eitaa logo
🍃•دُختࢪانِ چـٰادُࢪَی•🍃
2هزار دنبال‌کننده
23.7هزار عکس
12.2هزار ویدیو
155 فایل
˼ بِسۡـم‌ِرَب‌ِالْحُ‌ـسِی‍ـنۡ...˹🫀 هَمیـن‌چآدرےڪِہ‌برسَـرتُوسـت، دَر‌ڪَربلا،حتّـۍبا‌سَخـت‌گیرےهـٰاے یَزیـد‌،از‌سَـر‌زیـنَـبۜ‌نیوفـتـٰاد 🍃 ⩥ مدیر کانال💫: @Amamzmanaj ادمین تبادلامون💬: @Sadatnory تولد کانال✨ : ۱۴۰۱/۱/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
شیفت نیمه شب.mp3
زمان: حجم: 7.09M
🎧بشنوید/داستان صوتی "شیفت نیمه‌شب"🌙 📖بریده داستان: "می‌گویم: هوشیاریش نزدیک پنجه. از جایی پرت شده؟ خانم سجادی صدایش را پایین می‌آورد و می‌گوید: نه بابا حادثه نبوده. وقتی آوردنش من اینجا بودم. بدنش پر جای چاقو بود. پشت میز، کنار خانم سجادی می‌نشینم. سمانه سرش را جلوتر می‌برد و چشمانش از کنجکاوی برق می‌زنند: یعنی خلافکاری چیزی بوده؟ دعوا کرده؟" ✍🏻به قلم: فاطمه شکیبا 🎙گویندگان: بانو مهدی‌آسا(راوی) بانو شبنم(خانم سجادی) بانو "نوکر ارباب"(سمانه) بانو شباهنگ(مادر آرمان) آقای سپهر(پدر آرمان) ▫️کاری از درختان سخنگوی باغ انار تقدیم به روح بلند آرمان عزیز...🕊️ @shahidarmanaliverdiiii
💔⁦⁩⁩⃟🕊️ . . اولیــن بار ڪہ با هــم بیــرون رفتیم، گلزار شهــدا بود؛ پنــج نفر بودیم، همینجور ڪہ بہ قبــور مطهــر شهــدا سر میزدیــم بہ مزار شهیــد نیرے‌ رسیدیم. یڪے‌ اومد گفت یڪے‌ از شمــا روضہ بخونہ، همہ ما بهانہ‌اے‌ آوردیم ڪہ روضہ نخونیم امــا آرمــان داوطلب شد. ازش پرسیدیم چہ روضہ‌اے‌میخونے‌!؟ گفت: روضہ خــانم حضرت رقیــه سلام الله علیها خیــلے‌ حضــرت رقیــہ رو دوست داشت 💔😭 🌷بہ روایت دوست شهیــد🌷 . .
🕊⃝⃡🌹 . . . آرمان ڪہ مریض شده بود، برده بودمش پیش دڪتر... تا فهمید دڪتر خانم هستش و میخواد آرمان رو معاینہ بڪنہ، گفت:من نمیام... گفتم:پسرم؛ این خانم دڪتر هستند، میخوان فقط معاینہ‌ات ڪنن. گفت:نہ پدرجان طبق فتواے‌ حضرت آقا تا وقتے‌ ڪہ میشہ بہ پزشڪ محرم مراجعہ ڪرد نباید پیش پزشڪ نامحرم رفت... . .
✨͜͡🕊 . . . _ایشون همیشہ سعے‌ میڪرد از ابتدا تا انتهاے‌ ڪلاس‌ها رو حاضر باشہ... نسبت بہ اساتید احترام بگذاره،و پشتڪار ایشون بود و از این نظر یڪ طلبہ‌ے‌ واقعا نمونہ‌اے‌ بود... _استعدادها متفاوتہ یڪے‌ خوب میفهمہ، یڪے‌ ڪم،ولے‌ اون چیزے‌ ڪہ بہ دست خود آدمہ تلاش هست... ایشون خیلے‌ پر تلاش بودن 🌺بہ روایت اساتید شهید بزرگوار 🌺 . .
🌹⁦⁩⁩⃟🕊️ . . . گاهے‌ اوقات ڪہ یہ مداحے‌ مے‌دید و براش جالب بہ نظر مے‌اومد، رو مے‌ڪرد بہ من و میگفت: اینو گوش بده و نظرت رو بگو. بعد هم صداش رو ڪمے‌ بلندتر مے‌ڪرد تا با هم بشنویم. بعد از گوش دادن بہ اون مداحے‌، درباره سبڪ و شعرش صحبت مے‌ڪردیم. مے‌گفت: هیئت باید شور و شعور حسینے‌ رو تو قلب‌ها زنده ڪنہ. با هیئت‌هایے‌ ڪہ این ویژگے‌ رو نداشتن اصلا حال نمے‌ڪرد و نمے‌رفت... محرم قبل از این ڪہ بره مشهد، باهاش تماس گرفتم. ازش پرسیدم: این شبا هیئت ڪجا میرے‌؟ گفت: میرم حوزه و... البتہ یہ شب رفتم هیئت فلانے‌ خیلے‌ خوب بود. یہ شب هم یہ هیئت دیگہ رفتہ بود و از اون هم خیلے‌ تعریف ڪرد. علتش رو توی مبناش میشد دید؛ چون اهل ڪار تربیتے‌ و جهادے‌ بود و همیشہ دغدغہ فرهنگے‌ داشت، با هیئاتے‌ ڪہ مبناے‌ درست و حسابے‌ داشتند بیشتر و بهتر میتونست ارتباط بگیره. میگفت: شعرهاے‌ مداحان باید روے‌ مبنا باشہ و علاوه بر این ڪہ باید شور داشتہ باشہ و قشر جوان رو جذب ڪنہ، شعور حسینے‌ رو هم ترویج بده و در ناخودآگاه شنونده تاثیر مبنایے‌ بذاره. . .
🌹⁦⁩⁩⃟🕊️ . . . آرمان براے‌ ڪارهایے‌ ڪہ قبول میڪرد و مسئولیت هایے‌ ڪہ بہ عهده میگرفت هیچ وقت ڪم نمیزاشت... یادمہ یہ سالے‌ مسئولیت امور اجرایے‌ و برگزار ڪردن هیئت شباب المهدے‌(عج) رو داده بودن بهش؛ یڪے‌ از روزهایے‌ ڪہ روضہ هفتگے‌ قرار بود بگیریم،یادمہ چون ایام تعطیلات بود خیلے‌ از رفقا رفتہ بودن مسافرت و نبودن ڪہ بیان هیئت... تقریبا ٣یا۴ نفر بیشتر نبودیم، بهش گفتیم آرمان حالا چیڪار ڪنیم؟؟! گفت:ما ڪارے‌ نداریم ڪہ چند نفر هستیم باید هیئت رو برگزار ڪنیم و گفت یڪے‌ از بچہ‌ها زیارت عاشورا رو شروع ڪنہ تا سخنران برسہ و هیئت حتما برگذار بشه... 🌺بہ روایت دوست شهید بزرگوار 🌺 . .
26.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. •🕊⃝⃡🌹• . . . . واقعا از همہ چیزش گذشتہ بود دهہ هشتادۍ بود ولۍ با همہ دوستاش، جوونا فرق میڪرد... 🙂🥀 🌹بہ روایت مادر شهید بزرگوار، قسمتۍ از مستند آرمان عزیز🌹 . .