eitaa logo
دکتر کبری خزعلی
128 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
11.1هزار ویدیو
171 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حوزه قم
‌ 🗳| واقعاً برگذارکنندگان این مجالس اعتقادی به قانون دارند؟؟ به چطور؟ جناب آقای قالیباف، سخنران مراسم چهلم شهید سیدرضی در امامزاده صالح علیه السلام... ـــ ـ ـ ـــ ـ ۞ حوزه‌‌قمـ Hawzeh_Qom
چرا الان مثل دوران پیامبران عذاب نازل نمی شود؟.mp3
4.34M
⭕️ سوال ❓چرا الان مثل دوران پیامبران عذاب نازل نمی شود؟ 🎙 استاد محمدی شاهرودی      ╭┅──────┅╮ @porseshgar ╰┅──────┅╯
جامعه‌شناسان جامعه‌نشناس! ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸بسیاری از جامعه‌شناسان فعلی در تحلیل پدیده‌های اجتماعی به تاریخی و ریشه‌دار بودن ویژگی‌های رفتار جمعی ایرانیان، استناد می‌کنند. این تحلیل‌ها معطوف به رفتارهای رویت‌پذیر و پدیدارشده‌ای است که در آثار گزارش‌گران، شرح‌حال‌نویسان، نویسندگان و سفرنامه‌نویسان منعکس شده است. افرادی که عموماً یا خارجی هستند یا در جرگه روشنفکران قرار دارند یا در سلک کاتبان و دبیران درباری قرار می‌گیرند. 🔸اگر برداشت‌ها و بهره‌برداری‌های جامعه‌شناسان فعلی از آن گزارشات تاریخی را درست بدانیم، بر برداشت‌ها و دریافت‌های نویسندگان آن دوره هم صحه بگذاریم و بگوییم توانسته‌اند تصویر درست اجتماعی را ارائه دهند، همچنان یک پرسش باقی می‌ماند. جای اقوال و تحلیل‌های علمای دینی آن دوره در آثار این جامعه‌شناسان کجاست؟ روحانیت به عنوان مرجع رجوع روزمره مردم در مسائل شرعی و اخلاقی کجای کار این جامعه‌شناسان قرار دارد؟ 🔸در پرانتز قرار دادن و نادیده گرفتن گزارشات روحانیت از احوال و اوضاع اجتماعی مردم، خود به یک روند تاریخی در مطالعات جامعه‌شناختی تبدیل شده است. در حالیکه آن گزارشات به خوبی می‌توانستند احوال رویت‌ناپذیر و باطنی مردم‌ معمولی را، منتقل کند. خاصه آنکه این روزها، مطالعه زندگی روزمره و امور معمولی به‌ سکه رایج و سوژه مورد علاقه جامعه‌شناسان فعلی تبدیل شده است. 🔸این عدم توجه، دلایل مختلف دارد که در این نوشته کوتاه مدنظر نیست، اما خود به عنوان یک رویه غلط و سوگیرانه، نقصی آشکار در مطالعات جامعه‌شناختی ایجاد می‌کند و تحلیل‌های آنان را ناقص و زودگذر می‌کند. هر چند آنها این نقص را می‌پوشانند و مدعی بدست دادن بهترین توصیف از واقعیت‌های اجتماعی هستند. تداوم این تغافل تاریخی، در زمانه حاضر منجر به ناپدیدسازی تأثیرات اجتماعی دین در زندگی روزمره مردم شده است.‌ 🔸مقصود فراستخواه یکی از افرادی است که چندی است نظریه کنش‌گران مرزی را سر دست گرفته است. او به نحوی متحیرانه‌ای از ظرفیت کنش‌گری (در حد فاصل میان مردم و حکومت) همه اقشار، از جمله مردم معمولی حرف می‌زند، اما هیچ اشاره صریح یا پنهانی به روحانیت نمی‌کند. پیش‌فرض او حذف و نادیده‌گرفتن این قشر از واقعیت اجتماعی است. با این حال هنوز مردم معمولی، خصوصی و جزئی‌ترین مسائل زندگی خود را با روحانیون محله و مسجد خود در میان می‌گذارند. 🔸آنها حتی پرسش‌های سیاسی خود را چه به صورت اعتراض یا گفتگو با روحانیون در میان می‌گذارند، در دسترس‌ترین گروه برای پرسش‌ها، شبهات سیاسی همچنان جامعه روحانیت هستند. رجوع به آنها با هر انگیزه‌ای هم‌چنان تنها امکان دسترس‌پذیر است. دیگر اقشار اجتماعی نزد مردم به مثابه کنشگر مرزی در فاصله معناداری نسبت به جامعه روحانیت قرار دارند. 🔸شاهد مثال در این خصوص زیاد است، اما می‌خواهم با یک پرسش این یادداشت را تمام کنم، پاسخ به این پرسش می‌تواند ادعای ما را اثبات کند. چرا برای جامعه‌شناسی و جامعه‌شناسان پرسش از میل و نیاز مردم به امور دینی و معنوی، مورد مطالعه قرار نمی‌گیرد؟ جامعه‌شناسان در مقابل با طرح سوال‌های جایگزین نگذاشته‌اند این نکته به سوژه اصلی سوال اجتماعی تبدیل شود. 🔸چرا برای جامعه‌شناسی، پدیدارهایی نظیر جشن غدیر، اربعین، تشییع شهدا، اعتکاف و ... پایه تحلیل و بررسی قرار نمی‌گیرد. باید دانست با اینکه تحلیل جامعه‌شناختی از زندگی مردم معمولی، حقایقی را روشن می‌سازد، اما حقایق بیشتر و زیادتری را کتمان می‌کند که اساس آن تحلیل را زیر سوال می‌برد. 🔸 بعد از حوادث سال گذشته طبیعتاً رجوع به تحلیل‌های جامعه‌شناختی بیشتر شد، اما این رجوع به معنای پذیرش دربست گفتار جامعه‌شناختی نیست.مردم هنوز سوالات خود از اوضاع اجتماعی را با نهاد دین در میان می‌گذارند، واقعیتی که جامعه‌شناسی نمی‌خواهد یا نمی‌تواند ببیند... @jafaraliyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره نوعی اقدم، از آزادسازی «بوکمال» رمز عملیات: یا اباالفضل العباس 💥تا آخرش ببینید... ┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄ 🇮🇷 👇 @eslamesyasi 👈 عضو شوید
OstadAbedi_EmamKomeyni_Entekabat_14021111.mp3
3.8M
🔰 بیانات استاد احمد عابدی درباره دهه فجر، امام خمینی(ره) و انتخابات ⊰⃟☘࿐ྀུ༅🌷🇮🇷࿇༅══‎═‎═‎‎═‎═‎═‎‎⊰ 💠 امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی 🔹 استقبال میلیونی مردم از امام خمینی(ره) 🔹 خاطره استاد از استقبال امام خمینی(ره) 🔹 علل متوجه شدن دل‌های مردم به امام خمینی(ره) 🔹 کلام آیت‌الله تهرانی(ره) درباره سه رجل الهی 🔹 نمونه‌هایی از عزت امام خمینی(ره) 💠 ضرورت شرکت در انتخابات 🔹 تبلور دست‌رنج امام(ره) و شهدا در انتخابات 🔹 ضرورت شرکت در انتخابات 🔹 لزوم ترک غیبت و تهمت در ایام انتخابات 🔹 داستان سید اسماعیل حمیری ⊰⃟☘࿐ྀུ༅🌷🇮🇷࿇༅══‎═‎═‎‎═‎═‎═‎‎⊰ 🗓 چهارشنبه ۱۱بهمن‌ماه ۱۴۰۲، حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها ┏━━━━━━🌹🇮🇷━┓  🆔 🇮🇷 ‌‌ 👉 @ahmad_aabedi ┗━━🌹 🇮🇷━━━━━┛‌
AudioCutter_شام وفات حضرت زینب علیهاالسلام(2).mp3
28.9M
تبیینِ نقطه‌زن و برانگیزاننده چهارشنبه ۱۴۰۲٫۱۱٫۱۱ ، هیأت منتظران ظهور در این صوت، نقش مردم و رهبر در تحقق نیازهای اساسی یک ملت تبیین شد. همچنین چرایی شرکت در تبیین شد. @fakhrian_ir
🔻مقایسۀ نظرات آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله مصباح دربارۀ منطق حکمرانی(۱): دو روایت مشابه از سه الگوی متفاوت مهدی جمشیدی در این یادداشت، عصاره و جوهرۀ آراء آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله مصباح‌یزدی را دربارۀ سه الگوی متفاوت حکمرانی بیان می‌کنیم و نشان می‌دهیم که روایت‌های آنها از این الگو، «مشابه» و «هم‌افزا» هستند و «شکاف» و «تضاد»ی در میان نیست. ۱. الگوی یکه‌سالاری؛ منطق استبدادِ ساخت سیاسی هر دو متفکّر بر این باور هستند که در این الگو، مردم هیچ منزلتی ندارند و تنها حاکم یا حاکمان هستند که تدبیر امور جامعه را در دست دارند؛ بدون آن‌که مردم دخالت و حضوری در حاکمیّت داشته باشند. این الگو، مردم را فاقد هر گونه «حقّ» می‌داند و بر تکلیف آنها اصرار می‌ورزد و از آنها «اطاعت مطلق» می‌طلبد و اگر هم گاهی از مردم سخن به میان می‌آید، برای حفظ ظاهر هست و حقیقتی ندارد. حکمرانی در این الگو، «متمرکز» و «نقطه‌ای» است و قدرت در ساخت آن، توزیع نشده است. ما در این زمینۀ یک تجربۀ تاریخیِ طولانی داریم؛ چنانچه آخرین نمونۀ آن، تجربۀ سلطنت پهلوی بود که در آن، مردم حتّی در «حاشیۀ سیاست» نیز قرار نداشتند و نظر و اندیشۀ آنها ارزش و اعتباری نداشت. از سوی دیگر، حاکم خود را با هیچ امر بیرونی‌ای تطبیق نمی‌دهد، بلکه «خواست شخصی» و «ارادۀ دلبخواهانۀ» او، منشأ حاکمیّت و تدبیر جامعه است. در مقام نقد این الگو، چند اشکال از جانب این دو متفکّر مطرح شده است. نخست این‌که بر اساس هیچ دلیل معتبری نمی‌توان اثبات کرد که حاکمیّت بر مردم از آنِ یک «شاه مستبد» باشد، بلکه «سلطنت» از اساس و به‌طور مطلق، غلط و نامشروع است و نظام سلطنتی جز در خودکامگی و استبداد، ریشه‌ ندارد. سنّت‌های قومی و ملّی یا وراثت یا زور و غلبه نمی‌توانند مشروعیّت بیافرینند و حقّ حاکمیّت بر مردم را از آنِ کسی نکنند. دیگر این‌که در الگوی یکه‌سالاری، مردم هیچ‌گاه «رشد اجتماعی» نمی‌یابند؛ چون مجال «انتخاب آزادنه» به آنها داده نمی‌شود. مردم، همواره موضوع منفعل و بی‌‌اراده برای حاکمیّت هستند که همچون ضعیفان و حقیران باید برای آنها تصمیم گرفت و توقع مشارکت و اندیشه‌ورزی از آنها نداشت. چنین جامعۀ تحقیرشده و فرودست نگاه‌داشته‌شده‌ای، به آمرانگیِ حاکمیّت عادت کرده است و انتقاد و اعتراض و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در آن معنا ندارد. ۲. الگوی مردم‌سالاری سکولار؛ منطق نفسانیّتِ ساخت اجتماعی هر دو متفکّر معتقد هستند که غرب متجدّد، مدّعی سرسخت این الگو است و آن را جهان‌شمول و عام می‌شمرد و بر اساس آن دربارۀ جوامع دیگر قضاوت می‌کند. در منطق تجدّد، استبداد نفی شد و اقتداگرایی ملامت شد و مردم‌سالاری به‌عنوان ارزش مطلق و نهایی مطرح گردید، امّا از آن سو، «دین از حاکمیّت» کنار گذاشته شد و مردم‌سالاری به‌طور ذاتی و جوهری، ناسازگار با حضور دین در عرصۀ حکمرانی انگاشته شد. ازاین‌رو، «سکولاریسم» یک اصل بدیهی و پیش‌فرض قطعی در تمام دولت‌های تجدّدی است. به‌بیان‌دیگر، «مردم‌سالاری» با «دین» جمع نمی‌شود و چنانچه حکومت بخواهد بر دین تکیه کند و ارزش‌های دینی را در جامعه تحقّق ببخشد، دیگری بهره‌ای از مردم‌سالاری نخواهد داشت. بدین‌جهت، حکومت‌ها باید یکی از این دو گزینۀ ناسازگار را انتخاب کنند. انتخاب عالَم تجدّد، مردم‌سالاریِ سکولار بوده است؛ چنان‌که تمام ساحت‌های تمدّن غربی بر سکولاریسم تکیه دارد. بر این الگو، نقدهای مهمی از سوی این دو متفکّر وارد شده است. یکی این‌که «حقّ الهی» را در حاکمیّت نادیده انگاشته است و به این واسطه، «ارادۀ تشریعیِ الهی» را زیر پا گذاشته شد. دین اسلام به سبب جامعیّتش، دربارۀ حکومت و سیاست نیز تجویز و تدبیر دارد و این‌گونه نیست که را به خود وانهاده باشد و احکامش منحصر به رابطۀ انسان با خدا باشد. این در حالی است که الگوی مردم‌سالاریِ سکولار، برداشت «اقلّی» و «تنگ‌دامنه» از دین دارد. دیگر این‌که در اثر «رهاشدگیِ ارزشیِ» مردم و اهتمام‌نداشتن حاکمیّت به «هدایت معنوی» و «تربیت اخلاقیِ» مردم، انتخاب‌های آنها نیز برخاسته از نفسانیّت جمعی هستند و طاغوت را بازتولید می‌کنند. البتّه مردم‌سالاری در این الگو، چندان بر واقعیّت اجتماعی تکیه ندارد؛ چراکه نظام سرمایه‌داری که بر تمدّن غربی حاکم است، ذهنیّت جمعی را در اختیار خود دارد و مجال نمی‌دهد که کسی فارغ از القاها و تحمیل‌های آن اندیشه و انتخاب کند. ازاین‌رو، نوعی مردم‌سالاریِ نمایشی و صوری در غرب برقرار است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ادامه دارد... @amniatemeli
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سخنان کوبنده سید هاشم الحیدری دبیرکل جنبش اسلامی عهد الله عراق درباره خیانت سعودی‌ها : سعودی در تمام جنایات منطقه شریک جرم آمریکاست @amniatemeli
🔻مقایسۀ نظرات آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله مصباح دربارۀ منطق حکمرانی(۲): دو روایت مشابه از سه الگوی متفاوت مهدی جمشیدی ۳. الگوی مردم‌سالاری دینی؛ منطق صیرورتِ کمالیِ جامعه هر دو متفکّر تصریح می‌کنند که این الگو برخاستۀ از «تفکّر اسلامی» است و هرگز این‌گونه نیست که به اقتضای زمانه، مردم‌سالاری به دین افزوده شده باشد، درحالی‌که خود دین، از آن سخنی به میان نیاورده باشد. مردم‌سالاریِ دینی، حاصل به‌ هم دوخته‌شدن دو امر متضاد نیست، بلکه منطق درونیِ خود دین به اسقرار مردم‌سالاری حکم می‌کند؛ چنان‌که در صدر اسلام نیز حکومت رسول اکرم و حضرت امیر، بر «بیعت» تکیه داشت. تفاوت مردم‌سالاریِ اسلامی با مردم‌سالاریِ سکولار در این است که در این نوع از مردم‌سالاری، امام جامعۀ اسلامی و همچنین ساختار سیاسی می‌کوشد از طریق «تعلیم و تربیت جامعه»، خواسته‌های عمومی را به سوی ارزش‌های اخلاقی و هدف‌های معنوی هدایت کند. امام جامعه، خطوط معنویِ کلّی را طرّاحی می‌کند و همواره تلاش می‌کند مردم را در راستای حقایق قدسی به حرکت درآورد. بنابراین، مردم در این الگو، «رهاشده» و «به‌ خود وانهاده» نیستند و حکومت اسلامی نسبت به قلمرو دین‌داری عمومی، «بی‌طرف» و «نظاره‌گر» نیست. به‌عبارت‌دیگر، ازآنجاکه تکیۀ حاکمیّتی بر جامعه‌ای که در آن فضلیت‌های معنوی رشد نکرده خطاست و با فلسفۀ نبوّت تعارض دارد و حاصلی جز تشدیدشدن سیر انحطاطی ندارد، باید به واسطۀ ساختارهای رسمی، جامعه را جهت معنوی داد و و از لحاظ دین‌داری، راه برد. این در حالی است که در منطق مردم‌سالاریِ سکولار، حاکمیّت از مواضع ارزشی کنار می‌کشد و «هدایت» و «ضلالت» و «حقّ» و «باطل» را نسبی می‌انگارد و تنها تسلیم «تقاضای اجتماعی» است؛ یعنی جامعه، هیچ مقصدی ندارد جز لذّت بیشینه برای تعدادی بیشتری از مردم. در الگوی مردم‌سالاریِ دینی، «کمال» اصالت دارد و نه «لذّت»، و کمال نیز مسأله‌ای نسبی و اعتباری نیست، بلکه ریشه در ساحت وجودی و تکوینیِ انسان دارد که در ساختار سیاسی، امتداد می‌یابد و به تجویز و تدبیر حکمرانانه می‌انجامد. در این منطق قدسی، انسان دارای یک مدار مستقیمِ الهی و تکوینی است که صیرورت در امتداد آن، سعادت او را در پی خواهد داشت. مسألۀ حکومت اسلامی نیز «سعادت فردی و جمعی» است؛ یعنی دین از این جهت به پهنۀ سیاست وارد شده است که هدایتِ معنویِ جامعه، مستلزم در اختیار گرفتن «ساختارهای رسمیِ جامعه» است و این نیز از طریق قرار داشتن در متن قدرت سیاسی، حاصل می‌شود. پس ضرورت «هدایتِ حداکثریِ جامعه»، پای دین را به سیاست گشوده است و فلسفۀ دولت اسلامی نیز همین است که از طریق «زمینه‌سازی‌های ساختاری»، تحصیل کمالات معنوی را برای افراد جامعه تسهیل نماید. به‌این‌ترتیب، دین در این الگو همانند یک «چهارچوب تعیین‌کننده» و «قالب جهت‌بخش» است که انتخاب‌ها و خواسته‌های مردم در درون آن قرار می‌گیرند و تابع آن هستند. جامعۀ اسلامی، جامعۀ مؤمنان است و مؤمنان نیز با وجود تفاوت در درجۀ دیانت، همگی بر این باور هستند که باید در مقابل «ارادۀ تشریعیِ الهی»، تسلیم و تابع باشند و عصیان و گردن‌کشی نکنند. براین‌اساس، دین در قامت «قانون» نیز ظاهر می‌شود و مناسبات و معادلات اجتماعی را صورت‌بندی می‌کند، از جمله این‌که خواست و ارادۀ مردم را در درون مرزهای خود تعریف می‌کند. این وضع اجتماعی، برآمده از عنصر هدایتِ معنویِ جامعه است؛ به این معنی که حاکمیّت دینی هرچه در توان دارد را برای ارتقای فضیلت‌های اخلاقی و معنوی در جامعه به کار می‌بندد و فقرهای معنوی و ضعف‌های دینیِ مردم را علاج می‌کند تا دین‌داری، از متن جامعه بجوشد و حالت تحمیلی نداشته باشد. درعین‌حال، روشن است که همواره عدّۀ ناچیزی هستند که تربیت و هدایت بر آنها مؤثّر نیست و باید با الزام قانونی، آنها را - هر چند در ظاهر - در مسیر حقّ نگاه داشت. @amniatemeli ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از z طباطبایی
مخالفان انتخابات.mp3
17.88M
🎤نگاهی متفاوت از محمدعلی رامین: مخالفان انتخابات‌ما ایرانیان، چه کسانی هستند و دلیل مخالفت آنها چیست؟ فهرست اصلی مخالفان با مشارکت سیاسی ایرانیان عبارتند از: ✔️آمریکا؛ ✔️انگلیس؛ ✔️اتحادیه اروپا؛ ✔️اسرائیل؛ ✔️آل‌سعود، آل‌نهیان، آل‌خلیفه و دیگر شیوخ حاکم بر ملت‌های تحقیر شده عرب که هیچ حقی برای تعیین سرنوشت اعراب قائل نیستند؛ 🔰و نیز فهرستی از انواع گرایش‌ها و نگرش‌های افرادی ایرانی که هر کدام بنا به دلیلی، با مشارکت سیاسی ملت‌خود مخالفت می‌کنند... صفحات‌مجازی محمدعلی رامین👇 eitaa.com/maramin ایتا splus.ir/mohammadali_ramin سروش
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 چرا تعداد تایید صلاحیت شدگان برای نمایندگی خبرگان رهبری کم است؟ 🍃🌹🍃 | 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی @asatid_enghelabi ایتا و سروش
13.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 | «آیا رهبری میتواند را منحل کند؟!» 🍃🌹🍃 | 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی @asatid_enghelabi ایتا و سروش