#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#اسارت
از روی نیزه بر من غمگین نظاره ای
حرفی کنایه ای سخنی یا اشاره ای
پلکی بزن که حال حرم روبه راه نیست
کافی است بزم سوختگان را شراره ای
سوسو بزن به سوی من ای سوی دیده ام
در آسمان به جز تو ندارم ستاره ای
دستم نمی رسد به سر نیزه ات اگر
در دست زینب است گریبان پاره ای
با هر تکان نیزه تکان می خورد سرت
جانا به گوش نیزه مگر گوشواره ای
جایش به روی صورت من درد می گرفت
میخورد تا که بر رخ تو سنگ خاره ای
بی پوشیه به پیش نگاه حرامیان
جز آستین پاره نداریم چاره ای
#موسی_علیمرادی
@dobytyhayroze
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#گودال
تورا به رسم عرب های جاهلی کشتند
به آن طریق که دیگر گمان نمیکردم..
گمان به نیزه و شمشیر و سنگ میبردم
ولی به کندی خنجر! گمان نمیکردم!
همیشه عطر خوش سیب از تو می آمد
ولی ز چکمه ی لشکر گمان نمیکردم
#سیدپوریا_هاشمی
@dobytyhayroze
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#اسارت
این ابر بهار است؟نه!چشمِ ترِ اوست
این سوخته چیست ای خدا معجرِ اوست؟
یک عمر ندیده سایه اش را احدی
حالا فقط آفتاب سقف سرِ اوست
#س_کرمانی
@dobytyhayroze
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#اسارت
#سر
سرت در طشت ، پا به پای من سوخت
چو گیسویت ، به این یلدای من سوخت
به قربان لبت ، این رسم عشق است
تو خوردی خیزران ، لبهای من سوخت
#میثم_مومنی_نژاد
@dobytyhayroze
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
اگر همیشه ببارند ابرهای جهان
نمیرسند به آن اشکها که زینب ریخت...
#سعید_بیابانکی
@dobytyhayroze
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#اسارت
#دروازهساعات
بدنت را به جراحات معطل کردند
بغضشان تا شود اثبات، معطل کردند
خواهرت را جلوی چشم حرامی ها نیز
پشت دروازه ی ساعات معطل کردند...
#محمدرضازادسرور
@dobytyhayroze
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#اسارت
#شام
کوفه که شهر علی بود چنان کرد به من!
وای از شام که بغض پدرم را دارند..
سرهرکوچه معطل شده ام،خسته شدم!
چشمشان کور! همه قصد تماشا دارند!
سر بازار که رفتیم سرم داد زدند...
ای ابالفضل بیا! نیت دعوا دارند!
جگرم سوخت زمانیکه رقیه میگفت
عمه جان!اینهمه دختر همه بابا دارند
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
@dobytyhayroze
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#ما_رأیت_إلا_جمیلا
حسین از دست ما میرفت اگر زینب نمی آمد ...
نوا از نینوا میرفت اگر زینب نمی آمد
#سلام_علی_القلب_الزینب_الصبور
@dobytyhayroze
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#اربعین
#یااخاه....
من نیمه جان زِ داغِ تو در این سفر شدم
یک اربعین گذشته و من پیرتَر شدم
من آب رفتهام! تو مَرا میشناسیاَم؟
من زِینبم! اگر چه کَمی مختصر شدم
آن زینبم که بی تو نکردم شبی سحر
چون شَمع، آب، بی تو به شام و سحر شدم
سنگینتَرین مُصیبتم این بود، بَعدِ تو
با قاتِلانِ سَنگدِلَت، همسفر شدم
از کوچههای شام چه گویم برای تو؟
آماجِ سَنگ و طَعنهی هَر رهگذر شدم
هَر جا که تازیانه به اَطفال میزدند
با یادِ مادرم، تنشان را سپر شدم
#رضا_رسول_زاده
@dobytyhayroze
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#اربعین
چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام
خیز، ای لب تشنه از بهر تو آب آورده ام
گر بپرسی داغ تو با سینه خواهر چه کرد
قامت خم گشته یی بهر جواب آورده ام
#جبلالصبر
@dobytyhayroze
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#اربعین
آمدم! زانو زدم گریان؛ کنار پیکرت
تازه شد داغ بلایایی که آمد بر سرت
ردّی از خونِ تو بر خاک و هنوز افتاده است؛
نیزه هایی سرشکسته...سنگ ها...دور و برت
مانده حسرت بر دلم ایکاش برمیداشتم
از قفایت نیز چندین بوسه مثلِ حنجرت
میسپردی کاش با دستِ خودت دستِ رباب...
تا نمی افتاد دستِ دیگری انگشترت
#مرضیه_عاطفی
@dobytyhayroze