💚💜❤💖:
✨﷽✨
👌 داستانک کوتاه:حکومت اسلامی ونیازش به ولی فقیه
#باورها
#داستانها
شماره:8
#ولایت_و_اطاعت_الهی
تازه از سفر راهیان نور باکاروان داشتیم برمی گشتیم به طرف شهرخودمان.
دربین راه،در یکی شهرها برای خرید بستنی برای بچههای اتوبوس ایستادیم.
من پیاده شدم، وارد مغازه ایی شدم درحال خریدن بودم،آمدم حساب کنم.
صاحب مغازه به دوستش گفت:ببین نوکران حکومت را!
من گفتم:بامن هستید.
گفتند:نه، با اونی که بیرون ایستاده.
نگاه کردم تا یکی از مسافران اتوبوس ما است، و فهمیدم که صاحب مغازه نفهمیده این مسافر همراه ما است.
گفتم: چرا؟
گفت:نگاه روی لباسش کن مشخصه.
نگاه کردم عکس رهبری روی لباسش است.
گفتم:این که نوکر نیست، بلکه عاشق است.
اونها خیال کردن من هم فکر اونایم.
باخنده قهقهه گفتند:عاشق کی؟
گفتم:عاشق حکومت اسلامی ورهبرشون که ولی فقیه اونهاست.
خنده صاحب مغازه چپ شد،وگفت:هی برای خودتان آسمان ریسمان میکنید تا مردم به اینها بگویندعلیه السلام.
وگفت:ما دوازده امام داریم، امّا شما امام سیزدهم امام خمینی وامام چهاردهم رهبرتون را درست میکنید.
گفتم:شما امام جمعه دارید؟
گفت:بله.
گفتم:مسجدتان امام جماعت دارد؟
گفت:بله، امّا چه ربطی به سوال ما داره؟
گفتم:جوابت را در جواب خودت می توانی بیابی، چون امام معنای گسترده دارد.
اگر بخواهی میتوانم علمی برای شما ثابت کنم.
گفت:ثابت کن.
گفتم:در علم لغت، امام، واژه اي عربي و به معناي پيشوا، سرپرست و مقتدا است.(١)
راغب اصفهاني درباره اين واژه مي نويسد:
«امام کسي است که به او اقتدا مي شود، چه شيء مورد اقتدا انسان باشد که به گفتار و کردارش اقتدا شود يا کتابي باشد يا شيء ديگري، چه اين اقتدا حق و صواب باشد و چه باطل و ناصواب» (٢)
متکلمان که به معناي لغوي اين واژه پرداخته اند، نوشته اند:
«معناي لغوي واژه امامت آن است که ديگري مورد تبعيت و پيروي قرارگيرد؛ يعني رئيس باشد و امام کسي است که مورد تبعيت و اقتدا قرار مي گيرد. از آن جهت که در مفهوم امامت تبعيت و اقتدا نهفته است، به کسي که نماز جماعت برگزار مي کند امام گويند؛ زيرا مردم در قيام و رکوع و سجده و تشهّد به وي اقتدا کرده و از او تبعيت مي کنند، بنابراين او مورد تبعيت است».(٣)
پس این قیاس شما اشتباه است
این امام با آن امام فرق میکند، آن امام معصوم است و این امام معنایی غیری دارد، نه اینکه چهارده امام باشند.
خلاصه امام معصوم امام به معنای خاصّ است و معنای استعمال امام شده به معنای عام است.
هرچند که ولی فقیه اختیاراتی از جانب خدا به وسیله معصوم به آن داده شده.
آن هم با دلیل روایی وعقلی است، نه خودمان بدون سند میگوییم.
امّا دلیل روایی وعقلی که بر ولایت فقیه داریم:
مثل:قول امام معصوم که فرموده بودند این علما حجت های من بر شما هستند.
وادله های دیگر روایی...
و حکومت اسلامی، بر اساس احکام اسلامی اداره میشود پس نیاز به حاکم اسلام شناس دارد، نه کسی که آشنایی ندارد.
واز مغازه بیرون شدم.
__________
١. ابن منظور، لسان العرب، ج1، صص 213 و 214.
٢. ابوالقاسم حسين بن محمد، راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن في غريب القرآن، تحقيق: نديم مرعشلي، ص 20.
٣. محمود حمصي رازي، المنقذ، ج2، ص235.
✅ادامه ادله......
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
#باورها
#مجموعه_ادله_اثبات_ولایت_فقیه
اثبات ولایت:
به صورتهاى گوناگونى میتوان «ولایت فقیه» را اثبات کرد. در اینجا به دلیل عقلى و نقلى در مسئله «ولایت فقیه» اکتفا میکنیم:
أ. دلیل عقلى
بدون شک از یک سو جامعه به زمامدار و رهبر نیاز دارد. از سوى دیگر مسائل حکومتى امورى نیست که از حوزه دین خارج باشد: بلکه عناصر جهان شمول دین در این زمینه به صورت یک نظام کامل در دین خاتم ارایه شده است و عقل نه تنها در دخالت دین در زمینه زمامدارى منعى نمیبیند، بلکه به مقتضاى حکمت بر ضرورت آن اصرار دارد. حال اگر حکومت را از منظر دین نگاه کنیم و وظیفه اصلى آنرا صیانت از ارزشهاى الهى و آرمانهاى اسلامى و احکام شرعى بدانیم، عقل حکم میکند، بر قله چنین حکومتى میبایست کسى قرار بگیرد که به احکام الهى و وظایف دینى آگاهى دارد و میتواند زمامدار مردم باشد. اگر معصوم در میان مردم بود، عقل او را سزاوار این منصب میشمرد، ولى اکنون که او نیست، فقیهان عادل قادر بر اداره جامعه را لایق این مقام معرفى میکند.
به دیگر سخن، عقل حکم میکند که در رأس یک حکومت اعتقادى و آرمانى، باید شخصى قرار بگیرد که از آرمان آگاهى دارد و در شریعت اسلام، که آیین احکام و قوانین الهى است، مصداق چنین شخصى فقیهان هستند.
دلایل دیگر عقلی ولایت فقیه به طور خلاصه:
1- استمرار هدایت الهی در طول تاریخ.
2- حکومت بر مردم، حق خداست
3- علما و فقها، نزدیکترین افراد به امامان معصوم
4- بهرهگیری از علم و عدالت، در حدّ امکان
5- کفر به طاغوت و نفی سلطه ظالمان
6- استنباط احکام، تخصص فقهای دین
تفصیل 🕌درس های از قرآن:
https://article.tebyan.net/168154/9-%D8%AF%D9%84%D9%8A%D9%84-%D8%B9%D9%82%D9%84%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%AA-%D9%81%D9%82%D9%8A%D9%87
دلايل مركب از عقل و نقل:
حضرت امام قدّس سرّه ابتدا به اين مقدمّات استناد مىكنند كه:
اوّلا: احكام اسلام با رجوع به منابع دينى نسخ نشدهاند و تا روز قيامت باقى هستند. (براساس نقل)
ثانيا: اين احكام مشتمل بر امور مختلفى اعمّ از اقتصادى، سياسى، حقوقى و ... هستند. (براساس نقل)
ثالثا: ضرورت حفظ نظم اجتماعى و جلوگيرى از اخلال به امور امرى عقلى است. (براساس عقل)
رابعا: اجراى احكام اجتماعى، سياسى و نظامى اسلام مستلزم مجرى است تا هرجومرج و بىنظمى به وجود نيايد. (براساس عقل)
خامسا: پيشتر از راه عقل و نقل ثابت شده است كه خداوند حكيم است.
سادسا: حكيم نقض غرض نمىكند. (براساس عقل)
سپس نتيجه گرفتهاند كه: چون خداوند حكيم است، براى جلوگيرى از نقض غرض در زمان غيبت، بايد كسى را در رأس امور قرار دهد تا احكام اجتماعى، سياسى، نظامى و ... را براساس دستور خداوند اجرا كند[١]
١.ولايت فقيه انديشهاى كلامى، ص: 130
📢ادامه دارد....
🌐منبع:
١.اسلام کوئست
٢.منبع دوم:
http://hokumatedini.persiangig.com/document/Dalayel.htm
🕌دین کده🕌
Http://Eitaa.Com/din20m
@din20m
#باورها
📢ادامه...
ب. دلیل نقلى
براى اثبات ولایت فقیه به روایات فراوانى استناد شده است که برخى از آنها عبارتند از:
1. مرحوم صدوق از امیرالمؤمنین علی(ع) نقل میکند که رسول خدا(ص) فرمودند: «اللهم ارحم خلفایى»(خدایا! جانشینان مرا مورد رحمت خویش قرار ده)، از آنحضرت سؤال شد: جانشینان شما چه کسانى هستند؟ حضرت فرمود: «الّذین یأتون من بعدى یروون حدیثى و سنّتى»(آنان که بعد از من میآیند و حدیث و سنّت مرا نقل میکنند).
در هر روایتی دو بحث ضرورت دارد:
بحث سندى تا اعتبار آن احراز شود.
بحث دلالى تا نحوه دلالت آن بر مطلوب ارزیابى گردد.
از آنجا که روایت مزبور به سندهاى مختلف و در کتب گوناگون نقل شده،[1] به صدور آن اطمینان داریم و شکى در اعتبار آن راه ندارد.
براى توضیح چگونگى دلالت این روایت بر «ولایت فقیه» باید به دو نکته توجّه کرد:
أ. نبى اکرم(ص) از سه شأن عمده برخوردار بودند:
رسالت: تبلیغ آیات الهى و رساندن احکام شرعى و راهنمایى مردم.
قضاوت: داورى در موارد اختلاف و رفع خصومت.
ولایت: زمامدارى جامعه اسلامى و تدبیر آن.
ب. مراد از «کسانى که بعد از پیامبر میآیند و حدیث و سنّت او را نقل میکنند» فقیهان است، نه راویان و محدّثان؛ زیرا یک راوى که تنها نقل حدیث میکند، نمیتواند تشخیص دهد که آیا آنچه نقل مینماید، حدیث و سنت خود آنحضرت است یا نه؟ او تنها الفاظى که شنیده، یا عملى را که دیده، حکایت میکند، بدون آنکه وجه صدور این الفاظ یا اعمال را بداند و معارض یا مخصّص یا مقیّد آنرا بشناسد و نحوه جمع آنرا با چنین معارضهایى بداند. کسى که از این امور آگاه است، فردى است که به مقام اجتهاد و افتاء رسیده و به درجه شامخ فقاهت نائل شده باشد.
حال با توجّه به این دو نکته، حاصل مفاد این حدیث چنین خواهد بود: «فقیهان جانشینان نبى اکرم(ص) میباشند» و چون آنحضرت شئون مختلفى داشته و در اینجا شأن خاصّى براى جانشین ذکر نشده، پس فقیهان در تمامى آن شئون، جانشین پیامبر میباشند.[2]
مفهوم لغوى و اصلى، که در قرآن همین معنا مورد نظر بوده است، مانند: "إنّى جاعل فى الأرض خلیفة"[4] (من در زمین جانشینى قرار میدهم)
[١]. ر.ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 420، «باب النوادر»، حدیث 5919؛ شیخ صدوق، کتاب الأمالى، ص 109، مجلس 34، حدیث 4؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 37، حدیث 94
[٢]. در اصطلاح به این مطلب «اطلاق ناشى از حذف متعلّق» میگویند. ر.ک: امام خمینى، کتاب البیع، ج 2، ص 468
[٣]. بقره، 30.
مطالعه بیشتر
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa258
منبع:اسلام کوىست
📢ادامه دارد...
🕌دین کده🕌
Http://Eitaa.Com/din20m
@din20m
#باورها
📢ادامه....
#خلاصه_ایی_از_احادیث_ولایت_فقیه
احادیث بر نظریه ولایت فقیه دلالت می کنند،خلاصه ای از آنها :
الف. حدیث خلافت:
بیان شد. [۱]
ب. حدیث وراثت:
قال رسول الله(ص): «العلماء ورثه الأنبیاء؛[۲] علماء وارثان انبیاء هستند.»
و مفاد آن انتقال ولایت از انبیاء به علما و فقها است. جمله ی «و من سلک طریقاً یطلب فیه علماً» که در دنباله ی این حدیث آمده است، با انطباق علما بر ائمه ی معصومین(ع) مغایرت دارد.
ج. حدیث حکام:
قال علی(علیه السلام ):«العلماء حکّام علی النّاس؛[۳] علما حاکمان بر مردمند.»
مفهوم حاکم کاملاً روشن است و دلالت آن بر ولایت فقیه، امری غیرقابل تردید است.
د. حدیث اختیار امام:
قال علی(علیه السلام): «الواجب فی حکم الله و حکم الإسلام علی المسلمین – بعد ما یموت إمامهم أو یقتل، ضالاً کان أو مهدیا ً – أن لا یعلموا عملاً و لا یقّدموا یداً و لا رجلاً قبل أن یختاروا لأنفسهم إماماً عفیفاً ورعاً عارفاً بالقضاء و السنّه یجیء فیئهم و یقیم حجّهم جمعنهم، و یجبی صدقاتهم.[۴] علی(ع) فرمود: واجب است در حکم خدا و حکم اسلام نسبت به مسلمین، اینکه هیچ عملی را انجام ندهند و دست به سوی چیزی و یا کاری دراز نکنند و قدم در هیچ جائی ننهند، مگر آنکه قبلاً برای خود رهبری عفیف و پرهیزکار و عارف و عالم به احکام قضا و سنت رسول خدا(ص) انتخاب نمایند. تا اموال عمومی را گرد آورد و حج و جمعه مردم را بپا دارد و صدقات را جمع نماید.»
هـ. حدیث مجاری امور:
امام حسین(ع) فرمود: «مجاری الامور بید العلماء باللاه الامناء علی حلاله و حرامه؛[۵] زمام امور مردم به دست عالمانی است که علمشان از سرچشمه وحی گرفته شده باشد. و امین بر حلال و حرام خدا باشند.»
و. حدیث حاکم:
امام صادق(ع) فرمود:«ینظر إنّ من کان منکم ممّن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف أحکامنا فلیرضوا به حکماً فإنّی قد جعلته علیکم حاکماً؛[۶] مردم باید دقت کنند و از میان فقهایی که راوی حدیث ما هستند و در احکام حلال و حرام ما صاحب نظرند و به احکام اهل بیت(ع) آشنایی دارند، فقیهی را انتخاب کنند و او را در میان خود حاکم قرا دهند. چرا که من او را بر شما حاکم قرار دادم.»
بدین ترتیب فقها از جانب ائمه ی معصومین(ع) به عنوان حکام تعیین شده اند و مردم هر کسی را که از میان فقها انتخاب نمایند، هم او منتخب و نایب امام نیز هست.
ح. حدیث تقلید:
امام حسن عسگری از امام صادق – علیهما السلام – نقل می کند:«من کان من الفقهاء صائناً لنفسه و حافظاً لدینه و مخالفاً علی هواه و مطیعاً لأمر مولاه فللعوامّ أن یقلّدوه و ذلک لا یکون ألاّ بعض فقهاء الشیعة؛[٧] از فقها آن کس که پرهیزکار و حافظ دین و مخالف هوای نفس و مطیع اوامر و احکام خدا باشد، عامّه مردم باید از او تقلید نمایند.»
تقلید کامل در تمامی افعال به معنی آن است که در همه ی امور، مرجع و مقلّد مسلمین فقیه است، و اداره ی امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و مدیریت جامعه اسلامی باید به دست فقیه انجام گیرد.
هـ. توقیع شریف:
«و امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا (أحادیثنا) فإنّهم حجّتی علیکم و أنا حجّة الله؛[٨] در حوادث و پیشامدها به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا آنان حجّت من بر شمایند و من حجّت خدایم.»
منظور از حوادث واقعه، تنها مسائل و احکام شرعیه نیست. زیرا از واضحات است که در این مورد باید به فقیه مراجعه نمود، بلکه مقصود از آن، پیشامدهای اجتماعی و گرفتاریهایی است که برای مردم و مسلمین روی می دهد. در چنین مواردی وظیفه آن است که مردم به فقها مراجعه کنند. همان طوریکه امام(ع) حجت خداست و معنی آن تنها بیان احکام کلی اسلام نیست، بلکه شامل ولایت امر به مفهوم زمامداری امور مسلمین نیز هست، فقها نیز چنین حجتهایی هستند که مردم در تمامی امور خود باید به آنها مراجعه کنند. مفهوم این کلام، آن است که فقها از طرف امام(ع) حجت بر مردم هستند و همه ی امور مسلمین و تمامی کارها و شئون اجتماعی به آنان واگذار شده است.
ط. حدیث منزلت:
«منزلة الفقیه فی هذا الوقت کمنزلة الأنبیاء فی بنی إسرائیل؛[٩] جایگاه فقیه در این وقت مانند منزلت انبیاء در میان بنی اسرائیل است.»
بی شکّ جایگاه انبیای بنی اسرائیل، مقام ولایت و زمامداری امور بنی اسرائیل بوده است.
[۱]. من لایحضر الفقیه ج ۴ ص ۴۲۰.
[۲]. کافی ج ۱ ص ۳۲.
[۳]. مستدرک الوسایل ج ۱۷ ص ۳۲۱.
[۴]. مستدرک الوسائل ج ۶ ص ۱۴.
[۵]. مستدرک الوسائل ج ۱۷ ص ۳۱۵.
[۶]. کافی ج ۱ ص ۶۷
[٧]. وسائل الشیعه ج ۲۷ ص ۱۳۱.
[٨]. وسائل الشیعه ج ۲۷ ص ۱۴۰.
[٩]. بحار الانوار ج ۷۵ ص ۳۴۶.
🌐منبع:شهرسوال
مطالعه بیشتر:
http://www.soalcity.ir/search/node/%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA%20%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87
🕌دین کده🕌
Http://Eitaa.Com/din20m
@din20m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثبات ولایت فقیه در۵دقیقه
دین کده
@din20m
💚💜❤💖:
✨﷽✨
👌 داستانک کوتاه:انتخاب دین و پیامبر الهی یا شخصی
#اخلاق
#داستانها
شماره9
#اخلاق_محمدی
🕌دین حق خواهی:
یک روز بعداز نماز که با چند نفر با حاج آقا همراه بودیم,از مسجدبیرون شدیم, یک جوان به طرف ما آمد.
حاج آقا هم که متوجه شد به طرف آن جوان رفت,با سلام گرمی کرد که تعجب را درچهره جوان دیدیم.
جوان که احساس راحتی کرد گفت:حاج آقا سوالی دارم, بپرسم؟
حاج آقا گفت:بپرس جانم.
جوان گفت:حاج آقا چه اشکال دارد بر دین اجدادی خودمان بمانیم یاگرایش پیدا کنیم,یعنی:یک ایرانی پیرو پیامبر ایرانی.
یکی از نفراتی که همزمان با ما ازمسجد بیرون آمده بود, صدای جوان راشنید,باخشم وغضب به طرف جوان آمد,یقه جوان را گرفت وگفت:میخواهی مرتد بشی.
حاج آقا سریع آن جوان را از دست آن شخص در آورد وگفت:چکار جوان مردم داری؟فقط سوال کرد اگربلدی جواب بده,دعوا که نکرده یقه اش را میگیری.
آن شخص به حاج آقاگفت:من بخاطر رفتاری که داری وضد دینان را پرو کردی پشت سرت نماز نمی خوانم.وگفت:
رفتارت و تاییدت مخالف عمل دینی است.
ما درتعجب مانده بودیم.
حاح آقا گفت:
اولا:این جوان ضددین نیست بلکه سوال کننده از دین است وبه دنبال حق
, دوما:شاید این گونه رفتار که کردی، من می داشتم، جوانان و مردم را از مسجد ودین فراری می دادم.
سوما:دررفتار من سعی میکنم پیروی پیامبر اسلام که خداوند اسوه حسنه معرفی کردکه خلق نیکو بود ,باشم.
آن شخص باتعصبی که داشت خاموش شد ومعذرت خواهی کرد و حاج آقا دست دور گردنش کرد.
بعدحاج آقا:رو به جوان کرد وگفت:پیامبر ازجانب چه کسی می آید؟
جوان گفت: ازجانب خدا.
حاج آقا گفت:پس پیامبر چه فارس باشد یاعرب ازجانب خداست؟
جوان گفت:بله.
حاج آقا گفت:پس پیامبر را خدا مشخص میکند برای ما, ایرانی وعربی فرقی نمی کند.
وراج آقا گفت:خدا یک روز گفت نوح روزی دیگر ابراهیم وبعد موسی وبعدعیسی ویکی از روزها هم فرموده بود یکی ازپیامبران ایرانی و در آخر خاتم انبیا ,پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وآله.
وپیامبربه انتخاب قوم یانژاد نداریم بلکه فقط ازجانب پروردگار است که یکی از راههای اثبات نبوتشان معجزه است.
واین را هم بدانیم صددرصد ایرانی بودن یک شخص نمی توان ثابت کرد چون نژاد ها مخلوط شده اند.
جوان از حاج آقا تشکر کرد وگفت:من مسلمان نیستم,درمورد محسنات اسلام چیزهای راشنیده بودم,میخواستم رفتارشما مبلغین این دین را ببینم که دیدم خیلی خوشم آمد.
وخدا حافظی کرد.
✅ادامه ادله......
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
👤🕸ناکارآمدی یهودیت برای کمال:
📢در مورد دین یهودیت نیز همین اشکالها وجود دارد،
📣 زیرا اوّلاً: تورات دارای سه نسخه است:
1⃣. نسخه عبرانی📕 که نزد یهود و علمای پروتستان معتبر است.
2⃣. نسخه سامری📘 که نزد سامریها (طایفه دیگری از بنی اسرائیل) معتبر است.
3⃣. نسخه یونانی 📙که علمای مسیحی غیر پروتستان آنرا معتبر میشمارند.
📘📌نسخه سامریان فقط شامل پنج کتاب موسی(ع) و کتاب یوشع و داوران است و کتب دیگر عهد عتیق را معتبر نمیشمارد.
🗓 مدت زمان و فاصله بین خلقت حضرت آدم تا طوفان نوح
📕در نسخه اوّل 1656 سال
📘 و در نسخه دوم 1307
📙 و در نسخه سوم 1362 سال است.
📢⛔️ پس هر سه نسخه نمیتوانند صحیح باشند، بلکه یکی باید معتبر و صحیح باشد و آن هم معلوم نیست کدام است.[١]
📢🔴ثانیاً: در تورات نیز مطالبی وجود دارد که برای عقل انسانی قابل پذیرش نیست؛
📢🚶مثلاً در تورات خدا به صورت انسانی معرفی شده که راه میرود، آواز میخواند دروغگو و فریبکار است؛ زیرا به آدم گفته است که اگر از درخت نیک و بد بخورد خواهد مرد، ولی آدم و حوا از میوه آن درخت خوردند و نه تنها نمردند، بلکه به نیک و بد هم آشنا شدند.[٢]
💪و یا داستان کشتی گرفتن خدا با حضرت یعقوب که در تورات آمده است.[٣]
📚[١]راه سعادت، 206 و 207.
📚[٢]تورات، سفر پیدایش، باب دوم و سوم.
📚[٣]همان، باب 32، آیه 25.
📢منبع:سایت اسلام کوئست نت📚
🖋اندیشه قلم✒️
@islami12🌴
📡Http://Eitaa.Com/islami12 📝
⛪️نارکارآمدی مسیحیت برای کمال:
📢⚠️ادلهای که اثبات میکند مسیحیت امروز نمیتواند چهره کامل حقیقت باشد، از این قرار است:
1⃣. 📖🔎 انجیل متواتر نیست و سند قطعی ندارد.
⭐️حضرت عیسی(ع) از بنی اسرائیل بود و زبانش عبری و در بیت المقدس دعوی نبوت کرد و مردم آنجا هم عبری بودند و به او ایمان نیاورند، مگر اندکی که ما از حال آنها اطلاع نداریم،
👥🏛اما چند تن از مردم بیت المقدس که زبان یونانی میدانستند در شهرهای آسیای صغیر متفرق گشتند و مردم را دعوت به دین حضرت مسیح کردند
📝و کتابهایی به زبان یونانی نوشتند، در آن مطالبی گنجانیدند
📣🏛 و به مردم یونان و روم گفتند:
🌟عیسی چنین گفت و چنان کرد.
😐آنهایی که حضرت عیسی را دیده بودند و شاهد اعمال و اقوال او بودند و زبان او را میدانستند در فلسطین بودند و حضرت عیسی(ع) را به پیغمبری قبول نکردند
🔇🗣و آن حکایتهایی که به زبان یونانی نوشته شده است مجعول دانستند و آنها که این کتب و حکایات را قبول کردند مردم دور بودند که نه شهر بیت المقدس را دیدند و نه حضرت مسیح را مشاهده کردند و نه زبان او را میدانستند، اگر داستانهایی که در انجیل نوشتند، دروغ هم بود نه نویسندگان مانعی از نوشتن و نه شنوندگان راهی به تکذیب داشتند.
📖مثلاً در انجیل متی است که چون حضرت مسیح متولد شد، چند تن مجوس از شرق آمدند و پرسیدند آن پادشاه یهود که تازه متولد شد کجاست؟ ما ستاره او را در مشرق دیدیم. آنها نشان ندادند، ناگاه همان ستاره را دیدند در آسمان حرکت کرد تا بالای آن خانه که حضرت عیسی(ع) در آن خانه بود ایستاد، دانستند در آن خانه است.
📢یک چنین حکایتی که قطعاً مجعول است، در انجیل نوشتند و باک از رسوایی نداشتند، برای آنکه به زبان عبری برای اهل بیت المقدس ننوشتند، بلکه برای غریبان نوشتند و در غریبی لاف بسیار توان زد.
⭐️🔴قدمای مسیحیان در کشته شدن حضرت مسیح اختلاف داشتند. در بعضی انجیلها مرقوم بود که اصلاً آنحضرت کشته نشد، با آنکه اگر کسی در شهری کشته شود از کثرت توجه مردم به این امور مخفی نمیماند. خصوصاً به دار آویختن.
📝اما چون نویسندگان انجیل برای غربا و به زبان غربا نوشتند و این غربا در بیت المقدس نبودند تا از حقیقت کشته شدن یا نشدن آنحضرت آگاه باشند،
🖊نویسندگان انجیل با آزادی تمام هر چه مصلحت دانستند نوشتند و باک نداشتند.
✨سیصد سال پس از حضرت مسیح مجلسی تشکیل دادند و علمای نصاری مشورت کردند که چگونه باید اختلاف در این امور را برانداخت، رأیشان بر این شد که از میان انجیلها چهار انجیل انتخاب کنند و مطالب آنها را صحیح دانند و مابقی که حد و حصر نداشت باطل دانند و کشته نشدن آنحضرت در انجیلها مردود قرار گرفت و غیر رسمی شد.[١]
2⃣. 📍دلیل دوم بر نارسایی دین مسیحیت، وجود موارد متعدد از تناقض و تحریف در کتاب انجیل امروزی است. برای اطلاع بیشتر به کتابهای «راه سعادت» تألیف علامه شعرانی[٢] و «اظهار الحق»، تألیف فاضل هندی، و «قرآن و کتابهای آسمانی دیگر»، تألیف شهید هاشمی نژاد مراجعه نمایید.
3⃣. دلیل سوم، ناسازگاری بعضی از اعتقادات مسیحیت با مبانی منطق و عقل است.
📢♻️ مثلاً اینکه معتقدند خدای پسر، به شکل انسان مجسم شد، گناهان بشر را بر خود میگیرد و با تحمل رنج صلیب، کفاره گناهان میگردد.
📣 در انجیل یوحنا چنین میخوانیم: زیرا خداوند، جهان را این قدر محبت نموده که پسر یگانه خود را داد، تا هر که بر او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاودانی یابد؛ زیرا خدا پسر خود را در جهان نفرستاد تا بر جهان داوری کند، بلکه تا به وسیله او جهان نجات یابد.[٣]
📚[١]شعرانی، ابوالحسن، راه سعادت، ص 187- 188، 197- 221، ناشر کتابخانه صدوق، چاپ سوم، بهار 1363.
📚[٢]همان.
📚[٣]انجیل یوحنا، 3، 16- 17
📢منبع:سایت اسلام کوئست نت📚
🖋اندیشه قلم✒️
@islami12🌴
📡Http://Eitaa.Com/islami12 📝
📢کارآمدی دین جهانی اسلام برای کمال:
📢🌹دلایل حقانیت و برتری اسلام درمسیرکمال:
1⃣. ⭐️☄زنده و جاوید بودن معجزه دین اسلام؛ چون معجزه اصلی این دین «قرآن» است که از نوع کتاب و منطق و دانش است- بر خلاف معجزه انبیای گذشته که از نوع امور محسوس بودهاند.- به همین جهت همیشه زنده است و متکی به خود است و وابسته به حضور و حیات مختص پیامبر اسلام(ص) نیست.
☄به همین جهت معجزه اسلام جاودانی و ابدی است.
📢🔷علاوه بر اینکه قرآن با اعلان تحدی و مبارز طلبیدن دم به دم به جهانیان حیات و جاودانگی خود را اعلام مینماید:
📢🖊«و اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل کردیم شک و تردید دارید یک سوره همانند آن بیاورید».[١]
2⃣.🔵 تحریف نشدن قرآن؛ یعنی هیچ تغییر و دگرگونی در او ایجاد نشده است.
📢چون علاوه بر وعده خداوند که فرموده من قرآن را حفظ میکنم،[٢] شخص پیامبر(ص) عنایت خاصی به حفظ دقیق آن داشته،
🖋اولاً: به عدهای که به کاتبان وحی معروفاند دستور میدادند تا آیات و سورهها را مکتوب نمایند.
⚪️ثانیاً: تشویق فراوان اصحاب و یاران به حفظ قرآن، لذا عده زیادی در زمان پیامبر(ص) به حافظان قرآن معروف بودند. ثالثاً: ترغیب به قرائت؛ یعنی آن که دقیقاً باید الفاظ با خصوصیات لفظی و تجویدی قرائت گردد، نه صرف مطالعه و دریافت مفاهیم.[٣]
📢این عوامل باعث شده تا قرآن از آفت تحریف مصون بماند.
3⃣.📢 سومین راه برای اثبات حقانیت اسلام، توجه به مسئله خاتمیت پیامبر اسلام(ص) است؛ چون متون دینی اسلام[۴] تأکید دارند که پیامبر اسلام آخرین پیامبر خداست و بعد از او پیامبری نخواهد آمد.
📣👥👥در همه جوامع بشری آخرین دستورالعمل یک مدیر و کارفرما، ملاک عمل قرار میگیرد و لازم الاجراء خواهد بود. با آمدن دستورالعمل جدید، قبلیها خود به خود لغو میشوند.
🔇🌟در متون دینی ادیان دیگر نیامده که پیامبرشان آخرین فرستاده خداست، بلکه به نوعی بشارت به ظهور پیامبر اسلام را به پیروان خود دادهاند؛[۵] یعنی به نوعی موقتی بودن خود را بیان نمودهاند.
4⃣. 💖مطلب چهارم که باید در نظر داشت مسئله جامعیت اسلام است که اسلام در ابعاد مختلف و متعدد روحی و روانی فردی و اجتماعی و مادی و معنوی زندگی انسان دارای تعالیم است.
🎥برای شناخت بهتر جامعیت و برتری مفاهیم دینی اسلام باید مطالعه مقایسهای بین محتوای متون مقدس دین اسلام و محتوای ادیان دیگر صورت گیرد. 📢🔵در آن صورت برتری و جامعیت تعالیم دینی اسلام در ابواب اعتقادی، توحید و صفات خداوند، و اخلاق فردی و اجتماعی، حقوق، اقتصاد، سیاست و حکومت و ... آشکار و روشن میشود.
5⃣.🌍 نکته پنجم؛ در میان ادیان موجود در جهان امروز تنها دینی که دارای تاریخی زنده و معتبر است، اسلام است که مورّخان حتی جزئیات دوران کودکی پیامبر را نیز ضبط کردند در حالی که بقیه ادیان دارای سند تاریخی معتبر نیستند.
📢🔴به همین جهت برخی از متفکران غربی حتی در وجود حضرت عیسی(ع) شک دارند
🔊📜و اگر قرآن ما مسلمانها نام حضرت مسیح و دیگر انبیا را ذکر نمیکرد، شاید دین مسیح و یهود و پیامبرشان دارای چنین رسمیت و رواجی در جامعه بشری نبودند.[۶]
📚[١]بقره، ٢٣.
📚[٢]حجر، ٩.
📚[٣]راه سعادت، ص ٢٢،٢١۵،٢۴،٢۵.
📚[۴]احزاب، ۴٠ ؛ صحیح بخاری، ج ۴، ص ٢۵٠.
📚[۵]راه سعادت، ص ٢٢۶-٢۴١؛ انجیل یوحنا، ١۴: ١٧، و من از پدر خواهم خواست و او «فارقلیط» تسلی دهنده دیگر به شما خواهد داد تا به ابد با شما خواهد ماند (حکمش و شریعتش نسخ نشدنی است).
📚[۶]مجموعه آثار، ج ١۶، ص ۴۴.
📢منبع:سایت اسلام کوئست نت📚
🖋اندیشه قلم✒️
@islami12🌴
📡Http://Eitaa.Com/islami12 📝
#باورها
#تحریف_شریعت_زرتشت
آیا آیین زرتشت دین الهی بوده است؟
پاسخ اجمالی
ماهیت آیین زرتشت با توجّه به سرودههاى مذهبى گات، ماهیتى کاملاً توحیدى است، اما دقّت در آموزههاى مطرح در "اوستا" نشانههایى از دوگانه پرستى را پدیدار مىکند. بروز این نشانهها، توسط زرتشتیان بعدى و "مانى" بوده است. پس با توجه به آموزههاى شرک آلود اوستاى کنونى، آیین زرتشت در دام تحریف گرفتار آمده است. اگر چه این آیین پیامبرى الاهی دارد و ریشه در آسمان، امّا از تعالیم و آموزههاى وحیانى و یکسره توحیدى پیامبر خویش دور افتاده است.
در ادامه بخوانید...
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa2504
📢منبع:سایت اسلام کوىست
🕌دین کده🕌
Http://Eitaa.Com/din20m
@din20m
💚💜❤💖:
✨﷽✨
👌 داستانک کوتاه:باید منتظر منجی آخر زمان باشیم.
#باورها
#داستانها
شماره:10
#منجی_خواهی
همه فامیل خانه پدر بزرگ جمع شده بودن و همهمه زیاد داشتن.
من کنجکاو شدم که چی شده، پیش خودم گفتم یاخبرخوشی است یا خبر بدی است.
به پدر بزرگم گفتم:امشب قضیه ایی است ما بی خبریم؟
پدربزرگ گفت:خودم هم امشب گیچ شدهام.
گفتم:چرا؟
گفت:می گویند روزهای آخر است.
من که طاقت نیاوردم رو به جمعیت باصدای بلند گفتم، روز آخر کیه؟ کسی مشکل برایش به وجود آمده؟
جمعیت با حالت تأسف به من نگاه کردند وعموی بزرگم به من گفت:این خبر مهم دنیا رانشنیدی؟
گفتم :چی؟
گفت:برخورد شهاب سنگ به زمین در چند روز دیگر.
من که حالا متوجه شدم قضیه ازچه قراره، باهمان حالت آنها گفتم:مگرشما خبر تکذیبیه آن رانشنیدید؟
همه با ول وله افتادن، یکی میگفت:کی اخبار گفته که ما بی خبریم ما که آنلاینیم. یکی دیگرمی گفت:چرا شایعه میکنی.
خلاصه هرکس یک طوری به من حمله ور شد.
پدر بزرگم گفت:نوه عزیزم این خبر ازکجاست؟
گفتم:ازخداست.
همه گفتند چی:مگر تو نماینده خدایی، وخندیدن.
گفتم:چرا می خندیدین؟
مگر هرشریعتی(دینی) را خدا خبر نداده که موعودی درآخر زمان می آید.
ما هم مگرمسلمان وشیعه نیستم؟
ما صاحب داریم اوّل او باید بيايد تا دنیا را اصلاح کند وقضایای دیگرکه پیش می آید، بعدقیامت میشود.
غربی ها ما را سرکار گذاشتن.
پدربزرگ باصدای بلند گفت:برای سلامتی وتعجیل درظهور حضرت مهدی صلوات.
اللهم صل علی محمدوآل محمد وعجل فرجهم.
آن شب باخوشی وخوشحالی به پایان رسید.
✅ادامه ادله......
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
#باورها
#منجی_آخر_زمان.
ملت های دیگر به منجی بشریت که در آینده خواهد آمد باور دارند لیکن آن را یه عنوان پسر امام حسن عسکری شناختی ندارند.
در آیین های هند و زردتشت ، یهود ، مسیحیت و اسلام این باور وجود دارد که در آینده جهان فرد صالحی ظهور خواهد نمود، و در جهت زدودن ستم و نجات بشر قدم بر می دارد و در این راه موفق خواهد شد. همه این ها در هدف کلّی، یعنی هدایت و ارشاد و نجات بشر از نادانی و گمراهی وحدت نظر دارند. حال ممکن است در امور و اهداف جزیی و برخی از ویژگی ها دیدگاه های متفاوتی داشته باشند.
ظهور مهدی و مصلح از نگاه شریعت های بزرگ الهی ودین های غیر الهی:
الف: برخی از پیروان ادیان غیر الهی،
ب:وهمه پیروان شرایع آسمانی والهی
عقیده دارند که در یک عصر بحرانی جهان که فساد و ظلم بیداد میکند، نجات دهنده بزرگ و مصلح جهانی ظهور میکند و اوضاع آشفته جهان را اصلاح نموده و عدل را گسترش میدهد.
[۱]
گرچه در این که مصلح جهانی کیست، دارای چه ویژگیهایی است، نام او چیست و منسوب به کدام ملت و دین است، اختلاف نظر دارند. [۲] [۳]
هر ملتی او را با لقب مخصوص و ویژگیهایی میشناختند و او را از خودشان میدانند. زرتشتیان او را ایرانی و از پیروان زرتشت میدانند.
[۴] یهودیان اورا از بنی اسرائیل و عیسویان او را مسیح موعود میخوانند.
این مهدی و منجی در آیین های بزرگ بدین شرح بیان شده است.
الف:مهدی در آیین های بزرگ(دین های غیر الهی)
مهدی در آیین هندو و بودا:
در آیین هندو نیز از نجات دهنده و موعود، به نام « آواتا » سخن به میان آمده و در منابع هندوها در کتاب اوپانیشادها مطرح شده است. [۵] مظهر ویشنو (مظهر دهم) که در انقضای کلی یا عصر آهن، سوار بر اسب سفید ظاهر میشود، درحالی که شمشیر برهنه درخشانی به صورت ستاره دنباله دار در دست دارد. شریران را تماماً هلاک میسازد و خلقت را از نو تجدید میکند و پاکی را رجعت خواهد داد. مظهر دهم در انقضای عالم ظهور خواهد کرد. [۶] در یکی از کتابهای دیگر هندوها آمده است: گردش دنیا به پادشاه عادلی در آخرالزمان تمام شود که پیشوای ملائکه و پریان و آدمیان باشد. حق همراه او است و آنچه در دریاها و کوهها پنهان شده باشد، همه را به دست میآورد. از آسمانها و زمین، آنچه باشد، خبر دهد و از او کسی بزرگتر به دنیا نیاید. [۷]
در آیین بودایی که یکی از شاخههای کشین هندویی است، مسئله انتظار مطرح شده و شخصیت مورد انتظار بودای پنجم میباشد. [۸]
📢ادامه دارد.....
منبع:
:
۱.ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص ۷۶
۲.ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص ۷۶
۳.فریده گل محمدى آرمان، رسالت جهانى حضرت مهدى، ص ۹۸ به بعد
۴.ابراهیم امینى، دادگستر جهان، ص ۷۶
۵.کتاب اوپانیشاد، ص ۷۳۷
۶.سيد حسين نصر، معارف اسلامی در جهان معاصر، ص ۲۴۵
۷.محمد بهشتي، ادیان و مهدویت، ص ۱۹
۸.فریده گل محمدى آرمان، رسالت جهانى حضرت مهدى، ص ۱۰۳- ۱۰۴
📢ادامه دارد........
🌐منبع:ویکی پرسش(پاسخگوی ملی)
🕌دین کده🕌
Http://Eitaa.Com/din20m
@din20m
#باورها
منجی عالم بشریت.
ادامه قبل.....
ب:معرفی منجی در شرایع الاهی وآسمانی:
شریعت زرتشت:
در آیین زرتشت سه منجی به نامهای هوشیذر ، هوشیذر ما و سوشیانس (نجات دهنده مرگ) از نسل زرتشت مطرح است. گویند:آنان پس از دیگری جهان را پر از عدل خواهند کرد. از جمله، مهمترین آنان، آخرین ایشان است که او را سوشیانس پیروز گر میخوانند [۹] که پس از ظهور، دین را به جهان رواج خواهد داد؛ فقر و تنگدستی را ریشه کن می کند و مردم جهان را هم فکر، هم گفتار و هم کردار میگرداند. [۱۰]
شریعت یهود:
در آیین یهود نیز از شخص موعود سخن گفته شده است. گر چه یهودیان در این که موعود کیست، اختلاف نظر دارند. چون یهودیان به حضرت مسیح ایمان نیاوردهاند، به باور آنان موعودشان هنوز ظهور نکرده است. با این حساب انتظار در یهودیت کیفیت ویژه مییابد، ولی آنچه یهودیان بر آن اتفاق دارند، خروج شخصی در آخر زمان است که کوکب افروز میباشد و روی زمین را به نور رب کریم روشن میگرداند... یهودیان به انتظار او زمان میگذارنند. [۱۱] موعود کسی است که به عدالت داوری کند و مظلومان زمین را به راستی حکم راند و گرگ با بره سکونت کرده و پلنگ با بزغاله خوابد... در تمام کوه مقدس، ضرر و فسادی دیده نشود؛ زیرا جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد. [۱۲]
شریعت مسیحیت:
مسیحیان نیز در انتظار مصلح جهانی هستند و اگر چه باور دارند که او حضرت عیسی مسیح(ع) است که از آسمان نزول کرده و جهان را پر از عدل خواهد کرد. [۱۳] در انجیل مرقس آمده است:«پس بیدار باشید، زیرا نمیدانید در چه وقت صاحب خانه میآید، در شام، یا نیمه شب، یا بانگ خروس، یا صبح! مبادا ناگهان آمده، شما را خفته یابد!». [۱۴]
شریعت اسلام:
یکی از مسایل بسیار مهمی که در حوزة اندیشة اسلامی قرار دارد، اعتقاد به مصلح جهانی است. ما شیعیان عقیده داریم که مصلح جهانی امام زمان(عج) است که در آیات [۱۵] و روایات [۱۶] به آن اشاره شده است.
امام زمان(عج) همان مهدی(ع) است که جهان را پر از عدل و داد میکند، همان گونه که پر از ظلم شده است. [۱۷] اعتقاد به مهدویت از معارف قطعی تمامی مذاهب اسلامی است.
مهدی از کلام ابن ابی الحدید
ابن ابی الحدید که از عالمان اهل سنت است میگوید:
«میان همه فرقههای مسلمان اتفاق قطعی است که عمر دنیا به پایان نمیرسد، مگر پس از ظهور مهدی(عج) » [۱۸]
از آنچه گذشت میتوان نتیجه گرفت که همه ادیان الهی و برخی ادیان غیر الهی درخصوص مصلح جهانی اتفاق نظر دارند؛ ولی نمیتوان قضاوت نمود که مقصود آنان از مصلح جهانی امام زمان(ع) میباشد که در اسلام بدو اشاره شده است. گرچه برخی از نشانهها و مشخصاتی که در سایر ادیان برای مصلح جهانی ذکر شده، درباره امام زمان(ع) نیز هم خوان است. [۱۹]
نتیجه:
با توجه به این که بشارت به ظهور مصلح جهانی در ادیان الهی بیان شده و مسئله ظهور حضرت مهدی(عج) در ادیان الهی، پیش از تحریفشان وجود داشته، مصلح تمام ادیان الهی، مهدی موعود است و مقصود دینشان همین است، اما پیروان آنها در تطبیق و تعیین مصداق به خطا رفتهاند و با توجه به آن چه بیان شد تا حدودی هدف های آیین های مذکور از مهدویت نیز روشن می شود.
منبع:
۹.جاماسب نامه، ص ۱۲۱، به نقل از فریده گل محمدى، رسالت جهانى حضرت مهدى، ص ۹۹
۱۰.محمد بهشتي، ادیان و مهدویت، ص ۱۹
۱۱.ابوالفتح محمدبن عبدالكريم شهرستاني، ترجمه الملل و النحل، ج۱، ص ۳۱۲
۱۲.فریده گل محمدی آرمان، رسالت جهانی مهدی، ص ۱۰۶
۱۳.فریده گل محمدی آرمان، رسالت جهانی مهدی(عج)، ص ۱۰۹
۱۴.انجیل مرقس، با اقتباس از رسالت جهانی مهدی(ع)،فریده گل محمدی آرمان، ص ۱۰۹
۱۵.قصص (۲۸) آیه ۵؛«وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»
۱۶.علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵۱، ص ۶۷ به بعد
۱۷.نجم الدين جعفربن محمد عسكرى، المهدی الموعود، ج۲، ص ۷۲؛ ابو عبدالله محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی، کتاب الغیبة نعمانی، ص ۴۲۵
۱۸.آیت الله لطفالله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۱۱ به بعد
۱۹.ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ۷۶ - ۷۷.
🌐منبع:ویکی پرسش(پاسخگوی ملی)
🕌دین کده🕌
Http://Eitaa.Com/din20m
@din20m
💚💜❤💖:
✨﷽✨
👌 داستانک کوتاه:نماز خواندن به زبان فارسی🇮🇷
#داستانها
شماره:11
#عبادت_و_عبدبودن
از نماز جماعت در دانشگاه عقب افتاده بودم، موقعی که وارد نماز خانه دانشگاه شدم نماز تمام شده بود وسه چهار نفر بیشتر نبودن.
یکی داشت نماز می خواند و دیگران قرآن وتعقیبات نماز، من هم برای خواندن نماز پیش آن کسی که نماز میخواند ایستادم.
چون مأمومین نماز جماعت حضور داشتن، دیگر نیازی به اقامه نماز من نبود.
درحین نماز متوجه شدم دوستم دارد به زبان فارسی حرف می زند، حواسم هم پرت شد، نفهمیدم در رکعت سوم هستم یاچهارم، بنابر احکام شک، نماز بنابررکعت چهارم گذاشتم نماز رابه پایان رساندم ویک رکعت نماز احتیاط خواندم.
بعد از اتمام نماز، به هم دانشگاهی که با هم دوست بودیم گفتم داری چه کار میکنی؟
حواسم پرت شد.
گفت:نماز می خواندم.
باتعجب گفتم:نماز! امّا داشتی فارسی با خدا صحبت می کردی.
گفت:چه اشکال داره، با زبانی بیشتر متوجه معانی هستم وترجمه آن کلمه عربی است میخواندم.
گفتم:مجتهد در علم احکامی؟
گفت:نه.
گفتم:احکام رامجتهد بعد از بررسی های دقیق روی ادله شرعی که خدا مشخص کرده به دست می آورد، و یک حکم شرعی را حکم کند.
حالا شما اگر مجتهد بودید و مراحل کشف را رعایت کرده بودید حرفی نبود.
گفتم:حالا که مقلدی، مجتهدت حکم کرده فارسی نمازبخوان؟
گفت:نه.
گفتم:پس چون نه مجتهدی ونه مجتهدت گفته، کارشما غیر کارشناسی است.
وادامه دادم وگفتم:ماچندتا ترجمه داریم؟
گفت:علما چندتای نوشتن.
گفتم:اگرسلمان فارسی که همراه پیغمبر بودترجمه کند، دیگرترجمه است، وجود آن متنی نیست که خداوند خواسته.
وخداوند از ما درنماز خود قرائت خاصه که بیان قرآنی باشد از ما خواسته، نه ترجمه ایی که فارسی یا هر زبان دیگر باشد.
الا اینکه آن جاهای مثل قنوت که بعضی از مجتهدین حکم کرده اند آن هم براساس ادله شرعی بوده.
📚فتاوا:
آیت الله خامنه ایی:سایت هدانا
س: آيا مىتوان در قنوت نماز به زبان فارسى دعا کرد؟ (واجب و مستحبى)
ج) مانع ندارد.
آیت الله مکارم:سایت هدانا
پرسش : آیا میتوان در قنوت نماز به زبان فارسی دعا کرد؟
پاسخ :
خواندن ذکر قنوت و اذکار دیگر نماز به غیر عربی بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
ادامه فتوای علما:سایت پاسخگوی ملی
https://www.welayatnet.com/fa/news/16349
✅ادامه ادله......
🕌دین کده🕌
╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮
🕌 @din20m 👈عضویت
╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
#احکام
#چرا_نماز_به_زبان_عربی؟
چرا باید نماز را به عربی بخوانیم؟ علاوه بر جواب :جماعت بودن مسلمانان و سنت ییامبر
📢پاسخ:
برای روشن شدن پاسخ، ابتدا باید منظور از سؤال روشن شود؛ اگر منظور این است که به جای عربی زبان دیگری جایگزین شود، این سؤال برای افراد بیگانه ی از آن زبان نیز مطرح است و اگر منظور این است که چرا باید نماز را فقط به زبان عربی بخوانیم و هر کسی نمی تواند به زبان مادری و محلی خود نماز بخواند، باید به نکات زیر توجه داشت:
نکته اول: می توان گفت عمده ترین دلیل در خواندن نماز به زبان عربی، پس از آن که نماز، سنت پیامبر است و عبادات توقیفی(به جا آوردن آنها باید به همان شکلی باشد که خداوند تعیین فرموده است.) هستند، حفظ و بقای نماز در طول قرون و اعصار است که بدون کم و کاست برای همیشه باقی بماند و اگر هر کسی به زبان محلی و مادری خود آن را تلفظ می نمود احتمال کم و زیاد شدن الفاظ، تحریف و آمیخته شدن به خرافات و مطالب بی اساس منتفی نبود و چه بسا این تغییرات، به دیگر واجبات و ارکان نماز نیز سرایت می کرد و شاید کم کم اصل نماز از اهمیت افتاده و کاملاً به فراموشی سپرده می شد.
بدیهی است برای اینکه هر چیزی برای همیشه و در طول تاریخ بماند باید دارای معیار و مقیاسی غیرقابل تغییر باشد، نظیر اینکه در مورد اندازه، میلی متر، سانتی متر و یا متر و در مورد وزن، گرم، کیلو و... را به عنوان معیار و میزان غیرقابل تغییر قرار داده اند، هم چنین در مورد نماز، اموری را که به نام واجبات و ارکان است به عنوان معیار و ملاک قرار داده اند که یکی از آنها لزوم عربی بودن اذکار واجب آن است.
نکته دوم: اسلام یک دین جهانى است و مىخواهد همه ی مسلمانان را در یک جبهه و صف واحد قرار دهد. تشکیل چنین جمعیتى بدون زبان واحدى که همه با هم تفاهم کنند، امکانپذیر نیست و زبان عربى که به اعتراف اهل فن، از جامعترین زبانهاى دنیاست، مىتواند به عنوان یک زبان بین المللى و زبان نماز تمام مسلمانان، رمز وحدت و نشانهى یگانگى مسلمانان باشد؛ این اصل در سایر دستورات اسلامى، همچون به سوى قبلهى واحد نماز خواندن و... نیز تجلى پیدا کرده است.
نکته سوم: ممکن است به ذهن کسی برسد که وادار کردن مردمی غیر مسلط بر زبان عربی به خواندن نماز به زبان عربی، نوعی ایجاد مشقت برای آنها و اجحاف و ستم در حق آنهاست. در جواب می توان گفت برای مردمی که برای رفع حوائج روزمره ی خود، ده ها و بلکه صدها اصطلاح و واژههای بیگانه را به راحتی یاد گرفته و به کار می برند، یاد گرفتن کلمات نماز که مجموع کلمات واجب آن (با حذف کلمات تکراری) حدود 20 کلمه می باشد، کار مشکلی نیست و از طرف دیگر ، معنای ظاهری و سطحی کلمات نماز بسیار ساده و آسان است و همهی مردم به راحتی می توانند معنای سطحی و ظاهری بسم الله الرحمن الرحیم و... را یاد بگیرند؛ هر چند این کلمات دارای معانی عمیق و گسترده نیز هست.
نکته چهارم: از نظر زبان شناسان، زبان عربی از کاملترین زبان های دنیا است که به خوبی می تواند مفاهیم و مطالب گسترده و عمیق را در قالب های زیبا و کوتاه بیان کند.[1]
نکته پنجم: عربى بودن الفاظ و اذکار در هر حکم و عبادتى شرط لازم نیست.همان طوری که بنابر نظر بعضى از علما، عربى بودن صیغهى عقد ازدواج ضرورتى ندارد[2] و بعضى از علما همچون امام خمینى (قدس سره) در این باره مىفرمایند: اگر مکلف خودش نمىتواند صیغه را به عربى بخواند، حتى در صورتى که بتواند وکیل بگیرد جواز عقد به غیر عربى خالى از قوت نیست.[3] هم چنین لازم نیست دعاها نیز حتماً به عربى خوانده شوند و انسان در غیر از حالت نماز می تواند با خداوند به هر زبانی صحبت و با او راز و نیاز کند و به فتوای اکثر مراجع، در نماز نیز در غیر از اذکار واجب و خصوصاً در قنوت، می تواند به زبان غیر عربی دعا کند.[4] البته آنچه گفته شد به معناى بى توجهى مسلمانان به معانى اذکار در نماز و... نیست؛ بلکه بر هر مسلمان لازم است که با معناى نماز و دعاها آشنا گردد تا بفهمد با خداى خود چه مىگوید، و در این صورت است که اعمال او خشک و بىروح تلقى نشده و سکوى پرواز او به سوى ابدیت خواهند گشت.
[1]. المیزان، ج 4، ص 160؛ تفسیر نمونه، ج 9، ص 300 و ج 13، ص 311.
.[2] معلقات آیت الله گرامى، ج 4، ص 645.
.[3] عروة الوثقى، ج2، حاشیهى ص 645.
[4]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 62
🔔سوال دیگر:
چرا نماز و دیگر عبادتها را باید به عربى بخوانیم؟
پاسخ:
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa890
🌐منبع:اسلام کوئست
🕌دین کده🕌
Http://Eitaa.Com/din20m
@din20m
#احکام
چرا باید نماز را به زبان عربی بخوانیم ، نه به زبان فارسی ؟
چرا ما فارس زبانان باید نماز ، که در واقع عبادت و گفتگو با خدا است را با زبان عربی بخوانیم ، که این مسئله باعث می شود خیلی از مردم عام مثل خود من که به زبان عربی تسلط نداریم ، هنگام نماز چون نمی توانیم به معنای ذکر ها دقت کنیم طوطی وار ذکرهای نماز را بخوانیم . درست است که پیامبر ما با زبان عربی نماز خوانده است ولی زبان عربی زبان اصلی ایشان بوده اگر ایشان یک فارس زبان بود ولی نمازشان را عربی میخواند انگاه میتوانستیم به دلیل گفته شده استناد کرد .
حتی اگر معانی اذکار نماز را نیز یاد گرفت و حفظ کرد ، مجبوریم حین نماز گفته هامان را به فارسی برگردانیم تا بتوانیم بفهمیم که چه میگوییم .
در دیگر ادیان این مشکل وجود ندارد و یک مسیحی فارس زبان در کلیسا با زبان فارسی به عبادت می پردازد .
از طرفی ما حتی دعاهایمان را نیز به زبان عربی می خوانیم که اکثر مردم حین دعا اصلا نمی دانند چه چیزی می گویند !
پاسخگویی به سوالات دینی:
درباره ضرورت خواندن نماز به صورت عربي و با الفاظ و كلماتي كه پيامبر مي خواند، دلائل مختلفي دارد كه به برخي اشاره مي كنيم:
اول: تعبدى و توقيفى بودن خواندن نماز به لفظ عربى، به اين معنا كه شريعت اسلام دستور به عربى خواندن نماز داده است. با توجه به اين كه روح عبادت بر تسليم و تعبد است، انساني كه مي خواهد عبادت خدا كند، كاري را انجام مي دهد كه خداوند خواسته است. طبق آيات و روايات و سيره پيامبر، نماز، اين واجب و تكليف ديني به اين شكل واجب شده است، اگر چه انسان مي تواند در غير نماز با هر زباني با خداوند سخن گويد، اما نماز به عنوان يك دستور ديني و تكليف الهي بايد به همان شكل و قالبي كه خداوند مقرر فرموده انجام شود و ميزان تبعيت از اين دستورات حاكي از روح و فلسفه اصلي جعل دستورات ديني يعني تسليم بودن و عبوديت حقيقي است.
دوم: جهت ايجاد زبانى مشترك ميان همه پيروان اسلام و فراهم سازى وحدت و پيوند بين المللى دينى كه اگر امروزه مي بينيم نماز به عنوان يك عبادت شناخته شده براي همه مسلمانان امري كاملا بديهي و يكسان و مشابه است نتيجه همين تعبد و تلاش در همسان سازي شكل و فرم انجام آن است.
سوم: قرائت و اذكاري كه در نماز است، به صورت دقيق در هيچ زباني ترجمه ندارد؛ يعني نمي توان مفاهيمي را كه در اذكار نماز است، به صورت دقيق ترجمه كرد و آن را بيان نمود. چه بسا برخي از كلمات يا جملات، معاني بسياري در خود جاي داده كه با يك يا چند جمله نتوان همه آن ها را بيان نمود.(1)
به عنوان مثال از سوره حمد نام مىبريم كه هيچ ترجمهاى كه بتواند تمام مفاهيم آن را به زبان ديگر بيان كند، نيست. حتى كلمه الله، هيچ معادلى در زبان ديگر ندارد (اگر چه در قالب جمله اي بتوان ترجمه كرد). كلمه خدا در زبان فارسى نيز معادل معناى الله نيست.
در كنار همه اين ها تجربه زندگي انسانها نشان داده آن جا كه دستهاي انساني در كارهاي مختلف دخالت كرده است، آن را به صورتهاي مختلف در آورده كه گاهي با اصل و حقيقت خود فاصله بسيار دارد. در مورد احكام و تكاليف ديني نيز ما اين مسئله را در اديان ديگر مشاهده مي كنيم كه دست بردن انسانها در احكام و دستورهاي ديني آن ها را به چه وضعي در آورده، گاهي آن را به صورت كلي پاك كرده و از بين برده است.
در مورد نماز و عبادت نيز امروزه در اديان ديگر چيزي نمي بينيم كه خواسته الهي باشد تا پيروان آن اديان خود را موظف به انجام آن بدانند. به همين خاطر ارتباط دائمي و هميشگي كه مسلمانان با خدا دارند، در اديان ديگر مشاهده نميكنيم.
شايد يكي از رموز خواندن نماز به زبان عربي و با ديگر شرايط و آداب، حفظ نماز بعد از قرنها است، در حالي كه در اديان ديگر اثري از آن نمي بينيم. چه بسا اگر به همان صورت خود كه پيامبران گفته بودند، عمل مي كردند و به خواست خود با آن برخورد نميكردند، آن ها نيز پرستشي به عنوان نماز ميداشتند.
هشام بن حكم از امام صادق(ع) پرسيد: چرا نماز واجب شد، در حالي كه هم وقت مي گيرد و هم انسان را به زحمت مياندازد؟ امام فرمود:
«پيامبراني آمدند و مردم را به آيين خود دعوت نمودند. عده اي هم دين آنان را پذيرفتند، امّا با مرگ آن پيامبران، نام و دين و ياد آنها از ميان رفت. خداوند اراده فرمود كه اسلام و نام پيامبر اسلام(ص) زنده بماند و اين از طريق نماز امكان پذير است»؛(2) يعني علاوه بر آن كه نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مكتب و احياي دين است.
📢ادامه دارد....
🌐منبع:(پاسخگوی ملی)
🕌دین کده🕌
Http://Eitaa.Com/din20m
@din20m
#احکام
ادامه قبل.....
در مسائل عبادى بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه خواست و اراده ما در آن نقشى ندارد، بلكه بايد آن ها را طبق دستور شرع انجام دهيم تا مقصود و هدف و مصالحى كه شارع (خداوند) در نظر دارد و ما از آن بى خبريم، حاصل گردد. همان گونه كه در اصل نماز تعبّد و تسليم وجود دارد، در اجزاء و شرايط مختلف و از جمله عربى خواندن، اين نكته مهم نهفته است. اميرمومنان (ع) در روايتي پس از بيان اينكه معناي اسلام، تسليم شدن در مقابل پروردگار است كه نشان تسليم در عمل آشكار مي شود، ميفرمايد:
« مومن، بناي دين خود را بر اساس رأي و نظر شخصي نميگذارد، بلكه برآنچه از پروردگارش رسيده بنيان مي نهد». (3)
در پايان اوجه به دو نكته ضروري است:
1- اگر چه با توجه به اسبابي كه ذكر كرديم، نماز بايد به زبان عربي خوانده شود، اما بدان معني نيست كه انسان نتواند به هيچ زبان ديگري با خداوند سخن بگويد. انسان مي تواند با هر زباني كه خواست در غير نماز با خدا سخن گفته و با او راز و نياز كند و دردها و نيازهاي خود را با او در ميان گذارد؛ يا در قرائت قرآن و ادعيه هم هيچ ضرورتي بر عربي خواندن آن ها نيست، هرچند اين قرائت عربي مي تواند بركات و نورانيت خود را به همراه داشته باشد، اما در مواردي خواندن ترجمه و درك مفاهيم آن بسيار باارزش تر است .
2- انصاف آن است كه تعابير نماز و آيات و اذكار محدودي كه در آن خوانده مي شود، چيزي نيست كه انسان نتواند ترجمه آن را به ذهن بسپارد و به همان آساني كه يك فرد مي تواند عبارات نماز را حفظ كند، در زماني به مراتب كمتر مي تواند معاني اين الفاظ را نيز به ذهن بسپارد و با تكرار كوتاه تداعي معاني در برابر خواندن الفاظ، ذهن خود را آشنا با معاني اين الفاظ محدود بنمايد.
اين مساله نظير وضعيت افرادي است كه به دليل ويژگي هاي شغلي در موقعيت هاي كاري موظف به استعمال الفاظ و كلمات زبان هايي غير از زبان مادري خود هستند نظير پزشكان كه نسخه ها را به زبان انگليسي مي نويسند و يا خلبان ها كه در ارتباطات راديويي تنها از واژگان انگليسي بهره مي برند و همين طور مترجمان و ... .
بديهي است كه اين افراد به آساني معاني الفاظ تكرار شده را در ذهن دارند و در زمان كوتاهي انس ذهني با معاني آن پيدا مي كنند و صحبت كردن آن ها به هيچ وجه جنبه صوري ندارد؛ در نتيجه اگر ضرورتي اقتضا كند، موظف بودن تكلم فرد به زباني ديگر مانع درك كامل و دقيق معاني اين الفاظ نيست و اگر كوتاهي در اين جهت وجود دارد ناشي از كم اهميت بودن مساله پيش خود ماست نه دشواري اين كار.
فراموش نكنيد كه حتي اگر موظف بوديم نماز خود را كامل به زبان فارسي بخوانيم باز به دليل تكررا زياد اين عمل، توجه و تمركز انسان نسبت به معنا از دست مي رفت و اكثر ما عبارات نماز را - همچون شعري كه در خلوت خود يا در وقت تفكر بر زبان مي آوريم - مي خوانديم بدون آنكه نسبت به معناي آن توجه و تمركزي داشته باشيم و به تعبير شما بفهميم چه مي گوييم.
3- تقيد بر حفظ زبان مرجع و مادر، حقيقتي است كه در همه اديان به نوعي وجود دارد و در بسياري از اديان اذكار و اوراد ديني بر اساس همان زبان اصلي ادا مي گردد؛ همان گونه كه يهوديان حتي يهوديان ايران مقيدند آداب ديني خود را بر اساس زبان عبراني انجام دهند يا ارامنه ايران هم اصرار بر حفظ زبان ارمني در اجراي برنامه هاي ديني دارند.
البته در برخي اديان مانند مسيحيت كه شريعت جايگاه اصلي خود را از دست داده و يا در اديان غير اسلامي كه از اساس يا متون اصلي وحياني براي آن ها باقي نمانده يا الفاظ متون ديني موجود براي آن ها معيار و ارزش وحياني ندارد و تنها توجه به معنا براي آن ها اصل محسوب مي گردد، به طور طبيعي توجه و تقيد به زبان اصلي دين جايگاه ضعيف تري دارد، اما به هر جهت به دليل همين كم توجهي به حفظ زبان اصلي و مرجع و تلاش در تعبد بر همان قالب و فرم اصلي مي بينيم كه اختلافات عميق شكلي و اعتقادي در بين مذاهب اديان مختلف به وجود آمده است تا جاي ي كه شكل و محتواي اعمال ديني برخي فرق يهود و يا مسيحيت هيچ شباهتي با هم ندارد .
پىنوشتها:
1. استاد محمد تقى مصباح يزدى، قرآنشناسى، چاپ مؤسسه آموزش و پژوهشى امام خمينى، 1380 ه' ش. ص 102 - 92.
2. صدوق علل الشرايع، نشر دار الحجه للثقافه، بيروت، 1416 ق، ج 2، ص 10.
3. شيخ عباس قمي، سفينه البحار، نشر موسسه معصومه، قم، ج4، ص233، ماده سلم.
موفق باشید.
🌐منبع:(پاسخگوی ملی)
🕌دین کده🕌
Http://Eitaa.Com/din20m
@din20m