گفته بودی دردِ دل کن گاه با همصحبتی
کو رفیق راز داری! کو دل پُرطاقتی؟
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی
تا نسیم از شرحِ عشقم با خبر شد، مست شد
غنچهای در باد پرپر شد ولی کو غیرتی؟
گریه میکردم که زاهد در قنوتم خیره ماند
دور باد از خرمنِ ایمانِ عاشق، آفتی
روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبارِ حسرتی
بس که دامان بهاران گل به گل پژمرده شد
باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی
من کجا و جرأت بوسیدن لبهای تو
آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی...💔
#فاضل_نظری
@dobeit | دو بیت شعر
شانه کمتر زن که ترسم بشکند آن تار زلف
تار زلف توست اما رشتهی جان من است
#نياز_اصفهانى
@dobeit | دو بیت شعر
بانو! قرار ثانیهها را به هم نریز
موهات را ببند و فضا را به هم نریز
بگذار در خیال خودم هی ببوسمت
رویای عاشقانهی ما را به هم نریز
کمتر به فکر خط ِ لب و چشم و سرمه باش
آرایش قشنگ خدا را به هم نریز
از کوچهها که میگذری فکر خلق باش
اعصاب شیخ و شاه و گدا را به هم نریز
از شعر من بنوش و به رقص آی و مست شو
اما ردیف و وزن و هجا را به هم نریز
"امن یجیب" و "جاثیه" خواندم که آمدی
لطفن بمان و راز دعا را به هم نریز
میترسم این سکوت تو دیوانهام کند
موهات را نبند و فضا را به هم بریز!
#هخا_هاشمی
@dobeit | دو بیت شعر
در کلبه ما رونق اگر نیست صفا هست 🌙
آنجا که صفا هست در آن نورِ خدا هست
#محمد_خرمشاهی
@dobeit | دو بیت شعر
یک نقطه از جهنم در مرکز بهشت است
وقتی که از لبانت آتش کشد شراره...!
#امیرحسین_الهیاری
@dobeit | دو بیت شعر
خدا هر آنچه که با من کند ، سزای من است
اگر چه هم که بسوزاندم خدای من است
تو جزء خواستنیهای نابجای منی
اگر به من نرسی مشکل از دعای من است
اگر که غم زده بر چهرهام، خودم هستم
اگر به چشم تو شادم کسی به جای من است
به یاد خاطرههای تو چای مینوشم
تمام تلخیِ دنیا، درونِ چای من است
میان این همه فریاد بی کسی تنها
سکوت واژه غمگین روزهای من است
سکوت ، عطر خیابانِ خیس ، تنهایی؛
بگو به فکر منی، این هوا هوای من است
#سیدتقی_سیدی
@dobeit | دو بیت شعر
شب یلدا چه شبی
پر نقش است و نگار
شب سیب است و انار
همهاش خاطره و مهمانی
شب حافظ خوانی
شب یلدا یعنی
شب برفی که زند طعنه به مستی بهار
هر چه گفتم به کنار
فرصت خواندن شعر فرجش بیشتر است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #شب_یلدا
@dobeit | دو بیت شعر
81.5K
جناب #سعدی میگوید:
پارسایی را دیدم بر کنار رودی که زخم شیر داشت و به هیچ دارو به نمیشد.
مدتها در آن رنجور بود و شکر خدای عزّوجل علی الدوام گفتی. پرسیدندش که شکر چه میگویی؟ گفت: شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی.
#دکتر_توانانیا
@dobeit | دو بیت شعر
اگر در اصل، دین حُبّ است
و حُبّ در اصل دین، بیشک
به جز دلدادگی هر مذهبی،
مُشتی خرافات است...🦋
#فاضل_نظری
@dobeit | دو بیت شعر