eitaa logo
دیده‌بان اندیشه
947 دنبال‌کننده
601 عکس
95 ویدیو
55 فایل
🔹‌در جست و جوی خرد ناب🔹 دوماهنامه‌ی رصدی - تحلیلی ناظر به محتواهای اندیشه‌ای در فضای مجازی 📭 ارتباط با مدیر کانال نشریه: @m110614
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 اندوه متعالی ♨️ انسان با دو واقعیت روبرو است و سکه زندگی‌اش دو رو دارد؛ آنان که به دنبال شادي همیشگی و مطلق هستند، در واقع به دنبال چیزي دست‌نایافتنی‌اند. اساسا رشد و کمال آدمی در گروی حفظ تعادل بین این دو است. از این رو روانشناسان بعد از دوره‌ای که انسان‌ها را به سمت شادی صرف سوق داده و از غم برحذر می‌داشتند، متوجه مذموم‌نبودن غم و نقش موثر آن در هدایت انسان شده و احساس اندوه را در بشر سازنده معرفی کردند. ♨️ در نقطه مقابل برخی دیگر صرفا شادی را تعالی‌بخش دانسته و مناسک عزاداری را ابزاری برای ایجاد همبستگی اجتماعی و پیشبرد مقاصد سیاسی حکومت تلقی می‌کنند. این دیدگاه هم با توجه به معناکاوی دو مقوله غم و شادی و همچنین تبیین جایگاه آنها در علوم مختلف قابل نقد است و هم از لحاظ مصداقی و کاربردی، می‌توان موارد تربیتی زیادی را برخلاف آن جستجو کرد. 🆔 @didebane_andisheh
💠 اصالت کمال 👤 محمدجواد پاشایی 📌 با استقراء در کلمات حکمای اسلامی، متوجه می‌شویم که شادی از سنخ لذت و غم نیز از سنخ رنج است. لذت و رنج از نوع إدراک‌اند و ارتباط مستقیم با ملائمت و منافرت طبیعت بشری دارند. 📌 بر این اساس در نگره فلسفی ما، اساساً اصالت نه با غم و شادی و نه با لذت و رنج است؛ بلکه اصالت با سعادت و کمال می‌باشد. به عبارت دیگر تا زمانی که لذت یا شادی یک همراهی و همسویی با سعادت برین و واپسین آدمی داشته باشد، آنجا اصالت با لذت خواهد بود و گاهی اوقات نیز ممکن است غم یا درجه‌‎ای از غم در مسیر سعادت آدمی باشد، که آنجا اصالت با غم خواهد بود. 📌 اگر ما به عزاداری اهل‌بیت اینطور بنگریم که اساساً در فقدان کمالی از کمالات و در فقدان عالی‌ترین الگوی انسانی که انسان کامل بوده و مجمع و مظهر تمام کمالات و صفات و اسمای الهی است، به سر می‌بریم، قطعا در یک سطحی از غم و غصه قرار خواهیم گرفت که در دل خود، بهجت و لذت فراوانی را به همراه دارد؛ چرا که این غم محرک و سوق‌دهنده به سمت جلب و کسب کمال است. 🆔 @didebane_andisheh
💠 اصالت غم یا شادی ❇️ علامه مصباح یزدی، با بیانی دقیق، ارزش مطلق و اصالت در اسلام را نه به شادی و یا غم، بلکه به تکامل واقعی انسان می‌دهند: «آیا واقعاً برای انسان میسّر است که در این زندگی همیشه شاد باشد؟ آیا شادی حد و مرزی دارد، یا بی‌نهایت است؟ در این دنیا، ما هیچ‌چیز از شئون زندگی دنیا را نمی‌توانیم به‌طور مطلق ارزش‌یابی کنیم. و ما تا وقتی در این دنیای محدود هستیم، اگر بخواهیم یک ارزش مطلقی معرفی کنیم، آن «تکامل واقعی انسان» است که در سایه بندگی خدا حاصل می‌شود و حدّ و مرزی ندارد؛ اما هیچ‌چیز دیگری این‌جور نیست. پس ارزش شادی هم مطلق نیست. ✴️ محمدتقی فعالی، دیدگاه دالایی لاما دراین‌باره را چنین تقریر می‌کند: به اعتقاد{دالایی لاما}، مهم‌ترین هدف زندگی ما رسیدن به شادی است. چه انسان معتقد به اصول مذهبی باشد، چه نباشد و هر مذهبی که داشته باشد. همه ما در جست‌وجوی رسیدن به چیز بهتری در زندگی‌مان هستیم؛ بنابراین من فکر می‌کنم حرکت و فعالیت ما، به‌سوی دست یافتن به شادی است. از نظر یک بودایی، حتی کوچک‌ترین حشره این حس را دارد که مطابق با ظرفیت وجودی خود، سعی می‌کند بـه شادمانی برسد و از شرایط ناخوشایند دوری کند. 🆔 @didebane_andisheh
💠 تربیت با اندوه ❇️ در دوره‌ای هر جا بحث حزن و غم بود، یک وحشتی به جان آدم‌ها می‌افتاد؛ لذا برخی روان‌شناسان انسان‌ها را به این سمت سوق می‌دادند که در هیچ لحظه‌ای نباید احساس غمگینی کنید و هرلحظه غمگین شدید، بدانید که یک چراغ هشدار روشن شده و باید تلاش کنید که بلافاصله آن را بر هم زده و کاری کنید احساس غمتان از بین برود. کم‌کم متوجه شدند این‌طور هم نیست که احساس غم، یک چیز مذمومی باشد. آن‌ها غم را به احساس گناه تعبیر می‌کنند و می‌گویند ما فکر می‌کردیم احساس گناه همیشه ناپسند است؛ درحالی‌که احساس گناه یک انگیزه درونی است که ما را به جلو هل می‌دهد؛ بدین معنا که اگر ما یک کاری انجام دادیم، بعد حس بد و احساس گناه در درونمان پیدا کردیم، این احساس گناه، سازنده است؛ می‌شود برگشت و عذرخواهی کرد؛ و کار قبلی را تکمیل نمود. ما نباید آدم‌ها را از این احساس مثبت محروم کنیم. ✴️ فرزانگان به ما می‌گویند غم و شادی، هر دو، مایه پالایش روح و تعالی وجود ما است. آنکه همیشه شاد است، از تجربه برخی ساحات اصیل و کران‌های پراهمیت هستی، محروم است. چراکه رُشد عاطفی و فکری ما، بسیاری مواقع در گرو تجربه اندوه است. غم، مانند دَخل است و شادی خرج آن است. شادی از غم تغذیه می‌کند. شادی عمیق پس از پشت سرنهادن غمی عمیق، به دست می‌آید. اگر مُدام خرج کنید، دخلتان خالی می‌شود. ما در جهان اضداد زندگی می‌کنیم و هستی شادی، رهین هستی غم است. 🆔 @didebane_andisheh
💠 عزاداری و سعادت انسانی 📌 غم و شادی بر اساس نظر اکثر مکاتب فلسفی، دو جزء از نفس انسانی یا به عبارت دیگر دو کیف آن هستند؛ این دو در واقع بخشی از وجود انسان به شمار می‌روند كه در موارد مختلف به او قدرت، هدف، حركت و پویایی می‌بخشند. به هیچ‌وجه نمی‌توان صرفا یکی از غم و شادی را در امر تربیت و تعالی اخلاقی انسان دخالت بخشیده و دیگری را از این ساحت خارج کرد. به عبارت دیگر همانطور که نمی‌توان انسان را به یکی از قوای غضبیه، شهویه و یا عقلیه تقلیل بخشید و صرفا یک مورد از آنها را در فرآیند رشد انسان دخالت داد، نمی‌توان کیفیات نفسانی انسان را که برآمده از همان قوا هستند، از یکدیگر تفکیک کرده و برخی را به مسیر هدایت و تعالی بشر راه نداد. 📌 برای قضاوت در مورد حالات و کنش‌های انسانی باید به هدف نهایی زندگی او توجه کرد. وقتی که بر اساس تعالیم دینی، غایت اصلی زندگی بشری را سعادت و قرب الی‌الله توصیف کردیم، هر چیزی که انسان را در این مسیر یاری کند، می‌تواند موجب تعالی و رشد اخلاقی او شود خواه غم باشد یا شادی؛ به عبارت دیگر بر اساس هدفی که دین برای انسان در نظر گرفته، تربیت بشر و تعالی آن، نه در گروی افزایش لحظه‌های شاد در زندگی اوست و نه در گروی فروبردن در اندوه و حزن؛ بلکه تربیت در گروی سلامت و رشدیابی نفس است. 📌عزاداری برای مصائب اهل‌بیت، مهمترین جلوه از تاثیرگذاری غم و اندوه در فرآیند تزکیه و تعالی آدمی به شمار می‌روند. غم موجود در این مناسک در واقع غم یادبود انسان کامل و الگوی تمام خوبی‌هاست که نتیجه‌ای جز هشداردهندگی و تعلیم فضائل اخلاقی و به تبع آن رشد و تعالی بشر به همراه ندارد. این غم به ما می‌آموزد که در دوراهی عزت و ذلت، عزت را انتخاب کنیم و در تمام مراحل زندگی، اخلاق را سرمشق خود قرار دهیم. حزنی که از این مناسک به فرد می‌رسد، نه تنها موجب رخوت و افسردگی نشده، بلکه او را بیش از پیش به حرکت واداشته و متوجه مسیر تعالی و سعادت حقیقی می‌کند. 📌 بسیاری از افرادی که مکتب شیعه را بخاطر بهادادن فزاینده به مناسک عزاداری مکتب غم و افسردگی می‌نامند، به این نکته توجه ندارند که اولاً غم ناشی از افسردگی یا بی‌دلیل است یا دلیل معقول ندارد. ثانیاً: در افسردگی غم، عقل و فکر را مدیریت می‌کند، اما در عزاداری، خود عقل باعث غم می‌شود؛ یعنی این غم به خاطر فهمیدن است. عقل حاکم بر غم است نه اینکه غم حاکم برعقل باشد. ثالثاً: غم ناشی از افسردگی باعث خمودی و سستی می‌شود و پویایی نمی‌آورد؛ فرد مدام حسرت می‌خورد و از واقعیات باز می‌ماند. اما در عزاداری انسان‌ها بیشتر از قبل نسبت به فعالیت ترغیب می‌شوند. رابعاً: افسردگی باعث محو امید می‌شود درحالی که اندوه معنوی، امید به اصلاح و پیروزی حق علیه باطل را افزایش می‌دهد. 🆔 @didebane_andisheh