🤍🧡🤍🧡🤍🧡🤍
#پارت_هفتاد_شش
#از_لاک_جیغ_تا_خدا
چه خوش خیال و ساده.... .
وارد اون مکان شدیم.
پر از آدم بود.
آدمایی که بعضی هاشون گریه میکردن.
بعضی هاشون شیون.
میثم منو از انبود جمعیت جلو میکشید و میبرد طرف جایی نامعلوم.
چشم میچرخوندم تا بلکه طاها رو ببینم.
انقدر جلو رفتیم که به تابوت رسیدیم.
دور تابوت خانم هایی نشسته بودند که پشتشون به من بود.
دلم میخواست ببینم اون شهیده کیه.
یهو چشمم افتاد به قاب عکسش.
چشمام پر از اشک شد.
قطرات اشک از همدیگه سبقت میگرفتند.
باورم نمیشد.
نمیتونستم درک کنم.
نه امکان نداشت...
امکان نداره.....
نمیشه.....
◌⊰.◌⊰.های گرلا•°🖐🏻🧸
◌.⊰چالش داریم خب کیوتا.🫂❤️🔥
◌⊰.نوعش↵راندی.💚🌱
◌⊰.شرط↵نلفی.🚶🏻♀🕊
◌⊰.ظرفیت↵نمد.💜🫐
◌⊰.تایم↵ ࣪همین الان⏱📲.
◌⊰.جایزه ↵ رازه.🤍🦋
◌⊰.عایدیم.💎🖇
◌⊰. @Zamenie﹝.🎨.﹞.
◌⊰.چنل ننصمون
https://eitaa.com/dokhtaran_zeynabi
#اسماتون♡
◌⊰.💚یاحسین 🌿✅✅✅
◌⊰🧡ریحانه✨✅✅✅
◌⊰.💜 محدثه🫐✅✅✅
◌⊰.🫀خادم الزهرا🌸✅✅✅.
◌⊰.🤍فاطمه🦋✅✅✅
◌⊰.⭐️رها💛✅✅✅
○`🧶خادم الحسین🍓✅✅✅