#دلگویه
این انسانها نیستند که ما را آزرده میکنند؛
بلكه امیدی است که به آنها بستهایم.
#دلگویه
کانال نزده ام تا پز بدهم و قمپز در کنم!
تنها هدفم ذخیره و اشتراک نوشته ها بوده و هست!
❤️از همراهیتون یک دنیا ممنونم❤️
37.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 در راحتیِ زندگی خودمون بیاد شرایط سخت مجاهدین باشیم ..
#ایران_همدل
#کمک_مؤمنانه
#وابسته
#کله_بند۲
#قسمت_اول
چند شبی بیشتر به محرم نمانده،
وقتی بیکار باشی و در خانه حوصله ات لبریز شده باشد؛
پاتوقت می شود هیئت.
این شب ها در حسینیه ها و هیئت ها غوغایی برپاست.
همه شان در حال آماده شدن برای عزاداری هستند.
اما در این وسط، هیئت محل ما هنوز از آن گرد و خاک بلند می شود.
سومین شبی است که داریم کف آن را جارو می کنیم.
ادامه دارد...
#وابسته
#کله_بند۲
#قسمت_دوم
بالاخره وقتی هیئت سرباز باشد
و سقفی نداشته باشد!
حق بدهید که پر از خاک و اشغال بشود.
خانه مان نزدیک به هیئت است. حدودا دو کوچه ای تا هیئت فاصله داریم.
هرسال مو قع محرم دلخوشی ام رفتن به آنجا است.
شاید دلخوشی همه بچه های هم سن و سال همین باشد.
با بچه ها مشغول تمیز کاری بودیم.
چند نفری جارو به دست داشتند؛
البته جارو که نه! رفته بودند شاخه های درخت بیچاره خرما را بریده بودند و به جای جارو از آن استفاده می کردند.
عماد هم فرغون به دست تل های خاک را جمع آوری می کرد.
ادامه دارد...
#وابسته
#کله_بند۲
#قسمت_سوم
کم کم ساعت از ده شب هم گذشته بود.
حاج رضا بابای هیئت،
برایمان نان و پنیر هندوانه آورد.
دور هم نشستیم.
عماد که سنش از ما بیشتر بود و تازه داشت ریش هایش درست و درمان در می آمد؛
چاقو را در شکم هنوانه فرو کرد.
می خواست خیلی صاف و گرد هندوانه را برش بدهد،
اما خواستن کجا و توانستن کجا!
انگار از هندوانه نوار قلب گرفته،
هیچ جای هندوانه را صاف در نیاورد.
ادامه دارد...
خب خب 😁
خواننده های پرو پا قرص ما کجان؟😁
منتظر کمک شما جهت چکش کاری متن اولیه هستم😘