بسم الله الرحمن الرحیم
#خاطره ۲
#تشکیلات_اسلامی
#خودخواهی
#دغدغه
🖋 چند روز پیش در جلسهای که با عزیزانی از مرتبطین مؤسسهی کتابپردازان بابت مقدمات تأسیس سازمان گفتمانسازی سبک زندگی اسلامی داشتیم، در وسط جلسه یکی از اعضای اصلی مجموعه که البته در جلسه شرکت نداشت، در بین جلسه چای آورد.
بعد از جلسه من با یکی از اعضای حاضر در جلسه که طلبهای با سابقه و مجتهد بود کار داشتم. یک لحظه که به خودم آمدم، دیدم که ایشان غیبش زد!
از این اتاق به آن اتاق، دنبال ایشان بودم که بالاخره ایشان را در آبدارخانه پیدا کردم! دیدم خیلی سریع و پنهانی، لیوانها را جمع کرده است و سریع در حال شستوشوی آنهاست.
خیلی به هم ریختم.
💡او با خودش فکر کرده بود که «وقتی ما درجلسه چای میخوریم یکی در بیرون جلسه باید جور آن را بکشد! حداقل وقتی چای میخوریم خودمان هم زحمت شستوشوی لیوان را بکشیم!»
خیلی به هم ریختم! 😔
🔍 چرا من باید از این مسأله غافل باشم ولی او به این مسأله توجه داشته باشد. کمک بعدی من به ایشان، هیچ فائدهای ندارد. غفلت من از شستن لیوانها نشانهی بیتوجهی من به دیگران است. نشانهی خودمحوری من است. نشان از این دارد که من در جلسه این و آن را نمیبینم. عوامل قبل و بعد را کم توجه میکنم.
🔺بزرگی انسانها را از دغدغههایشان میتوان شناخت. وقتی من فقط به فکر خودم هستم، یعنی هنوز حقیرم. وقتی من از رنجهای دیگران غافل میشوم و رفاه خودم را بر اضطرار دیگران ترجیح میدهم، یعنی هنوز حقیرم.
👈 شخصیت بزرگ است که از خودش رد شده است و وسعت وجود پیدا کرده است.
👈کسانی سراغ مسئولیتها و تکالیف میروند که حقیقتا از دنیا بزرگتر شده باشند.
@mirzaei_ehya