eitaa logo
دُخٺــࢪاݩ‌‌فـٰاطـمـے❤️💫
3.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
25 فایل
📣 بࢪا؎ عضویٺ دࢪ گࢪوه به عنوان مࢪبے یا دختࢪان فاطمے و یا اطݪا؏ از بࢪنامهـ ها با ادمین کاناݪ، دࢪ اࢪتباط باشید 📲 «گروه تبلیغی جهادی رشد🌱» ارسال تصاویر و ویدئوها: @aghayari12 ادمین: @Mirzaei1369 @SarbazAmad
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹فصل شانزدهم 🌱برگ چهل و چهارم این به معنای آن نیست که ایشان هیچ دخالتی در کارها ندارند،ولی معمولاً احساس نمی شود.برای همین،آن حضرت را به خورشید پشت ابر،تشبیه کرده اند. گاهی خورشید را نمی بینیم،اما روشنایی و گرمای آن،هم چنان سبب ادامه زندگی موجودات روی زمین است. در مورد نجات شیعیان در بند،ممکن است آن امام مهربان به طور نامحسوس،مقدمه چینی کرده باشند. مطمئن هستی آن حضرت،در نجات صفوان و حماد،از سیاه چال،نقشی نداشته اند؟امیدوارم با دعای ایشان، مقدمات نجات بقیه هم فراهم شود! از راهی فرعی از بازار بیرون آمدیم. هیاهو و ازدحام بازار را پشت سر گذاشتیم. سکوت و آرامش کوچه های خلوت،لذت بخش بود. ابوراجح به نفس افتاده بود و سعی می کرد از سرعتش کم نشود. من هم دست بردار نبودم. وقتی آن حضرت به دادِ کسی چون اسماعیل هرقلی می رسند و جراحت پایش را شفا می دهند،طبیعی است انتظار داشته باشیم به یاد ده ها شیعه ای باشند که در سیاه چال های خوف ناک گرفتارند. شکی نیست که آن حضرت به فکر ما هستند و دعاهایشان،بسیاری از خطرهای مهلک را از ما دور می کند.اگر حمایت و دعاهای ایشان نبود،شیعیان به دست امثال مرجان صغیر از بین رفته بودند. همان طور که برایت تعریف کردم، اسماعیل هرقلی در شرایط دشوار و ناگواری قرار گرفته بود. سیدبن طاووس او را به جراحان حلّه و بغداد نشان داد.آنها گفتند نمی شود برایش کاری کرد.در آن وضعیت،اسماعیل فهمید که مداوا و نجات جانش تنها به دست خداست و بس. به جای بازگشت به حلّه،به سامرا رفت و با چنان معرفتی و همتی،امام زمان را در درگاه الهی،واسطه قرار داد که آن حضرت با اذن خداوند به کمکش شتافتند. از کنار کاروان کوچکی از شتران گذشتیم. نفس های صدادار ابوراجح،رشته صحبتش را مرتب قطع می کرد. بُنیه ضعیفی داشت. اگر دقت کرده باشی،می بینی که شفای اسماعیل هرقلی،مسأله ای شخصی و خصوصی نیست. بسیاری از مردم با دیدن آن معجزه،به پیروان امام زمان پیوستند و برای شیعیان هم قوّت قلبی شد که فکر نکنند امامشان آنها را فراموش کرده. دشمنان شیعه،ما را ملامت می کنند که شما اگر امام و پیشوایی دارید و زنده است،چرا به فکرتان نیست و کمک تان نمی کند.معجزه های غیر قابل تردیدی مثل شفا يافتن اسماعیل هرقلی،جواب دندان شکنی است به یاوه های آنان. دست ابوراجح را گرفتم. مجبور شد بایستد. طبق قولی که داده ام باید به دارالحکومه بروم. قنواء لابد اسب ها را آماده کرده و منتظر من است. اگر به او قول نمی دادم نمی توانستم به سیاه چال بروم. پیشانی ام را بوسید وگفت:《اگر پرهیزکار باشی،خدا کمکت می کند.این کار که تمام شد،به مسجد می روم و برایت دعا می کنم.تو امروز دل امام زمان را شاد کرده ای. امیدوارم با دعا و عنایت آن حضرت،تو نیز به مقصودت برسی و کامیاب شوی!》 به طرف دارالحکومه که می رفتم،در پوست خود نمی گنجیدم. دلم می خواست روزهایی که بین من و جمعه،فاصله انداخته بودند،هر چه زودتر بگذرند و مرا با جمعه تنها بگذارند. فصل هفدهم ناهارمان ماهی بود. امّ حباب آن را عالی درست می کرد. هر وقت مهمان داشتیم،با دست پخت او، سرمان را بالا می گرفتیم. سرسفره، زیتون پرورده و ترشی مخصوص امّ حباب هم بود.کم غذا خوردم. او ناراحت شد‌. گربه از این بیشتر غذا می خورد. پدربزرگ گفت:《اگر قرار است ناهاری شاهانه در دارالحکومه بخوری،بگو ما هم بیاییم!》 از ظرف شربت خرما و انگور،کمی نوشیدم. با شکم پر که نمی توانم به سوارکاری بروم. مبارک است!نمایش تمام شد؟نوبت سوارکاری رسید؟ امّ حباب گفت:《چه عيب دارد!قنواء می خواهد به شوهر آینده اش نشان دهد که سوارکار قابلی است.》 هنوز از دعوت ابوراجح حرفی نزده بودم.🍂 دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃کمک کردن به یک ممکن است تمام دنیا را تغییر ندهد.🌹 دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
" خداوندا ".......! آرامم کن همان گونه که دریا را... پس از هرطوفانی آرام میکنی... راهنمایم باش که در این چرخ و فلک... روزگار بدجور سرگیجه گرفتم... ایمانم راقوی کن... که تو را در تنهایی خود گم نکنم... " خداوندا "......! من فراموش کارم اگر گاهی... یا لحظه ای فراموشت کردم... تو هیچ وقت فراموشم نکن... " خداوندا ".....! رهایم مکن حتی اگر همه رهایم کردند...خداوندا تقدیردوستانم را انگونه که صلاح میدانی رقم بزن " آمین یارب العالمین دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
💠 💠 🍃 ای همه هستی فدای نام زیبای شما 🍃 آسمان هرگز نبیند مثل و همتای شما 🍃 کاش می شد کاسه چشمان ما روزی شود 🍃 جایگاه اندکی خاک کف پای شما 💠 برای شادی دل امیر آفرینش و تعجیل در فرج موعود انبیاء واولیاء، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پنج صلوات مهدوی (عج) ....... 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌺 دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حلوای زعفرونی ⛔️نکات مهم⛔️ قبل و بعد تفت دادن آرد حتما اون رو الک کنید.یعنی قبل از ریختن روغن هم باید آردتون رو الک کنید. ریختن شیر عسلی داخل شربت الزامی نیست فقط یه مقدار تو طعم و رنگش تاثیر خوب میذاره🤗 بعد از ریختن روغن و کره ،حلوا رو ۱۵ دقیقه با حرارت ملایم تفت بدید. در تمام مدت تفت دادن مدام هم بزنید ،شعله زیاد نباشه چون میسوزه مواد لازم: آرد پنج لیوان ۱۰۰ گرم کره دو لیوان روغن مایع مواد شربت: شیر عسلی سه قاشق غذاخوری شکر چهار لیوان هل شش تا دونه گلاب یک لیوان آب سه لیوان دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ دستی که خورده بر حرمت بال می‌شود هر دل شکسته پیش تو خوشحال می‌شود هر گاه می‌روم به حرم درد دل کنم آنجا زبان حاجت من لال می‌شود (ع)🍂🖤 دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 قصه شب👇👇👇👇👇👇👇
🌹فصل هفدهم 🍃برگ چهل و پنجم موضوع قنواء و سوارکاری مهم نیست. مهم این است که برای روز جمعه به مهمانی دعوت شده ایم. مهمانی حاکم؟ سرتکان دادم. حاکم خرواری چند است! امّ حباب گفت:《باید بگردم لباس مناسبی برای خودم آماده کنم‌. راستی،نگفتی کی دعوتمان کرده.》 ابوراجح ازمان دعوت کرده. پدربزرگ تکیه داد و نفس راحتی کشید. خداراشکر!حال و حوصله رفتن به دارالحکومه را ندارم،اما رفتن به خانه ابوراجح و مصاحبت با او برایم شیرین و لذت بخش است. امّ حباب لب ورچید و گفت:《حیف شد!من نمی توانم بیایم. همه اش تقصیر این آقاست!》 به من اشاره کرد. پدربزرگ با بدگمانی گفت:《مثل این است که اتفاقاتی افتاده که من خبر ندارم!》 آن روز که حالم خوش نبود ودر خانه ماندم،امّ حباب بیچاره را به خانه ابوراجح فرستادم تا خبری از ریحانه برایم بیاورد. حالا اگر ریحانه و مادرش،امّ حباب را با ما ببینند،می فهمند که من او را به آنجا فرستاده بودم. آنوقت ابوراجح متوجه می شود که من به دخترش علاقه دارم و از اینکه ما را به خانه اش دعوت کرده، پشیمان می شود. امّ حباب گفت "《حالا تا روز جمعه!از این ستون تا آن ستون فرج است. یک سیب بالا می اندازی،صدتا چرخ می خورد تا پایین بیاید. باید ببینیم روزگار چه در آستین دارد. شاید خدا خواست و من هم آمدم و ریحانه را همانجا از پدرش برایت خواستگاری کردیم.》 به او گفتم:《در عمرم زنی به سادگی تو ندیده ام. برای رضای خدا،حرف که می زنی،کمی هم فکر کن!》 امّ حباب قهر کرد و پشت به من نشست. خجالت نکش!حرف دلت را بزن. یک بار بگو من خُل وچلم! در جمع کردن سفره کمکش کردم تا از دلش درآورم. فایده ای نداشت. پدربزرگ پیش از آنکه برای استراحت به اتاقش برود،گفت:《توی این دو هفته،روزی هزار بار از خدا خواسته ام که ابوراجح و خانواده اش را به راه راست هدایت کند. خدا می داند چقدر دلم می خواهد روزی به خانه اش برویم که میان ما و او هیچ جدایی و فاصله ای در مذهب و اعتقادنباشد!افسوس!اینها آرزوهای قشنگی است که بعید است شاهد انجامش باشیم. 》 امّ حباب که گوش ایستاده بود،گفت:《تو چرا این طور حرف می زنی ابونعیم!این چیزها که برای خدا کاری ندارد. برای او از آب خوردن هم راحتر است. 》 خندیدم و گفتم:《چه می گویی امّ حباب نگاه تندی به من انداخت و به آشپزخانه رفت.قهر که می کرد،جانِ آدم را به لبش می رساند تا آشتی کند. فصل هجدهم با دیدن قنواء نتوانستم جلوی خنده ام را بگیرم. موهایش را زیر دستاری که به سر پیچیده بود،پنهان کرده بود. با کمک سُرمه،دوده و موادی که خودش سرهم می کرد،چین هایی مردانه به پیشانی و دو طرف بینی،و حالتی آفتاب سوخته به چهره اش داده بود. کسی با دیدن آن قیافه نمی توانست حدس بزند با دختری روبه‌روست که چند خدمتکار،گوش به فرمانش هستند. حالت چطور است هلال؟از بانو قنواء چخبر؟ سوار بر دو اسب جوان و چابک،از راهی که پشت دارالحکومه بود،بیرون می رفتیم که گفت:《ساعتی قبل به دیدن حماد رفتم.او و پدرش را به زندان عادی منتقل کرده اند. طبق دستور من،آنها را به حمام برده اند و لباس تمیزی پوشانده اند. آنقدر خوشحال شدم که انگشترم را به رئیس زندان بخشیدم!》 کنجکاو شدم بدانم چرا اینقدر خوشحال شدی؟چرا می گویی به دیدن حماد رفتم؟انگار پدرش چندان اهمیتی ندارد!اتفاقی افتاده؟ شانه بالا انداخت و اسبش را هی زد. حماد جوان زیبایی است. اگر حالا او را ببینی،باور نمی کنی همان موجود ژولیده و کثیف دیروزی باشد؛همان طور که کسی باور نمی کند من قنواء باشم. این را که فهمیدی،خوشحال شدی؟ راستش نمی دانم چرا. اورا که دیدم،احساس خاصی به من دست داد. سابقه نداشت‌. امروز این حس به تو دست داد یا ديروز در سیاه چال؟ بدجنسی نکن!با این سؤال های آزار دهنده،می خواهی از بازی هایی که به سرت آوردم،انتقام بگیری. اگر تو عاشق حماد شده باشی،خیالم تا حدی راحت می شود.دست از سر من برخواهی داشت و سراغ او خواهی رفت. من هم می روم سراغ کارو گرفتاری هایی که دارم.🍂 دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨پست و استورے های جدید سخنرانے های جذاب ✨و مداحے هاے دلنشین ⚘حال و هواےکانالشون قشنگہ💕 🔻توی این ایام آدرس موکب های زیارتی مشهد روهم میذارن کانالشون؛ https://eitaa.com/joinchat/3196256278C874c386330 حتما سر بزنید پشیمون نمیشید 🤲
خوابی چنین میانه ایوانم آرزوست 🙏🙏🙏❤️❤️❤️ دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَی الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏ 🔘 بارالها درود و رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا پسندیده پیشوای پارسا و منزه و حجت تو بر هر که روی زمین است و هر که زیر خاک بسیار راستگو و شهید درود و رحمتی فراوان و کامل و با برکت و متصل و پیوست و پیاپی و دنبال هم همچون بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی. ▪️ شهادت آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام بر شیعیان و عاشقانش تسلیت 🖤دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ای صفای قلب زارم ... ❤️ السلام علیک یا سلطان ❤️ جان عالم فدای آن چشمان ❤️ گر نگاهی به ما کنی خوب است ❤️ رحمت واسعه، ، باران ! 🖤دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 السلام علیک یا سلطان 🌹جان عالم فدای آن چشمان 🌹گر نگاهی به ما کنی خوب است 🌹رحمت واسعه؛ ، باران ! 🍃 در روز شهادت امام هشتم علیه السلام کاروان دل هامان را با صدای زنده یاد مرحوم کریمخانی راهی علیه السلام می کنیم و سلامی از صمیم جان می دهیم و می گوئیم؛ 💠 السلام علیک یا علی بن موسی الرضا 🖤دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤