eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
10.4هزار دنبال‌کننده
543 عکس
67 ویدیو
4 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
آزاده شود هرکه اسیرش باشد سلطان بشود آنکه فقیرش باشد در هر دو جهان سعادتش تضمین است هر کس که "مُبلغ غدیرش" باشد @dobeity_robaey
لب‌تشنه به برکه‌ی غدیر آمده‌ایم با شوق، به محضر امیر آمده‌ایم ما چشم به راه دست بیعت هستیم هر چند هزار سال، دیر آمده‌ایم @dobeity_robaey
از خم غدیرخم، می ناب بزن مُهر علوی بر دل بی‌تاب بزن هرگاه که شد بسته به رویت درها برخیز و درِ خانه‌ی ارباب بزن @dobeity_robaey
ظلمی که به حقِّ حضرت صاحب شد از غفلت خَلق بود و او غایب شد تا خَلقْ، علی و آل را بشناسند @dobeity_robaey
🌷 نه وقت غم...به وقت احتضارش... امیرالمؤمنین آید کنارش هر آن‌کس بانی «جشن غدیر» است... خدا برکت دهد بر کسب و کارش @dobeity_robaey
هر کس به توانِ خویش بانی بشود تا عشقِ به حیدر همگانی بشود آن‌قدر شبانه روز تبلیغ کنیم تا «عید غدیر خم» جهانی بشود! @dobeity_robaey
دستِ گرم پدر فاطمه در دست علی‌ست بعد از این بارِ نبوت همه در دست علی‌ست @dobeity_robaey
به آن مالی که گردد خرج «حیدر» خدا برکت دهد چندین برابر اگر کاری کنی بهر غدیرش... دعایت می‌کند «زهرای اطهر» @dobeity_robaey
تا مهر و مه و ستاره رخشنده بود تا عشق و محبت و وفا زنده بود غیر از تو امیر مؤمنان نیست کسی این جامه به قامت تو زیبنده بود در مزرع دل، بذر وفا کاشته شد یک دسته گُل سرخ ولا کاشته شد در روز غدیر خُم، نهال امید از بهر قیام کربلا کاشته شد تا روی به چشمه‌ی عنایت آورد منشور سعادت و هدایت آورد از عرش برای مرتضی، روز غدیر جبریلِ امین تاج ولایت آورد پُرنورترین روایت توست غدیر پُرشورترین حکایت توست غدیر گویند مفسران دینی که علی تفسیرگر ولایت توست غدیر ✍ @dobeity_robaey
بتخانه‌ی شرک را شکستی، ای دست بر خندق جهل، راه بستی، ای دست هر جا که نشان "فوق ایدیهم" بود معنای "ید الله " تو هستی، ای دست@hosseinieh_net
هشیار کن ای رسول، مستان مرا از خم بچشان باده‌پرستان مرا معراج دوباره‌ات مبارک باشد یک بارِ دگر بگیر دستان مرا @dobeity_robaey
هر خط قرآنِ من، توصیفی از سیمای اوست هرکه من مولای اویم، این علی مولای اوست @dobeity_robaey
جبریل مکرر این صـلا را سـر داد بـلّـغ، بـلّـغ… نـدا بـه پـیـغـمـبـر داد فرمان خـداست: بر سر دست بگـیر آن دست که در رکـوع انگـشـتر داد چون صبح الست، عهد دیرینه گرفت قـرآن مجـسـم، به روی سـینه گرفت فرمود: علی از من و، من از علی‌ام آئـیـنـه به روی دست آئـیـنـه گـرفت آن روز که خم، به دست دو دریا رفت فـردوس به خاک‌بوسی صحرا رفت فریاد فلک به «اِکفِیانی» برخواست تـا دست مـحـمـد و عـلـی بالا رفـت خـورشـید طلـوع کرده از لـبخـندش نور است و هزار رشته در پیوندش دیـدنـد در آسـمــان دسـتــان رسـول دست عـلی است و یـازده فـرزندش در آیـنه مهـر و مه، شـکـوفایی کرد دسـتـان عـلـی، بـلــنـد بــالایـی کـرد آن روز خـداونـد، خـودش از مـردم با سـورۀ « مـائـده » پـذیـرایی کرد بت‌خانۀ شرک را شکستی ای دست بر خـندق جهـل، راه بستی ای دست هر جا که نشان «فـوق ایدیهم» بود معـنای «ید الله» تو هستی ای دست «والـعـصر» که آیه آیۀ آن به عـلی می‌خورد قسم، به دین به قرآن به علی «اِنسـانَ لَـفی خُسـر» بُوَد دشـمن او بـاید که بـیاوریم «ایـمـان» به عـلی در ســجــدۀ شـکـر آفــتــاب افــتـاده جـــای قـــدم ابـــوتـــراب افـــتـــاده عـمـری‌ست که از حلاوت نام عـلی حــتــی دهــن کــویـــر آب افـــتــاده سرچـشمۀ روشن حیات است غـدیر عـطر ملکـوت صلوات است غـدیر گرچه به بلـنـدای شـکوهـش نرسـیم کـوتاه‌ترین، راه نـجـات است غـدیر ✍ @dobeity_robaey
گر جمع شود غم به دلم... یک دنیا افتد گره گر به مشکلم...یک دنیا تا مهر علی به سینه دارم غم نیست گر صف بکشد مقابلم... یک دنیا :: تو دين مرا اگر چه ياري کردي در مکتب عشق، جان‌نثاري کردی ابلاغ ولايت علي گر نکني انگار نه انگار که کاري کردي :: بايد که به مؤمنين پيامم برسد بر جمله‌ی مسلمين پيامم برسد آن روز به حاضرين پيمبر فرمود: بايد که به غائبين پيامم برسد :: گر دم ز ولایش نزنم می‌میرم گر پر به هوایش نزنم می‌میرم در هر نفسی علی علی می‌گویم یک لحظه صدایش نزنم می‌میرم ✍ @dobeity_robaey
دیدند که کوهِ آرزوشان، کاه است صحبت سر یک مردِ عدالت‌خواه است تا دست علی بلند شد فهمیدند از بیت‌المال دستشان کوتاه است@dobeity_robaey
باران شده بر کویر جاری شده است در بستر هر مسیر جاری شده است دریا که نه... خود هزار اقیانوس است این چشمه که در غدیر جاری شده است@dobeity_robaey
مه و خورشید تابیده‌ست در دست و صد دریا زلالی هست در دست غدیر خم، عجب تصویر نابی! نبوت با امامت، دست در دست@dobeity_robaey
وقتی به گل محمّدی مأنوسیم در خواب خوش ستمگران، کابوسیم دیروز اگر «غدیر» بودیم، امروز از یُمن ولایت تو «اقیانوسیم» ✍ @dobeity_robaey
ما خانه ز غیر دوست پیراسته‌ایم از یُمن غدیر محفل آراسته‌ایم خود معنی عشق است که هنگام قیام یک عمر علی گفته و برخاسته‌ایم ✍ @dobeity_robaey
جبریل گل تبسّم آورد از عرش راهی غدیر شد خُم آورد از عرش از باغ دل‌انگیز ولایت «اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم» آورد از عرش ✍ @dobeity_robaey
دل تشنۀ جامی از غدیر خم بود در وادی اوصاف تو سردرگُم بود خوانند تو را فاتح خیبر، اما بالاتر از آن فتح دل مردم بود ✍ @dobeity_robaey
خورشید سراسیمه به صحرا می‌رفت گویی که به جشن عید مولا می‌رفت در پیش تمام حاجیان روز غدیر این دست خدا بود که بالا می‌رفت@dobeity_robaey
تا مهر و مه و ستاره رخشنده بُوَد تا عشق و محبت و وفا زنده بُوَد غیر از تو امیرمؤمنان نیست کسی این جامه به قامت تو زیبنده بُوَد@dobeity_robaey
باید به همان سال دهم برگردیم با بیعت در غدیر خم برگردیم تا سوز عطش نکشته ما را باید تا برکۀ اکملت لکم برگردیم :: این بغض هنوز سر به شورش دارد این چشم هزار چشمه جوشش دارد این زخمِ هزار و چارصد سالۀ ما اندازۀ زخم تازه سوزش دارد :: هرجا که غدیر رفته باران رفته جنگل به کویر و کوهساران رفته هر جا که امام هست در مکتب او حیوان هم اگر آمده انسان رفته :: بر جای بماند از تو یک رد کافی‌ست از عشق نشانه‌ای در این حد کافی‌ست درک تو فقط حد رسول الله است یک شیعه اگر تو را بفهمد کافی‌ست :: دور و بر نور را که خلوت دیدند انکار تو را چقدر راحت دیدند این کوردلان تو را ندیدند اگر یک عمر فقط از تو کرامت دیدند :: چشمی که به یک اشاره بر می‌خیزد با دیدن یک ستاره بر می‌خیزد شب را به نگاه خیره سنجاق نکن خورشید تو هم دوباره بر می‌خیزد :: ما با تو به رازهاي مكنون زده‌ايم همراه تو پاي در دل خون زده‌ايم هر بار كه خواست شيعه مدفون بشود با هيبت يك شهيد بيرون زده‌ايم :: توصیف تو حال دیگری می‌خواهد نیروی خیال دیگری می‌خواهد محدودۀ واژه‌ها برایت تنگ است این شعر مجال دیگری می‌خواهد ✍ @dobeity_robaey