eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
11.2هزار دنبال‌کننده
583 عکس
78 ویدیو
5 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱یا صاحب الزمان... یک ماه اگر خدا خدا می‌کردیم ما بهر ظهور تو دعا می‌کردیم ای کاش نماز عید فطر خود را در پشت سَر تو اقتدا می‌کردیم @dobeity_robaey
🌷 مبارک باد ما نسل جوان همیشه در میدانیم همواره به پای عهدمان می‌مانیم فردا همگی را با رهبر انقلابمان می‌خوانیم @hosenih @dobeity_robaey
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
سی روز به میهمانی‌ات خو کردیم گل‌های بهشتی تو را بو کردیم عیدانه‌ی خویش را گرفتیم زِ تو وقتی به نمازِ فطر، ما رو کردیم @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🌱 🌱 لبریزِ شکوه بود و رؤیایی بود دیدند جهانیان چه غوغایی بود با فضلِ خدا ما پشتِ سرِ رهبری تماشایی بود
؛ امروز که روز عید و خوشحالی بود رفراندوم میلیونی‌مان عالی بود سردار! در این مان امروز چقدر جای تو خالی بود ... @dobeity_robaey
سی روز به میهمانی‌ات خو کردیم گل‌های بهشتی تو را بو کردیم عیدانه‌ی خویش را گرفتیم ز تو وقتی به نماز فطر، ما رو کردیم@dobeity_robaey
صدشکر که غرق نور ایمان شده‌ایم مستوجب آمرزش یزدان شده‌ایم سی روز تو میزبان ما بودی و باز بر سفره‌ی عید فطر، مهمان شده‌ایم@dobeity_robaey
حسین جان... حکم زکات فطره‌ی نوکر چه می‌شود؟ امسال قوت غالب او غُصه‌ی تو بود... @dobeity_robaey
گفتی دلمان در آرزویت باشد چشمان امیدمان به سویت باشد عید رمضان هم آمد اما ای ماه! عید دل ما رؤیتِ رویت باشد@hosseinieh_net@dobeity_robaey
یک سال اگرچه در زمین گِل بردیم غفلت زده، بار کج به منزل بردیم! مجنون خدا شدیم اما یک ماه سی روزِ تمام ، از خدا دل بردیم :: سی روز گذشت و سی صنم را کُشتیم با ذکر «صمد»، منم منم را کُشتیم اهریمن نَفس را زمین کوبیدیم «من رستم پیل افکنم !» را کُشتیم :: هر چند هبوط، جان انسان را سوخت عصیان و گناه، روح ایمان را سوخت در لیله‌ی قدر، چون به حق برگشتیم بیداری ما، دماغ شیطان را سوخت :: سی روز «خلوص» را تبسم کردیم در محضر دوست، خویش را گم کردیم گفتیم خدا و دل بریدیم از خاک با لهجه‌ی آسمان، تکلم کردیم :: سی روز گذشت، سی شب نورانی بر خوانِ فرشته، سی سحر مهمانی سی فرصت ناب از برای توبه تا حضرت نَفس! را کنی قربانی :: سی روز گذشت و سی گلستان دیدیم نقشی ز جمال حضرت جان دیدیم از خویش برون زدیم و «یا هو» گفتیم در آینه‌ی صیام، انسان دیدیم :: سی روز گذشت و عشق را فهمیدیم از حکمت آب و آینه پرسیدیم در لیلۀ قدر، ذکر «یاهو» گفتیم در آینه‌ی سحر، خدا را دیدیم :: در مشهد عشق، گرم «یاهو» بودیم مهمان عزیز سفرۀ او بودیم افطار به ذکر «یا رضا» وا کردیم ما دلشدۀ «ضامن آهو» بودیم :: سی روز گذشت و عید فطرت آمد بوی خوش همدلی و وحدت آمد خندید خدا و شد گلستان دنیا ای دل شدگان! بهار رحمت آمد :: سی روز گذشت و سی سحر آیینه در پرتو روزه، صیقلی شد سینه شد روزه و جمعه آمد و عید آمد ای خوب! ظهور کن در این آدینه ✍ @dobeity_robaey
با تو، شب و تردید چه معنی دارد؟ بی لطف تو، امید چه معنی دارد؟ ای چشم تو آفتاب فروردینم بی جلوه‌ی تو، عید چه معنی دارد؟ :: عید آمد و رفت، بخت بیدار نشد چشمی روشن به دیدن یار نشد از شوق زدیم ابرها را به کنار ماه رُخَت ای دوست! پدیدار نشد :: ای پاسخ ضجه‌ها و زاری‌هایم پایان تمام بی قراری‌هایم ای ماه تمام آخرین ماه ولا ای مزد تمام روزه‌داری‌هایم :: عید است و خریدار تو باشم ای ماه لب تشنه‌ی دیدار تو باشم ای ماه سی روز دعا کرده‌ام و خواسته‌ام همسُفره‌ی افطار تو باشم ای ماه! @dobeity_robaey
عید است و دلم خانۀ ویرانه بیا این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا یک ماهِ تمام میهمانت بودیم یک روز به مهمانی این خانه بیا @dobeity_robaey