#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#شب_هفتم
کم دست و پا بزن که کمان دار سنگ دل
میخندد و ادای تورا در می اورد
@dobytyhayroze
سرت انقدر سبک بود که حتی چند بار
نیزه دار تو نفهمید که کی افتادی
@dobytyhayroze
بیچاره مادرش چه امیدی به آب بست
یارب مریز تو دل امیدوار را
@dobytyhayroze
ترسم به روز محشر این سان به جلوه آیی
دست حسین نیمی دست رباب نیمی
#آه_از_دل_رباب
@dobytyhayroze
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#شب_هفتم
ای آب ندیدی تومگرچشم ترم را؟!
آیانشنیدی تونوای جگرم را؟!
گشتندهمه سیراب زجام خنک تو
آیاتوندیدی لب خشک پسرم را؟!
@dobytyhayroze
میزنی لبخند پیدا میشود سرهای تیر
عاقبت دندان شیری هم درآوردی، علی
@dobytyhayroze
بگو برای سه شعبه میان این همه یل!
چرا گلوی تو شد انتخاب عزیز دلم ...
#میلاد_حسنی
مثل پرنده بٰال گشـودےٖ رهـا شدی
ڪوچڪتریـٖن ستـٰارهٔ سـر نیزه هٰا شدے
#یا_رضیع_الحسین
حـجم تیـری کـه عـلمــدار زمیـن گـیرش شـد
باورم نیست که در حنجـره ات جا شده است...
#بایذنبقتلت...
اینقده گریه نکن هیچ کی جوابت نمیده
غیر تیر حرمله هیچ کسی آبت نمیده
#بایذنبقتلت...
مادرت شیر نداره تو که اینو خوب میدونی
چرا هی زبونتو دور لبت می گردونی
#بایذنبقتلت...
موج مزن آب فرات بخاطر دل رباب
موج مزن آب فرات دل رقیه شد کباب
#بایذنبقتلت...
نمیآید پس از توخواب ، ای کاش...
که میمُردم منِ بی تاب ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف...
نمیخوردم پس از تو آب ای کاش
#بایذنبقتلت...
مرا آزار با زنجیر میداد
به من نانخشک با تحقیر میداد
زنِ شامی مرا سوزاند وقتی
کنارم طفل خود را شیر میداد
#بایذنبقتلت...
دوباره روضه میگیرم عزیزم
در این ویرانه میمیرم عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم عزیزم
#آه_از_دل_رباب
@dobytyhayroze
#سفینه_النجاه
#امام_حسین_علیه_السلام
میان این همه آشوب و بیقراری شهر
حسین امن ترین تکیه گاه نوکرها ست...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@dobytyhayroze
#حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
تموم جسمِ تو، سیاه و خونی
گناه تو چی بود،که کُنجِ زندونی
روزایِ تو مثلِ، شبات شده تیره
چند ساله که پاهات، تو غُل و زنجیره
گوشه ی زندون، شبانه روزش
فقط دادن آزارت
تو روزه بودی، غروبا میشد
تازیونه افطارت
باب الحوائج، موسی ابن جعفر............
هنوز جای زنجیر، رو دست و بازوته
یه تخته ی پاره، واسه تو تابوته
موقع تشییعِت ،عاشقاتون گریون
شد آخرش آقا، جسمِ تو گُل بارون
بمیرم آقا، برا تنی که،
به زیر تیر و سنگِ
میون گودال، کفن نداره،
سر لباسش جنگِ
غریبِ مادر،غریبِ مادر....حسین...
غریب مادر حسین
🎤#حاج_محمد_طاهری
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@dobytyhayroze
#حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#ذی_الساق_المرضوض
دیشب صدای سرفهی او تا سحر رسید
زنجیر بِینِ حلقهی خود یک مریض داشت
زنجیر را کشید کمی قد کشیده شد
این استخوانِ پا چِقَدر خُرده ریز داشت
#حسن_لطفی
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@dobytyhayroze
#حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#المعذب_فی_قعر_السجون
این تخته ی در که شده تابوت حالا
بهتر نباشد بدتر از آن بوریا نیست
اما تو را با نیزه ها بالا نبردند
پس هیچ روزی مثل روز کربلا نیست
#علی_اکبر_لطیفیان
@dobytyhayroze
#حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
انگشترت شکرِ خدا، سهم رضا شد
آه از حسین و کربلا و ساربان ها
#محمد_حسین_رحیمیان
@dobytyhayroze
#حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#شب_زیارتی_ارباب
آه هر چند غل جامعه بر پيكر داشت
بر تنش باغ گل لاله و نيلوفر داشت
مثل گودال دچار كمي جا شده بود
فرقش اين بود فقط سايه ي بالا سر داشت
زحمت چكمه ي سنگين كسي را نكشيد
يعني پامال نشد تا نفس آخر داشت
لطف زنجير همين بود كه عريان نشود
هرچه هم بود ولي پيرهني در بر داشت
دختري داشت ولي روسري اش دست نخورد
دختري داشت ولي دختر او معجر داشت
يك نفر كشته شد و هفت كفن آوردند
پاره هم ميشد اگر، يك كفن ديگر داشت
السلام اي بدن بي كفن كربلا
سوره ي يوسف بي پيرهن كربلا
#علي_اكبر_لطيفيان
@dobytyhayroze
#حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#ابیات_بعد_از_روضه
پلکی بزن روا بشود حاجت همه
ای قبله حوائجمان یابن فاطمه...
#محمد_حبیب_زاده
@dobytyhayroze
#حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#روضه
#نوروز
#حفظ_حرمت
🥀عنایت امام کاظم علیه السلام به مرثیه خوان سید الشهدا در نوروز🥀
محدث قمی گوید: ابن شهر آشوب روایت کرده که:
روز نوروزی بود که منصور دوانیقی حضرت امام کاظم علیه السلام را امر کرد که آن جناب در مجلس تهنیت بنشیند و مردم به جهت مبارک باد او بیایند و هدایا و تحف خویش را نزد او بگذارند و آن جناب قبض اموال فرماید. حضرت فرمود : من در اخباری که از جدم رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم وارد شده تفتیش کردم از برای این عید چیزی نیافتم و این عید سنتی بوده از برای فرس و اسلام او را محو نموده و پناه می برم به خدا از آنکه احیا کنم چیزی را که اسلام محو کرده باشد آن را، منصور گفت که این کار به جهت سیاست لشکر و جند می کنم، و شما را به خداوند عظیم سوگند می دهم که قبول کنی و در مجلس بنشینی، پس حضرت قبول فرمود و در مجلس تهنیت بنشست.
امراء و اعیان لشکر به خدمتش شرفیاب شدند و او را تهنیت می گفتند و هدایا و تحف خود می گذاردند و منصور خادمی را موکل کرده بود و در نزد آن جناب ایستاده بود، اموال را که می آوردند ثبت سیاه می کرد، پس چون مردمان آمدند آخر ایشان پیرمردی وارد شد عرض کرد: یابن رسول اللَّه! من مردی فقیر می باشم و مالی نداشتم که از برای شما تحفه آورم و لیکن تحفه آوردم از برای شما سه بیتی را که حدم در مرثیه جدت حسین بن علی علیهما السلام گفته و آن سه بیت این است:
عَجِبْتُ لِمَصْقُولٍ عَلاکَ فِرِنْدُهُ
یَوْمَ الْهِیاجِ وَ قَدْ عَلاکَ غُبارٌ
وَ لاَسْهُمٍ نَفَذَتْکَ دُونَ حَرائِرَ
یَدْوعُونَ جَدَّکَ وَ الدُّمُوعُ غِزارٌ
اَلاّ تَقَضْقَضَتِ السَّهامُ وَعاقَها
عَْن جِسْمِکَ الاِجْلالُ وَ الاِکْبارُ[1]
حضرت فرمود: قبول کردم هدیه تو را، بنشین بارک اللَّه فیک، پس سر خود را به جانب خادم منصور بلند کرد و فرمود: برو نزد امیر او را خبر ده که این مقدار مال جمع شده و این مالها را چه باید کرد، خادم رفت و برگشت و گفت: منصور می گوید که تمام را به شما بخشیدم در هرچه خواهی صرف کن، پس حضرت به آن مرد پیر فرمود که تمام این مالها را بردار و قبض کن، همانا من تمام را به تو بخشیدم.
1⃣در شگفت شدم از آن شمشير صيقلى كه بر فراز تو بود در روز جنگ در حالى كه روى تو را غبار گرفته بود. و از تيرهايى كه در برابر زنان آزاده از بدن تو مىگذشت در حالى كه جدّ تو را مىخواندند و اشكها مىباريدند. آيا سزاوار نبود كه به خاطر عظمت و شكوه تو تيرها به خطا مىرفتند؟
📚المناقب ج۳ ص۴۳۳
📚بحار الأنوار ج۴۸ ص۱۰۸
@dobytyhayroze
#حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#المعذب_فی_قعر_السجون
آقا بگو با ما از آن زندان آخر
شد دیده ها دریا از آن زندان آخر
خون شد دل زهرا از آن زندان آخر
خون می چکد از پا از آن زندان آخر
با تو چه کرده دشمن پست یهودی
خورده به روی صورتت دست یهودی
@dobytyhayroze
در کنج زندان ظلم ها تکرار می شد
با تازیانه روزه ای افطار می شد
آزارها دادند هر مقدار می شد
در نیمه ی شب با لگد بیدار می شد
دشمن ندارد بهر کار خود دلیلی
یا تازیانه می زند یا ضرب سیلی
@dobytyhayroze
آهسته آهسته خودش را جا به جا کرد
اول برای شیعیان خود دعا کرد
معصومه را با گریه های خود صدا کرد
افتاد بر روی زمین یاد رضا کرد
ای میوه ی قلبم ببین بابا چه حالی است
اینجا فقط جای تو با معصومه خالی است
@dobytyhayroze
روح تو را تا درگه محبوب بردند
هم زهر خوردی هم تو را مضروب بردند
جسم تو را بر تکه ای از چوب بردند
بد بود اما عاقبت شد خوب بردند
هر چند بر روی زمین مانده تن تو
غارت نکرده هیچ کس پیراهن تو
#مجتبی_شکریان
@dobytyhayroze