eitaa logo
دین کده
204 دنبال‌کننده
368 عکس
16 ویدیو
10 فایل
دین شامل۴(چهار) بخش است که محوراین کانال است.که عبارتند از: ١.باورها ٢.احکام ٣.اخلاق ۴.حقوق که بصورت برهانی درقالب گفتگویی وداستانی بیان میشود کانال ما Http://Eitaa.Com/din20m
مشاهده در ایتا
دانلود
پایان دنیا چگونه رقم میخورد؟
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:باید منتظر منجی آخر زمان باشیم. شماره:10 همه فامیل خانه پدر بزرگ جمع شده بودن و همهمه زیاد داشتن. من کنجکاو شدم که چی شده، پیش خودم گفتم یاخبرخوشی است یا خبر بدی است. به پدر بزرگم گفتم:امشب قضیه ایی است ما بی خبریم؟ پدربزرگ گفت:خودم هم امشب گیچ شده‌ام. گفتم:چرا؟ گفت:می گویند روزهای آخر است. من که طاقت نیاوردم رو به جمعیت باصدای بلند گفتم، روز آخر کیه؟ کسی مشکل برایش  به وجود آمده؟ جمعیت با حالت تأسف به من نگاه کردند وعموی بزرگم به من گفت:این خبر مهم دنیا رانشنیدی؟ گفتم :چی؟ گفت:برخورد شهاب سنگ به زمین  در چند روز دیگر. من که حالا متوجه شدم قضیه ازچه قراره، باهمان حالت آنها گفتم:مگرشما خبر تکذیبیه آن رانشنیدید؟ همه با ول وله افتادن، یکی میگفت:کی اخبار گفته که ما بی خبریم ما که آنلاینیم. یکی دیگرمی گفت:چرا شایعه میکنی. خلاصه هرکس یک طوری به من حمله ور شد. پدر بزرگم گفت:نوه عزیزم این خبر ازکجاست؟ گفتم:ازخداست. همه گفتند چی:مگر تو نماینده خدایی، وخندیدن. گفتم:چرا می خندیدین؟ مگر هرشریعتی(دینی) را خدا خبر نداده که موعودی درآخر زمان می آید. ما هم مگرمسلمان وشیعه نیستم؟ ما صاحب داریم اوّل او باید بيايد تا دنیا را اصلاح کند وقضایای دیگرکه پیش می آید، بعدقیامت می‌شود. غربی ها ما را سرکار گذاشتن. پدربزرگ باصدای بلند گفت:برای سلامتی وتعجیل درظهور حضرت مهدی صلوات. اللهم صل علی محمدوآل محمد وعجل فرجهم. آن شب باخوشی وخوشحالی به پایان رسید. ✅ادامه ادله...... 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
. ملت های دیگر به منجی بشریت که در آینده خواهد آمد باور دارند لیکن آن را یه عنوان پسر امام حسن عسکری شناختی ندارند. در آیین های هند و زردتشت ، یهود ، مسیحیت و اسلام این باور وجود دارد که در آینده جهان فرد صالحی ظهور خواهد نمود، و در جهت زدودن ستم و نجات بشر قدم بر می دارد و در این راه موفق خواهد شد. همه این ها در هدف کلّی، یعنی هدایت و ارشاد و نجات بشر از نادانی و گمراهی وحدت نظر دارند. حال ممکن است در امور و اهداف جزیی و برخی از ویژگی ها دیدگاه های متفاوتی داشته باشند. ظهور مهدی و مصلح از نگاه شریعت های بزرگ الهی ودین های غیر الهی: الف: برخی از پیروان ادیان غیر الهی، ب:وهمه پیروان شرایع آسمانی والهی عقیده دارند که در یک عصر بحرانی جهان که فساد و ظلم بیداد می‌کند، نجات دهنده بزرگ و مصلح جهانی ظهور می‌کند و اوضاع آشفته جهان را اصلاح نموده و عدل را گسترش می‌دهد. [۱] گرچه در این که مصلح جهانی کیست، دارای چه ویژگی‌هایی است، نام او چیست و منسوب به کدام ملت و دین است، اختلاف نظر دارند. [۲] [۳] هر ملتی او را با لقب مخصوص و ویژگی‌هایی می‌شناختند و او را از خودشان می‌دانند. زرتشتیان او را ایرانی و از پیروان زرتشت می‌دانند. [۴] یهودیان اورا از بنی اسرائیل و عیسویان او را مسیح موعود می‌خوانند. این مهدی و منجی در آیین های بزرگ بدین شرح بیان شده است. الف:مهدی در آیین های بزرگ(دین های غیر الهی) مهدی در آیین هندو و بودا: در آیین هندو نیز از نجات دهنده و موعود، به نام « آواتا » سخن به میان آمده و در منابع هندوها در کتاب اوپانیشادها مطرح شده است. [۵] مظهر ویشنو (مظهر دهم) که در انقضای کلی یا عصر آهن، سوار بر اسب سفید ظاهر می‌شود، درحالی که شمشیر برهنه درخشانی به صورت ستاره دنباله دار در دست دارد. شریران را تماماً هلاک می‌سازد و خلقت را از نو تجدید می‌کند و پاکی را رجعت خواهد داد. مظهر دهم در انقضای عالم ظهور خواهد کرد. [۶] در یکی از کتاب‌های دیگر هندوها آمده است: گردش دنیا به پادشاه عادلی در آخرالزمان تمام شود که پیشوای ملائکه و پریان و آدمیان باشد. حق همراه او است و آنچه در دریاها و کوه‌ها پنهان شده باشد، همه را به دست می‌آورد. از آسمان‌ها و زمین، آنچه باشد، خبر دهد و از او کسی بزرگتر به دنیا نیاید. [۷] در آیین بودایی که یکی از شاخه‌های کشین هندویی است، مسئله انتظار مطرح شده و شخصیت مورد انتظار بودای پنجم می‌باشد. [۸] 📢ادامه دارد..... منبع: : ۱.ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص ۷۶ ۲.ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص ۷۶ ۳.فریده گل محمدى آرمان، رسالت جهانى حضرت مهدى، ص ۹۸ به بعد ۴.ابراهیم امینى، دادگستر جهان، ص ۷۶ ۵.کتاب اوپانیشاد، ص ۷۳۷ ۶.سيد حسين نصر، معارف اسلامی در جهان معاصر، ص ۲۴۵ ۷.محمد بهشتي، ادیان و مهدویت، ص ۱۹ ۸.فریده گل محمدى آرمان، رسالت جهانى حضرت مهدى، ص ۱۰۳- ۱۰۴ 📢ادامه دارد........ 🌐منبع:ویکی پرسش(پاسخگوی ملی) 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
منجی عالم بشریت. ادامه قبل..... ب:معرفی منجی در شرایع الاهی وآسمانی: شریعت زرتشت‌: در آیین زرتشت سه منجی به نام‌های هوشیذر ، هوشیذر ما و سوشیانس (نجات دهنده مرگ) از نسل زرتشت مطرح است. گویند:آنان پس از دیگری جهان را پر از عدل خواهند کرد. از جمله، مهم‌ترین آنان، آخرین ایشان است که او را سوشیانس پیروز گر می‌خوانند [۹] که پس از ظهور، دین را به جهان رواج خواهد داد؛ فقر و تنگدستی را ریشه کن می کند و مردم جهان را هم فکر، هم گفتار و هم کردار می‌گرداند. [۱۰] شریعت یهود: در آیین یهود نیز از شخص موعود سخن گفته شده است. گر چه یهودیان در این که موعود کیست، اختلاف نظر دارند. چون یهودیان به حضرت مسیح ایمان نیاورده‌اند، به باور آنان موعودشان هنوز ظهور نکرده است. با این حساب انتظار در یهودیت کیفیت ویژه می‌یابد، ولی آنچه یهودیان بر آن اتفاق دارند، خروج شخصی در آخر زمان است که کوکب افروز می‌باشد و روی زمین را به نور رب کریم روشن می‌گرداند... یهودیان به انتظار او زمان می‌گذارنند. [۱۱] موعود کسی است که به عدالت داوری کند و مظلومان زمین را به راستی حکم راند و گرگ با بره سکونت کرده و پلنگ با بزغاله خوابد... در تمام کوه مقدس، ضرر و فسادی دیده نشود؛ زیرا جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد. [۱۲] شریعت مسیحیت: مسیحیان نیز در انتظار مصلح جهانی هستند و اگر چه باور دارند که او حضرت عیسی مسیح(ع) است که از آسمان نزول کرده و جهان را پر از عدل خواهد کرد. [۱۳] در انجیل مرقس آمده است:«پس بیدار باشید، زیرا نمی‌دانید در چه وقت صاحب خانه می‌آید، در شام، یا نیمه شب، یا بانگ خروس، یا صبح! مبادا ناگهان آمده، شما را خفته یابد!». [۱۴] شریعت اسلام‌: یکی از مسایل بسیار مهمی که در حوزة اندیشة اسلامی قرار دارد، اعتقاد به مصلح جهانی است. ما شیعیان عقیده داریم که مصلح جهانی امام زمان(عج) است که در آیات [۱۵] و روایات [۱۶] به آن اشاره شده است. امام زمان(عج) همان مهدی(ع) است که جهان را پر از عدل و داد می‌کند، همان گونه که پر از ظلم شده است. [۱۷] اعتقاد به مهدویت از معارف قطعی تمامی مذاهب اسلامی است. مهدی از کلام ابن ابی الحدید ابن ابی الحدید که از عالمان اهل سنت است می‌گوید: «میان همه فرقه‌های مسلمان اتفاق قطعی است که عمر دنیا به پایان نمی‌رسد، مگر پس از ظهور مهدی(عج) » [۱۸] از آنچه گذشت می‌توان نتیجه گرفت که همه ادیان الهی و برخی ادیان غیر الهی درخصوص مصلح جهانی اتفاق نظر دارند؛ ولی نمی‌توان قضاوت نمود که مقصود آنان از مصلح جهانی امام زمان(ع) می‌باشد که در اسلام بدو اشاره شده است. گرچه برخی از نشانه‌ها و مشخصاتی که در سایر ادیان برای مصلح جهانی ذکر شده، درباره امام زمان(ع) نیز هم خوان است. [۱۹] نتیجه: با توجه به این که بشارت به ظهور مصلح جهانی در ادیان الهی بیان شده و مسئله ظهور حضرت مهدی(عج) در ادیان الهی، پیش از تحریف‌شان وجود داشته، مصلح تمام ادیان الهی، مهدی موعود است و مقصود دین‌شان همین است، اما پیروان آنها در تطبیق و تعیین مصداق به خطا رفته‌اند و با توجه به آن چه بیان شد تا حدودی هدف های آیین های مذکور از مهدویت نیز روشن می شود. منبع: ۹.جاماسب نامه، ص ۱۲۱، به نقل از فریده گل محمدى، رسالت جهانى حضرت مهدى، ص ۹۹ ۱۰.محمد بهشتي، ادیان و مهدویت، ص ۱۹ ۱۱.ابوالفتح محمد‌بن عبد‌الكريم شهرستاني، ترجمه الملل و النحل، ج‌۱، ص ۳۱۲ ۱۲.فریده گل محمدی آرمان، رسالت جهانی مهدی، ص ۱۰۶ ۱۳.فریده گل محمدی آرمان، رسالت جهانی مهدی(عج)، ص ۱۰۹ ۱۴.انجیل مرقس، با اقتباس از رسالت جهانی مهدی(ع)،فریده گل محمدی آرمان، ص ۱۰۹ ۱۵.قصص (۲۸) آیه ۵؛«وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»    ۱۶.علامه مجلسی، بحارالانوار، ج‌۵۱، ص ۶۷ به بعد    ۱۷.نجم الدين جعفربن محمد عسكرى، المهدی الموعود، ج‌۲، ص ۷۲؛ ابو عبدالله محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی، کتاب الغیبة نعمانی، ص ۴۲۵ ۱۸.آیت الله لطف‌الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۱۱ به بعد ۱۹.ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ۷۶ - ۷۷. 🌐منبع:ویکی پرسش(پاسخگوی ملی) 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
عبادت وعبدبودن
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:نماز خواندن به زبان فارسی🇮🇷 شماره:11 از نماز جماعت در دانشگاه عقب افتاده بودم، موقعی که وارد نماز خانه دانشگاه شدم نماز تمام شده بود وسه چهار نفر بیشتر نبودن. یکی داشت نماز می خواند و دیگران قرآن وتعقیبات نماز، من هم برای خواندن نماز پیش آن کسی که نماز می‌خواند ایستادم. چون مأمومین نماز جماعت حضور داشتن، دیگر نیازی به اقامه نماز من نبود. درحین نماز متوجه شدم دوستم دارد به زبان فارسی حرف می زند، حواسم هم پرت شد، نفهمیدم در رکعت سوم هستم یاچهارم، بنابر احکام شک، نماز بنابررکعت چهارم گذاشتم نماز رابه پایان رساندم ویک رکعت نماز احتیاط خواندم. بعد از اتمام نماز، به هم دانشگاهی که با هم دوست بودیم گفتم داری چه کار میکنی؟ حواسم پرت شد. گفت:نماز می خواندم. باتعجب گفتم:نماز! امّا داشتی فارسی با خدا صحبت می کردی. گفت:چه اشکال داره، با زبانی بیشتر متوجه معانی هستم وترجمه آن کلمه عربی است میخواندم. گفتم:مجتهد در علم احکامی؟ گفت:نه. گفتم:احکام رامجتهد بعد از بررسی های دقیق روی ادله شرعی که خدا مشخص کرده به دست می آورد، و یک حکم شرعی را حکم کند. حالا شما اگر مجتهد بودید و مراحل کشف را رعایت کرده بودید حرفی نبود. گفتم:حالا که مقلدی، مجتهدت حکم کرده فارسی نمازبخوان؟ گفت:نه. گفتم:پس چون نه مجتهدی ونه مجتهدت گفته، کارشما غیر کارشناسی است. وادامه دادم وگفتم:ماچندتا ترجمه داریم؟ گفت:علما چندتای نوشتن. گفتم:اگرسلمان فارسی که همراه پیغمبر بودترجمه کند، دیگرترجمه است، وجود آن متنی نیست که خداوند خواسته. وخداوند از ما درنماز خود قرائت خاصه که بیان قرآنی باشد از ما خواسته، نه ترجمه ایی که فارسی یا هر زبان دیگر باشد. الا اینکه آن جاهای مثل قنوت که بعضی از مجتهدین حکم کرده اند آن هم براساس ادله شرعی بوده. 📚فتاوا: آیت الله خامنه ایی:سایت هدانا س: آيا مى‌توان در قنوت نماز به زبان فارسى دعا کرد؟ (واجب و مستحبى) ج) مانع ندارد. آیت الله مکارم:سایت هدانا پرسش : آیا میتوان در قنوت نماز به زبان فارسی دعا کرد؟ پاسخ : خواندن ذکر قنوت و اذکار دیگر نماز به غیر عربی بنابر احتیاط واجب جایز نیست. ادامه فتوای علما:سایت پاسخگوی ملی https://www.welayatnet.com/fa/news/16349 ✅ادامه ادله...... 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
؟ چرا باید نماز را به عربی بخوانیم؟ علاوه بر جواب :جماعت بودن مسلمانان و سنت ییامبر 📢پاسخ: برای روشن شدن پاسخ، ابتدا باید منظور از سؤال روشن شود؛ اگر منظور این است که به جای عربی زبان دیگری جایگزین شود، این سؤال برای افراد بیگانه ی از آن زبان نیز مطرح است و اگر منظور این است که چرا باید نماز را فقط به زبان عربی بخوانیم و هر کسی نمی تواند به زبان مادری و محلی خود نماز بخواند، باید به نکات زیر توجه داشت: نکته اول: می توان گفت عمده ترین دلیل در خواندن نماز به زبان عربی، پس از آن که نماز، سنت پیامبر است و عبادات توقیفی(به جا آوردن آنها باید به همان شکلی باشد که خداوند تعیین فرموده است.) هستند، حفظ و بقای نماز در طول قرون و اعصار است که بدون کم و کاست برای همیشه باقی بماند و اگر هر کسی به زبان محلی و مادری خود آن را تلفظ می نمود احتمال کم و زیاد شدن الفاظ، تحریف و آمیخته شدن به خرافات و مطالب بی اساس منتفی نبود و چه بسا این تغییرات، به دیگر واجبات و ارکان نماز نیز سرایت می کرد و شاید کم کم اصل نماز از اهمیت افتاده و کاملاً به فراموشی سپرده می شد. بدیهی است برای اینکه هر چیزی برای همیشه و در طول تاریخ بماند باید دارای معیار و مقیاسی غیرقابل تغییر باشد، نظیر اینکه در مورد اندازه، میلی متر، سانتی متر و یا متر و در مورد وزن، گرم، کیلو و... را به عنوان معیار و میزان غیرقابل تغییر قرار داده اند، هم چنین در مورد نماز، اموری را که به نام واجبات و ارکان است به عنوان معیار و ملاک قرار داده اند که یکی از آنها لزوم عربی بودن اذکار واجب آن است. نکته دوم: اسلام یک دین جهانى است و مىخواهد همه ی مسلمانان را در یک جبهه و صف واحد قرار دهد. تشکیل چنین جمعیتى بدون زبان واحدى که همه با هم تفاهم کنند، امکانپذیر نیست و زبان عربى که به اعتراف اهل فن، از جامعترین زبانهاى دنیاست، مىتواند به عنوان یک زبان بین المللى و زبان نماز تمام مسلمانان، رمز وحدت و نشانهى یگانگى مسلمانان باشد؛ این اصل در سایر دستورات اسلامى، همچون به سوى قبلهى واحد نماز خواندن و... نیز تجلى پیدا کرده است. نکته سوم: ممکن است به ذهن کسی برسد که وادار کردن مردمی غیر مسلط بر زبان عربی به خواندن نماز به زبان عربی، نوعی ایجاد مشقت برای آنها و اجحاف و ستم در حق آنهاست. در جواب می توان گفت برای مردمی که برای رفع حوائج روزمره ی خود، ده ها و بلکه صدها اصطلاح و واژههای بیگانه را به راحتی یاد گرفته و به کار می برند، یاد گرفتن کلمات نماز که مجموع کلمات واجب آن (با حذف کلمات تکراری) حدود 20 کلمه می باشد، کار مشکلی نیست و از طرف دیگر ، معنای ظاهری و سطحی کلمات نماز بسیار ساده و آسان است و همهی مردم به راحتی می توانند معنای سطحی و ظاهری بسم الله الرحمن الرحیم و... را یاد بگیرند؛ هر چند این کلمات دارای معانی عمیق و گسترده نیز هست. نکته چهارم:  از نظر زبان شناسان، زبان عربی از کاملترین زبان های دنیا است که به خوبی می تواند مفاهیم و مطالب گسترده و عمیق را در قالب های زیبا و کوتاه بیان کند.[1] نکته پنجم: عربى بودن الفاظ و اذکار در هر  حکم و عبادتى شرط لازم نیست.همان طوری که بنابر نظر بعضى از علما، عربى بودن صیغهى عقد ازدواج ضرورتى ندارد[2] و بعضى از علما  همچون امام خمینى (قدس سره) در این باره مىفرمایند: اگر مکلف خودش نمىتواند صیغه را به عربى بخواند، حتى در صورتى که بتواند وکیل بگیرد جواز عقد به غیر عربى خالى از قوت نیست.[3]  هم چنین لازم نیست دعاها نیز حتماً به عربى خوانده شوند و انسان در غیر از حالت نماز می تواند با خداوند به هر زبانی صحبت و با او راز و نیاز کند و به فتوای اکثر مراجع، در نماز نیز در غیر از اذکار واجب و خصوصاً در قنوت، می تواند به زبان غیر عربی دعا کند.[4] البته  آنچه گفته شد به معناى بى توجهى مسلمانان به معانى اذکار در نماز و... نیست؛ بلکه بر هر مسلمان لازم است که با معناى نماز و دعاها آشنا گردد تا بفهمد با خداى خود چه مىگوید، و در این صورت است که اعمال او خشک و بىروح تلقى نشده و سکوى پرواز او به سوى ابدیت خواهند گشت. [1]. المیزان، ج 4، ص 160؛ تفسیر نمونه، ج 9، ص 300 و ج 13، ص 311. .[2] معلقات آیت الله گرامى، ج 4، ص 645. .[3] عروة الوثقى، ج2، حاشیهى ص 645. [4]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 62 🔔سوال دیگر: چرا نماز و دیگر عبادت‌ها را باید به عربى بخوانیم؟   پاسخ: http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa890 🌐منبع:اسلام کوئست 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
چرا باید نماز را به زبان عربی بخوانیم ، نه به زبان فارسی ؟ چرا ما فارس زبانان باید نماز ، که در واقع عبادت و گفتگو با خدا است را با زبان عربی بخوانیم ، که این مسئله باعث می شود خیلی از مردم عام مثل خود من که به زبان عربی تسلط نداریم ، هنگام نماز چون نمی توانیم به معنای ذکر ها دقت کنیم طوطی وار ذکرهای نماز را بخوانیم . درست است که پیامبر ما با زبان عربی نماز خوانده است ولی زبان عربی زبان اصلی ایشان بوده اگر ایشان یک فارس زبان بود ولی نمازشان را عربی میخواند انگاه میتوانستیم به دلیل گفته شده استناد کرد . حتی اگر معانی اذکار نماز را نیز یاد گرفت و حفظ کرد ، مجبوریم حین نماز گفته هامان را به فارسی برگردانیم تا بتوانیم بفهمیم که چه میگوییم . در دیگر ادیان این مشکل وجود ندارد و یک مسیحی فارس زبان در کلیسا با زبان فارسی به عبادت می پردازد . از طرفی ما حتی دعاهایمان را نیز به زبان عربی می خوانیم که اکثر مردم حین دعا اصلا نمی دانند چه چیزی می گویند ! پاسخگویی به سوالات دینی: درباره ضرورت خواندن نماز به صورت عربي و با الفاظ و كلماتي كه پيامبر مي خواند، دلائل مختلفي دارد كه به برخي اشاره مي كنيم: اول: تعبدى و توقيفى بودن خواندن نماز به لفظ عربى، به اين معنا كه شريعت اسلام دستور به عربى خواندن نماز داده است. با توجه به اين كه روح عبادت بر تسليم و تعبد است، انساني كه مي خواهد عبادت خدا كند، كاري را انجام مي دهد كه خداوند خواسته است. طبق آيات و روايات و سيره پيامبر، نماز، اين واجب و تكليف ديني به اين شكل واجب شده است، اگر چه انسان مي تواند در غير نماز با هر زباني با خداوند سخن گويد، اما نماز به عنوان يك دستور ديني و تكليف الهي بايد به همان شكل و قالبي كه خداوند مقرر فرموده انجام شود و ميزان تبعيت از اين دستورات حاكي از روح و فلسفه اصلي جعل دستورات ديني يعني تسليم بودن و عبوديت حقيقي است. دوم: جهت ايجاد زبانى مشترك ميان همه پيروان اسلام و فراهم سازى وحدت و پيوند بين المللى دينى كه اگر امروزه مي بينيم نماز به عنوان يك عبادت شناخته شده براي همه مسلمانان امري كاملا بديهي و يكسان و مشابه است نتيجه همين تعبد و تلاش در همسان سازي شكل و فرم انجام آن است. سوم: قرائت و اذكاري كه در نماز است، به صورت دقيق در هيچ زباني ترجمه ندارد؛ يعني نمي توان مفاهيمي را كه در اذكار نماز است، به صورت دقيق ترجمه كرد و آن را بيان نمود. چه بسا برخي از كلمات يا جملات، معاني بسياري در خود جاي داده كه با يك يا چند جمله نتوان همه آن ها را بيان نمود.(1) به عنوان مثال از سوره حمد نام مىبريم كه هيچ ترجمهاى كه بتواند تمام مفاهيم آن را به زبان ديگر بيان كند، نيست. حتى كلمه الله، هيچ معادلى در زبان ديگر ندارد (اگر چه در قالب جمله اي بتوان ترجمه كرد). كلمه خدا در زبان فارسى نيز معادل معناى الله نيست. در كنار همه اين ها تجربه زندگي انسان‌ها نشان داده آن جا كه دستهاي انساني در كارهاي مختلف دخالت كرده است، آن را به صورت‌هاي مختلف در آورده كه گاهي با اصل و حقيقت خود فاصله بسيار دارد. در مورد احكام و تكاليف ديني نيز ما اين مسئله را در اديان ديگر مشاهده مي كنيم كه دست بردن انسان‌ها در احكام و دستورهاي ديني آن ها را به چه وضعي در آورده، گاهي آن را به صورت كلي پاك كرده و از بين برده است. در مورد نماز و عبادت نيز امروزه در اديان ديگر چيزي نمي بينيم كه خواسته الهي باشد تا پيروان آن اديان خود را موظف به انجام آن بدانند. به همين خاطر ارتباط دائمي و هميشگي كه مسلمانان با خدا دارند، در اديان ديگر مشاهده نمي‌كنيم. شايد يكي از رموز خواندن نماز به زبان عربي و با ديگر شرايط و آداب، حفظ نماز بعد از قرن‌ها است، در حالي كه در اديان ديگر اثري از آن نمي بينيم. چه بسا اگر به همان صورت خود كه پيامبران گفته بودند، عمل مي كردند و به خواست خود با آن برخورد نمي‌كردند، آن ها نيز پرستشي به عنوان نماز مي‌داشتند. هشام بن حكم از امام صادق(ع) پرسيد: چرا نماز واجب شد، در حالي كه هم وقت مي گيرد و هم انسان را به زحمت مي‌اندازد؟ امام فرمود: «پيامبراني آمدند و مردم را به آيين خود دعوت نمودند. عده اي هم دين آنان را پذيرفتند، امّا با مرگ آن پيامبران، نام و دين و ياد آن‌ها از ميان رفت. خداوند اراده فرمود كه اسلام و نام پيامبر اسلام(ص) زنده بماند و اين از طريق نماز امكان پذير است»؛(2) يعني علاوه بر آن كه نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مكتب و احياي دين است. 📢ادامه دارد.... 🌐منبع:(پاسخگوی ملی) 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
ادامه قبل..... در مسائل عبادى بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه خواست و اراده ما در آن نقشى ندارد، بلكه بايد آن ها را طبق دستور شرع انجام دهيم تا مقصود و هدف و مصالحى كه شارع (خداوند) در نظر دارد و ما از آن بى خبريم، حاصل گردد. همان گونه كه در اصل نماز تعبّد و تسليم وجود دارد، در اجزاء و شرايط مختلف و از جمله عربى خواندن، اين نكته مهم نهفته است. اميرمومنان (ع) در روايتي پس از بيان اينكه معناي اسلام، تسليم شدن در مقابل پروردگار است كه نشان تسليم در عمل آشكار مي شود، مي‌فرمايد: « مومن، بناي دين خود را بر اساس رأي و نظر شخصي نمي‌گذارد، بلكه برآنچه از پروردگارش رسيده بنيان مي نهد». (3) در پايان اوجه به دو نكته ضروري است: 1- اگر چه با توجه به اسبابي كه ذكر كرديم، نماز بايد به زبان عربي خوانده شود، اما بدان معني نيست كه انسان نتواند به هيچ زبان ديگري با خداوند سخن بگويد. انسان مي تواند با هر زباني كه خواست در غير نماز با خدا سخن گفته و با او راز و نياز كند و دردها و نيازهاي خود را با او در ميان گذارد؛ يا در قرائت قرآن و ادعيه هم هيچ ضرورتي بر عربي خواندن آن ها نيست، هرچند اين قرائت عربي مي تواند بركات و نورانيت خود را به همراه داشته باشد، اما در مواردي خواندن ترجمه و درك مفاهيم آن بسيار باارزش تر است . 2- انصاف آن است كه تعابير نماز و آيات و اذكار محدودي كه در آن خوانده مي شود، چيزي نيست كه انسان نتواند ترجمه آن را به ذهن بسپارد و به همان آساني كه يك فرد مي تواند عبارات نماز را حفظ كند، در زماني به مراتب كمتر مي تواند معاني اين الفاظ را نيز به ذهن بسپارد و با تكرار كوتاه تداعي معاني در برابر خواندن الفاظ، ذهن خود را آشنا با معاني اين الفاظ محدود بنمايد. اين مساله نظير وضعيت افرادي است كه به دليل ويژگي هاي شغلي در موقعيت هاي كاري موظف به استعمال الفاظ و كلمات زبان هايي غير از زبان مادري خود هستند نظير پزشكان كه نسخه ها را به زبان انگليسي مي نويسند و يا خلبان ها كه در ارتباطات راديويي تنها از واژگان انگليسي بهره مي برند و همين طور مترجمان و ... . بديهي است كه اين افراد به آساني معاني الفاظ تكرار شده را در ذهن دارند و در زمان كوتاهي انس ذهني با معاني آن پيدا مي كنند و صحبت كردن آن ها به هيچ وجه جنبه صوري ندارد؛ در نتيجه اگر ضرورتي اقتضا كند، موظف بودن تكلم فرد به زباني ديگر مانع درك كامل و دقيق معاني اين الفاظ نيست و اگر كوتاهي در اين جهت وجود دارد ناشي از كم اهميت بودن مساله پيش خود ماست نه دشواري اين كار. فراموش نكنيد كه حتي اگر موظف بوديم نماز خود را كامل به زبان فارسي بخوانيم باز به دليل تكررا زياد اين عمل، توجه و تمركز انسان نسبت به معنا از دست مي رفت و اكثر ما عبارات نماز را - همچون شعري كه در خلوت خود يا در وقت تفكر بر زبان مي آوريم - مي خوانديم بدون آنكه نسبت به معناي آن توجه و تمركزي داشته باشيم و به تعبير شما بفهميم چه مي گوييم. 3- تقيد بر حفظ زبان مرجع و مادر، حقيقتي است كه در همه اديان به نوعي وجود دارد و در بسياري از اديان اذكار و اوراد ديني بر اساس همان زبان اصلي ادا مي گردد؛ همان گونه كه يهوديان حتي يهوديان ايران مقيدند آداب ديني خود را بر اساس زبان عبراني انجام دهند يا ارامنه ايران هم اصرار بر حفظ زبان ارمني در اجراي برنامه هاي ديني دارند. البته در برخي اديان مانند مسيحيت كه شريعت جايگاه اصلي خود را از دست داده و يا در اديان غير اسلامي كه از اساس يا متون اصلي وحياني براي آن ها باقي نمانده يا الفاظ متون ديني موجود براي آن ها معيار و ارزش وحياني ندارد و تنها توجه به معنا براي آن ها اصل محسوب مي گردد، به طور طبيعي توجه و تقيد به زبان اصلي دين جايگاه ضعيف تري دارد، اما به هر جهت به دليل همين كم توجهي به حفظ زبان اصلي و مرجع و تلاش در تعبد بر همان قالب و فرم اصلي مي بينيم كه اختلافات عميق شكلي و اعتقادي در بين مذاهب اديان مختلف به وجود آمده است تا جاي ي كه شكل و محتواي اعمال ديني برخي فرق يهود و يا مسيحيت هيچ شباهتي با هم ندارد . پىنوشتها: 1. استاد محمد تقى مصباح يزدى، قرآنشناسى، چاپ مؤسسه آموزش و پژوهشى امام خمينى، 1380 ه' ش. ص 102 - 92. 2. صدوق علل الشرايع، نشر دار الحجه للثقافه، بيروت، 1416 ق، ج 2، ص 10. 3. شيخ عباس قمي، سفينه البحار، نشر موسسه معصومه، قم، ج4، ص233، ماده سلم. موفق باشید. 🌐منبع:(پاسخگوی ملی) 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
سفر به دنیای دیگر: كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ»آیه۵٧سوره عنکبوت هر نَفْسى چشنده مرگ است، پس از آن به سوى ما برمى گرديد.  .
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:برزخ و قیامت برای همه👥 شماره:12 در تشیع جنازه یکی از خویشاوندان پدری شرکت کردیم، زمانی که جنازه را درقبر گذاشتن به دنبال کسی می گشتند که تلقین میت کند. بعد از چند لحظه یکی از روحانیون که خود برای فاتحه(زیارت قبور) آمده بود را پیدا کردند و برای میت تلقین خواند وباقی اعمال میت را هم انجام داد و رفت. بعد از دور شدن روحانی، یک مرد۴٠ساله که انسانی ثروتمندی بود گفت:اینها دکان بازار درست کردن یعنی خدا دوباره میخواهد ما انسانها را بیاورد و ماهم دوباره جای دیگر باشیم، بابا ما راحت میشیم ازهمه چیز. من گفتم:ببخشید، چرا کفر میگوید؟ گفت: چه کفری؟ گفتم:منکر معادی(انکار میکنی دنیای دیگری را) این یکی از اصول دین ما است. گفت:خواه باشد، دلیل داری؟ قبل از اینکه من حرف بزنم. وباتمسخر گفت:حتماً نداری، همین آخوندها تو گوشتان خواندن وبعداً هم کی رفته وبرگشته با سر شکسته. گفتم:گفتم خدا وپیغمبر را قبول داری؟ در جمعیت توحالت اضطراب قرار گرفت وگفت:یعنی چه؟ من، من بله! گفتم:اولاً:همان خدا بر اساس حکمت وعدالتش، معاد را قرار داده تا نتیجه ایی برای خلقت در دنیا باشد وبیهوده نباشد و در دنیا کسانی که صالحن بهشت وظالم را جهنم ببرد. دوماً:بیش از یک سوم قرآن در مورد معاد است برای نمونه این ادعا شما را ارجاع  می دهم به سوره واقعه از قرآن. سوماً:پیغمبر هم سفر معراج رفته(١) بهشت وجهنم را هم دیده(٢)به ما انسانها خبرش را داده. چهارماً:غیبت مردم نکنید لطفاً،چون یک نوع ظلم است زیرا ظلم به خود ودیگران است و از امام صادق (علیه السلام)در مورد عاقبت غیبت کننده،نقل شده که فرمودند:" خداوند متعال به حضرت موسی پیامبر (ع) وحی کرد: غیبت کننده اگر با توبه بمیرد آخرین وارد شونده بر بهشت است و اگر با این حالت بمیرد اولین وارد شونده بر آتش است."(٣) ١-معراج چیست؟ آیا پیامبران دیگری به جز حضرت محمد (ص) هم به معراج رفته اند؟ http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa6152 ٢-دیدن بهشت وجهنم درسفر معراج: http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa39933 ٣-چرایی این آثار برای غیبت: http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa5088 ✅ادامه ادله...... 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
؟ اثبات قیامت:  پاسخ:  1. تعریف قیامت و اهمیت اعتقاد به آن : مراد از قیامت این است که انسانها بعد از مرگ، در جهان دیگری زنده و محشور شده و برای دیدن نتیجه اعمال دنیوی خود به محکمه عدل الهی برای محاسبه اعمال فرا خوانده می شوند.   اعتقاد به معاد و قیامت ، بعد از اعتقاد به توحید، مهمترین مسئله دینی و اسلامی است. پیامبران آمده اند برای اینکه مردم را به دو حقیقت یکی به خدا و مبدأ و دیگری به قیامت و معاد آشنا و معتقد کنند.   بیش از یک سوم آیات قران، با معاد و زندگی ابدی انسان ارتباط داشته و در مورد ابعاد مختلف قیامت مثل لزوم ایمان به آخرت، پیامدهای انکار مسئله قیامت ، نعمت های ابدی، عذاب های جاودانی، رابطه بین اعمال نیک و بد با نتایج اخروی آنها بحث کرده و نیز با شیوه های گوناگونی امکان و ضرورت رستاخیز مورد تأکید و تبیین قرار گرفته و به شبهات منکران پاسخ داده شده، چنان که منشأ تبهکاری ها و کج روی ها فراموش کردن یا انکار قیامت و روز رستاخیز، معرفی شده است.[1]   2. ادله اثبات قیامت به دو دسته ادله عقلی و ادله نقلی تقسیم می شود:   الف- ادله عقلی اثبات قیامت شامل برهان حکمت و برهان عدالت و... است. البته این دو برهان متوقف بر پذیرش اصل توحید بوده و مادامی که مسئله توحید اثبات نشود مسئله قیامت قابل اثبات نخواهد بود.  1- برهان حکمت: این برهان به دو صورت تقریر و بیان شده است خلاصه تقریر اول این برهان این است که آفرینش الهی بی هدف نبوده بلکه عشق به خیر و کمال که عین ذات الهی است هدف خلقت بوده و از این رو خدای متعال جهان را به گونه ای آفریده که بیشترین خیر و کمال ممکن برآن مترتّب شود و مخلوقات به غایت و کمال لایق خود برسند و از آنجایی که انسان دارای روح جاودان بوده و می تواند واجد کمالات ابدی و جاودانی گردد ، کمالاتی که از نظر مرتبه و ارزش وجودی، با کمالات مادی قابل مقایسه نیست. اگر حیات انسان منحصر به همین حیات دنیوی باشد با حکمت الهی سازگار نخواهد بود چرا که مقتضای حکمت الهی این است که تمام موجودات به کمالات ذاتی خود برسند و اگر حیات دیگری بنام قیامت در کار نباشد لازمه اش این است که مانعی برای رسیدن شئ به کمالات ذاتی ایجاد شود که این بر خلاف حکمت الهی است.[2] خلاصه تقریر دوم این برهان نیز این است که: "یکی از غرایز اصیل انسان، حبّ به بقاء و جاودانگی است که دست آفرینش الهی در فطرت او به ودیعت نهاده و حکم نیروی محرّکی را دارد که او را بسوی ابدیّت، سوق می دهد و همواره بر شتاب حرکتش می افزاید، اکنون اگر فرض شود که سرنوشت چنین متحرکی این است که در اوج شتاب حرکت، به صخره ای برخورد کند و متلاشی شود آیا ایجاد آن نیروی محرک با چنین عنایت و سرنوشتی متناسب خواهد بود؟ قطعا چنین نیست. پس وجود چنین میل فطری، هنگامی با حکمت الهی سازگار است که زندگی دیگری جز این زندگی محکوم به فنا و مرگ دنیوی در انتظار او باشد.[3]   2- برهان عدالت: محتوای این برهان این است که: انسان موجودی صاحب اختیار است و همه انسان ها در این جهان در انتخاب و انجام کارهای خوب و بد آزادند و در این میان کسانی یافت می شوند که تمام عمر خود را صرف عبادت خدا و خدمت به بندگان او می کنند و در مقابل، تبهکارانی دیده می شوند که برای رسیدن به هوس های خودشان بدترین ستم ها را در حق خود و دیگران انجام داده و زشت ترین گناهان را مرتکب می گردند و اساساً هدف از آفرینش انسان و مجهز ساختن او به گرایش های متضاد و نیروی اراده و انتخاب و به انواع شناخت های عقلی و نقلی و فراهم کردن زمینه برای رفتارهای گوناگون و قراردادن وی بر سر دو راهی های حقیقت و باطل و خیر و شر در این جهان این است که در معرض آزمایش های فراوان قرار گرفته و مسیر تکامل خود را با اراده و اختیار برگزیند تا به نتایج اعمال اختیاری و پاداش و کیفر آنها برسد. اما می بینیم که در این جهان ، نیکو کاران و تبهکاران به پاداش و کیفری که متناسب اعمالشان باشد نمی رسند و چه بسا تبهکارانی که از نعمت های بیشتری برخور بوده و هستند و اساسا زندگی دنیا ظرفیت پاداش و کیفر بسیاری از کارها را ندارد آیا در این جهان می توان جنایت کاری را که هزاران انسان بی گناه را به قتل رسانیده جز یک بار قصاص کرد و قطعاً سایر جنایاتش بی کیفر می ماند. در صورتی که مقتضای عدل الهی این است که هر کس کوچکترین کار خوب یا بدی انجام دهد به نتیجه آن برسد، پس باید جهان دیگری باشد و هر فردی به آنچه از پاداش و کیفر و ظهور نتایج اعمال استحقاق دارد برسد تا عدالت الهی تحقق عینی یابد. [4] 🔔ادامه دارد...... [1] مصباح یزدی، محمد تقی،آموزش عقائد،ج3 ص 11، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، 1374. [2] همان، ص 38 [3] همان، ص 39 [4] سبحانی ، جعفر، محاضرات فی الالهیات ص 405، مؤسسه الامام الصادق(ع)، 1423ه ق 🌐منبع:اسلام کوئست. 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
🔔ادامه قبل...... ب: ادله نقلی اثبات قیامت :   1-آیات قران کریم: آیات قران کریم، پیرامون اثبات معاد و احتجاج با منکرین آن را می توان به چند دسته تقسیم کرد:   دسته اول: آیاتی که بر این نکته تأکید می کند که برهانی بر نفی معاد وجود ندارد که این آیات به منزله خلع سلاح منکرین است. مثل این آیه شریفه: "و کافران گفتند جز این زندگانی دنیوی حیات دیگری نداریم که می میریم و زندگی می کنیم و جز روزگار چیزی ما را نابود نمی کند، در صورتیکه به این مطلب، علمی ندارند و تنها گمان می برند.(جاثیه ، ٢۴)  دسته دوم :آیاتی که به پدیده های مشابه معاد اشاره می کند مثل: الف) آیاتی که به رویش گیاهان اشاره دارد . قرآن می فرماید: "پس به آثار رحمت الهی بنگر که چگونه زمین را بعد از مرگش زنده می کند تحقیقاً همان زنده کننده زمین، زنده کننده مردگان هم بوده و او بر هر چیزی توانا است."(روم، ١٠)   ب) آیاتی که به خواب اصحاب کهف اشاره داشته و بعد از ذکر داستان شگفت انگیز اصحاب کهف می فرماید: بدین سان مردم را بر اصحاب کهف آگاه ساختیم تا بدانند که وعده خدا راست است و قیامت خواهد آمد و جای شکّی در آن نیست.(کهف، ٢١)   ج) زنده شدن حیوانات: در قران کریم به زنده شدن غیر عادی چند حیوان اشاره شده است که از جمله آن ها زنده شدن چهار مرغ به دست حضرت ابراهیم(بقره، ٢۶٠) و زنده شدن مرکب سواری  حضرت عزیر (ارمیای) پیامبر (ص) است و هنگامی که زنده شدن حیوان ممکن باشد زنده شدن انسان هم ناممکن نخواهد بود.   د) زنده شدن بعضی از انسان ها در همین جهان، مثل: زنده شدن یک نفر از بنی اسرائیل که در زمان حضرت موسی(ع) به قتل رسیده بود، به وسیله زدن پاره ای از پیکر گاو ذبح شده ای به او ( داستان آن در سوره بقره ذکر شده است).(بقره، ۶٧-٧٣)   ه) آیاتی که اشاره به برهان عقلی بر ضرورت معاد دارد مثل آیاتی که بر برهان عدالت( جاثیه، ٢١-٢٢) و حکمت برای اثبات معاد دلالت دارند.(سجده،١٨-قلم،٣۵-٣۶-یونس،۴)   و) آیاتی که آفرینش نخستین جهان را دلیلی بر اثبات قیامت قرار می دهد قرآن می فرماید: خداوندی که آفرینش را ایجاد نمود سپس آن ها را بر می گرداند و باز گرداندن برای خدا آسان است.(روم،٢٧)   یک نفر عرب بیابانی قطعه استخوان پوسیده ای را از انسانی پیدا کرده با عجله به شهر آمده و سراغ پیغمبر اکرم (ع) آمد و فریاد زد چه کسی این استخوانهای پوسیده را زنده می کند، آیه نازل شد ای پیامبر بگو زنده می کند آنها را همان خدائی که اول بار آفرید و او بر هر خلقی داناست(یس،٨٠) 🔔ادامه دارد...... 🌐منبع:اسلام کوئست. 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
🔔ادامه قبل..... 2- روایات ائمه معصومین(ع): روایات اهل بیت در مورد قیامت به مسائل و جهات متعددی توجه دارند که همگی آنها حکایت از انکار ناپذیری معاد و قیامت دارد. بعضی از موارد بیان شده در روایات عبارتند از:  الف: درخواست ایمن بودن در قیامت : امام علی (ع) می فرمایند : خدایا از تو امان می طلبم در آن روزی که نه مال و ثروت به کار آید و نه فرزندان، مگر کسی که با دلی پاک بسوی خدا بیاید.[5] که ابزار ایمن بودن در قیامت را  برخورداری از دل پاک می داند. ب: بیان موجبات سرور و خوشحالی در قیامت: امام رضا (ع) یکی از موجبات سرور در قیامت را چنین بیان می کنند: کسی که عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد خداوند روز قیامت را روز شادی و سرورش می گرداند.[6] در روایت دیگری پیامبر(ص) می فرماید: هر کس کودک خردسالی از نسل خود را راضی کند تا خشنود شود خداوند در روز قیامت در پی خشنودی او باشد تا آنگاه که خشنود شود .[7] ج: بیان وسیله رفع اندوه در قیامت: امام رضا (ع) می فرماید: هر کس اندوه مؤمنی را بزداید خداوند در روز قیامت غم از دلش می زداید .[8] د:بیان چشم های گریان در قیامت: پیامبر (ص)در روایتی به فاطمه زهرا(س) می فرماید: ای فاطمه، همه چشمها در روز قیامت گریان است جز چشمی که بر مصیبت های حسین(ع) بگرید.[9] ر:بیان اینکه مرگ برای مؤمن موجب رسیدن به نعیم ابدی است، امام حسین (ع) در روز عاشورا خطاب به اصحاب باوفایش می فرماید: ای فرزندان کرامت و آقایی، اندکی صبر پیشه کنید که مرگ جز پلی نیست که از آن عبور داده می شوید و از زندگی نکبت بار و سخت این جهان و این شرایط، به سوی بهشت و نعمت های دائمی آن رهسپار می گردید.[10]  در روایت دیگری امام حسن مجتبی (ع) می فرماید: مرگ بزرگترین شادی و خوشنودی است که بر مؤمن وارد می شود هنگامی که از این خانه و زندگی سخت و مشکل به سوی یک زندگی پر نعمت ابدی پرواز می کند.[11] و .....  اینها بخشی از روایاتی است که اصل قیامت را اثبات و بسیاری از ویژگی های آنرا بیان فرموده است. و بر این اساس با این ادله محکم هیچ گونه شک و تردیدی در امکان و وقوع معاد باقی نمی ماند. [5] ربانی ، هادی و موسوی ، سید محسن ، آینه یادها ص 235 ح 988، مؤسسه فرهنگی دار الحدیث ، 1382 به نقل از بحار الانوار ، ج 94 ص 109 [6] آینه یادها، ص134 ح492 به نقل از میزان الحکمه ح 13011 [7] همان ، ص95 ح324 به نقل از میزان الحکمه ح 22632 [8] همان ، ص 152 ح 572 به نقل از کافی ج2 ص 200 [9] همان ، ص 135 ح 495 به نقل از بحار الانوار ، ج 44 ، ص 293 [10] ناطقی، محمد ، آن سوی مرزها یا جهان پس از مرگ ، ص 63 ، نسیم انتظار ، 1382 به نقل از بحار الانوار ج 6 ص 155 [11] همان ص 62 به نقل از بحار الانوار ، ج6 ص 154 🌐منبع:اسلام کوئست. 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:مخالفت بندگی با تنبلی شماره13 بندگی خلاف تنبلی بعد از ظهر پنج شنبه دل را به کوه زدیم,نماز مغرب وعشا را در کمپین کوه نوردها خواندیم و موقع شام هم روی میزهای چوبی که گذاشته بودن شروع کردیم به شام خوردن,درحین شام خوردن بودیم که پدرم کسی را صدا زد,آن شخص با یک نفر دیگر که همراهش بود به طرف ما آمدند. پدرم با آنها سلام گرمی کرد ومن هم به تبع پدرم سلام گرم کردم. پدرم گفت:ایشان سامان هم خدمتی من بوده و دو سال با هم بودیم. ایشان هم گفتند:همراهم دوست برادر زنش است. بعد دور هم نشستیم وپدرم وسامان خاطرات خدمتشان را مرور کردن,خیلی طول کشید,عمویم هم همراه ما بود به پدرم گفت:بخوابید تا انرژی کسب کنید, که فردا خورشید نزده میخواهیم حرکت کنیم. خاطره گویی به اتمام رسید همه خوابیدیم صبح با اذان صبح بلند شدیم نماز را خواندیم. مشغول آماده شدن و جمع کردن وسایل شدیم. پدرم رفت سامان برای نماز صبح بلند کند,دوست برادر زن سامان که برای کشیدن سیگار بلند شده بود گفت:بذارید بخوابه من خودم وسایلش را جمع میکنم. پدرم گفت:برای نماز صبح میخواهم بیدارش کنم. او گفت:عجب!من خیال کردم برای کار مهمی میخواهی بیدارش کنی. پدرم گفت:مگر مهم نیست نماز؟ او گفت:عجب این سفر روحانی کاروان هم داریم. سامان با این جر وبحث بیدار شد وگفت: چی شده؟ پدرم گفت:سامان مگر قول وقرارمان را فراموش کردی,درخدمت بعد اتفاق برق گرفتگی ,گفتی: علی تا آخر عمر من را نسبت به نماز آگاهی بده,الان اذان صبح گفته بلند بشو نماز داره قضا میشود. سامان گفت:بعدا یا خودش میخوانم یا قضایش را! پدرم حضرت زهرا درمورد عاقبت کسی که نمازش را سبک میشمارد,برایش خواند. سامان ازجا پرید و وضو گرفت ونمازش را خواند. دوست برادر زن سامان گفت:هر چه نمیشه مردم را ازجهنم میترسانند,اصلا خدا مگر بی نیاز نیست؟چرا بخاطر نماز اینقدر سختی میگیره وبعد عذاب می دهد؟من نماز قبول دارم اما نمی خوانم. پدرم گفت:آیا تو به خورشید نیاز داری یا خورشید به تو؟ او گفت:من به خورشید,اما چرا این سوال را کردی؟ پدرم گفت:ما به این خورشید کمال یعنی نماز نیازمندیم تا ویتامین مورد نیازمان تامین شود و بدون آن مریض میشویم. اوگفت:چرا کسی که انجام نداده ویا به گفته شما سستی میکند چوب دارد؟ پدرم گفت:خدا فواید کمال رساندن انسان را می داند ومی داند اگر آن برنامه انجام نشود در پرتگاه غفلت سقوط میکند وبرای آن تشویق های گذاشته و برای دور نشدن از آن چوبهای گذاشته تا انسان این کمال را طی کند. او گفت:چرا این زمان وسخت گرفته؟ عمویم که آنجا حاظر بود گفت:خدا می دانسته چه زمانی بهتر است وپر تاثیرتر,مثل کوه پایی ما که برای رسیدن به قله باید سختی بکشیم و در بهترین زمانها مسیر راطی کنیم. او گفت:واقعا خوشحالم با شما همسفر هستم. وبه پدرم به شوخی گفت:روحانی کاروان بگو قبله کجاست تا من هم تو بهترین زمان نماز را بخوانم. ونماز با حالی خواند وسفر خوشی گذشت. ✅ادامه ادله...... 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
حضرت زهرا (سلام الله عليها) می فرماید: از پدرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) درباره مردان و زنانی که در نمازشان سستی و سهل انگاری میکنند، پرسیدم. آن حضرت فرمودند: هر زن و مردی که در امر نماز سستی و سهل انگاری داشته باشد خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می گرداند: 1 . خداوند برکت را از عمرش می گیرد. 2 . خداوند برکت را از رزق و روزی اش می گیرد. 3 . خداوند سیمای صالحین را از چهره اش محو می کند. 4 . هر کاری که بکند بدون پاداش خواهد ماند. 5 . دعایش مستجاب نخواهد شد. 6 . برایش بهره ای از دعای صالحین نخواهد بود. 7 . ذلیل خواهد مرد. 8 . گرسنه جان خواهد داد. 9.  تشنه کام خواهد مرد به طوری که اگر با همه نهرهای دنیا آبش دهند، تشنگی اش برطرف نخواهد شد. 10. خداوند،  فرشته ای را برمی گزیند تا او را در قبرش ناآرام سازد. 11 . قبرش را تنگ گرداند. 12 . قبرش تاریک باشد. 13 . خداوند فرشته ای را بر می گزیند تا او را به صورتش به زمین کشد. در حالی که خلایق به او بنگرند. 14 . به سختی مورد محاسبه قرار گیرد. 15 . و خداوند به او ننگرد و او را پاکیزه نگرداند و او را عذابی دردناک باشد.   منبع: بحار الانوار ج 8 ص21، علامه مجلسی تهیه کننده: محمدرضا هادیزاده https://news.razavi.ir/Portal/home/?news/163759/932585/1423754/%D8%B9%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%A8-%D8%B3%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%B3%D9%87%D9%84-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%B3%D8%A8%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2  📢ادامه ادله...... 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
؟ اگر خدا بی نیاز است برای چه باید نماز بخوانیم؟ و چرا در آخرت برای نماز نخواندن عذاب می شویم با توجه به اینکه خداوند به نماز ما نیازی ندارد؟ پاسخ اجمالی خداوند متعال بی نیاز مطلق است و هیچ گونه نقص، ضعف و نیازی در وجود او راه ندارد و همه موجودات به او نیازمندند. از طرف دیگر خداوند رؤف و مهربان است و همه بندگان خود را دوست دارد و جهان و همه نعمت ها و زیبایی های آن را برای آنان آفریده است. بر این اساس همه کارهایش بر اساس حکمت است. از جمله اگر فرمانی برای انجام نماز یا اعمال دیگر صادر کند تنها بر اساس حکمت و مصالح و منافعی است که انجام این گونه اعمال برای بندگان دارد، حکمت هایی مانند: رسیدن به کمال ، دوری از پلیدی ها و زشتی ها ، تقرب به ذات پاک الهی و ... [1] و نیز اگر از انجام کاری نهی کرده و بندگان خود را بر حذر داشته است تنها بخاطر ضررها و مفاسدی است که در آن کار برای بندگان وجود دارد و هیچ کس جز ذات اقدس الهی از آن مضرات آگاه نیست. همچنین عذاب ها و مجازات هایی که وعده داده شده است در حقیقت نتیجه و اثر خود آن عمل حرام یا ترک آن عمل واجب است که با انجام کار حرام و یا ترک واجب به انسان می رسد، همانند خوردن غذای مسموم و مضری که پزشک دلسوز و مهربان ما را از خوردن آن نهی کرده است؛ زیرا خوردن چنین غذایی همان و مبتلا شدن به آثار و عوارض سوء آن نیز همان. قرآن چه زیبا در باره عقوبت های آخرت سخن گفته و علّت کلی عذاب ها را با یک مضمون بیان کرده که: این بخاطر چیزى است که دستهاى شما از پیش فرستاده (و نتیجه کار شماست) و بخاطر آن است که خداوند، به بندگان (خود)، ستم نمىکند. [2] بنا براین حقیقت و واقعیت عذاب الهی، کارهای ناشایستی است که از آدمی صادر می شود و برای این که بندگان از عواقب کارهای خود آگاه باشند و بر این اهداف تأکید بیشتری صورت گرفته باشد خداوند مطالب را به این نحو برای آنان بیان کرده است؛ زیرا چه بسا افرادی که به امید پاداش راه صلاح در پیش نمی گیرند ولی از ترس عذاب یا راه صلاح پیش می گیرند و یا دست به فساد نمی زنند. فرض کنید که برای مریضی دارویی مفید و شفابخش است امّا مریض از خوردن آن استنکاف می کند ، ولی این مریض با درخواست پدرش و به احترام او دارو را می خورد و اثرات مفید آن را می یابد، و همینطور اگر به امید پاداش گرفتن از پدر و یا تنبیه نشدن به دست او این دارو را بخورد. پس در اعمال عبادی هدف خداوند خیرخواهی نسبت به بندگان است نه این که به خداوند نفعی می رسد، مخصوصاً با توجه به این که او بی نیاز مطلق است . از طرف دیگر خداوند نعمتهای بیشماری به ما بخشیده است که عقل سلیم حکم می کند از صاحب آن تشکر و قدر دانی کنیم و نماز تشکر از خداست و کسی که نماز را ترک کند در حقیقت از یک وظیفه بزرگ وجدانی خود سرپیچی کرده است و از نظر عقل مقصر و گناه کار است و استحقاق مجازات دارد. آیا اگر کسی شما را به یک مهمانی دعوت کرد و از شما پذیرایی کرد، او به تشکر شما نیازمند است یا تشکر وظیفه اخلاقی و وجدانی شماست؟ و اگر دیگران متوجه شوند که شما در برابر این پذیرایی صاحبخانه هیچ تشکر و قدر دانی نکرده اید دیگر در پیش آنان احترام و ارزشی خواهید داشت ؟ آیا این ذلت و خواری در پیش دیگران بالا ترین عذاب نیست؟ [1] برای آگاهی بیشتر، نک: سؤال 378 (سایت: 389)، نمایه: عبادت برای خود یا خدا؟ http://www.islamquest.net/fa/archive/question/389 [2] آل عمران 182، ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِ 🌐منبع:اسلام کوئست. 📢ادامه دارد.... 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
؟ علت سستی وکم رغبتی به نماز بعضي از عوامل که به طور كلي موجب سستي و ترک نماز مي‌شود، عبارتند از: 1ـ عدم آشنايي به فلسفه و حقيقت نماز که مهم ترين عامل سستي در نماز و ارتباط با خدا است. آنچه که موجب ميگردد برخي از نماز، رويگردان باشند و يا نسبت به آن تساهل کنند، ندانستن فلسفه نماز و يا درکي غلط از آن است. يا علم و معرفت آن ها از ذهن و فكر به درون و جان نيامده است. 2ـ تنبلي و سستي و تن پروري: عادت به سستي و از زير بار مسئوليت‌ها در رفتن باعث مي‌شود که جوان براي خواندن نماز بي اهميت باشد. 3ـ مسامحه و سهل انگاري و عدم مسئوليت پذيري که در بعضي از کارها دامنگير جوانان است، در مسئله اي مانند نماز و عبادت خدا نيز وجود دارد. پدران و مادراني که به نماز اهميتي نمي‌دهند يا آن را با سستي و تنبلي، خارج از وقت فضيلت انجام مي‌دهند، نمي‌توانند از فرزندان خود انتظار داشته باشند که براي نماز اهميتي خاص قائل شوند. 4ـ عدم شناخت درست از آثار سبک شمردن يا ترك نماز: اگر افراد به اهميت نماز آگاه شوند و بدانند نماز ستون دين و بازدارنده از فحشا و منکرات است و سستي در انجام نماز چه پيامدهايي دارد، قطعاً سستي نخواهند کرد. براي تداوم نماز عوامل متعددي وجود دارد كه جهت رعايت اختصار به برخي از آن ها اشاره مي‌شود: 1ـ شناخت اهميت نماز. نماز از منظر اسلام اهميت ويژه اي دارد؛ تا آن جا كه از آن به عنوان ستون دين(1) و نور چشم پيامبر(ص) ياد شده است. (2) از سوي ديگر ترك نماز از گناهان كبيره به حساب آمده است.(3) پيامبر فرمود: " از ما نيست كسي كه نماز را خوار شمارد ".(4) نماز است سرخط آزادگي دواي غم و درد دل مردگي(5) نماز عامل مهمي در تزكية روح و درون انسان است و اهميت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنايي به حقيقت آن و احساس نياز نكردن نسبت به آن، از عوامل ترك نماز و سستي در آن به شمار مي‌آيد. انسان بر اساس فطرت خود،همواره به سوي چيزي كه برايش اهميت دارد، توجه و اهتمام مي‌كند. اگر براي انسان، امري مهم و ضروري جلوه كند، آن را به هر صورت ممكن انجام خواهد داد. آشنا شدن به حقيقت نماز و اين كه نماز جزء نياز ما است، جزء زندگي حيات ما است و فايده و آثار نماز در دنيا و آخرت تجلّي مي‌كند، باعث مي‌شود انسان با شوق بيش تري به اقامة نماز بپردازد و از سستي در نماز و يا ترك آن خودداري نمايد. كسي كه نماز را سربار خود و صرفاً يك تكليف طاقت فرسا بداند، به حقيقت آن پي نبرده و اهمتي به آن نمي‌دهد. ‌ نماز مهم‌ترين فريضه از فرايض الهي است، اقامه آن مايه سعادت و ترك آن باعث شقاوت مي‌باشد امام ‌صادق(ع) فرمود: "‌محبوب‌ترين اعمال پيش خداوند عزوجل نمازاست، و آخرين وصيت پيامبران الهي نماز‌است"(6) حضرت در حديث ديگر فرمود: "‌تارك الصلاه بهره‌اي از اسلام نبرده است"(7) اگر انسان به درستي فكر‌كند كه خداوند چرا دستور داده كه بندگانش نماز بخوانند هيچ‌گاه نماز را ترك نمي‌كند و چنانچه به هر علتي‌نمازش ترك شود، فوراً جبران نموده و قضا مي‌كند. قرآن مي‌فرمايد: "‌يا ايها الناس انتم الفقراء الي ا‌لله و ا‌لله هو الغني‌الحميد؛ ‌اي مردم شما همگي نيازمند خداييد، تنها خداوند است كه بي نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش‌است"(8) وقتي خداي متعال از عبادت ما سودي نمي‌برد و از طرفي نماز و ساير عبادت‌ها را واجب نموده است‌،معلوم مي‌شود اين دستورات براي خوش بختي و سعادت خود ما است. هنگامي كه از عمق جان درك كرديم كه‌ نماز در تأمين خوش بختي و سعادت ما نقش اساسي و تعيين كننده دارد ،با عشق و علاقه نماز مي‌خوانيم چرا كه ‌نماز محور قبولي ساير اعمال است و در قيامت اولين سوال از نماز مي‌باشد. امام باقر(ع) فرمود: "‌اولين محاسبه بنده در مورد نماز انجام مي‌گيرد، اگر نماز مورد قبول واقع‌شد، بقيه اعمال هم مقبول مي‌افتد"(9). نماز از واجباتي است كه خداوند در هيچ حالتي حتي در هنگام بيماري،‌راضي به ترك آن نيست. تارك نماز بيش ترين ظلم را نسبت به خود روا ميدارد و خود را از شفاعت پيامبر(ص)‌محروم مي‌كند. حضرت فرمود: "‌هر كه نماز را عمداً ترك كند، از پناه خدا و پناه پيغمبرش بيزاري جسته‌است"(10). پس انساني كه معتقد به خدا و قيامت است و مي‌داند هر چه از خوب و بد انجام بدهد، نتيجه‌اش به‌خودش باز مي‌گردد ،عاشقانه به سوي نماز مي‌شتابد و آن را در اول وقت مي‌خواند. نبي گرامي اسلام(ص) ‌فرمود:"‌فضيلت اول وقت نماز بر آخر وقت مانند فضيلت آخرت بر دنيا است"(11). 2ـ شناخت پيامدهاي ترك نماز. يكي از عوامل و راهكار مهم دوباره نماز خواندن شناخت پيامدهاي منفي ترك نماز است. در قرآن بر ترك نماز وعدة عذاب داده شده است: " به شتيان از دوزخيان مي‌پرسند: چه چيز شما را به دوزخ كشانيد، جهنميان در پاسخ گويند: ما از نمازگزاران نبوديم ". (12) 📢ادامه دارد.. 🌐منبع:پاسخگوی ملی 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
📢ادامه قبل... رسول خدا (ص) مي‌فرمايد: "كسي كه نماز خود را سبك گيرد و در به جا آوردنش سستي نمايد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مي‌كند؛ شش بلا در دنيا و سه تا در موقع مردنش و سه در قبر و سه در قيامت و هنگامي كه از قبر بيرون مي‌آيد. اما شش بلاي دنيوي: 1ـ خداوند بركت را از عمرش كم مي‌كند. 2ـ بركت را از روزيش بر مي‌دارد. 3ـ از صورتش نشانة نيكوكاران را بر مي‌دارد. 4ـ هر كار خيري كند، پذيرفته نمي‌شود و براي آن اجري ندارد. 5ـ دعايش مستجاب نمي‌شود. 6ـ از دعاي نيكوكاران بهره اي ندارد".(13) 3ـ رفع موانع. ترك نماز مبتني بر عواملي است كه بايد از آن ها پرهيز شود. انسان بالفطره گرايش به عبارت دارد. معصيت، دنياگرايي، ندادن زكات، تكبر، حرام خوردن، آشاميدن شراب، حسد و ... از عوامل و موانع تأثير گذار ترك نماز به حساب آمده است. 4ـ شناخت آثار نماز. يكي از راه هاي تداوم نماز، شناخت آثار معنوي، سياسي و اجتماعي نماز است. اگر انسان با فلسفه و علل تشريع نماز اشنايي داشته باشد، نماز را ترك نمي‌كند. 5ـ توبه. بي تردي ترك نماز گناهي است كه نياز به گناه زدايي دارد. يكي از عوامل مهم تأثيرگذار گناه زدايي، توبه است. توبه كه نوعي بازگشت و دگرگوني است، سبب مي‌شود كه قلب انسان صفا گرفته و بار ديگر معنويت در آن تجلي نموده و از گناه جلوگيري شود. امام علي(ع) فرمود: " جز اين نيست كه پشيماني بر گناه سبب ترك آن مي‌شود".(14) كسي روز محشر نگردد خجل كه شب ها به درگه بَرَد سوز دل اگر هوشمندي، ز داور بخواه شب توبه تقصير روز گناه اگر بنده اي، دست حاجت برار وگر شرمسار، آب حسرت ببار نيامد بدين در كسي عذر خواه كه سيل ندامت نشستن گناه(15) 6ـ استعانت از خداوند: انجام عبادت، به ويژه نماز خواندن توفيق عبادت را مي‌طلبد. عبادت و ارتباط با خدا بر قرار نمودن مي‌طلبد كه از خدا خواسته شود توفيق عبادت دهد. شايد بر همين اساس معصومان (ع) و بزرگان دين از خدا مي‌خواستند كه به آنان توفيق عبادت دهد. در دعاي حضرت مهدي (عج) آمده است : "اللّهم ارزقنا توفيق الطاعه ..."(16) كه يكي از مصاديق بارز طاعت، عبادت است. از ديگر موجبات سستي در نماز و عدم اهتمام به آن، عادت به عبادت است ; به اين معنا كه انسان، اصل نماز وافعال و اذكار آن را از روي عادت به جا آورد، به طوري كه به حقيقت و روح نماز توجه نداشته باشد. عمل بر اثرعادت، عبادت را از حالت آگاهانه خارج مي‌نمايد و تبديل به يك عمل غير آگاهانه مي‌كند، به طوري كه روح اعمال فراموش شده و تنها ظاهر اعمال هدف قرار مي‌گيرد. مذموم بودن عادت به اين معنا نيست كه استمرار، مداومت و كثرت اعمال اشتباه است، بلكه ملاك ارزش، مقدار توجه و آگاهي در عمل است . مردان الهي در عين كثرت عبادت و دعا، به مقدار توجه و آگاهي خود در اعمال مي‌افزايند و از عبادت لذت بيش تري مي‌برند. پي‌نوشت‌ها: 1. من لا يحضره الفقيه، ج 1، ح 639. 2. مكارم الاخلاق، ج 2، ص 461. 3. عبدالحسين دستغيب، گناهان كبيره، ج 2، ص 183. 4. فروع كافي، ج 3، ص269. 5. نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 77 - 78. 6. محمد محمدي‌ري‌شهري، ميزان الحكمهْْ، ماده صلاهْْ، شماره 10534. 7. بحارالانوار، ج 79، ص 232. 8. فاطر (35) آيه 15. 9. ميزان الحكمهْْ ماده صلاهْْ، شماره 10570. 10. صادق احسانبخش، آثار الصادقين، ج 1، ص 133، حديث 15796 - ح 2. 11. همان، ص 110، حديث 15708، ح 2. 12. مدثر (74) آيات 40 ـ 41. 13. گناهان كبيره، ج 2، ص 187 ـ 188. 14. وسائل الشيعه، ج 11، ص 349. 15. عبدالحسين دستغيب، گناهان كبيره، ج 2، ص 408. 16. مفاتيح الجنان، دعاي حضرت مهدي (عج) . 🌐منبع:پاسخگوی ملی 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
📸 توصیه‌های پزشکی ویژه پیاده روی #اربعین @jaarchi
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:حق الناس حتی در زیارت وتبرک کردن شماره:14 در سفر به مشهد به پابوس امام رضا علیه السلام رفتیم. چون چند نفر بودیم برای تبرک وزیارت نامه به سمت ضریح رفتیم. یک مکان را مشخص کردیم که هرکس برای برگشتن به آن جا برود تا همدیگر را پیدا کنیم. به طرف ضریح رفتم, دیدم نمی توانم به ضریح برسم,زیارت نامه ایی رابرداشتم در حال خواندن شدن,اما یک کسی در کنار من باصدای بلند زیارت نامه را میخواند. بعد برگشتم از آنجا و در مکان مشخص شده قرار گرفتم دوستان هم آمدند. یکی از دوستان با ولع میگفت:من پنج بار زیارت کردم. گفتم:یعنی چند بار زیارت نامه خواندی؟ گفت:نه, دستم به ضریح رساندم. گفتم:خیلی شلوغ بود,کسی را له نکردی؟ گفت:نمیدانم,وقتی می خواهم برم زیارت کنم ,دیگر متوجه کسی نیستم. گفتم: که این طور نیست,وحق الناس باید رعایت کنیم,نباید برای کسب مستحب کار حرامی کرد. ✅ادامه ادله...... 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
آداب زیارت: بعضی از آداب مشترک زیارت عبارتند از:[1] *با معرفت و آگاهانه زیارت کردن؛ (بنا روایات متعدد، ثواب کامل متعلق به زیارتی است که همراه با معرفت به مقام امام (عارفاً بِحَقِّه) انجام شود. اگر چه معرفت داشتن مراتب مختلفی دارد، اما کمترین حد آن این است که زائر بداند امام معصومی را زیارت می‌کند که صاحب ولایت است، اطاعتش واجب و جانشین پیامبر است، به حقانیتش اعتراف داشته و تسلیم اوامر او باشد. امام کاظم علیه‌السلام در تفسیر معرفت داشتن به حق امام فرمودند: «اینکه بداند اطاعت از او واجب است، و او غریب و شهید است»[۲] *غسل زیارت به قصد رجاء[۳] *با وضو و طهارت بودن *پوشیدن لباس پاکیزه و نو معطر بودن (به جز در زیارت امام حسین علیه‌السلام که معطر بودن مستحب نیست) *ترک سخنان بیهوده *اذن دخول خواندن *نزدیک قبر رفتن، به طوری که بتواند در کنار ضریح قرار گیرد و خود را به آن بچسباند، (البته به شرطی که مزاحمتی برای زائران نداشته باشد و سبب اختلاط با نامحرم نباشد. (البته زیارت ائمه صرفاً به دست مالیدن و بوسیدن ضریح نیست. بلکه زائر بدون لمس ضریح و تنها با خواندن زیارتنامه و سلام دادن به آن بزرگواران نیز از ثواب کامل زیارت بهره‌مند خواهد بود و تصور اینکه کسی دست به ضریح نرساند یا آن را نبوسد زیارتش کامل نیست تصور نادرستی است.) *خواندن زیارتنامه‌های رسیده از معصومان، (مانند زیارت امین الله، زیارت جامعه کبیره، زیارت ائمة المؤمنین) *با صدای بلند سخن نگفتن و به آرامی دعا خواندن *خواندن دو رکعت نماز و هدیه کردن ثواب آن به صاحب مزار *خواندن دعا و قرآن و هدیه کردن ثواب آن به صاحب مزار بوسیدن عتبه و درگاه، (ولی سجده کردن برای ضریح جایز نیست) *توبه کردن، زیرا آن اماکن محل پذیرفته شدن توبه است *بیرون رفتن از حرم (به ویژه اطراف ضریح) پس از زیارت، تا جا برای دیگران باشد و از زیارت خسته نشود و شوق زیارت همچنان در دلش باقی بماند *اگر برای کسی زیارت یکی از امامان از نزدیک مقدور نباشد می‌تواند از راه دور آن امام را زیارت نماید. در کتاب‌های مربوط (مانند مفاتیح الجنان) زیارت‌نامه‌های مخصوصی برای زیارت از راه دور نقل شده است. منبع: 1. مفاتیح الجنان، آداب زیارت؛ فلاح زاده،احکام فقهی س فرِ زیارتی عتبات، مرکز تحقیقات حج، فرِ زیارتی عتبات، مرکز تحقیقات حج، ص۳۶-۳۸.7 2. مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۹، ص۳۵، ح ۱۷. 3. رساله توضیح المسائل آیت مکارم شیرازی، بخش طهارت، مسأله ۶۰۹. 🌐منبع:ویکی شیعه 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m .
؟ يكي از عللي كه مسلمين را براي زيارت اهل قبور سوق مي‌دهد، اعتقاد به زنده بودن آنها است. تمام اديان و شرايع الهي، انسان را براي بقا مي‌دانند نه براي فنا، لذا با آمدن مرگ، ‌جسم خاكي انسان در زير خاك نهفته مي‌شود، امّا روح او زنده و به جايگاه متعالي اوج مي‌كند. 1. دليل قرآني خداوند در سوره توبه آيه 84 مي‌فرمايد: «وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ...»؛ هرگز بر هيچ يك از آنها (منافقان) كه بميرد نماز مخوان! و بر قبرش (طلب مغفرت و رحمت را) مايست، چرا آنها به خدا و رسولش كافر شدند و در حال فسق (و بيرون از طاعت خدا) مردند». از اين آيه استفاده مي‌شود كه پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ بر جنازه مردگان نماز مي‌خواند و به زيارت آنها مي‌رفت و براي آنها طلب مغفرت مي‌نمود. امّا بعداً از چنين اعمال نسبت به منافقان نهي شد. اكثر مفسران با استدلال به اين آيه، ايستادن بر قبر و دعا كردن را عبادتي مشروع مي‌دانند، ‌اگر چنين نبود خداي سبحان نهي از اين عمل را مخصوص كافر نمي‌كرد.[1] 2. دليل روايي روايت‌هاي فراواني از اهل بيت عصمت و طهارت به ما رسيده كه استحباب زيارت اهل قبور مخصوصاً زيارت ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ را مي‌رساند، نمونه‌هايي از آن روايات را متذكر مي‌شويم. الف. انس بن مالك از پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل مي‌كند كه پيامبر فرمودند: «شما را از زيارت قبور نهي مي‌كردم (امّا امروز مي‌گويم) قبور را زيارت كنيد كه شما را به ياد مرگ مي‌اندازد.[2] ب. عايشه روايت مي‌كند كه حضرت رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: جبرئيل نزدم آمد و گفت: پروردگارت به تو امر مي‌كند كه در قبرستان اهل بقيع حاضر شوي و برايشان طلب آمرزش كني...».[3] ج. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ هنگام زيارت قبور در كوفه فرمود: «السلام عليكم يا اهل الدّيار من المؤمنين و المسلمين و...».[4] د. استحباب زيارت امام حسين ـ عليه السّلام ـ و امام رضا ـ عليه السّلام ـ و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ و پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ از منابع شيعه از حد تواتر گذشته است. روايات فوق نشان مي‌دهد كه زيارت اهل قبور، مورد تأييد و تأكيد اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ بودند. 3. شواهد تاريخي زيارت قبور در اسلام تاريخ ديرين دارد، ‌زيرا پايه گذار زيارت قبور مسلمين پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ بودند و گروهي از وهابيون اعتقاد به زيارت قبور ندارند وآن را شرك مي‌خوانند. در حالي كه با مراجعه به منابع اصيل‌شان و كتاب‌هاي تاريخي در مي‌يابيم كه آنها نيز به مسئله زيارت قبور پرداخته‌اند. الف. محمد بن سعد در الطبقات الكبري نقل مي‌كند كه «در واقعه حديبيه (سال ششم هجري) پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ برسر قبر آمنه رفت و بر آن گريست و به مرمت و بازسازي آن پرداخت و هم چنين پس از حجه الوداع نيز به زيارت قبر مادرش آمنه رفت.»[5] ب. بيهقي و محدثان ديگر نقل كرده‌اند كه حضرت رسول قبور شهدا را در احد زيارت كرد.[6] ج. درباره حضرت علي ـ عليه السّلام ـ نوشته‌اند كه ايشان به قصد زيارت حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ بيرون مي‌رفت و بر سر مزار آن حضرت گريه ميكرد و براي آن حضرت دعا مي‌كرد.[7] د. تاريخ به ما نشان مي‌دهد كه زيارت امام حسين ـ عليه السّلام ـ از شور انگيزترين زيارت‌ها بود و مورد تأكيد و تشويق امامان بوده است و از سال 61 هجري تا سال 132 هجري (كه انقراض بني اميه بوده) شيعيان تحت فشار حكومت نتوانسته‌اند زيارت كنند باز هم به عشق آن آقا و از راه مخفيانه به زيارت آن شهيد مي‌رفته‌اند. و كاروان زيارت آن حضرت در طول تاريخ تشيع از حركت باز نايستاد.[8] معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1. شوق ديدار، دكتر محمد مهدي ركني، انتشارات آستان قدس رضوي. 2. خصائص الحسينيه، شيخ جعفر شوشتري، انتشارات نبي الزهرا. 3. لهوف، سيد بن طاووس، انتشارات مؤيد اسلام. 4. آيين وهابيت، استاد جعفر سبحاني، نشر مشعر، چ 4، 1380، ص 102 ـ 110. پي نوشت ها: [1] . فضل بن حسن طبرسي، مجمع البيان، قم، انتشارات اسماعيليان، ذيل آيه 84، سوره توبه؛ طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، قم، انتشارات اسراء، ذيل آيه فوق؛ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ذيل آيه فوق. [2] . اميني، الغدير، ج 5، ص 166، به نقل از حاكم در المستدرك،‌ ج 1، ص 375. [3] . همان. [4] . همان. [5] . ركني، محمد مهدي، شوق ديدار، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ چهارم،1381، ص 19، به نقل از مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج10، ص441. [6] . همان. [7] . ميبدي، رشيد الدين، كشف الاسرار وعدة الابرار، ج 1، ص 626. [8] . ر.ك: كامل الزيارات، ص 126؛ و ر.ك: شوشتري، خصائص الحسينيه، قم، انتشارات نبی الزهرا 🌐منبع:مرکز مطالعات و.. 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m