#خاطــره🎞
تویاتاقرویتختشاننشستهاند🛏
بابک❤️رویتشکابریپاهارابغلگرفتهو
تکیهدادهبهدیوارقرارشدهدهدوازدهنفر
دراینمقربمانندوچندنفریهمبهمقرهای
دورالزیتونونبلوالزهرافرستادهشوند
تانیروهایقبلیبرایاستراحت✨
بهعقببیاییندوبقیهبروند
جلوتریعنیبهتَدمُر.🚶🏻♂
علیپوررویتختنیمخیزمیشود
بهچیفکرمیکنیبابک👀
بابکآرنجهایشرامیگذاردرویکاسهی
زانوهایشتکهایازنخکنارملافهراتوی
انگشتانشبازیمیدهد🌱
میگویدمنشهیدمیشمرضا🌸
کلمهیشهیدعلیپورراوادارمیکندصافتر
بنشیند.چرااینفکرومیکنی🤨
بابکمیگوید:امروزفرماندهوقتیداشت👮🏻♂
حرفمیزدگفت🦋
ممکنهشهیدداشتهباشیم🕊
نگاهشافتادتونگاهمن🥺😍
رضامیگوید:بدبهدلتراهندهپسر
بابکچشمازنخگلولهشدهیتویدستش
برمیداردومیگویدبدیتودلمنیست🖐🏻
خیلیهمدوستدارمشهیدشم🌷
حیراناستولبخندشعمیقترمیشود🙂
لبخندشعلیپورراهمحیرانمیکند😥
وبابکدوبارهمیگوید🔐🔗
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
•• #داداش_بابکم 🍀
•• #شھیدانہ 🔗♥️
•اروزی شهادت را همه دارند.
اما..!❤️
•تنها اندکی شهید می شوند؛
چون...
•تنها اندکی شهیدانه زندگی می کنند.(:❤️
#داداش_بابکم
بوی خوش پیراهنش را دوست دارم
بغضِ قنوتِ مغربش را دوست دارم
گفتند میدانی که رفته،برنمیگردد
دیوانه ام من رفتنش را دوست دارم((:💔🕊
#داداش_بابکم