در وصف تو ای کاش زبان تابِ بیان داشت چون زُلفِ تو ای کاش کسی طبعِ روان داشت زیبایی‌ات از کوه هم اقرار گرفته‌ست در پیش تو هرگز نشود حرفِ نهان داشت می‌خواست به بیرون بپرد لحظه‌ی دیدار گُنجشکِ زبان‌بسته‌ی قلبم هَیَجان داشت یک عُمر نشستن به تماشای تو سهل است تا صُبحِ قیامت دلِ من کاش زمان داشت از مهر تو هر کس شده یک ذرّه نصیبش یک داغ به پیشانی و مُهری به دهان داشت با نیّتِ دیدارِ بهار آمده بودم افسوس که عشق آخر این جاده خزان داشت #محمد_فرخ‌طلب_فومنی @dobeit | دو بیت شعر

من از دیوانگی خالی نخواهم بود تا هستم که رویت میکند هشیار و بویت میکند مستم #اوحدی_مراغه_ای @dobeit | دو بیت شعر

پای سگ بوسید، مجنون خلق گفتند این چه بود؟ گفت این سگ، گاهگاهی کوی لیلی رفته بود #سعید_دبیری @dobeit | دو بیت شعر

شارژ عمرم را فقط اينگونه افزايش دهم يك ستاره يك مربع يك عدد دستانِ تو @dobeit | دو بیت شعر

هزار تکه شد از بی‌وفایی‌ات این دل ولی هنوز به هر تکه‌اش نشانیِ تـوست...💔 @dobeit | دو بیت شعر

دوش در حلقٖه‌ی ما قصه‌ی گیسوی تو بود تا دل شب سُخن از سلسله‌ی مویِ تو بـود دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌ گشت باز مُشتاق کمانخانه‌ی ابرویِ تو بود #حافظ @dobeit | دو بیت شعر

دل نبندید به عشقۍ که فقط گفتاریست تـا به دیروز فداۍتو و امروز فداۍ دگریست #حمید_پوربهزاد @dobeit | دو بیت شعر

تو با چراغ دل خویش آمدی بر بام ستاره‌ها به سلام تو آمدند، سلام... سلام بر تو که چشم تو گاهواره‌ی روز سلام برتو که دست تو آشیانه‌ی مهر سلام بر تو که روی تو روشنایی ماست... #هوشنگ_ابتهاج @dobeit | دو بیت شعر

روشن شده صدلاله به خونخواهی یار گلزار شهید! چشمهایت روشن...🖤 #کرمان_تسلیت @dobeit | دو بیت شعر

دل بی رخ خوبِ تو سرِ خویش ندارد جان، طاقت هجر تو ازین بیش ندارد از عاقبت عشق تو اندیشه نکردم دیوانه، دلِ عاقبت اندیش ندارد مه پیش تو ازحسن زند لاف ولیکن او نوش لب و غمزه چون نیش ندارد از مرهم وصل تو نصیبی نبود هیچ آن را که ز عشق تو دل ریش ندارد خود عاشق صاحب نظر از عمر چه بیند چون آینه روی تو در پیش ندارد از دایره عشق دلا پای برون نه کآن محتشم اکنون سر درویش ندارد چون سیف هرآنکس که ترا دید به یکبار بیگانه شد از خلق و سرِ خویش ندارد #سیف_فرغانی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @dobeit | دو بیت شعر

مثل کوهیم و از این فاصله‌هامان چه غم است لذتِ عشق من و تو نرسیدن به هم است ما دو مغرور، دو خودخواه، دو بد تقدیریم عاشقى کردن ما شرح عدم در عدم است مثل یک تابلوى نیمه‌ى نفرین شده‌اى دست هر‌کس که به سوى تو بیاید قلم است عشق را پس زدى اى دوست ولى پیش خدا، هر که از عشق مبّرا بشود ، متهم است مى‌روى، دور نرو قبل پشیمان شدنت فکرِ برگشتنِ خود باش و زمانى که کم است قبلِ رفتن بنشین خاطره‌اى زنده کنیم بنشین چاى بریزم، بنشین تازه‌دم است... #سیدتقی_سیدی @dobeit | دو بیت شعر

تو بمان و دگران وااای به حال دگران... @dobeit | دو بیت شعر