┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
#خاطره ۱۹
#نگرش_آیهای
#بهار_زندگی
#احیاء
#عمر
#جوانی
#فرصت
🖋 در حیاط منزلی که در مشهد اجاره کردهایم، درخت انگور پیری، شاید ۷۰ ساله، داریم؛ پربار و بزرگ. سال گذشته با آن که هرس نشد، خیلی انگور داد.
اما زمستان واقعا مرد. من تا حالا مرگ درخت را از نزدیک لمس نکرده بودم. این درخت چون در کنارمان بود و زمستان چند بار از رویش برای بچهها برف جمع کردم و خیلی از شاخههایش را هرس کردم، کاملا لمس کردم که درخت مرده یعنی چه! واقعا خشک شده بود. بدون اثری از حیات. شاخههایش به قدری تُرد بود که راحت، میشکست.
انگور کمی دیرتر از برخی گیاهان دیگر، سبز میشود، نمیدانستم! در زمستان هم ۲ _۳ ماهی یادم نبود و به تصور اینکه همسرم به درخت آب میدهد، به درخت آب نداده بودم و بعدا نگران بودم که این خطای ما، سبب خشک شدن درخت شود.
گل سرخی داریم که بعد از سرمای شدید، مجدد برگ داد ولی انگور، هنوز نشانهای از حیات نداشت.
اما چند روز پیش، از دل آن شاخههای خشک، برگهایی بیرون زد و درخت دوباره جان گرفت! واقعا زنده شد! خیلی شگفت آور! به قول عین صاد، طبیعت معجزهی تکراری است و معجزه، طبیعت نادر است! اما برایم معجزهی تکراری نبود! چون از نزدیک لمس نکرده بودم! واقعا معجزه! چه عظمتی! #سبحان_الله!
چوبهای خشک هم به فکر #حرکت و #رشد افتادند؛ ما آدمها با این همه #ادعا، گاهی از چوب هم، مردهتریم. زمانی که طبیعت از نو زنده میشود و حیوانات در خواب زمستانی هم، بیدار میشوند، ما #پرخواب میشویم!
💡خدایا #روح_حیات را در همهی ما بدم تا #زنده_شویم و بتوانیم #زنده_کنیم.
@mirzaei_ehya | dinshenasi.com