eitaa logo
دوبیتی های روضه ای
1.4هزار دنبال‌کننده
380 عکس
5 ویدیو
3 فایل
🔹ابیات ناب دهه محرم. فاطمیه. مناسبت ها 🔹منبع دوبیتی های روضه ای! 🔹سبک هایی که تو اوج روضه اجرا شده با متن. 🔹تلفیقی از متن مقاتل مرتبط با دوبیتی ها... ارتباط با ادمین @Amiryhoseynon
مشاهده در ایتا
دانلود
رسول خدا صلی الله علیه وآله بعد از شنیدن مصائب آن بانو از زبان جبرئیل گریستند و فرمودند : 🥀مَنْ بَكَی عَلَی مُصَابِ هَذِهِ الْبِنْتِ، كَانَ كَمَنْ بَكَی عَلَی اَخَوَیْهَا الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ🥀 ✋كسی كه بر مصیبتهای این دختر گریه كند، همانند كسی است كه برای برادرانش، امام حسن و امام حسین علیهما السلام گریسته است. 📚زینب الکبری من المهد الی اللحد؛ قزوینی، ص۳۵ @dobytyhayroze
مویی که شانه بود به آن، دست فاطمه دیدم که غرق خون شده در چنگ دشمن است رفتی و بین این همه نامرد و بی حیا یک مرد هم نبود بگوید مزن، زن است @dobytyhayroze
به گریه گفت که ای زندگانی زینب! شکوفه‌ی چمن کامرانی زینب! دفین به کرب‌وبلا گشته‌است قامت تو تهی‌ فتاده کنون مسند امامت تو کجایی ای خلف برگزیده‌ی زهرا؟ بیا که بی‌تو حرام است زندگی بر ما.. ای بی کفن تو فکر کفن کن برای من هر چند چیزی از تن زینب نمانده است یک دسته گل برای مزارم تهیه کن دیگر گلی به گلشن زینب نمانده است میان قبر بُرد این آرزو را که بوسد باز هم زیر گلو را دوسالی بود هرشب روضه میخواند «گلی گم کرده ام میجویم او را» داغ است و گرفتاری و اشکِ ناگاه روز و شبمان میگذرد با غم و آه درگیر بلائیم! بحق الزینب- عجل لولیک الفرج یاألله! @dobytyhayroze
👈پیوسته بر اباعبدالله علیه السلام می گریست: هنگام بازگشت کاروان به مدینه، حضرت زینب کبرى سلام الله علیها خود را به مسجد الرسول صلی‌الله علیه وآله رساند. در حالی که: 🥀فَأَخَذَتْ بِعِضَادَتَيْ بَابِ اَلْمَسْجِدِ وَ نَادَت🥀 ✋دو طرفِ درِب مسجد را گرفته بود، ناله زنان خطاب به رسول خدا صلی الله علیه وآله عرضه داشت : 🥀یَا جَدَّاهْ! إِنِّی‏ نَاعِیَةٌ إِلَیْکَ أَخِیَ الْحُسَیْنَ وَ هِیَ مَعَ ذَلِکَ لَا تَجِفُّ لَهَا عَبْرَةٌ وَ لَا تَفْتُرُ مِنَ الْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ کُلَّمَا نَظَرَتْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ تَجَدَّدَ حُزْنُهَا وَ زَادَ وَجْدُهَا🥀 ✋یا جدّاه! من خبر مرگ برادرم حسین علیه السلام را براى تو آورده‏ ام. زینب سلام الله علیها پیوسته گریه مى‏ کرد و اشک و آهش تمامى نداشت. و هر بار که به برادر زاده‏ اش على بن الحسین علیهماالسلام مى‏ نگریست، اندوهش تازه و غمش افزوده مى‏ شد. 📚بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۹۷ @dobytyhayroze
... ما صبوری زینب نداریم آقاجان کاسه دلمان لبریز بی تو بودن است... @dobytyhayroze
عج دستهایم را بگیر در شلوغی های این دنیا تو را گم کرده ام! @dobytyhayroze
چشمی سفید تا نشود در فراق یار از یوسفش نسیم به کنعان نمیرسد... تورا من چشم در راهم.... @dobytyhayroze
  ... گـاهی مرا نگاه کنی رد شوی بس است آنان که بی کس‌اند به یک در زدن خوش‌اند @dobytyhayroze
ما را مراد ازین همه یارب وصال اوست یارب ! مراد یا رب ما را به ما رسان @dobytyhayroze
... از دست عالم خسته ‌ام , مثل یتیمی که تنهاست ؛ در حالی که می‌ داند پدر دارد @dobytyhayroze
گریان پسرت ابوالحسن شد آخر معصومه دلش پر از محن شد آخر با آنکه مصیبت شما جانسوز است... اما بدنت غسل و کفن شد آخر   گل بوسۀ تازیانه بر تن دارد زنجیر به حالش آه و شیون دارد از روی جنازه‌اش عبا بردارید بینید هنوز غل به گردن دارد دم مغرب مرا آزار می داد به من دشنام او بسیار می داد الهی صورتش آتش بگیرد که با سیلی به من افطار می داد   رسن بر پنجه ی تقدیر بستند دو دست آیه ی تطهیر بستند به گردن شال مشکی باید انداخت که دور گردنش زنجیر بستند @dobytyhayroze
  سر بند زرد دور سر ماه دیدنی ست با ذوالفقار آمدن شاه دیدنی ست دیوار قلعه خورد تکان از پی تکان خیبر گرفتن اسدلله دیدنی ست @dobytyhayroze