهای داعش در منطقه بوکمال سوریه، مسموم شد؛ اوایل متوجه وجود سم در بدنش نشد اما به مرور زمان حالش وخیمتر شد و وقتی که آزمایش مسمومیّت شیمیایی وی تایید شد، تمام کلیه، کبد، مغز و سیستم داخلی بدنش از کار افتاده بود؛ او دو روز به کما رفت و سرانجام در صبح روز هفدهم تیر سال۱۳۹۹ به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به فرمانده دلاورش حاج قاسم سلیمانی پیوست.
@dideban_online
💌#خاطرات_شهدا
#شهید_مدافع_حرم_قدیر_سرلک
▫️همسر شهید نقل میکنند: آقا قدیر روی بیتالمال خیلی حساس بود؛ اگه خودکاری از اداره داخل کیف میذاشت، نمیذاشت خانمش ازش استفاده کنه! به حلال و حرام خیلی اهمیت میداد!
▫️خیلی احترامِ من رو داشت؛ هیچ وقت ندیدم با لحن بدی با همسرش صحبت کنه و بیشتر مواقع با هم سر خاک شهدای گمنام میرفتیم! امکان نداشت بدون وضو جایی برود!
▫️چندروز قبل اینکه بخواد بره سوریه، بهش گفتم: آقا قدیر! بسّــــه دیگــــه! چندبار میخوای بری؟! همسرت، پدر و مادرت گناه دارند، نــــرو! قدیر با یک لحنی نگاهم کرد و گفت: اگه من نرم، کی باید بره امام زمان رو یاری کنه؟!
تاریخ تولد : ۱۳ شهریور ۱۳۶۳
تاریخ شهادت : ۱۳ آبان ۱۳۹۴
🕌مزار شهید : گلزار شهدای ده امام پاکدشت
🕊محل شهادت : حلب، سوریه
#شهید_قدیر_سرلک
@dideban_online
💐#لاله_های_زینبی
✏️#خاطرات_شهدا📄
🌷روزی ڪه باهم از درب منزل ما
میخواستیم حرڪت کنیم .مادرم برای بدرقه آمده بود ڪاسه آبی آورد تا ما را راهی ڪند.گفت:مواظب هم باشید ان شاءالله که سالم و
زود برگردید.
🌹شهید اصغر الیاسی خنده ای کرد و گفت:کجا برگردیم ما میریم که شهید بشیم شهید...🕊
🌴وقتی اعزام هم شدیم یک سری البسه و وسایل تحویل دادند.و ساکی که برده بودیم جا نداشت .دوستان گفتند بریم یه ساک دیگه بخریم تا موقع برگشت به زحمت نیوفتیم.و ساک جا داشته باشه.
🥀شهید اصغر الیاسی با عصبانیت گفت: مگه قراره برگردیم که شما دنبال ساک و به فکر برگشت هستید.اصغر کاملا مهیای شهادت بود.گویاشهداء منتظرش بودند.🕊
🎙#راوی:همرزم شهید
💐تاریخ تولد:۱۳۷۳/۱۲/۱۸
🌷تاریخ شهادت:۱۳۹۷/۶/۱۸
🕊محل شهادت: سوریه_حلب_شغیدله
نام جهادی:مقداد
🌹#پاسدار_مدافـع_حرم
@dideban_online