eitaa logo
♡•دُختࢪانِ چـٰادُࢪَی♡
2هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
9.9هزار ویدیو
150 فایل
˼ بِسۡـم‌ِرَب‌ِالْحُ‌ـسِی‍ـنۡ...˹🫀 هَمیـن‌چآدرےڪِہ‌برسَـرتُوسـت، دَر‌ڪَربلا،حتّـۍبا‌سَخـت‌گیرےهـٰاے یَزیـد‌،از‌سَـر‌زیـنَـبۜ‌نیوفـتـٰاد 🍃 ⩥ مدیر کانال: @Amamzmanaj ⩥ رزرو تبلیغات‌و‌تبادلات: @Amamzmanaj تولد کانال✨ : ۱۴۰۰/۱/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
بیت‌الغـَزلِ‌نـٰابِ‌جهـٰان‌چ‌ـٰادرمشکیسـت تـَك‌دختر؎ازمـَذهبیـٰآن‌سوژـہ‌شعـراست!:)💗☘️
•⸾🖤🌙⸾• -‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لَبخَندبِزَن‌بِہ‌ڪِنـٰایِہ‌هـٰا ۅَبـٰازبِگۅفَقَط‌بِہ‌؏ِـشقِ‌فـٰاطِمِہ‌نِگَهِش‌میدارَم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همیشہ‌بہ‌جای‌گفتن‌سلام‌وخداحافظ تواول‌وآخرِمکالِماتشون؛میگفتن.. یازھراویاعلے:) 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dokhpkjbbvdsryj
با عصبانیت و سرعت زیاد از پله ها پایین میرفت؛توانایی کنترل خود را از دست داده بود...به حیاط که رسید، تازه متوجه سیاهی شب و بارانِ شلاقی که زمین را خیس کرده بود شد اما غرورش اجازه برگشت به او را نمیداد...چشمش به آلاچیق محوطه افتاد و لبخند، چهره ی رنگ پریده اش را زیبا تر کرد، قصد کرد که به سوی آلاچیق پا تند کند اما صدایی متوقفش کرد: نیاز! برای اولین بار بود که او را به اسم کوچک صدا میکرد و همین باعث تعجب او شده بود، به سمتش برگشت و با بهت خیره به چشمان مشکی‌اش شد، کاپشنش را به سمتش گرفت و گفت: اگه بر نمیگردی بالا، تو رو خدا حداقل اینو تنت کن، سرما میخوری... خیره به او از شدت تعجب مانده بود... بیا ادامشو بخون🫀✨ ╾┈╌◅❤️‍🩹▻╌┈╼ @niaz_z
مــامــان : ویــشــڪــا پــاســخ ســوال مــن را بــده ویــشــڪــا : بــلــه دقــیــقــا همــیــن را گــفــتــم مــامــان : چــرا بــایــد دنــیــا تــو بــا شــایــان مــتــفــاوت بــاشــد بــابــا : شــایــان پــســر مــنــاســبــے هســت چــه چــیــزے از او تــو را نــاراحــت ڪــرده اســت ویــشــڪــا : لــقــمــه نــان را در دهانــم گــذاشــتــم ســڪــوت ڪــردم بــعــد از چــنــد لــحــظــه شــروع بــه صــحــبــت ڪــردم مــن اصــلــا دلــم نــمــے خــواهد مــثــل قــبــل زنــدگــے ڪــنــم دوســت نــدارم رفــتــار هاے ڪــه در ایــن چــنــد ســال انــجــام مــے دادم را تــڪــرار ڪــنــم هدف زنــدگــے مــا خــریــد بــهتــریــن لــبــاس ها و خــوردن بــهتــریــن غــذا ها نــیــســت مــن مــے خــواهم مــتــفــاوت از گــذشــتــه زنــدگــے ڪــنــم بــابــا نــگــاهے مــتــعــجــب بــه مــن ڪــرد و بــابــا : چــطــور بــه ایــن نــتــیــجــه رســیــدے ویــشــڪــا : زنــدگــے مــا خــیــلــے ارزش دارد پــس بــایــد بــه درســتــے از آن اســتــفــاده ڪــنــیــم و بــه چــیــز هاے ڪــم اهمــیــت نــپــردازیــم از روے صــنــدلــے بــلــنــد شــدم بــه ســمــت اتــاق رفــتــم در اتــاق را ڪــه بــاز ڪــردم گــوشــے را از روے تــخــت بــرداشــتــم و بــا نــرگــس تــمــاس گــرفــتــم بــعــد از شــنــیــدن چــنــد بــوق ارتــبــاط بــرقــرار شــد نــرگــس : ســلــام عــزیــز دلــم ویــشــڪــا : ســلــام نــرگــس جــون نــرگــس : خــوبــے خــانــم چــه خــبــر ویــشــڪــا : مــمــنــون خــیــلــے خــوب نــیــســتــم امــروز وقــت دارے امــروز بــا هم صــحــبــت ڪــنــیــم نــرگــس : بــلــه عــزیــزم یــڪ ســاعــت دیــگــر آزاد هســتــم نــظــرت در مــورد پــارڪ ... چــیــســت ؟ ویــشــڪــا : عــالــیــه بــعــد از قــطــع تــمــامــاس اتــاق را جــمــع و جــور ڪــردم و آمــاده شــدم تــا بــه مــحــل قــرار بــروم از پــلــه ها پــائیــن رفــتــم بــابــا : دخــتــر بــادخــتــرجــا مــیــرے ؟ ویــشــڪــا : بــا دوســتــم قــرار دارم وردشــاد : مــے خــواهے بــرســونــمــت ویــشــڪــا : نــه خــودم مــیــروم وردشــاد : صــبــر ڪــن مــے خــواهم بــاهات صــحــبــت ڪــنــم نــویــســنــده : تـمنا🌺 کپی در صورتی که با نویسنده صحبت شود☘
اُسٺادقراںٔتےمیگفتَن: یہ‌رۅزشیطـٰان‌ڪه‌ازمسںٔلہ‌توبہ‌آگاھ میشہ میࢪه‌بہ‌اصحـٰابش‌میگہ:مـٰااین‌همہ‌بنده‌رۅ فَࢪیب‌میدیم‌ . امـٰاخُداراه‌توبہ‌رۅبࢪاش‌قَراردادھ، ݒَس‌مـٰاچہ‌ڪُنیم؟! یڪۍ‌ازیـٰاراش‌میگہ‌: بھش‌اِلقـٰاڪنیم‌ڪه‌برا؎توبہ هنۅززۅدھ؛جَوونہ؛وحـٰالاحـٰالاهآ وقٺ‌دارھ‌توبہ‌ڪنه .. اینجور؎توبہ‌رۅبرآش عَقب‌میندازیم‌تـٰامَࢪگش‌فَرابرسھ .. - دیرنَشہ‌رَفیق!'🚶🏿‍♂
مادرشهـیدنوری:« همیشہ‌گوشیش‌ࢪومیگذاشت‌ روے‌ایوان،باآهنگ‌زینب،زینب، مرحوم‌موذن‌زاده...! وࢪزش‌میکرد؛میگفتم:بابڪ‌، مگه‌توجوون‌نیستی؟آهنگ‌شادبزار...! میگفت:مامان‌اینجوࢪے‌نگو؛ من‌نمیتونم...! من‌این‌نوحهـ‌رودوست‌دارم💔:)! -داداش‌بابڪ...!
از‌این‌عڪس‌قشنگا...!! :)
گاهی‌دلتنگی‌درهیچ‌بیتی،نمی‌گنجد گاهی‌یڪ‌تصویر،این‌چنین دل‌را‌بہ‌تپش‌وامی‌دارد💔:)
وسط‌جاذبہ‌ۍ‌این‌همه‌رَنگ‌ نوڪرت‌تا‌بہ‌ابد‌رنگ‌شماست بی‌خیال‌همہ‌ۍ‌‍ِ‌مردم‌شھر ! دلم‌آقابه‌خدا‌تنگ‌شماست...💔
ایران من🥺😍
چقد دویدند که به اینجا رسیدن چقدر باید بدویم که به اینجا برسیم .....
🥀 دنیا مثل شیشه ای می ماند که یکدفعه میبینی از دستت افتاد و شکست!!!!!! 🍂شهید مهدی باکری 🍂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من به خاطر تو، از این دنیا گذشتم... ان دنیا به دادم میرسی؟(: 💔
درفرهنگ کربلا... جوان یعنی آن کسی که جلوداراست واز همه زودتر به سمت شهادت سبقت می گیرد...! جوون حواست باشه( : ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
پویش شرکت کننده شماره 9⃣2⃣ سرکار خانم رئیسیان ✳️جهت شرکت در پویش و دریافت جایزه نفیس به کانال زیر بپیوندید👇 🔸بسیج دانشجویی دانشگاه اردکان 🔸 @bso_ardakanuni
🔴 تــجـربـه عـجیب رهـبـری از مـرگ 😳 💥 روایت شنیدنی از رهبری 🤔 عـجـیب تـرین اتـفاق زنـدگی رهـبر معظم انقلاب ~ سه بار بیهوشی و تجربیات👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2573139970Cb9a4b6696e کلیپ در کانال سنجاقه 📌 ( کاملا واقعی )
naghme.mp3
2.6M
لعنت به طول جاده ای که بین ما باشد😔 ✨ قبل از خواب خودتون رو شارژ کنید🫀
وقتی‌میری گلزار‌شُھدا اڪثرمزارهاخاڪین‌‌ومشخصِ خیلۍ‌وقتہ‌‌ڪسۍ‌‌بھشون‌‌سرنزده امامزارچندتا‌شھیدمعروف‌تر تادلت‌‌بخوادپرازگل‌وشڪلات وخرمابراے‌فاتحہ‌اسـت... -این‌‌رَسمش‌‌نیست‌!🚶‍♀