🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#داستان_یک_تفحص
🔸تقريباً اوايل سال 72 بود كه در #خواب ديدم در محور «پيچ انگيز» و شيار «جبليه» در روي تپه ي ماهورها، #شهيدي افتاده كه به صورت اسكلت كامل بود و استخوان هايش سفيد و براق✨🕊✨!
🔹 #شهيد لباسي به تن داشت كه به كلي پوسيده بود. وقتي شهيد را بلند كردم، اول دنبال پلاك 🏷شهيد گشتم و پلاك را پيدا كردم، بسيار خوانا بود، سپس جيب شهيد را باز كردم و يك كارت نارنجي رنگ خاك گرفته از جيب شهيد درآوردم. روي كارت را دست كشيدم تا اسم روي كارت مشخص شد🔖
🔸 بنام #سيد_محمدحسين_جانبازي فرزند «سهراب» از استان «فارس» كه يك باره از خواب بيدار شدم😦.خواب را زياد جدي نگرفتم ولي در دفترچه ام #شماره_پلاك و #نام_شهيد را كه هنوز به ياد داشتم، يادداشت نمودم📝.
🔹 حدود دو هفته بعد به #تفحص رفتيم، در محور شمال #فكه با برادران اكيپ مشغول گشتن شديم. من ديگر نااميد شده بودم، يك روز دمدم هاي غروب بود كه داشتم از خط بر مي گشتم. رفتم روي يك تپه نشستم و به پايين نگاه كردم. چشمم به يك شيار نفر رو افتاد👓.
🔸در همين حين چند نفر از بچه ها كه درون شيار بودند، فرياد زدند: #شهيد! شهيد! و چون مدت ها بود كه شهيد پيدا نكرده بوديم همگي نااميد بوديم. جلو رفتم، بچه ها، شهيد را از كف شيار بيرون آورده بودند، بالاي سر شهيد🌷 رفتم.
🔹ديدم شهيد كامل و لباسش هم پوسيده است. احساس كردم، #شهيد برايم آشناست. وقتي جيب شهيد را گشتم، كارت او را درآوردم🏷 و با كمال حيرت ديدم روي كارت نوشته شده: #محمدحسين_جانبازي !😳
🔸وقتي شماره پلاك را با شماره پلاكي كه در خواب ديده بودم مطابقت دادم، متوجه شدم همان شماره پلاكي است كه در #خواب ديده بودم، فقط تنها چيزي كه برايم عجيب بود نام #سيد بود😟!
🔹 من در خواب ديده بودم كه روي كارت نوشته: #سيد_محمدحسين_جانبازي ولي در زمان پيدا شدن شهيد فقط نام محمدحسين جانبازي فرزند «سهراب» اعزامي از استان «فارس» ذكر شده بود.
🔸 اين جا بود كه احساس كردم لقب سيدي را #بعد از شهادت از #مادرش_زهرا (س) عاريت گرفته است! و جز اين نبود! 👌
🎤راوي : #برادر_نظرزاده
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
#خاطرات_شهدا
✍خاطره ای از حجت الاسلام والمسلمین سید #حسین آقامیری
🔸دوازده سال باهم #رفیق بودیم.
🔹در یادمان #فکه (مقتل ۱۲۰شهید )باهم آشنا شدیم.
🔸 #مداح هیات علمدار یزد بود،خاکی و باصفا از همه مهمتر #مهربون...
🔹هروقت بهش میگفتم تو #سوریه چکار می کنی، می گفت :پوتین پاسدارها رو #واکس می زنم،
🔸شاید باورش براتون سخت باشه، روز تشییع پیکرش اکثر #رفیقاش تازه فهمیدن محمد حسین فرمانده تیپ #هجومی سیدالشهداء در سوریه بوده.
🔹همون کسی که حاج قاسم در وصفش گفت:محمدحسین، #حاج_همت بود برای من..
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌹
شادی روح مطهرش صلوات
@didebanehoshyar
🍃سومین شهید شهرستان#بابلسر بود و همچو دیگر شهیدان راه حق، با اشتیاق به سوی فلک پر کشید و با جانش با خداوند معامله کرد و پیمان بستند و نگذاشتند هیچ چیز سد راهشان شود.از زمینیان دلکندند تا به آسمان برسند.و در آن زمان بود که شیپور جنگ نواخته شد تا#مرد و#نامرد مشخص شود.
🍃قلم از جوانمردیش باخجالت بر کاغذ میرقصد.جوانمردانی که آرامش جهان #اسلام، برایشان با ارزش تر و مهم تر از آرامش خودشان بود.
🍃جنگ با وحشیگران که بار سنگینی برای زمین بودند.باری که تنها مردان روزای سخت توانا به بلند کردنش بودند
جوانمردانی که تا پای جان از اعتقاد و حرم اهل بیت مواظبت کردند و نگذاشتند خِشتی از#حرم عمه شان زینب(س)کم شود .
🍃جای آقاصالح، #محرم ها در #فکه خالیست.شهری که در زیر خاک های رملیش،صدها جوانمرد آرام خفته اند بی نام نشان همچو حضرت فاطمه(س)
و اینک یادگار کوچک آقا صالح روز به روز بزرگتر می شود.
🍃گویا «نبل» و «الزهرا» بهانهای بودند تا نام «آقا صالح» را در بین#مدافعان حرم عقیله بنیهاشم (س) ثبت کنند.
✍نویسنده: #گمنام
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_عبدالصالح_زارع
🌹🍃🌹🍃
.﷽ شـُـهـَـداے ِمـُـدافـِـع ِحـَـرَم ﷽
#شهیدانھ🌹
جنگ نه !
اما دفاع زیباستــ !🙂
دلتــ ڪه اهلِ #شهادتــ باشد
پر میگیرد تا آسمان
براے رسیدن بہ معبود ...🕊
فرقے نمیڪند
سنگرهاے #شلمچه و #فکه باشد
یا سنگر های #موصل و #حلب و #زینبیه ...❤️
اهلِ یقین ڪه باشی ، شهیدے !
و شهید را ، جز به ضیافتــ عنداللهی نمیخوانند و در این راه ، جاماندگان از قافله میسوزند تا شمع راه باشند...
سه شهید مدافع حرم در یک قاب
راست: شهید مدافع حرم #مرتضی_عطایی
شهید مدافع حرم #محمدمهدی_مالامیری
شهید مدافع حرم #سید_مصطفی_موسوی