#هفت_دقیقه_تا_تلاویو
#مرگ_بر_اسرائیل
اگه گفتید این تندیس کجا بود؟
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
تمام کشور من کاظمین کوچک مردی ست
که در هر گوشهای از خاک ایران بارگاهی داشت
تمام سرزمینم غرق در موسی بن جعفر شد
تو حول حالنایی حال و روزم با تو بهتر شد
تو مثل جان درون خاک من هر گوشه پنهانی
*تو شیرازی خراسانی قمی آری تو ایرانی*
*کنون دریای طوفانیست ایران ناخدایی کن
نمک گیر تبار توست این کشور دعایی کن*
#حمیدرضا_برقعی
#موسی_بنجعفر
#یا_باب_الحوائج
#مرگ_بر_اسرائیل
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
هدایت شده از بغض قلم
سه تا نانوایی نزدیک خانهی ما تعطیل کردند درحالی که روز اول جنگ کامیون کامیون آرد خالی کرده بودند. (چقدر نوشتن روز اول جنگ سخت بود، انگار هنوز باورم نشده) دنبال شمارهی اتحادیهی نانوایان هستم.
رفتم نانوایی چهارم که بیست نفری توی صف ایستاده بودند و هر کدام اندازهی فریزر خانهشان نان میخواستند.
با دختر پشت سرم حرف زدیم که زمان بگذرد، اینجا بود که دختر برگی رو کرد که شگفتزده شدم. توی همین پنج روز که خیلی از آدمهای شبیه من گیج شدهاند که وظیفهی ما چیست؟!، او جای ضربه زدن به اسرائیل را پیدا کرده بود. از صبح سومین باری بود که توی صف ایستاده بود. یعنی از ساعت ۶ تا ۹، برای سه تا پیرمرد و پیرزن محله نان خریده بود. نان دانه دانه دست مردم میرسید، خانمی که توی صف یکدانهای ایستاده بود، با خنده میگفت از ترس تبخال زده. به نظرم ترس و استرس از لشکر دشمن بدتر است. پیرزنی که به درخت تکیه داده بود، موهای سفیدش را فرستاد زیر روسری و گفت: دعا بخون، خدا بزرگه مادر!
نوبت من شد. از نانوا تشکر کردم که ایستاده توی جبههی خودش برای آرامش روانی مردم.
نانوا را بقیه، سید صدا میزدند. سید شانه را فرو کرد توی خمیرهای بربری و گفت: الان که وقت تعطیل کردن نیست، لر نمیترسه.
پیرمرد ترک توی صف دندان مصنوعیاش مشخص شد و گفت: ترکها مگه فرار کردن که لرها فرار کنند.
یکدفعه نمایندگان بقیهی استانها هم از شجاعتشان گفتند، خیلی بامزه بود.
#روزهای_جنگی_با_پیروزی_میگذره
#اینروزها_زندگی_عادی_جهاد
#مرگ_بر_اسرائیل
🆔 https://eitaa.com/bibliophil
🆔 https://ble.ir/bibliophils
بلاتشبیه فکر کنید پسرتان زده توی گوش خواهرش بعد هم گفته او باید از من عذرخواهی کند. به این پسر چه کلمهای جز پُررو میگوید؟!
ما ایرانی جماعت از زور شنیدن متنفریم.
مگر هی دم از مذاکره نمیزد؟! سر صبح آمده به مراکز هستهای ما را ضربه زده. بعد رفته توی یک جای امن، نوشته ایران باید صلح کند. برو بمیر کله زردک قمارباز! ما با تو پدر کشتگی داریم؛
ترور حاجقاسم که یادت نرفته.
ترور دانشمندان هستهای ایران
تحریم داروی بیماران پروانهای
تحریم داروی هزاران کودک و بیمار ایرانی
تورمهای کمرشکنی که کمر پدرهای ایرانی را خم کرد و هزاران جنایتی که تو و رفقای آمریکاییات سر ایران خانم ما آوردید.
تازه حماقت کردی و جلوی چک ما آمدی.
منتظر چک و لگد ما باشد. ما سالهاست منتظر حماقت تو هستیم.
افول آمریکا خیلی وقت است شروع شده و ما اهل صلحایم اما جنگ بلد... این بار صلح تحمیلی را پاره میکنیم و برای پایان جنگ تحمیلی به پایانت سلام کن ترامپ قمارباز!
جهنم خوش بگذرد، آقای ترامپ...
به آقای صدام سلام برسان!
#مرگ_بر_آمریکا
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_ترامپ_قمارباز
🆔 https://eitaa.com/bibliophil
🆔 https://ble.ir/bibliophils