eitaa logo
دیدگاه
435 دنبال‌کننده
29 عکس
8 ویدیو
36 فایل
📚دیدگاه رسانه دانایی کانالی برای بیان اندیشه ها و دیدگاه ها ارتباط با مدیر @Admindidgah
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تقارن بهار ملكوت با بهار طبیعت، تاثیر بسزایی در روحیات انسان دارد ❇️ همانگونه كه طبیعتِ بدن انسان از طبیعت اثر می‌پذیرد، روح و جان انسان هم از ملكوت عالم اثر می‌پذیرد، همان طور كه مُلك را تحولی است و فصل‌هایی است، ملكوت را هم همین گونه است. 🔶انسان احساس می‌كند ساعات مختلف طبیعت در جسم و روحش اثر می‌گذارد، انسان غروب یك حالی دارد و به هنگام طلوع خورشید حال دیگری و در میانه روز هم حال دیگری دارد. 🔷 در واقع طبیعت در وجود انسان اثر می‌گذارد و این طبیعت را ملكوتی است و آن حالات هم كسانی كه رصد جانشان را بكنند، تغییر حالات جان خودشان را با آن حوزه تحولات مشاهده می‌كنند. ✅ انسان وقتی مراقب باشد می‌بیند گاهی به سادگی به سوی خیر تمایل دارد و به سهولت از یك كاری كه ناشایسته است عبور می‌كند و رغبتی ندارد. اینجا همان نسیم‌هایی است كه از ملكوت عالم وزیدن می‌گیرد. 🔻نشستن با افرادی كه حالات و روحیاتی دارند در حالات و روحیات انسان اثر می‌گذارد. مكان‌ها و زمان‌ها هم به تناسب آن باطنی كه دارند در باطن وجود انسان اثر می‌گذارند. 🔹با توجه به تقارن بهار ملكوت با بهار طبیعت؛ بهار ملكوت همین ماه مبارك رمضان و ماه رجب و ماه شعبان است. اینها بهار ملكوت عالم هستند و این دو در این ایام با هم همراه شدند. انسان همان گونه كه این تغییر را در ظاهر طبیعت احساس می‌كند، وقتی تغییر ملكوتی را هم رصد كند، در وجود خودش احساس خواهد كرد. 🎙 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
طرح اجمالی از محتوای کانال دیدگاه 👇👇👇👇👇👇 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 1️⃣ برای مطالعه مطالب اساتید به فهرست مراجعه کنید، فهرست به مرور تکمیل و بهینه می شود. 2️⃣ محتوا در حال تکمیل شدن است. 3️⃣ برای استفاده از فهرست بر روی هشتگ مورد نظر ضربه بزنید و تعداد محتوای مرتبط با آن هشتگ در پایین نرم افزار ایتا را ببینید با ضربه بر روی دکمه بالا و پایین می توانید مطالب مرتبط را مرور نمایید. 👈 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✅فهرست در دو بخش ارائه می شود: ۱_فهرست موضوعی ۲_فهرست اسامی 📋 فهرست_موضوعی: 👇👇👇👇 📋 فهرست_اساتید 👇👇👇👇👇 و سایر اهالی قلم فهرست قالب ها: ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
💠 حال ما بعد از ماه رمضان چگونه باید باشد؟/ ارتباط بیت اول دیوان حافظ با حدیث نبوی(ص) ✴️ ما در ماه مبارک رمضان مهمان خدا و ضیافت الهی بودیم و مصداق وضعیت ما در این ماه همانند کسی است که این حدیث نبوی درباره او سخن می‌گوید. «الا وَ انَّ لِرَبِّکُمْ فِى ایّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ ألا فَتَعَرَّضُوا لَهَا وَ لا تُعْرِضُوا عَنْهَا»؛ آگاه باشید در روزگاران زندگی شما نفحات و نسیم‌هایی از عالم غیب وزیدن می‌گیرد. به این نسیم‌ها چنگ بزنید و از آنها روی برنگردانید. 💢وضعیت ما در پایان ماه مبارک رمضان و آغار ماه شوال، وضعیت مجذوب سالک است یعنی کسی که جذبه او را فرا گرفته، طعم مهمانی و با محبوب بودن را چشیده و حالا او را رها می‌کنند که از این پس با پای سلوک، دیگر بار بازگردد و در واقع آن جذبه را خداوند خداوند متعال باید نصیب او کند. از این رو این حال جاذب سالک حالی است که لسان الغیب حافظ شیرازی در همان بیت نخستین دیوانش وصف می‌کند. 🔰 «الا یا ایها‌ الساقی، ادر کاساً و ناولها/ که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها» ترجمه همان روایت نبوی است، حافظ اینجا حال همان کسی را می‌گوید که از ماه مبارک رمضان بیرون آمده؛ ای کسی که مرا مهمان کردی، ادر کاساً و ناولها؛ یک جام دیگری بریز و نصیب ما کن، که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها؛ در حال آن جذبه، ما عشق و محبت تو را چشیدیم؛ اما حالا بعد از پایان یافتن ماه مبارک رمضان به خود واگذار شده‌ایم؛ افتاد مشکل‌ها. از حالا به بعد باید با پای سلوک خودمان به سوی تو بازگردیم. 🌿 بعد از ماه مبارک باید در انتظار عرفات باشیم؛ در عرفات وقتی به سوی حق بازگشتیم و دگربار معرفت حق نصیب ما شد به «مشعر» قدم می‌گذاریم و بعد در «منا» قربانی می‌کنیم. ان‌شاءالله با سرمایه‌ای که در این ماه مبارک اندوخته‌ایم خداوند متعال، مسیر مجدد معرفت، شروع و قربانی کردن نفس و گذر از خود و خودی‌ها را نصیب ما بگرداند و البته ما باید با سلوک، تلاش و مجاهدت، به سوی حق بازگردیم تا آنچه را که داشته‌ایم و اکنون از آن دور مانده‌ایم بار دیگر به ما هدیه شود. متن کامل https://parsania.net/%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF/ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
💠 رشد فزآینده دین‌داری در جامعه ایران/ عدم تحلیل و برنامه‌ریزی نهادهای علمی نسبت‌ به این مسئله ✴️ مسئله این است که ما در سنجش دین و دین‌داری ایرانیان باید ناظر به معنایی از دین که در ایران وجود دارد یعنی اسلام، تشیع و مانند آن پژوهش کرده و از این زاویه، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و تاریخی دین را هم بررسی کنیم. انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در دین‌داری ایرانیان بود که به‌نوعی منشأ تغییرات و تحولات در جهان اسلام، بلکه فراتر از جهان اسلام، در سطح کشورهای غیراسلامی هم شد. ❇️ ما با سطحی از دین و دین‌داری مواجه هستیم که باید در تعاملات و ساختارهای قدرت اجتماعی، منطقه‌ای و جهانی به آن پرداخت و آن را مدنظر قرار داد. این مسئله ابتدا چندان به چشم مخاطبان این جریان دینی اجتماعی و سیاسی نمی‌آمد. اصلاً فکر نمی‌کردند که این یک واقعیت زنده و قابل تداوم است. 🔸این جریان چیزی در حاشیه رقابت‌های شرق و غرب بود اما ناباورانه دیدند تداوم پیدا کرد، موج ساخت، نوع رفتار و مواجهات سیاسی منطقه‌ای قدرت‌های جهانی را به‌گونه‌ای تحت‌تأثیر قرار داد و جهان سکولاری که به هیچ وجه هویت اجتماعی و سیاسی دین را به رسمیت نمی‌شناخت، ناگزیر شد در رقابت با این جریان دینی ایران و جهان اسلام بدل‌های دینی درست کند. این موضوع اصلاً سابقه نداشت. براین اساس گروه‌های سلفی تندرو و بعد داعش به وجود آمد. این‌ها پدیده‌های جدیدی بودند که درتقابل با دین در عرصه سیاسی و با مفاهیم دینی شکل گرفتند. 🔷 در برابر برخی ادعاها باید پرسید کدام روز در این چهل سال گذشته این عنصر ضعیف شده است؟ ما در حوزه مناسکی شاخص‌ها یا نمادهایی را نمی‌بینیم و نداریم که نشان دهد قلمرو مناسک دینی تضعیف شده، شاهدش مثلاً پدیده اربعین، عزاداری‌ امام‌حسین علیه‌السلام یا جشن‌های مهدویت و مانند اینهاست. امروز ما در عرصه اجتماعی و سیاسی غیبت دین را نمی‌بینیم، بلکه رقابت‌هایی را می‌بینیم که مفاهیم مربوط به خودش را می‌طلبد. ما به شناخت پیچیدگی‌های این روابط و تقسیم‌بندی انواع دین‌داری‌هایی که مطرح می‌شوند نیاز داریم. در این زمینه هم ادبیات و تحقیقات مرتبط با دین‌داری را در دوران معاصر شاهدیم و این خود نشانه‌ای از حضور دین در عرصه‌های مختلف است. 🔶 اگر نهادهای علمی‌تان در حاشیه مرجعیت علم مدرن باشد توقع اینکه برنامه‌ریزی نخبگانی مناسبی از این ناحیه در جامعه اسلامی داشته باشید، نابجاست. در آن جهات بقیه نهادهای اجتماعی و فعالیت‌های دینی هنوز وضعیت مناسبی نسبت‌به بخش‌های دیگر را شاید پیدا نکرده باشد. 🔻 همچنین القای اینکه دین‌داری قوت و قدرتی را پیدا نکرده یا گرفتار آسیب شده از سوی کسانی که مباحث نظری می‌کنند، نتیجه نبود تحلیل همه‌جانبه‌‌ای نسبت‌به مسئله است و این افراد در چارچوب نظریاتی به مباحث می‌پردازند که ساختار معرفتی و علمی آن متناظر با این فرهنگ نیست و از منبع دیگری تغذیه می‌شود. 📌 متن تفصیلی گفت‌وگو در سایت استاد پارسانیا 🎙 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
💠 تعبیر فارابی و ابن خلدون از تفکر وارداتی 💢مسئله‌ روشنفکری حاصل یک درد اجتماعی است و عملکرد روشنفکران محصول این درد است؛ منتهی درد و مرضی اجتماعی که وارداتی است. این مرض هم زمینه‌های درونی دارد و هم عامل بیرونی. وقتی یک میکروب بر جایی اثر می‌گذارد، باید ظرفیتی در آن باشد که این اثر را بپذیرد. این مرض تحت شرایطی تاریخی به‌وجود آمد که در برابر آن می‌توانست چند نوع مواجهه وجود داشته باشد. 🌀گاهی انسان متفکرانه به این مرض می‌نگرد و آن را مداوا می‌کند یا در جهت مداوای مرض ارگانیسمی فعال می‌شود و از درون عمل می‌کند. اما گاهی مرض چنان است که هوش از سر انسان می‌برد و انسان را کاملا در یک موضع انفعالی قرار می‌دهد. در جریان منورالفکری کمتر آدمی هست که در ارتباط با جهان غرب، نوعی سلامت نسبی داشته باشد؛ این نشان می‌دهد که این بستر مرض است که این وضع را پیش آورده است. ❇️ در تیپ‌بندی اجتماعی، بر اساس مدل‌های مختلف تفکر و حوزه‌های وجودی و اگزیستانسی جوامع، بسته به نحوه‌ شهود و مواجهه‌ای که با هستی خود دارند، جوامع مختلفی وجود دارد. در یک دسته‌بندی کلی، برخی جوامع رویکردی سکولار و دنیوی دارند و برخی رویکردی معنوی. 🔶 البته در رویکرد سکولار نیز همسانی وجود ندارد؛ برخی تنعمات دنیوی را می‌خواهند، برخی اقتصاد و برخی مسائل دیگر را. این‌ها بسته به زمینه‌های تاریخی مختلف هر جامعه و تئوری‌ها و نظریه‌هایی که درون خود آن جامعه وجود دارد، متفاوت می‌شوند. ولی در مواجهات فرهنگی میان جوامع گاهی حالتی پیش می‌آید که افراد یک جامعه دیگر خودشان نیستند. 🔺غربزدگی و استعمار از درون جامعه‌ ما نیست ولی بخشی از زیست‌جهان ما شده، حتی بخشی‌هایی از جامعه و به‌ویژه سیستم تفکر ما را فلج می‌کند. نه ‌اینکه در دوره‌ جدید اندیشه و معرفتی وارد ایران نشد، بلکه در چنین شرایطی اندیشه‌های غربی وارد جامعه‌ ما‌ شد. 🔷 لذا روشنفکران حرف‌های فلسفی هم که می‌زدند و تحلیل‌های سیاسی هم که می‌کردند، مقلدانه بود؛ هم درد و هم درمان درد را از آن طرف گرفتند. نه‌ اینکه دردمند نبودند، بلکه برای اینکه بفهمند دردشان چیست هم به آن طرف نگاه می‌کردند. 🔸ابن‌خلدون می‌گوید وقتی که یک قدرتی مقهور می‌شود، زبان، لهجه و خیلی چیزهای دیگرش تغییر می‌کند، شاید به بیانی ابن خلدون همان «جامعه‌ مبدّله» فارابی را می‌گوید. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
✴️ یک پرسش هویتی 🖌 پرسش از اینکه علم چیست و علوم انسانی چیست و نسبت علوم انسانی با سایر علوم چیست؟ یک پرسش هویتی برای این رشته‌هاست و همچنین یک پرسش هویتی و بنیادی برای فرهنگ اسلامی و تمدن اسلامی است، نباید مسئله تقسیم بندی علوم و تعریف علوم را دست کم بگیریم. 📚ما قبل از دانشگاه دارالفنون را درست کردیم. علوم را یکایک از غرب الگو گرفتیم و آوردیم، تقسیم بندی علوم الان بر اساس تقسیم بندی دهه‌های اول قرن بیستم شکل گرفته است. ♻️ در گذشته تاریخی ما نزاع‌هایی در مورد نسبت بین علوم وجود داشته است. دعوای بین عقل و نقل و تقسیم بندی آنها و تکفیرهایی که در پی آن می‌آمد جزء مسائل جدی و زنده ما بوده است. 💢در جهان غرب هم دعواهایی در مورد چیستی علوم انسانی بوده است اما آن نزاع ها برای ما موضوعیت ندارد. ما برای خودآگاهی خود و برای اینکه بتوانیم تصمیم بگیریم، نیازمند پرسش های خود هستیم. 🌀این علوم انسانی چرا اینگونه تعریف شده است؟ گاهی ترجمه‌های دقیقی برای تقسیم بندی‌های غربی علوم نداریم. ما Humanities را به علوم انسانی ترجمه کرده ایم که صحیح نیست. 🔺نظام آموزشی همه کشورها نوعاً متاثر از نظام آموزشی غربی است. ما باید دیگری خود را بشناسیم اما نباید تقلید کنیم. این تجربه، صرفاً تجربه بخشی از بشریت در بخشی از تاریخ است. 🔸باید به این سوالات بپردازیم که علوم انسانی مدرن چیست و تقسیم بندی آن چگونه است و با علوم پایه چه فرقی دارد؟ تفاوت انسانیات و علوم انسانی چیست؟ 📌 اینها پرسش‌هایی است که در این دوره به دنبال آن هستیم،در غرب سؤال‌هایی در مورد فلسفه علوم به وجود آورده اند؛ اما آن سؤال‌ها، سؤال‌های ما نیست. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔺تفاوت مدرنیته در ایران و غرب ✴️ مدرنيته، شاخص‏‌ها و ابعاد مختلفی دارد. يكی از شاخص‏‌های مهم آن، مسأله‌ منورالفكری است. واژه‌ «اینلایتنمنت، enlightenment» را در صدر مشروطه به منورالفكري ترجمه می‌كردند و اين يكي از ويژگی‌هایی است كه در تحولات سيصد، چهارصد سال، سايه‏‌اش سنگينی می‌كرده؛ وقتي منورالفكری افول می‌كند، گویی كه مدرنيته دارد غروب می‌كند. 🔶 منورالفكری در سده‏‌های نخستين، بيش‏تر با «راسیونالیسم یا رَشنالیزم rationalism» و نوعی عقل‏گرايی همراه هست؛ بعدها بُعد نظری اين عقل‏گرايی، در نزد كانت فرو می‌ريزد و سعی می‌شود بُعد عملی‌اش حفظ گردد. در ادامه هم در نزد نوكانتی‌ها، بُعد عملی آن اعتبار خود را از دست می‌دهد و بيش‏تر در قرن 19، نوعی «آمپریسم یا ایمپریسیزم Empiricism» و حس‏گرايی است كه مسلط می‌شود؛ اما همان داعيه‏‌های منورالفكری را دارد. 🔸مسايل و مشكلاتی در درون دنيای غرب در قرن 18 و 19 رخ می‌دهد كه جريان‏‌های فكری برای حل آن بسيج می‌شود؛ مسأله «انتلکتوالیته یا اینتلکچوالیتی intellectuality» و روشن‏فكری با بار چپ، باز در دامن خود، همين منورالفكری را شكل می‌دهد. بعد هم كه جريان «ساينتيسم» و علم‏گرایی، با توجه به مباحثی كه در طول قرن 20 در حوزه‌ فلسفه‌ علم مطرح می‌شود، به بحران بزرگي گرفتار می‌گردد و بحث‏‌های پُست مدرن به وجود می‌آيد. در اين‏جا مثل اين‏كه روشن‏فكری به افول می‌رسد. 🔻حال اگر بخواهيم مدرنيته در ايران را بررسی كنيم، به نظر می‌رسد شيوه‌ مقايسه‏‌ای، شيوه‌ مناسبی باشد؛ يعنی ببينيم مدرنيته در غرب، چه ويژگی‌هايی داشت و در جامعه‌ ايران چه ويژگی‌هايی داشته است؟ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
📌با ورود سبک زندگی غربی به فرهنگ، اکنون در حال حرکت به سمت فلسفه غربی هستیم؟ ✴️ به نظر می‌رسد که ما ابتدا مقهور اقتدار و تکنولوژی آنها شدیم و علوم ناظر به این سطح از قدرت و تکنولوژی را وارد کردیم ولی این ظاهر قضیه است؛ زیرا واردات در همین سطح باقی نمانده و عمق گرفته است؛ یعنی آن لایه‌های عمیق و تئوریک خودش را طلب کرده و به همراه خودش آورده است. در یک مقطعی که پوزیتیویسم می‌آید و اظهار ضدفلسفی بودن می‌کند و فلسفه را معنای جدیدی می‌کند؛ این تعریف با معنای تاریخی ما از فلسفه متفاوت است؛ چراکه یک ذهنیتی است که برای آنان شکل گرفته است. ❇️ مرحوم علامه(ره) در کتاب علی(ع) و فلسفه الهی که حدود 60 سال پیش آن را نوشته‌اند، ابتدا معنای فلسفه را در جهان اسلام بیان کردند و سپس معنای فلسفه در جهان مدرن، یعنی حرف کانت و کنت را بیان کرده‌اند و خیلی خوب و دقیق هم گفته‌اند. ♦️ البته در آن زمان تعابیری که الان در فلسفه غرب با عنوان ابژکتیو، سوبژکتیو یا اینترسوبژکتیو هست، آن زمان مطرح نبوده است لکن ایشان دقیقا همان معانی را در فلسفه غرب توضیح داده‌اند. اگر در اولین مواجهات فرهنگ غرب با فرهنگ ما، فلسفه اسلامی با یک سرعت جدی‌تری به آن پاسخ می‌داد و با آن تقابل می‌کرد، شاید قدرت و قوت فلسفه اسلامی مانع از این بود که فلسفه غرب به این سرعت وارد فرهنگ ما شود. ✨مواجهه با فرهنگ غرب در چندین لایه‌ مختلف، از لایه‌های رویی تا لایه‌های میانی و عمیق ممکن است. برخی افراد مانند مرحوم علامه طباطبایی(ره) عالی‌ترین افق که شهود حقایق هستی است را در خود محقق کرده‌اند. 🔹ایشان لایه‌هایی از عالم و هستی را مشاهده می‌کند که جهان مدرن به‌شدت به آن پشت کرده است. کسی که ذکر آسمان و زمین را می‌شوند و جریان حیات را می‌بیند، وقتی با فلسفه‌ای مواجه می‌شود که می‌گوید: «واقعیت در حس، منحصر است و مابقی هر چه هست، صرفا مربوط به ذهن است.» او به چنین فلسفه‌ای می‌خندد! چراکه او در حال مشاهده‌ واقعیتی عمیق است. اما آن جریان رقیب، فرهنگ عمومی را می‌روبد. 📌در مقابله با این جریان، آیا اندیشمندان ما در گفت‌وگو با فلاسفه غربی وارد می‌شوند؟ ✅ ما فیلسوفانی داریم که حکمت سینوی یا اشراق یا صدرایی را به خوبی می‌خوانند اما یک کلمه و جمله با جریان رقیب خود درگیر نمی‌شوند! و اصلا خود را کاملا کنار می‌کشند! ما فیلسوفان بزرگی در حال حاضر داریم، اما چه کسی است که مانند علامه طباطبایی(ره) برود با آنها درگیر شود؟ کیست که اصول فلسفه بنویسد؟ 🔻کیست که وقتی مارکسیسم آمده، پاسخ آن را بدهد؟ یا کیست که در المیزان در جابه‌جای آن به هجمه‌ رویکردهای مدرن پاسخ دهد؟ شما المیزان را با المنار مقایسه کنید و ببینید این مقاومتی که علامه طباطبایی(ره) در برابر فرهنگ غرب کرده، قابل مقایسه است؟ این‌ها خصوصیات علامه(ره) است. 💢اینکه فرهنگ غرب، یک هژمونی عظیم راه انداخته و فضای علمی جهان را تسخیر کرده و برایش تعیین‌تکلیف کرده، یک نوعی اغواء است. اغواء که فقط به مغالطه لفظی نیست؛ اینکه چشم و گوش جهان را از آنچه خود می‌خواهد، پر می‌کند، اغواء است. 🔸در مقابله با این فرهنگ، اگر در انقلاب اسلامی، مرحوم امام(ره) توانست در شکست عرصه عملی و سیاسی موفق عمل کند، اما در مقابله با تنیده‌ها و رشته‌های نظری فرهنگ غرب، آن کسی که قد علم کرد، مرحوم علامه طباطبایی(ره) بود. البته خیلی‌های دیگر هم بودند که سعی داشتند، با فرهنگ غرب مواجه شوند و به آنان پاسخ دهند لکن بعضا وارد چهارچوب مفاهیم و نظام علمی آنان شده‌اند و به نحوی شکست خوردند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
💠 آمادگی كه حضرت امام برای انقلاب در سطح جامعه به وجود آورده بود، حتی در زمان مشروطه نيز اتفاق نيفتاد. ❇️ امام با استفاده از ظرفيت مرجعيت توانست حركت بزرگی در حوزه های مختلف اعم از اجتماعی و سیاسی و دیگر حوزه ها ايجاد كند. 🌀 فقه به تنهايی واقعيت اجتماعی ايران و فرهنگ ايران نمی‌تواند شكل دهد و امام به اسم فقه و نهاد مرجعيت كه يک واقعيت اجتماعی بود، ظرفيت نهان ولايت را آشکار كرد. ✳️ امام خمینی (ره) دغدغه تاريخ و تمدنی و فرهنگی داشتند. ما نمی‌توانيم از قلمرو فلسفه و فرهنگ و زيست اسلامی عقبه‌های استدلالی را برداريم و فقط فقه را مورد توجه قرار دهيم. 💢 امروز اگر جمهوری اسلامی آن مجاری اسلامی خود را به غرب تغيير دهد، يعنی به جای ابن سينا ، كانت باشد با غلبه مبانی غرب چيزی به نام فقه باقی نخواهد ماند. امام، ميراث معرفتی جهان اسلام را زمانی احيا كرد كه حوزه‌های علميه‌ داشتند افول می‌كردند. ✴️ شخصيت فلسفی امام جدای شخصيت كلامی ايشان نبوده است و از هويت فلسفی جامعه شيعه آمده است. باید گفت امام شخصيت همه جانبه‌‌ای است كه تمام ابعاد را در خود دارد. شخصيت فلسفی امام به گذشته فلسفه و تاريخ شيعه باز می‌گردد. ♻️ امام خمینی يک شخص نيست كه فرهنگ با او كاری نداشته باشد؛ ياران و همراهانی دارد و در آينده اين حركت در صورتی ادامه پيدا خواهد کرد كه اين جامعيت ادامه داشته باشد. لذا انقلاب اسلامی بايد هويت خود را تحكيم ببخشد و هويت های ديگر را بشناسد تا بتواند پيام خود را به جهان نشان دهد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
🔻نظام فکری چگونه به تحقق اجتماعی می‌رسد؟ 🌀برای ساخت یافتن هسته‌های سخت و کلان، زبان فلسفی نیاز است ولی فرهنگ عمومی مردم جامعه را فیلسوفان نمی‌سازند بلکه فرهنگ را مجموعه تعاملات انسان‌هاست که می‌سازد. ✴️ این شبکه رفتاری وقتی که می‌خواهد به صورت تجریدی‌تر از خودش دفاع بکند یا بخواهد خودش را توضیح دهد، یک زبان فلسفی پیدا می‌کند. این زبان فلسفی را فرهنگ عمومی و رفتار عمومی مردم باید حمایت کند. ♦️به عبارت دیگر، سطح عمومی مردم، باید آن چیزی را که متفکر طراحی می‌کند، بپذیرد و از آن استقبال کند یا یک تطبیقی با یکدیگر داشته باشد. در این حالت، یک فرهنگ اصیل از یک نقطه تفکری جوشیده و شکل می‌گیرد اما اگر آن تفکر نتواند با سطح عمومی مردم و لایه‌های بعدی خود ارتباط بگیرد و این استقبال نسبت به آن رویکرد وجود نداشته باشد، آن تفکر منزوی می‌شود. ❇️ غیر از این حالت، فرهنگ غرب به نحو دیگری رخ داده است؛ به این صورت که ابتدا رنسانس در سطح هنر، در سطح زندگی عمومی مردم، در سطح سیاستمداران و در رقابت بورژواها با فئودال‌ها و با کلیسا شکل گرفت و این مجموعه رقابت‌های سه‌گانه منجر به این شد که یک سبکی از زندگی غالب بشود. این سبک زندگی، نوعی از تفسیر را نیاز داشت تا با مبنای فلسفی صورت‌بندی شوند و وجاهتی پیدا کنند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
💠 دین‌داری در جامعه ایران رشد فزآینده داشته است 💢 در برابر برخی ادعاها باید پرسید کدام روز در این چهل سال گذشته این عنصر ضعیف شده است؟ ما در حوزه مناسکی شاخص‌ها یا نمادهایی را نمی‌بینیم و نداریم که نشان دهد قلمرو مناسک دینی تضعیف شده، شاهدش مثلاً پدیده اربعین، عزاداری‌ امام‌حسین علیه‌السلام یا جشن‌های مهدویت و مانند اینهاست. امروز ما در عرصه اجتماعی و سیاسی غیبت دین را نمی‌بینیم، بلکه رقابت‌هایی را می‌بینیم که مفاهیم مربوط به خودش را می‌طلبد. ما به شناخت پیچیدگی‌های این روابط و تقسیم‌بندی انواع دین‌داری‌هایی که مطرح می‌شوند نیاز داریم. در این زمینه هم ادبیات و تحقیقات مرتبط با دین‌داری را در دوران معاصر شاهدیم و این خود نشانه‌ای از حضور دین در عرصه‌های مختلف است. 🖌 رهبر انقلاب مراسم‌هایی مثل جشن غدیر امسال در تهران را نشان‌دهنده اعتقاد، دین‌داری و زنده بودن دین در بین مردم دانستند؛ گسترش مناسک و رویدادهایی از این قبیل چه نقشی در رشد دین‌داری ایفا می‌کند؟ ❇️ نمونه‌هایی که در پاسخ به سؤال قبل اشاره شد، اوج‌گیری اندازه‌ای از دین‌داری را که به‌لحاظ تاریخی سابقه هم دارد نشان می‌دهد؛ مثلاً مجالس امام حسین علیه‌السلام قبل از انقلاب در ایران یا در دوران قاجار و مانند آن هم برگزار می‌شد؛ مسئله اربعین هم در محدوده‌ای به‌عنوان یک مناسک دینی در بین شیعیان مخصوصاً بیشتر در منطقه عراق رواج داشت. اما همین مناسک را باید با دوران انقلاب مقایسه کنیم. قبلاً جنبه فردی و شخصی آن‌ها مورد توجه بود که مهم و قابل‌توجه هم هست و ثواب، بهشت، دوزخ آن مطرح است و روح این مناسک به اینها بازمی‌گردد؛ اما عمدتاً در همین چارچوب محدود می‌شود. 🌀 همین مناسک عاشورا بعد از انقلاب به یکباره بُعد کاملاً سیاسی خودش را هم نشان داد؛ یعنی هم در ۱۵ خرداد، امام رحمةالله‌علیه از این بعد مسئله استفاده کرد و قیام ۱۵ خرداد در این ایام شکل گرفت و هم در مقطع انقلاب اسلامی، مقاطعی که موسم برگزاری مناسک دینی بود، ابعاد اجتماعی و سیاسی و کلان آن که ابعاد فردی هم نیست خودش را نشان داد. این‌ امر به‌لحاظ تاریخی پدیده جدید و بی‌سابقه‌ای است. بعد از انقلاب این مناسک دائماً ذخایری را برای استمرار و هویت‌بخشی به حرکت انقلاب فراهم آورده‌اند. در ایام جنگ هشت‌ساله مفاهیم مربوط‌به همین مناسک بود که حماسه حضور، دفاع، شهادت و ایثار را تغذیه و تأمین می‌کرد. 🔺بعد از انقلاب روشنفکران غربی که از یک سکولاریسم عریان برخوردار باشند، کمتر داشتیم و این جریان‌ها بیشتر ناگزیر بودند تحت پوشش دین تقابل‌های خودشان را انجام بدهند و وقتی که این حضور در برابر حرکت یا فرهنگ انقلاب از ناحیه این جریان‌ها گسترده می‌شد باز در مقاطع مربوط به همین مناسک دینی بود که انقلاب شروع به دفاع از هویت خود می‌کرد. بنابراین این سطح از دین‌داری پیشینه تاریخی ندارد یا موارد مشابه آن بسیار کم و اندک است. اتفاقاً این سطح از دین‌داری یک سطح مغفول‌مانده و درعین‌حال سطحی است که امت اسلامی به‌شدت به آن نیاز دارد و به‌شکلی روح دیانت در عرصه فرهنگ و تاریخ به این سطح وابسته است. ✅ اسلام بر مسائلی مانند زکات، خمس، نماز و ... بنا شده که ممکن است جنبه فردی برخی از آنها غالب باشد اما روایات ما این تعبیر وجود دارد که هیچ چیزی به اندازه مسئله حکومت و ولایت در دین اهمیت ندارد. از آسیب‌های تاریخی دین ما مخصوصاً در زمان معاصر غفلت، فراموشی و بلکه انکار این بخش از دین بوده است. وقتی که این بخش زنده می‌شود می‌بینید که بُعد اجتماعی دیگر بخش‌ها یعنی نماز و عبادات و... هم یکباره ظاهر می‌شود. ✴️ بحث نماز را همواره داشته‌ایم اما نمازجمعه خودش یک پدیده‌‌ی دینی است. ما قبل از انقلاب نماز جمعه نداشتیم. اگر جایی هم نماز جمعه‌ای برگزار می‌شد -در شهری مثل قم هم یک نفر می‌خواند- هویت آن در سطح فردی و شخصی بازنمایی داشت و ابعاد اجتماعی و سیاسی آن اصلاً امکان بروز و ظهور نداشت. قبل از انقلاب در نقطه صفر بودیم. هر عددی را که با صفر بسنجید بی‌نهایت است؛ یعنی فاصله‌اش را نمی‌شود گفت چند برابر شده است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
💢 کنشگری ابدی و ازلی عاشورا عاشورا هم در یک مقطع از زمان است ولی به لحاظ حقیقت امری است که سرمدی است لذا با همه عالم پیوند می‌خورد. تمام کنشگران درون عاشورا از این مسئله جدا نیستند یعنی تنها امام حسین(ع)، اصحاب امام حسین(ع) و یاران او نیستند که رفتارشان حقیقتی ازلی و ابدی دارد، بلکه کسانی که در جبهه مقابل قرار دارند هم همین وضعیت را دارند. ❇️ واقعه عاشورا در آیات و روایات از این زاویه حادثه عاشورا با احادیث طینت هم پیوند می‌خورد و باز با آیات و احادیث فطرت هم پیوند می‌خورد. از یک سو مرتبط با عهدی است که خدا با همه بسته و در فطرت همه مستقر است که همه حق را دیدند و قالوا بلی گفتند. حادثه عاشورا در روایات وقتی به عمل انسان‌ها می‌رسد لایه عمیقی دارد که با اسما و صفات الهی پیوند دارد و فلسفه‌ای در ذیل آن نهفته است که با همه عالم پیوند می‌خورد. 🌀 واقعه عاشورا در علوم اسلامی یک بخش از توجه به واقعه عاشورا تبیین این واقعه است که در ظرف علوم اسلامی و دانش‌هایی که در تاریخ اسلام شکل گرفتند، مطرح می‌شود. البته در این مسئله رویکردهای مختلفی وجود دارد. مثلا وقتی ابن خلدون به این مسئله می‌پردازد رویکردی مانند شیعیان به عاشورا ندارد و آن را در سنت مناسبات قبلیه‌ای که وجود دارد تبیین می‌کند و از زاویه دیگری به مسئله نگاه می‌کند. این یک سطحی از تبیین مسئله است. ✴️ واقعه عاشورا در نگاه شیعیان در توصیف مسئله هم می‌شود گفت وقتی شیعیان به این واقعه می‌پردازند به این نکته توجه دارند که عمل امام حسین(ع) خالص‌ترین عمل نسبت به حضرت حق است چنانکه حضرت زینب(س) فرمود من در این عمل جمال الهی را ملاحظه می‌کنم و می‌بینیم. ممکن است دیگران سطوح دیگری داشته باشند ولی آنچه در حاق این واقعه رخ می‌دهد و به درک امام برمی‌گردد کاملا در عمیق‌ترین سطح توحید است که بروز و ظهور دارد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
💢 وظیفه رسانه؛ توجه به مفاهیم محوری اسلام ✴️ امروز فرهنگ‌ رقیب تقلب نمی‌کند، ما باید تقلب کنیم. یعنی آن‌چنان گاه مسلط هستند که تازه ما باید در زیر پوشش آن فرهنگ، حرف خودمان را بزنیم‌. همان‌طور که آنها وقتی قدرت ندارند زیر پوشش مفاهیم ما، شروع می‌کنند به بدلسازی و ضلالت ایجاد کردن، حالا ما باید بدلسازی و ضلالت ایجاد کنیم نسبت به آن چیزی که آنها دارند، شما با یک جهانی مواجه هستی که تمام آن نمادهای دینی، معنوی و قدسی پیشین را از دست داده. ❇️ در این جهان وقتی می‌خواهی از امر قدسی دفاع‌کنی، راه دیگری باید برگزینی. یک زمانی باید می‌گفتی بهشت و شب اول قبر و ‌قیامتی است و… اما حالا باید بگویی دنیایت را بدون دین نمی‌توانی حفظ کنی. یعنی تفسیرهای سکولار کردن از دین؛ البته این هم یک منطقی است و یک مقدار صولت قضیه را می‌شکند اما باید هوشمندانه انجام شود. 🌀 می‌گویند یک نفر سرکوچه ایستاده‌بود و می‌گفت ته کوچه آش می‌دهند، وقتی دید همه می‌روند، خودش هم رفت که آش بگیرد‌. حالا وقتی ما می‌خواهیم چنین روشی را به کار ببریم، باید دقت داشته‌باشیم که این همه راه نیست. این مسأله باید کاملا مدیریت شود. ♦️در سازمان منسجمی مثل صداوسیما، می‌شود ساعت‌ها نشست و برنامه‌ریزی‌های فنی و اجرایی کرد که البته مورد نیاز هم هست، اما به نظرم واجب است روی مفاهیم محوری هم‌اندیشی، همفکری و نشانه‌گذاری صورت بگیرد. دوستانمان در صداوسیما خیلی خوب می‌دانند آوردن بعضی مفاهیم در سطح فرهنگ و کار هنری اقتضائاتی دارد؛ یعنی وقتی قرار است پیامی را به عرصه هنر یا تبلیغ و ترویج بکشانیم، باید بر اساس اقتضائاتی که وجود دارد، این جریان مدیریت شود؛ اصلا کار رسانه همین است. ✅ باید به مفاهیم محوری اسلام بیشتر بیندیشیم. گاهی وقت‌ها عنصر محوری را از ناحیه رقیب می‌توانیم برای خودمان مشخص کنیم. یعنی در جهانی که رقیب با ابزارهای اعمال قدرت بسیار توانمندانه‌ای کار می‌کند، ‌رصد کردن هویت و نقاط قوت او و انجام کار فرهنگی در حوزه نظام فرهنگی و علمی(آموزش و پرورش و دانشگاه ) همواره باید مورد توجه‌مان باشد. به دست آمدن معرفت با روش برهانی، در سطح نخبگان دانشگاهی، حسن بزرگی در سطح فرهنگ محسوب می‌شود. 🔺«یاسپرس» – نقل به مضمون – می‌گوید : وقتی فرهنگ غرب وارد فرهنگ‌های دیگر شد و به آنها هجوم آورد، آن فرهنگ‌‌ها دیگر نشاط و حیات فعال خود را نداشتند ؛ چرا که دیگر متفکرانی نداشتند، نه اهل شهود بودند و نه اهل برهان. تعبیر امیر بیان علی علیه السلام از انسان‌های اهل شهود این گونه است که اگر همه عالم مثل امواج علیه‌شان هجوم آورد، آنها روی این امواج همچنان مسیر خودشان را می‌روند. این افراد استوانه‌های فرهنگ هستند. وقتی غرب سراغ دیگر فرهنگ‌ها آمد دیگر اغلب فاقد چنین عناصری بودند. 🔸در ایران به برکت تشیع، آدم‌هایی اهل شهود، مکاشفه، برهان و یقین داریم. اینها خودشان هویت فرهنگی دارند، اصلا بودن اینها، خود یک فرهنگ است؛ اما وقتی اینها را نداشته‌باشیم، آسیب‌پذیری خیلی گسترده می‌شود. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
✴️ دین، خاستگاه شادی‌های پایدار 💢هر جامعه ای متشکل از اقشار و گروههای مختلفی است که در لایه های مختلف سنی و یا سطوح متفاوت علمی و معرفتی قرار می گیرند؛ نکته اساسی و مهم در مدیریت فرهنگی، نظر به واقعیتهای اجتماعی است. مدیریت سالم فرهنگی مدیریتی است که با نظر به واقعیتهای فرهنگی موجود، امکانات و ظرفیتهای مناسب را در جهت بسط و گسترش شادی و سرور حقیقی شناسایی نموده و با روشی عقلانی به تقویت تدریجی آنها همت گمارد. ❇️ مشکل فرهنگی، هنگامی جدی می شود که نخبگان و افرادی که در مسند مدیریت فرهنگی قرار می گیرند معنای حقیقی نشاط و سرور را فراموش کرده، یا انکار نمایند و یا آن که صورت دنیوی و سکولار آن را به رسمیت شناخته و هدف قرار دهند که در این صورت به جای آنکه مدیریت فرهنگی در جهت حراست، حفاظت، بسط زمینه ها و ذخیره های فرهنگی مطلوب عمل کنند در مسیر حذف و نابودی آنها اقدام می نمایند. 🔻برای توجه دادن به نقشی که مدیریت فرهنگی در این جهت می تواند ایفا کند ذکر یک نمونه و مثال مفید است. بنده در برخی از مواردی که با اتوبوس به مشهد مقدس مشرف می شدم در مسیر تهران مشهد بین راه در سبزوار، در آنجا به زیارت قبر حکیم سبزواری مشرف می شدم. قبر ایشان در سبزوار به «مقبره اسرار» مشهور است. زیرا تخلص شعری حکیم سبزواری، «اسرار» بوده است. 🔹مقبره حکیم سبزواری ساختمانی است که به نظر می رسد از دوران قاجار باقی مانده و در کنار قبر ایشان اتاقهایی بود که امکاناتی را برای به جا آوردن نماز و تلاوت چند آیه ای از قرآن و یا خواندن دعا، از جمله زیارت جامعه فراهم می آورد تا ثواب آن را به روح حکیم سبزواری تقدیم نمود. این زیارت همواره آرامش، نشاط و سرور خاصی را در پی داشت. آخرین باری که چند سال پیش به مقبره حکیم سبزواری رفتم، هیچ اثری از فضای پیشین نبود. محل مقبره، خانه فرهنگ و یا چیزی شبیه به آن شده بود، مقبره در درون چند ویترین شیشه ای قرار گرفته، حالت و جایگاهی شبیه موزه، پیدا کرده است و اتاقهای متصل به مقبره به صورت مراکز نوازندگی و مانند آن در آمده است. 🔸بنابراین امکان نماز گزاردن وجود نداشت. پس از چندی جستجو، به فردی که در ساختمان اداری آنجا مشغول کار بود برخورد کرده، از وضعیت پیش آمده گلایه نمودم. او می گفت: مرحوم اسرار (سبزواری) مورد احترام ما و مردم سبزوار است و مردم مراسم خود را در اینجا برگزار کرده و همواره نذوراتی برای اینجا داشته ایم. لکن چه می شود کرد. فعلاً این مکان برای این امور اختصاص یافته است. شاید او راست می گفت و وضعیت پیش آمده، (نوازندگی در کنار مقبره فیلسوف معاصر) بهترین وضعیت ممکن برای آن مکان بود. ✅ لکن این مثال، نمونه خوبی است که می تواند توجه مسئولین فرهنگی کشور را به برخورد های مختلف با امکانات و ذخایر فرهنگی جامعه جلب کند. لذا باید دید در شرایطی که تهاجم فرهنگی غرب، بخش قابل توجهی از ابعاد معنوی جامعه ما را تهدید می کند از فضاها و امکانات فرهنگی جامعه خود، چگونه باید استفاده کرد و آیا این نوع برخوردها سبب تقویت فرهنگ اسلامی شده و قدرت ما را در برابر غرب افزایش می دهد و یا ......؟!! ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
هدایت شده از دیدگاه
طرح اجمالی از محتوای کانال دیدگاه 👇👇👇👇👇👇 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 1️⃣ برای مطالعه مطالب اساتید به فهرست مراجعه کنید، فهرست به مرور تکمیل و بهینه می شود. 2️⃣ محتوا در حال تکمیل شدن است. 3️⃣ برای استفاده از فهرست بر روی هشتگ مورد نظر ضربه بزنید و تعداد محتوای مرتبط با آن هشتگ در پایین نرم افزار ایتا را ببینید با ضربه بر روی دکمه بالا و پایین می توانید مطالب مرتبط را مرور نمایید. 👈 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✅فهرست در دو بخش ارائه می شود: ۱_فهرست موضوعی ۲_فهرست اسامی 📋 فهرست_موضوعی: 👇👇👇👇 📋 فهرست_اساتید 👇👇👇👇👇 و سایر اهالی قلم فهرست قالب ها: ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha