eitaa logo
دین کده
203 دنبال‌کننده
368 عکس
19 ویدیو
10 فایل
دین شامل۴(چهار) بخش است که محوراین کانال است.که عبارتند از: ١.باورها ٢.احکام ٣.اخلاق ۴.حقوق که بصورت برهانی درقالب گفتگویی وداستانی بیان میشود کانال ما Http://Eitaa.Com/din20m
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار🌟 🌟یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال🌟 🍃🍃ای تغییر دهنده دلها و دیده ها * ای مدبر شب و روز * ای گرداننده سال و حالت ها * بگردان حال ما را به نیکوترین حال🍃🍃🍃 🌹چهار دعای برای سال جدید🌹 ☘اول دعا برای ظهور آن بی مثال🌟 ☘دوم تمام ملت بی ضرر و بی ملال🍃 🌿سوم رسیدن ما به قله‌های كمال✨ 🌴چهارم تمام جیب‌ها پر از پول، اما حلال💰 🐠 عید نوروزتون مبارک🌿
#ویژه_نامه_مهدویت 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌿ای چاره ی درخواستگان ادرکنی🌹 / 🌿ای مونس و یار بی کسان ادرکنی🌹 🌿من بی کسم و خسته و مهجور و ضعیف☘ / 🌿یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی . . .🌹 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ✳️امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: 🌻إنّ لصاحب هذا الامر غیبه، 🌼فلیتّق اللّه عبد🌺 و لیتمسّک بدینه. همانا برای صاحب این امر، غیبتی هست، ☘ پس بنده خدا در آن دوران باید تقوای الهی پیشه کند 🌟و به دینش چنگ زند. 📚کمال‌الدین و تمام النعمه جلد ١ باب ٢٩ صفحه٣۴٣
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:عید نوروز عید ایرانیه چرا دعای اسلامیه یا محول را اولش میخونن؟ شماره:80 ؟ سال که تحویل شد,پیامک (یامحول الحول والاحوال) را درون گروه بچه های دانشگاه پیامک نوشتم. و هر کس پیام تبریک یا ذکر( یامحول) را با عکس های متفاوت می فرستاد. یک پیامک غیر تبریکی نوشته شد: چرا ذکر (یامحول) را قاطی عید ایرانی میکنیم؟ کسی نوشت:مگر مشکل داره؟ او نوشت:فقط سوال کردم. براش نوشتم:خصوصی بیا سوالتو کامل بپرس. تو خصوصی آمد و نوشت:آفرین به آدم معقول,راستی چرا تو گروه نپرسم؟ نوشتم:چون شاید شبهه باشه و من دیر برسم جواب بدم,و برا دیگرون شبهه باقی بمونه و فرصت پیدا کردن جوابش هم رو پیدا نکنن. حالا سوالت چی بود؟ نوشت:عید نوروز که یه عید ایرونی قبل اسلامه,چرا براش ذکر (یا محول) اولش میگن؟ نوشتم:حالا یه جوابی دم دستی دارم,اگه قانع نشدی سعی میکنم جواب کاملتر رو برات پیدا کنم. و نوشتم:در کارهای خوب, از ما خواستن از خدا طلب یاری کنیم. عید نوروز هم یک سنتی هست که مردم معمولا خود را در یک فرصت دیگر زندگی می بینن,و دوست دارن در این فرصت زندگی به دست آمده,بهترین نحو از آن بهره مند بشن. اما چون برای اهداف ما انسانها موانعی وجود داره,ما از خدا میخوایم که بهترین نحو ما را یاری کنه,و موانع پیشرفت و کمال رو برداره,تا ما به کمال و پیشرفت برسیم. واین دعای اول عید نوروز هم از یکی بهترین دعا هاست. برا اینکه ما از خدا میخوایم;بهترین احوال رو. چون در این دعا می‌خونیم. 🍃🍃ای تغییر دهنده دلها و دیده ها * ای مدبر شب و روز * ای گرداننده سال و حالت ها * بگردان حال ما را به نیکوترین حال🍃🍃 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨ 🌹🌹🌹🌹 🌻🌻🌻 🌼🌼 ؟ آیا دليل شرعي براي عيد نوروز وجود دارد؟ عيد نوروز از عيدهايي است كه مردم فارسي زبان ايران و كشورهاي همسايه، آن را پاس مي دارند هم چنان كه مردم كرد زبان كشورهاي عراق، تركيه و سوريه آن را بزرگ مي شمارند. اين عيد از عيدهاي باستاني است كه قبل از اسلام رواج داشته است. ما در ضمن مراجعه به منابعي كه در اختيار داريم روايتي كه آن را تأييد كند يا فقيهي كه متعرض آن شده باشد نيافتيم تا زمان شيخ طوسي (460 هـ) كه در مصباح المتهجد روايت زير را از معلي بن خنيس از امام صادق (ع) در روز نوروز آورده كه غسل كن، پاكترين جامه خود را بپوش، عطر بزن و آن روز روزه باش، بعد از اين كه نوافل و ظهر و عصر را خواندي چهار ركعت نماز بجا بياور كه در ركعت اول يك مرتبه حمد و ده مرتبه "انا انزلناه" و در ركعت دوم يك مرتبه حمد و ده مرتبه "قل يا أيها الكافرون" و در ركعت سوم يك مرتبه حمد و ده مرتبه "قل هو الله أحد" و در ركعت چهارم يك مرتبه حمد و ده مرتبه "قل أعوذ بربّ النّاس" و "قل أعوذ بربّ الفلق" خوانده مي شود بعد از اتمام نماز سر به سجده مي گذاري و خدا را شكر مي كني و از خداوند مي خواهيد كه گناه پنجاه سالتان را ببخشد. (وسائل الشيعه، ج 8، ص 173) باز در كتاب مهذب از راوي مذكور نقل مي‌كند كه امام صادق (ع) فرمود: نوروز همان روزي است كه پيغمبر (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) براي أميرالمؤمنين (عليه السّلام) در غدير خم بيعت گرفت و اقرار به ولايت او كردند، و خوشا بر آن كه بدان ثابت ماند، واي بر آن كه آن را بشكند، و روزي است كه رسول خدا (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) علي (عليه السّلام) را به وادي جنّ فرستاد تا از آنها پيمان بگيرد، و روزي است كه بر اهل نهروان پيروز شد و ذو الثدية را كشت، و روزي است كه قائم ما خاندان با كارگزاران ظهور كند و خدايش او را بر دجّال پيروز گرداند و او را بر كناسه كوفه به دار زند، هيچ نوروزي نيايد جز آن كه ما در آن توقع فرج داريم، زيرا آن از روزهاي ما است كه فارس ها آن را نگهداشتند و شما آن را ضايع نموديد (بعد ادامه دادند) يك پيغمبر از بني اسرائيل از پروردگارش خواست مردمي را كه هزارها نفر بودند از ترس مرگ از خانهشان بيرون شده بودند و خدا آنها را ميرانيد زنده نمايد و خدا به او وحي كرد كه آب بر آنها بريزد، و در اين روز بر آنها آب ريخت و زنده شدند، 30 هزار كس بودند، و آب پاشيدن در اين روز سنت ثابتي شد و سببش را جز پايداران در علم ندانند، و آن اولين روز سال فارس ها است، معلي مي گويد: (امام (ع))آن را به من ديكته كرد و من نوشتم. (وسائل الشيعه، ج 8، ص 173) مشهور فقهاء متأخر به اين روايت عمل نموده و فتوا به استحباب غسل در نوروز را دادند صاحب جواهر مي گويد: غسل نوروز بين متأخرين مشهور است به خاطر روايت معلي بن خنيس از امام صادق (ع) كه از مصباح نقل شد در اين مسأله مخالفي نيافتيم. (جواهر الكلام في شرح شرايع الاسلام، ج 5، ص 42؛ العروة الوثقي (المحشي)، ج 2، ص 152) اما مرحوم آیت الله خويي به جهت مرسل بودن روايت به آن عمل نكرده و گفته است: روايت معلي بن خنيس مرسله است كه نمي شود به آن اعتماد نمود مگر بنا بر قول به تسامح در ادله سنن كه ما قبول نداريم. (موسوعه امام خويي، ج 10، ص 50) بر اين اساس مي شود گفت به طور صددرصد نمي توان به اين عيد رنگ ديني داد و از اعياد ديني به حساب آورد. اما جاي اين پرسش هست كه بر فرض بپذيريم كه شارع مقدس اين عيد را عيد ديني به حساب نياورد آيا از اين عيد نهي فرمود و حرامش نمود به نحوي كه بزرگداشتش جايز نباشد؟ در پاسخ مي گوييم: روايتي را ابن شهر آشوب در مناقبش آورده كه مي گويد: نقل شده كه منصور دوانيقي كسي را خدمت امام موسي بن جعفر (ع) فرستاده تا از او بخواهد كه وقتي مردم در روز نوروز براي تبريك و تقديم هدايا مي آيند در كنار او بنشيند حضرت فرمود: روايات جدم رسول الله را گشتم و براي اين روز خبري نيافتم و اين سنت فارس ها است كه اسلام آن را از بين برده، پناه بر خدا كه ما بخواهيم چيزي را كه اسلام محو نموده زنده بداريم. منصور گفت: ما اين را از باب سياست براي لشكريانمان انجام مي دهيم تو را به خداوند قسم مي دهم كه بنشيني و آن حضرت نشست، كه وزراء، امراء، فرماندهان و لشكريان با هدايا وارد مي شدند و به او تبريك مي گفتند. ... (المناقب، ج 4، ص 319) واضح است كه سند اين روايت ضعيف است چون ابن شهر آشوب سند روايت را ذكر نكرده است، بلكه با تعبير "و حكي" آن را نقل نمود و اين دليل بر ضعف و عدم امكان استناد به آن است. ✅ادامه دارد.... 🌐منبع:مرکز پاسخگوی ملی 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨ 🌹🌹🌹🌹 🌻🌻🌻 🌼🌼 . شايان ذكر است كه مسأله جشن و بزرگداشت عيد نوروز يك مسأله فراگير و رايجي بوده كه اگر مخالف با اسلام و دين و آئينش بوده حتما ائمه (ع) صراحتا و با تأكيد از آن نهي مي كردند كه بدون ترديد به ما مي رسيد و روشن است كه نزد ائمه از نوروز صحبت مي شده است ولي ايشان از آن نهي ننموده و باطل نشمرده اند. (كافي، ج 5، ص 142؛ من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 3 00.) و بديهي است كه براي خشكاندن ريشه يك چنين عادتي ريشه دار و محكم نمي شود به يك روايت آنهم مرسل اعتماد نمود. بنابر اين بايد اين مسأله تحت مباحات داخل شود خصوصا كه بزرگداشت چنين ايامي مصادف است با روزهايي كه زيبايي سحر انگيز طبيعت، قدرت خداوند و تجديد حيات و معاد را در خاطره ها زنده مي كند به علاوه در اين روز مردم اقدام به كارهايي مي كنند كه شارع مقدس به آن تشويق نموده است؛ مثل: نظافت و خانه تكاني، صله رحم، خوشحال كردن مؤمنان، از بين بردن دشمني ها و كينه ها، آزادي زندانيان و. . . بله عادات غلطي همانند پريدن روي آتش و غيره هست كه نه تنها دليل شرعي بر صحت آن نداريم بلكه آنها به خرافه نزديك تر هستند تا به دين، و بايد براي ريشه كن شدن آنها تلاش نماييم. در اين رابطه از باب حسن ختام اشاره مي كنيم به سخن امير المؤمنين (ع) كه فرمود: هر روزي كه در آن معصيت خدا نشود آن روز عيد است. (نهج البلاغة، ص 551، عدد 428) 🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی نگاهى عمیق به عید نوروز http://www.pasokhgoo.ir/node/3075 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
📝فهرست داستانها: شماره:1 شماره:2 شماره:3 شماره:4 شماره:5 شماره:6 شماره:7 شماره:8 شماره:9 شماره:10 شماره:11 شماره:12 شماره:13 شماره:14 شماره:15 شماره:16 شماره:17 شماره:18 شماره:19 شماره:20 شماره:21 شماره:22 شماره:23 شماره:24 شماره:25 شماره:26 شماره:27 شماره:28 شماره:29 شماره:30 شماره:31 شماره:32 شماره:33 شماره:34 شمار;35 . شماره:36 شماره:37 شماره:38 شماره;39 شماره:40 شماره:41 شماره:42 . شماره:43 شماره:44 شماره:45 شماره:46 شماره:47 ؟ شماره:48 ؟ شماره:49 ؟ شماره:50 ؟ شماره:51 شماره:52 ؟ شماره:53 شماره:54 ؟ شماره:55 ؟ شماره.:56 . شماره:57 شماره:58 ؟ شماره:59 شماره:60 شماره:61 شماره:62 شماره:63 شماره:64 شماره:65 ؟ شماره:66 ! شماره:67 ؟ شماره:68 شماره:69 ده؟ شماره:70 ؟ شماره:71 شماره:72 ؟ شماره:73 . شماره:74 ؟ شماره:75 ؟ شماره:76 ؟ شماره:77 ؟ شماره:78 ؟ شماره:79 ؟ شماره:80 ؟ 🇮🇷 ویژه نامه انقلاب 📢همچنان داستانها ادامه دارد.... 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 تاشماره53 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 ✅منتظر داستانهای بیشتر باشید. ☺️باتشکرازهمراهی🌹 🕌دین کده🕌 http://eitaa.com/joinchat/2298347533C9f761682ff
#حدیث_روز پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خوارترينِ مردم، كسى است كه مردم را ناچيز بشمارد أذَلُّ النّاسِ مَن أهانَ النّاسَ بحارالأنوار جلد 75 صفحه 142 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 🔥جایگاه متکبران: ⚠️خداوند می‌فرماید: «انَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرینَ؛.(نحل/سوره۱۶، آیه۲۳)  به درستی که خدا دوست ندارد تکبر کنندگان را.» فرموده که: «اِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِروُنَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ؛  ( غافر/سوره۴۰، آیه۶۰) 🔥 به درستی‌که: کسانی که تکبر و گردن‌کشی از بندگی من می‌نمایند به زودی داخل جهنم می‌شوند، در حالتی‌که ذلیل و خوار باشند.» ❌زمینه تکبر: 🛩اشرافیت، بهره‌مندی از امکانات و نعمات بدون داشتن ظرفیت ایمانی،  🚫تکذیب آیات خدا، 👹همراهی با شیطان، 😈علم بدون تهذیب و بدون یاد آخرت،  💤غفلت از آیات و یاد خدا،  ⚠️نژاد‌پرستی و تعصب جاهلانه، را به عنوان زمینه‌های پیدایش و استمرار تکبر می‌توان نام برد. 🌐منبع:ویکی فقه
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:قضا و قدر و سیلاب در کشور. شماره:81 ؟ تلوزیون روشن بود. ,خبر سیل در دروازه شیراز از شبکه خبر اطلاع داده شد. یکی از زنان همسایه ها که پیش مامانم اومده بود,صدای نچ نچش بلند شد,و گفت:نگاه کن چه تقدیری داشتن این مسافرا. مامانم گفت:ان شاالله تلفاتی نداشته باشه. زن همسایه گفت:نمی دونم چرا برای ما ایرونی ها این اتفاقات می افته؟ مامانم گفت:این اتفاقات تو اخبار برا غیر ایرونی تو خارج اتفاق می افته, مگر ندیدی؟ زن همسایه گفت:ما ایرونیون که خدا را قبول داریم,چرا خدا برا ما این بلا ها رو میاره؟ مامانم گفت:این بلاها برا همه هست اما با این تفاوت که,بلای کافر مجازاته,اما بلای مومن ارتقا درجه. اما بگم, گاهی با تدبیر این بلا دفع میشه. من هم که سرم در گوشی بود,خبر پر کردن دره کنار دروازه قرآن را می خواندم,گفتم:گاهی یک تدبیر اشتباه ,چیزی که بلا نبوده,تبدیل به بلا می شه. زن همسایه گفت:چی میگی پسرم,این تقدیرشون بوده. گفتم:چون بد تدبیر شد تقدیر این شد. زن همسایه با تعجب گفت:چرا امروز حرفهای عجیب غریب می زنی,مگه تقدیر دست من تو هست؟ گفتم:بله، خدا انتخاب تقدیر رادر اختیارخودمون گذاشته. یعنی:اگه کارهای خود را خوب انجام بدیم,تقدیر خدا هم بدون بلا شکل می گیره. از شهید مطهری مطلبی در این باره خوانده بودم که:  (نقل شده كه حضرت علي(ع) كنار ديواري تكيه داده بود و چون احساس كرد ديوار در حال فرو ريختن است، از كنار آن بلند شده و دور شد. (يكي از ياران حضرت پرسيد: آيا از قضاي الهي فرار ميكني؟ حضرت فرمود: از قضاي الهي فرار نميكنم، بلكه از قضاي آن، به سوي قدر ميروم؛)) يعني اگر در كنار ديوار بنشينم و روي من ديوار سقوط كند، قضا و قدر خداوند است. اگر كنار بروم و بر سرم فرو نريزد، نيز قضا و قدر الهي است. اين خود من هستم كه كدامين را انتخاب ميكنم؛ پس همه چيز در اين عالم به قضا و قدر و سرنوشت مختوم الهي است، اما انسان است كه كدامين را انتخاب ميكند. آيا بهترين را برميگزيند يا چيزي ديگر را. 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨ 🌹🌹🌹🌹 🌻🌻🌻 🌼🌼 مفهوم قضا و قدر: واژه «قدر» به معنای اندازه، و «تقدیر» به معنای و اندازه گیری و چیزی را با اندازه ی معینی ساختن است و واژه «قضا» به معنای یکسره کردن و به انجام رساندن و داوری سنجش کردن (که آن هم نوعی به انجام رساندن اعتباری است) استعمال می شود. گاهی این دو واژه به صورت مترادف و به معنای «سرنوشت» نیز به کار می رود. منظور از تقدیر الهی این است که خدای متعال برای هر پدیده ای، اندازه و حدود کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصی قرار داده است که تحت تأثیر علل و عوامل تدریجی، تحقق می یابد. و منظور از قضای الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرایط یک پدیده، آن را به مرحله ی نهایی و حتمی می رساند.[1] 2. رابطه ی قضا و قدر با اختیار انسان: تقدیر الهی یا سرنوشت، دو حوزه دارد: الف. حوزه ای که خارج از اختیار آدمی است؛ مانند وقوع حوادثی چون سیل، زلزله، طوفان و ... در زندگی انسان، که وظیفه ی انسان دین باور در برخورد با حوادثی که به وقوع پیوسته، چیزی جز تسلیم و خرسندی نیست، البته بدیهی است که تسلیم بودن در برابر این گونه امور الهی، با تلاش برای جلوگیری از حدوث بلایا یا تقلیل خسارات و یا جبران خسارات ناشی از آن بلایا منافاتی ندارد. چون تسلیم بودن، مربوط به اصل تحقق اموری است که بدون اختیار انسان واقع شده و تحقق یافته است و لزوم تلاش، یا برای جلوگیری از حدوث بلا، یا تقلیل آثار و یا برای جبران خسارت ناشی از آن است و بین این دو فرق است؛ چون ممکن است در همان موردی که انسان تمام تلاش و نهایت توان خود را به کار برده باز بلا و حادثه واقع شود، مثل اینکه نهایت قدرت انسان در استحکام بنا، مقاومت در برابر قدرت معینی از زلزله است، حال اگر زلزله ای با قدرت بالاتری واقع شود در چنین موردی انسان دین باور، وظیفه ای جز تسلیم و خرسندی ندارد. 1. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص 151. 🌐منبع:اسلام کویست 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨ 🌹🌹🌹🌹 🌻🌻🌻 🌼🌼 ✳️ اقسام بلایا و شدائد و مصیبتها امیرالمومنین (ع) می فرمایند:« إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَة : بالا برای ظالم ادب نمودن و تنبیه کردن است ، برای مومن امتحان است ، برای انبیاء درجه است و برای اولیاء کرامت.» (بحار الأنوار، ج ۶۴، ص ۲۳۵) 📢طبق این حدیث سراسر حکمت بلا بر چهار گونه است: ✅۱ـ بلاء و مصیبت به هدف مجازات و تأدیب ظالمین تا شاید از این راه متنبّه شده به راه راست بازگردند. « وَ لَنُذیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ : به آنان از عذاب نزدیک(عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ(عذاب آخرت) مى چشانیم، باشد که بازگردند.» (السجدة:۲۱) همچنین فرمود: « ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون : ظاهر شد فساد ، در خشکى و دریا به خاطر کارهایى که مردم انجام داده اند ؛ تا [خداوند جزاى ] برخى از آنچه کرده اند را به آنها بچشاند، باشد که باز گردند. »(الروم:۴۱) ۲ـ بلاء و مصیبت به هدف امتحان مومنین تا به این وسیله استعدادهای الهی آنها شکوفا شود ؛ و به صفاتی چون صبر ، حلم ، رضا ، توکّل و... آراسته گردند. چرا که حقیقت وجودی انسان در عالم برزخ و آخرت تابع صفات و ملکات درونی اوست. خداوند متعال می فرماید: « سپس از پى آن غم، آرامشى بر شما نازل کرد، خوابى که جمعى از شما را فرا گرفت و گروهى که تنها در فکر جان خویش بودند گمان هاى نادرستى، در باره ى خدا چون گمان دوره ى جاهلیّت داشتند، مى گفتند: آیا ما را از این کار چیزى هست؟ بگو: سر رشته همه کارها به دست خداست. در دل خویش چیزهایى نهان مى داشتند که بر تو آشکار نمى کردند. مى گفتند: اگر کار دست ما بود در این جا کشته نمى شدیم. بگو: اگر در خانه هاى خود هم بودید، کسانى که کشته شدن بر آنان مقرر شده بود [با پاى خود] به قتلگاه خویش مى رفتند، و براى این که بدین سان خدا نیت هاى شما را بیازماید و آنچه در دل دارید تصفیه کند، و خدا به راز دل ها آگاه است.» (آل عمران: ۱۵۴) همچنین می فرماید: « لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذىً کَثیراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ : به یقین(همه ی شما) در اموال و جانهاى خود، آزمایش مى شوید. و از کسانى که پیش از شما به آنها کتاب(آسمانى) داده شده ، و(همچنین) از مشرکان، سخنان آزار دهنده ی فراوان خواهید شنید ، و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، (شایسته تر است؛ زیرا) این از کارهاى مهم و قابل اطمینان است. »(آل عمران:۱۸۶) از این آیات به وضوح استفاده می شود که هدف از امتحان و مبتلا نمودن مومنان از جانب خداوند حکیم ، تصفیه نمودن باطن آنها و آراستنشان به صفات نیکوست. در برخی روایات نیز بیان شده که برخی از این ابتلائات به عنوان کفّاره ی گناهان مومنان است و کفّاره یعنی پوشاننده ، و این شدائد را کفّاره گفته اند چون موجب می شود نقصهای حاصل از گناه پوشیده و پر شوند. 📢ادامه دارد.... 🌐منبع:پرسمان 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨ 🌹🌹🌹🌹 🌻🌻🌻 🌼🌼 ✅۳ـ بلاها و مصیبت هایی که برای ترفیع درجه بوده اختصاص به کسانی دارد که فاقد هر گونه گناهی هستند و البته روشن است که انبیاء (ع) بارزترین مصداق چنین افرفادی هستند ؛ لکن چنین مقامی تنها مختصّ این بزرگواران نیست و برای برخی افراد غیر نبی نیز چنین مقامی قابل تصوّر است نظیر حضرت مریم (س) یا حضرت معصومه (س) یا حضرت زینب و حضرت ابی الفضل (ع) و برخی علما که صاحب عصمت اکتسابی شده اند. اینها چون گناهی برای زدوده شدن ندارند لذا بلایا برای آنها صرفاً جنبه ارتقاء درجه دارند یعنی با این بلایا قابلیّت فیض پذیری این بزرگواران افزایش یافته آماده برای پذیرش فیض بیشتر می شوند. ✅۴ـ امّا آخرین قسم بلایا برای اولیاء به معنی مطلق آن است که عبارت از چهارده معصوم (ع) هستند. هر نبی و مومنی نسبت به مادون خود ولی محسوب می شود امّا وقتی این واژه در کنار انبیاء و مومنین ذکر شد مقصود از آن ولیّ الله کامل خود بود که بر همگان و حتّی بر انبیاء (ع) نیز ولایت دارند. این بزرگواران نه تنها از معصیت معصومند که به معنی حقیقی کلمه از ترقّی مقام نیز منزّهند چون مقامی بالاتر از آنچه ایشان در آن مستقرّ شده اند تصوّر ندارد. بین این ذوات مقدّسه و خداوند متعال تنها حجاب مخلوقیّت و خالقیّت حائل است که آن نیز دریدنی نیست. « قَالَ النَّبِیُّ ص یَا عَلِیُّ مَا عَرَفَ اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ غَیْرِی وَ غَیْرُکَ وَ مَا عَرَفَکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ غَیْرُ اللَّهِ وَ غَیْرِی . ـــــ نبی اکرم (ص) فرمودند: یا علی جز من و تو کسی خدا را چنان که حقّ معرفت اوست نشناخت ؛ و تو را نیز آنچنان که حقّ معرفت توست جز من و خدا نشناختیم . » (بحارالأنوار ، ج۳۹ ،ص۸۴ ) همچنین فرمود: « مَا عَبَدْنَاکَ حَقَّ عِبَادَتِکَ وَ مَا عَرَفْنَاکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ : (خدایا ) آن گونه که من بندگی تو نمودم حقّ بندگی توست و آنچه من از تو شناختم حقّ معرفت توست » (بحارالأنوار ،ج۶۸ ،ص۲۳ ) یعنی دیگر بالاتر از این نه عبادتی توان نمود و نه معرفتی توان حاصل کرد ؛ چرا که بیش از این ذاتاً محال است. 🌐منبع:پرسمان 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
#حدیث_روز پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : جوانمردى در سفر عبارت است از : بخشيدن زاد و توشه [خود به همراهان ]و خوش اخلاقى و شوخى كردن ، به شرط آن كه معصيت خدا نباشد ميزان الحكمه جلد5 صفحه 314 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 معنای خوش اخلاقی در کتاب‌های اخلاقی؛ برای حُسن خلق و خوش اخلاقی دو معنا بیان شده است: ✅یک. اتصاف به فضایل اخلاقی و تحصیل مجموعه کمالات و خصلت‌های پسندیده‌ای که انسان در مسیر خودسازی و پرورش نفس، خود را به آنها می‌آراید.[1] ✅دو. نرم‌خویى و خوش‌سخنى و گشاده‌رویى با دیگران.[2] بنابراین، به کسی خوش اخلاق گفته می‌شود که با گشاده‌رویى، زبانی ملایم و برخوردی شاد و محبت‌آمیز با مردم روبرو می‌شود، و در هر شرایطی این توانایی را دارد که با خوش‌رویى برخورد کند. امام صادق(ع) در تعریف خوش اخلاقی می‌فرماید: «حُسن خلق آن است که برخوردت را نرم کنی، سخنت را پاکیزه گردانی و برادرت را با خوش‌رویی دیدار نمایی».[3] البته خوش‌رفتاری باید به گونه‌ای باشد که وقار و متانت از دست نرود. برای رسیدن به چنین صفاتی لازم است انسان خود را به صفاتی مزیّن کند که از فرد، شخصیّتی متین و باوقار و در عین حال خوش مشرب و دوست داشتنی و محبوب بسازد؛ صفاتی مانند: تواضع، انسان دوستی، صداقت، فداکاری، گذشت، مهربانی، و سایر صفات نیک انسانی. [1]. مکارم شیرازى، ناصر، الأخلاق فى القرآن، ج 3، ص 120، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چاپ سوم؛ [2].جامع السعادات، ج 1، ص 342. [3]. من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 4، ص 412. 🌐منبع:اسلام کوئست
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:ازدواج نصف دینه یا؟ شماره:82 مازندارم؟ یادم میاد,اردوی دانشجویی که رفته بودیم اصفهان. بعد از دید و بازدید از بعضی از آثار هنری تاریخی,رفتیم اقامتگاه برا استراحت. بعد از رسیدن به اقامتگاه, بچه ها دو تیم فوتبال تشکیل دادن,ما هم جز یکی از تیم ها شدیم. بعد از فوتبال با بچه ها کمی استراحت کردیم وبعد رفتیم به طرف حمام برای آب تنی و شستن عرق ها از بدن. چندتای از بچه ها به ما خرده گرفتن که:خیلی حال و حوصله داریدا. گفتم:دفع ماندن ضرر عرق رو بر بدنم, بهتر می پسندم. یکی از آنها گفت:چه ضرری؟,فردا صبح می رم حموم. گفتم: بوی بد عرق چه کار میکنی؟من که از خودم دور می کنم,تا کسی که پیشم میاد بهتر بتونه تنفس کنه. با کمی خنده گفت:بابا, نسیم بهار. گفتم:تازه, نظافت از ایمانه. با کمی پایین آوردن آبرویش بر چشمش, گفت:با این حساب چرا نماز میخونی؟ با تعجب گفتم:این چه ربطی به نماز داره؟ با کمی لب خنده,گفت:نصف ایمانت با پاکیزگیه و نصف دیگر هم ازدواجه, که تو انجامش دادی, پس2×2=4 ایمانت کامله ,نماز نیاز نداری,اگر بخوانی هم اضافی خوندی. با خنده گفتم:این نتیجه گیریت پر از اشکاله,چونکه اصلا احادیث منظورشان نصفی که تو فرض میکنی نیست. گفت:مگه فرض من چطوریه؟ گفتم:فرضت اینکه دین مثل سیبیه که دو نصف شده,نصفش پاکیزگی یا چیز دیگریه و نصف دیگر ازدواجه,با رسیدن این دو نصف, دین کامل میشه و نیازی به عملی دیگه نداریم برای اکمال دین. گفت:حرفم عین حدیثه. گفتم:النظافه من الایمان, یعنی نظافت از ایمانه ,نه اینکه نصفی از ایمانه. بعدا هم نصف به این معنای شما, معنا نمیشه,چون; تعبیربه "نصف دین" براى ازدواج، امرى عرفى است و براى بیان اهمیت یک مسأله هست. گفت:چه اهمیتی میخواد برسونه؟ گفتم:مواردى که مقدار و کمیّت در روایت مطرح مىشه,مثلا گفته میشه نصف، ناظر به کمیّت نسبىه. مثلاً اگر گفته مىشه که با ازدواج نیمى از ایمان شخص کامل مىشه؛ یعنى در نسبت سنجى بین کسى که ازدواج کرده و آن کس که ازدواج نکرده، شخص ازدواج کرده خیلى راحتتر ه و با خاطرى آسوده، بهتر مىتونه عبادت و وظیفهى خود را انجام بده, چون نیمى از راه را رفته است. اما شخصى که هنوز ازدواج نکرده با مشکلاتى چند در حفظ ایمان و... خود مواجه هست. به این خاطر که دین, ازدواج رو عامل مهمى در رسیدن به کمال دین معرفی کرده. و اهمیتش رو هم در زندگی فردی و اجتماعی, این طور معرفی و جلوه نمایی می کنه. از پیامبر گرامى اسلامى (ص) نقل شده که فرمود: "جوانها، هر کدام توانایى دارید، همسر اختیار کنید؛ زیرا ازدواج چشم را از نامحرم بهتر مىپوشاند و پاکدامنى نیکوترى مىبخشد...".[*] -------------------- * مستدرک ج2,ص531,ح21 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨ 🌹🌹🌹🌹 🌻🌻🌻 🌼🌼 ؟ 📢پرسش📚 این که پیامبر (ص) فرمودند پاکیزگى نیمى از ایمان است. و در جایى دیگر فرمودهاند: با ازدواج نیمى از ایمان شخص کامل مىشود. پس نماز و روزه چه مىشود؟! 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 پاسخ اجمالی 1. در سؤال، روایتى از پیامبر گرامى اسلام (ص)نقل شده است که: "پاکیزگى نیمى از ایمان است" ! چنین نقلى در کتب حدیث و... وجود ندارد. 2. آنچه از پیامبر (ص) در کتاب ها نقل شده است، "النظافة من الایمان" مىباشد. معناى حدیث آن است که: ایمان، منشأ پاکیزگى است و یا پاکیزگى، بخشى از ایمان را تشکیل مىدهد، و لذا شخص مؤمن، توجه خاصى به پاکیزگى دارد. 3. با توجه به بعضى روایات از پیامبر اکرم (ص) که فرمود: "بنى الدین على النظافة" و نیز کلمات امامان معصوم (ع) در باب وضو و... که "لاصلوة الا بطهور"، شاید بتوان گفت، مراد از نظافت، همان طهارت است و نه تنها نماز. بلکه هیچ عملى بدون طهارت و نظافت، صحیح و مقبول نخواهد بود، هرچند مراتب و اقسام طهارت (طهارت از حدث و خبث و طهارت از غیر خدا) متفاوت است. 4. از نظر اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده، اهمیت خاصى دارد؛ زیرا از سویى، ازدواج را وسیلهاى براى پاکدامنى و مهار غرایز جنسى و آرامش و حرکت به سوى کمال دینى مىداند، و از سوى دیگر، رهبانیت (ترک دنیا و لذتهاى آن) را مذمت نموده، آن را مانع کمال و سعادت مىداند. با چنین نگرشى است که ازدواج "وسیلهاى است براى نگه دارى نصف دین". 5. تعبیر به "نصف دین" براى ازدواج، امرى عرفى است و براى بیان اهمیت یک مسأله، از چنین تعابیر، استفاده فراوانى مىشود. 6. نماز، روزه، حج، جهاد، ولایت،... از مواردى است که تعابیر وارده در متون دینى در مورد آنها، کمتر از تعابیر به کار رفته در ازدواج و نظافت نیست. 7. در روایات فراوانى، حدود و اجزاى اسلام و ایمان مانند: توکل، واگذارى امر به خدا، رضا به قضاى الاهى، تسلیم، نیکى و صدق، وفا، علم و حلم، نماز، ولایت، و... مشخص گردیده است و نسبت "نیمى از دین" به ازدواج و... امرى نسبى است. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 پاسخ تفصیلی در سؤال روایتى از پیامبر (ص)نقل شده است که چنین نقلى وجود خارجى ندارد. در کجا آمده است که پاکیزگى نیمى از ایمان است؟ آنچه در منابع روایى از قول پیامبر (ص)نقل شده، این است که: "النظافة من الایمان".[1] نظافت و پاکیزگى از ایمان است. و این بدان معناست که شخص با ایمان، چون مؤمن است پاکیزه هم هست و سر منشأ پاکیزگى ایمان است و یا این که بخشى از ایمان را پاکیزگى تشکیل مىدهد و نمىشود کسى در ادعاى ایمان خود صادق باشد و در عین حال توجهى به پاکیزگى نداشته باشد، به هر حال واژهى "نیمى" در روایات موجود نیست تا مشکل مطرح شده در سؤال پیش آید. به ویژه آن که نظافت را نمىتوان محدود به شستن دست و صورت و یا لباس و خانه و... نمود؛ بلکه مفهوم عامترى را مىتوان از آن استفاده نمود و با بررسى موارد آن، به نتیجهاى دست یافت که حتى نماز و روزه و... را نیز شامل گردد. به دیگر سخن، نظافت به معناى طهارة، باشد که در این صورت، اندیشه و عمل انسانى بدون آن، ثمره و نتیجهاى نداشته باشد، لذا نه تنها مىتوان گفت "لاصلاة الاّ بطهور"[2]، بلکه هیچ عملى بدون طهارت و نظافت، صحیح و مقبول نخواهد بود و اگر چنین شد، ایمان بدون نظافت محقق نمىشود. افزون بر آن، در مواردى که مقدار و کمیّت در روایت مطرح مىشود، ناظر به کمیّت نسبى است. مثلاً اگر گفته مىشود که با ازدواج نیمى از ایمان شخص کامل مىشود؛ یعنى در نسبت سنجى بین کسى که ازدواج کرده و آن کس که ازدواج نکرده، شخص ازدواج کرده خیلى راحتتر است و با خاطرى آسوده، بهتر مىتواند عبادت و وظیفهى خود را انجام دهد و نیمى از راه را رفته است، اما شخصى که هنوز ازدواج ننموده است با مشکلاتى چند در حفظ ایمان و... خود مواجه است. پس ازدواج عامل مهمى در این امر تلقى مىگردد. از پیامبر گرامى اسلامى (ص) نقل شده که فرمود: "جوانها، هر کدام توانایى دارید، همسر اختیار کنید؛ زیرا ازدواج چشم را از نامحرم بهتر مىپوشاند و پاکدامنى نیکوترى مىبخشد...".[3] 📢پی نوشت; [1] بحارالانوار، ج 59، ص 291، باب 89؛ مستدرک الوسائل، محدث نورى، ج 16، ص 319، باب استحباب تخلیل الانسان؛ طب النبى، ابوالعباس مستغفرى، ص 19. [2] بحارالانوار، ج 42، ص 245. [3] مستدرک الوسائل، ج 2، ص 531، ح 21 . 🌐منبع:اسلام کوئست 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯