eitaa logo
نذر دو دقیقه
172 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
202 فایل
#نذر_دو_دقیقه یعنی👇👇 نذر کنید فقط دو دقیقه این محتواها را برای همه ارسال کنید.😊 ◀️اللهم عجل لولیک الفرج▶ ادمین کانال: @adib2660
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 بهار قلب من تمام شد. تمامِ تمام. یک سال دیگر هم تمام شد. چه قدر زود! چشمم را روی هم گذاشته بودم که سال نو آغاز شد و چشم که باز کردم و دیدم تمام شد. به همین زودی. آقا! در سالی که گذشت، از دست من راضی بودی؟ من دوست خوبی برای تو بودم؟ به دوستی‌ام چه نمره‌ای می‌دهی؟ چند بار دلت را شکستم؟ حساب، دستت هست؟ چند بار لبخند به لبت نشاندم؟ جایی نوشته‌ای؟ خانۀ محبّتت در دلم آبادتر شده یا ویران‌تر؟ دلم نمی‌آید این سؤال را بپرسم ولی آزارم می‌دهد. نپرسم، آرام نمی‌گیرم بپرسم، شاید بی‌قرارتر ‌شوم. می‌پرسم به این امید که پاسخت آرام کند دلم را: آقا! چند بار به خاطر من گریه کردی؟ چند قطره اشک برای من از چشمت جاری شد روی گونه‌ات؟ اشک شوق بود یا اشک غصّه؟ راستی چند بار دعا کردی برایم؟ به گمانم تو به نیابت از جامانده‌ها به زیارت هم می‌روی. نه؟ جامانده خوب باشد یا بد برای تو فرقی می‌کند؟ چند بار به نیابت از من به زیارت رفتی؟ می‌شود بگویی الآن چند کربلا در نامۀ عملم نوشته‌اند کربلاهایی که تو رفتی و به نام من زدند؟ من که در سالی که گذشت خوب نشدم ولی خودت می‌دانی که دوست دارم خوب باشم. حنای عهدهای من پیش تو رنگی دارد یا نه، نمی‌دانم. در آغاز سالی که گذشت قول دادم خوب شوم؛ امّا نشدم. می‌شود التماس کنم سالی را که گذشت فراموش کنی؟ می‌خواهم باز هم قول بدهم به تو: آقا! باور کن خوب می‌شوم. کمی صبر کن. @dodaghighe
"اللهم سُدّ فقرنا بغناک" از خدا می خواهیم فقر ما را با غنای خویش بر طرف کند و یقین داریم اجابت این دعا به آن است که خدا فقر ما را با ولایت تو برطرف کند. ما بی ولایت تو فقیریم و بی ولایت تو هیچ دُر و یاقوت و الماسی ما را بی نیاز نمی کند. ما قدر ولایت تو را اگر بدانیم با ذره ذره از ولایتت دنیا دنیا احساس ثروتمندی می کنیم. هر چیزی که نام ثروت به خود گرفته بدون ولایت شما جز فقر چیز دیگری نیست و ما عمری است که از خدا فقر می خواهیم و از ثروت غافلیم. به دعاهایمان با آمین تو امیدواریم، دعا کن که خدا فقر ما را با ولایت تو برطرف کند شبت بخیر سرمایه زندگی @dodaghighe
«اللّهُمَّ غَیِّر سوءَ حالِنا بِحُسنِ حالِک» خدایا! حال بد ما را به حال خوبی که رنگ تو را داشته باشد، تغییر بده. حالمان بد است. مگر می‌شود بی‌تو حال خوبی داشت؟! حالمان بد است. چگونه در غفلت از یاد تو، معنای حال خوب را می‌شود فهمید؟ حالمان بد است. این قانون خداست که ما زیر پا گذشته‌ایم: خدا حال خوب را برای هر کسی که ولایت تو را در دل ندارد، حرام کرده است. حالمان بد است. هر کسی هم که بی‌عشق تو احساس می‌کند حال خوبی دارد، گرفتار توهم است، خوش به حال کسی که از این توهم رهاست. حالمان بد است؛ اما خدا را شکر که تو هستی و راه خوب شدن حال ما بسته نیست. با تکیه بر مهربانی تو با دلی امیدوار می‌گویم: حالمان خوب خواهد شد؛ خوب‌تر از آنی که در خیالمان بگنجد. چون تو ما را در مسیر عاشق شدن، تنها نمی‌گذاری. ما روزی عاشق تو خواهیم شد و حالمان خوب خواهد شد. شبت بخیر راز حال خوب ما! @abbasivaladi
برای روزهایی که دلمان از مهمانی خدا فاصله می‌گیرد، فکری کن آقا! از همین روزهای اول فاصله، احساس می‌کنیم حالمان دارد عوض می‌شود. دل‌هایی که به برکت مهمانی خدا نرم شده بود، می‌ترسیم آرام آرام دوباره سخت شود. چشم‌هایی که از نور این ماه روشن شده بود، نکند دوباره اهل چریدن در هرزه‌زارها شوند. زبان‌هایی که به آیه‌های قرآن مترنم شده بود، گویی میدانی دوباره یافته‌اند برای آلوده شدن به لغو. گوش‌هایی که نجواهای آسمانی کتاب خدا را می‌شنیدند، اگر دوباره حال و هوای شنیدن حرف‌های زمینی را کنند، چه باید کرد؟ التماس می‌کنم به فریادمان برس! حال و هوایمان را در فضای مهمانی خدا حفظ کن. شبت بخیر مهربان من! @dodaghighe
🍃موعود جمعه دوست دارم یک بار به جمعه فرصت بدهی تا با تو حرف بزند و مرا هم بنشانی پای حرف‌هایتان. وقتی که جمعه می‌رود و تو نمی‌آیی، جمعه چه نجواهایی دارد برای تو و تو چه حرف‌هایی داری برای او؟ می‌شود بگویی چگونه جمعه را آرام می‌کنی؟ جمعه‌ای که با دنیایی از امید آمد و با کوله‌بازی از غم در حال رفتن است؟ بگذار حرف‌های تو و جمعه را بشنوم، شاید از میان آنها کلامی برای آرام کردن دل خودم یافتم. آقا! این چندمین جمعه بود که من بودم و تو نیامدی؟ نکند جمعه‌ها بیایند و بروند و من هم آخرین جمعۀ عمرم را طی کنم؛ ولی باز هم تو نیایی! شبت بخیر موعود جمعه! @dodaghighe
🍂ما که از تو خبری نداریم، پس چرا این قدر آسوده زندگی می‌کنیم و قلبمان منظم می‌تپد؟ چگونه می‌شود این آسوده‌خاطری را توجیه کرد؟ کاش کمی نگرانِ نبودنت بودیم آقا! 🍂ما که از تو خبری نداریم،‌ پس چرا تا وقتی از تو خبری بیاید، دستمان همیشه رو به آسمان نیست؟ چگونه می‌توانیم لحظه‌ای لب از دعا فرو ببندیم؟ کاش کمی نگرانت نبودنت بودیم آقا! 🍂ما که از تو خبری نداریم، پس چرا دشت و صحراها را به دنبال تو زیر پا نمی‌گذاریم؟ چگونه می‌شود یقین داشت که تو روی همین زمین زندگی می‌کنی و زمین را وجب به وجب دنبال تو نگشت؟ کاش کمی نگران نبودنت بودیم آقا! 🍂ما که از تو خبری نداریم، پس چرا کوی به کوی و برزن به برزن در پی صاحب‌خبران نمی‌رویم تا شاید دلمان به خبری آرام شود؟ چگونه می‌شود این قدر بی‌خبری را تاب آورد؟ کاش کمی نگران نبودنت بودیم آقا! 🍂ما را ببخش به خاطر این همه بی‌خبری،‌ به خاطر این همه نگران نبودنمان!
🍃موعود خدا این جمعه هم مثل جمعه‌های دیگر غریبانه طی شد و رفت و باز هم چشممان به مغرب طلوع تو خیره ماند و نیامدی. آقا!‌بگو چه باید کرد با جمعه‌های دل‌تنگی وقتی که حتی بغض‌ها هم هوس خانه کردن در گلوها را می‌کنند و بیرون نمی‌آیند؟! آیا با این بغض‌های متراکم می‌شود نفس کشید؟ با چشم‌هایی که گویی هوای باریدنشان را پنهان می‌کنند چه کنیم وقتی اشک، تنها راه آرام‌شدنمان است؟! می‌شود گریه نکرد و دوری تو را تاب آورد؟ با دل‌هایی که در مغرب روز جمعه بهانه می‌گیرند و دیگر چیزی آرامشان نمی‌کند، چه باید کرد؟ دل بی‌قرار مگر نای زندگی می‌گذارد برای آدم؟ وقتی ترس وجودمان را فرا می‌گیرد که نکند تا جمعۀ دیگر که شاید تو بیایی، ما مرده باشیم و تو را نبینیم، با چه چیزی باید خودمان را آرام کنیم؟ دلمان تو را می‌خواهد، فقط تو. کاش تا نمرده‌ایم بیایی. یعنی می‌شود آن جمعه‌ای که صدایت در زمین و آسمان طنین‌افکن می‌شود، ما زنده باشیم؟ شبت بخیر موعود خدا! @dodaghighe
در آن جمعه‌ای که صدایت در عالم می‌پیچد، من کجا هستم؟ زنده‌ام یا مرده؟ اگر زنده‌ام، در جبهۀ تو هستم یا در مقابلت؟ از قاعدین هستم یا مجاهدین؟ وقتی به این فکر می‌کنم که شاید در جبهۀ مقابلت باشم یا از خانه‌نشسته‌هایی که از خیر جهاد گذشته‌اند، زبانم بند می‌آید از دعا برای آمدنت؛ اما وقتی به این فکر می‌کنم که در رکابت هستم و شاید در مقابل نگاهت شهید شوم، بی‌تاب آمدنت می‌شوم. حتما تو دوست داری این خوف و رجا را. باشد، اگر تو دوست داری، خوف این قصه را هم به جان خریدارم. اما می‌شود دعایم کنی که نام مرا هم در دفتر سربازانت ثبت کنند؟! شبت بخیر فرمانده! @dodaghighe
🌃 | 🥀فـاصـلـۀ‌ ایـن جمعه تـا آن جمعه اگر چه یـک هفته اسـت؛ اما برای عاشقی که منتظر آمدن توست، لحظه‌های این یک هفته مثل سال می‌گذرد. 🥀مـا عاشـق نیستیم که زمان برایمان زود مـی‌گـذرد. زمـان بـرای عاشق منتظر به قدری کُـنـد مـی‌گـذرد کـه اگـر کـسـی بگوید تیغ کنـد زمـان، قـاتـل عـاشـق منتظر اسـت، حرفی بـه گزاف نگفته. 🥀گذار زمان، قاضی‌عشق‌ماست. از جمعۀ پـیـش تـا ایـن جـمـعـه بـر مـا چگونه گذشت؟ اگـر چـشـم بـر هـم زدیـم و دیـدیـم یک هفته طـی شـد، قـبـول کـنـیـم کــه عاشق نیستیم و اگـر ایـن یـک هـفـتـه بـرایـمـان مـثل تسبیحی طـولانـی شـد کـه ثـانـیـه‌هـایـش دانـه‌هـای آن تـسـبـیـح بـود و مـا دانـه دانـه شمردیم تا این جمعه بیاید، شاید که عاشق شده باشیم. 🥀خوش به حال هرکسی که عاشق‌توست و وای به حال من که هنوز عاشق نشده‌ام. 🥀شبت بخیر صاحب الزمان! @dodaghighe
🌃 | شبت بخیر محور هستی! ❄️در خانۀ خیالی‌مان وقتی سر سفره می‌نشینیم، دنیا و لذت‌هایش نمی‌تواند ما را از تو غافل کند. ❄️همه حتی بچه‌ها می‌دانند که خدا هر چه نعمت به ما داده صدقه‌سر توست. غذاهای سفره ما را یاد تو می‌اندازد. بچه‌ها وقتی بوی غذا به مشام‌شان می‌رسد، بی‌اختیار نام تو را بر لب می‌آورند. هر لقمه غذا یک قدم ما را به تو نزدیک می‌کند، چون ما را غرق یاد و محبت تو می‌کند. ❄️میوه‌ها وقتی به دست بچه‌ها می‌رسد، از تپش قلب‌شان بیشتر می‌شود آهنگ نام تو را شنید. میوه‌ها هر کدام‌شان یادآور توست برای بچه‌های ما. ما در خانۀ خیالی‌مان به آنها یاد داده‌ایم که اگر تو نبودی، میوه‌ها میلی برای رسیدن و طعم‌گرفتن نداشتند. ❄️دورهمی‌های ما با میوه و غذا شبیه دورهمی‌های ما با قرآن و دعاست. این دو دورهمی ما را به یاد تو و خدای تو می‌اندازد. چقدر شیرین است، غرق شدن در تصویر این خانۀ خیالی! ❄️شبت بخیر محور هستی! @dodaghighe
🌃 | شبت بخیر بهانۀ محبت! ❄️در خانۀ خیالی من، بچه‌ها این را خوب می‌دانند که پدر و مادرشان اگر با هم الفت دارند، از لطف ولایت توست و اگر با آنها مهربان‌اند به خاطر عمق ارادت به توست. ❄️بچه‌ها می‌دانند که وقتی ولایت تو در دل‌ها ریشه می‌کند، «مَن‌»ها از زندگی مِنها می‌شوند و فقط تویی که بر دل‌ها حکومت می‌کنی. وقتی که پای «من» از خانه‌ها بریده شود، همۀ بحث‌ها به سوی تو کشیده می‌شود. همۀ‌حرف و حدیث‌های خانۀ خیالی‌ام حوالی این دو سؤال می‌چرخد: تو چه چیزی را دوست داری و از چه چیزی بدت می‌آید؟ ❄️بچه‌ها محبت‌های پدر و مادر به یکدیگر و محبت آنها به خودشان را که می‌بینند، زبان به ثنای تو باز می‌کنند و با هر قربان صدقه‌ای که پدر و مادر خرجشان می‌کنند، بی‌اختیار خدا را به خاطر داشتن تو شکر می‌کنند. ❄️مگر می‌شود کسی در این خانۀ خیالی زندگی کند و از یاد تو تهی شود؟ هیهات! شبت بخیر بهانۀ محبت! @dodaghighe
🌃 | شبت بخیر دردت به جانم! ❄️در خانۀ‌ خیالی من، وقتی کسی بیمار می‌شود، قبل از هر چیز به دنبال ریشۀ بیماری می‌رود. ❄️گاهی بیماری چوبی است که به خاطر غفلت از تو می‌خوریم. کسی در خانۀ خیالی ما این بیماری را درمان نمی‌کند، به قدری زجر می‌کشد تا خیالش راحت شود که چرک غفلت از روحش زدوده شده، ولی اگر بیماری برای فراق تو باشد، همه با حسرت نگاهش می‌کنیم و دعا می‌کنیم وصالی دست بدهد تا بیمارمان شفا بگیرد. ❄️اگر ندانیم بیماری برای چیست، آرزو می‌کنیم بلایی باشد که بنا بوده به تو برسد و خدا به خاطر دعای ما درد تو را به جان ما انداخته. خیال چنین دردی، از خوشی‌های همۀ روزگاران شیرین‌تر است. ❄️آرزوی همۀ ما این است که یک بار هم که شده، به چنین دردی مبتلا شویم. ❄️شبت بخیر دردت به جانم! @dodaghighe