eitaa logo
♡•دُختࢪانِ چـٰادُࢪَی♡
1.9هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
9.5هزار ویدیو
130 فایل
˼ بِسۡـم‌ِرَب‌ِالْحُ‌ـسِی‍ـنۡ...˹🫀 هَمیـن‌چآدرےڪِہ‌برسَـرتُوسـت، دَر‌ڪَربلا،حتّـۍبا‌سَخـت‌گیرےهـٰاے یَزیـد‌،از‌سَـر‌زیـنَـبۜ‌نیوفـتـٰاد 🍃 ⩥ مدیر کانال: @Amamzmanaj ⩥ رزرو تبلیغات‌و‌تبادلات: @Amamzmanaj تولد کانال✨ : ۱۴۰۰/۱/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
آهای دشمن احمقی که به روحانیون جسارت میکنی تا ترس ایجاد کنی از پوشیدن لباس روحانیت، خوب گوش کن👇 او اگر از مرگ میترسید کفنش را دور سرش نمیپیچید....❤️ 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. "همین قدر ساده ، همین قدر قشنگ" خیلی وقته دیگه زندگیامون رنگ زندگی ندارن خیلی وقته دیگه زندگی نکردیم..."
نوکرت‌پیرکہ‌شد،دلبرےاش‌‌هم‌بیشتر‌شد❤️:) العجل مولا، مولا،مولا
حرم لازم! 🌿❤️
🌱💗 حجاب مانند اولین خاکریز جبهه است که دشمن برای تصرف سرزمینی حتماً باید اول آن را بگیرد…🌸
°•🌱 این روزها حجابم را محکم‌تر می‌گیرم تا یادم بماند، آخرین نگاه امام حسین(؏) به خیمه‌ها بود... .
مثلا شهید بشی رفیقات این طوری برات گریه کنن:) اللهم الرزقنا...💔
هربار‌توراصدازدم نسیم‌ِبهشت‌وزیدن‌گرفت...(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج
نگاهی به اطراف کردم چند درخت همراه با شمشاد های سبز در باغچه ی قرار داشتند خودم را کنار باغچه رساندم در گوشه ای پنهان شدم تا ماشین حمل زباله وارد بیمارستان شود نیم ساعتی طول کشید تا ماشین سفید رنگ برزگی وارد بیمارستان شد در حالی فردی از ماشین پیاده شد خودش را به سمت سطل برزگ آن طرف حیاط رساند من به سمت ماشین رفتم تمام حواسم به اطراف بود که ماموری در آنجا نباشد خودم را به ماشین رساندم و با یک حرکت وارد انبوهی از زباله شدم هنوز چند لحظه ای نگذشته بود که مقدار زیادی زباله روی سرم ریخته شد از بوی زباله ها حالت تهوع در وجودم ایجاد شد نفسم داشت قطع می شد ،کمی که گذشت به بوع تعفن برانگیزشان عادت کردم ماشین حرکت کرد فکر می کنم از چند خیابان گذر کرد تا سرم را از البه الی زباله ها بیرون کشیدم نگاهم را به اطراف چرخاندم ماشین وارد خیابان فرعی شده بود با حرکتی از ماشین بیرون پریدم صدای تظاهرات مردم از خیابان اصلی به گوش می رسید آه سردی کشیدم یاد مردم بی گناه قم افتادم که در هوای شهریور ماه کشته شده بودند تا خانه محمد رضا فاصله ی زیادی نبود تصمیم گرفتم پیاده خودم را به آنجا برسانم باید مراقب مامورین بودم بعد نیم ساعت پیاده روی خودم را جلوی خانه محمد رضا دیدم قلبم تند تند می زد نمی دانستم باید چطور خبر مجروح شدنش را به خانواده بدهم نویسنده :تمنا🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دردِفراق‌رابہ‌ڪدامین‌مطب‌ببرم! رفعِ‌غمِ‌حبیب‌ڪه‌ڪارِطبیب‌نیست:)💔»
لرزش دستم باعث شد تمام بندم یخ کند نفسم را در سینه حبس کردم زنگ در را فشار دادم بعد از چند لحظه زن صابخانه با چادر رنگی پشت در حاضر شد زن صاحبخانه سالم چرا این قدر دیر آمدید پس محمد رضا کجاست ؟ سکوت کردم سرم را به زیر انداختم با کلماتی مقطع مهدی محمد رضا مج رو ح شده ... زن صاحبخانه تا این جمله را شنید با دستانش محکم به صورتش کوبید شروع به شیون کرد با صدای او زنان دیگر بیرون آمدند همه نگاه پرسش گرایانه ای به من کردند که چه اتقاقی افتاده ؟ ماجرا توضیح را دادم و خیال آن هارا راحت کردم که پرستار قرار هست شب محمد رضا را بیاورد دلم آشوب بود نگران بودم زمانی که پرستار می خواهد محمد رضا را منتقل کند اتفاقی بیفتد زن صاحبخانه کمی آرام شد با کمک زن ها دیگر به داخل اتاق رفت من هم به سمت حوض رفتم لبه آن نسشتم غروب 21 شهریور را نظاره کردم نویسنده:تمنا🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹ بسم رب الشهدا › ‌‌. اون‌كِ‌بلندت‌می‌کنہ،وقتی‌افتادی؛ دنبالت‌میگرده‌،وقتی‌گم‌شدی👀🌱› بیدارت‌میکنہ،وقتی‌خوابی! نزدیکت‌هست،وقتی‌بهش‌احتیاج‌داری💆🏻‍♂💙" باهات‌بخنده‌،گریه‌کنه،آرزوکنه،بجنگه‌ودرعوض‌ هیچی‌نخواد‌بہ‌غیرازخود‌تو : )🌸♥️" بهش‌میگن‌برادر‌شهید🧔🏻‍♂️؛ ‌‹https://eitaa.com/joinchat/1634337069Cfd9d95113f › - برادرشهیدت‌دعوتت‌کرده‌نمیای؟' - شہیدی‌ك‌حاج‌قاسم‌عاشقش‌بود‹ 🎼'💙'🧔🏻 › -شهیدی‌که‌برای‌دفاع‌ازحریم‌اهل‌بیت‌هویت‌خود‌راتغییرداد🖐🏿🔏" - بیاکیك‌،آبمیوه‌میدن😂🥤: ‹https://eitaa.com/joinchat/1634337069Cfd9d95113f
کانال‌رسمی‌شهید‹مصطفی‌صدرزاده›درایتا🖐🏿! منبع‌تکست‌هاۍ 🕊.. 🤨☝️🏻؟ تهِ‌تباهیِ‌سرریع‌جوین‌بده😔😂♥️' 🌱، ‹https://eitaa.com/joinchat/1634337069Cfd9d95113f