حاج_محمود_کریمی.mp3
4.33M
تو بــرگ اول پاییــزۍ؛
ڪه از اهل حــرم میریــزی🥺🍂..
- #مداحیِاستودیویی .
- #حضرتِ333 .
- #حاجمحمودکریمـی.
[ پلی لیستِ روح !. ]
🧡جمعــه ⁶مهـــــر
◗پیـامـی براۍِ امــــروز ◖
▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃
باید دوباره این پیله ی تاریک را بشکافم
و پروانه شوم!
این بار پروانه تر...🦋
[ #معصومه_صابر ]
💌-#چـهـلروزبـانهجالبلاغــه
🪴-#روز_چهــاردهـــم
✍🏻امیرالمؤمنینعلــۍ "علیهالسلام" میفرمایند:
-
برای آنچه که از دنیا از دست میدهید، تأسف نخورید!
📗- نهجالبلاغه؛ حڪمت۴۳۹ ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کو_کو
اولین کارگاه آموزشی رشته مهیج کو-کو
در شهرستان آران وبیدگل
در تمامی رده های سنی
باحضور و مربیگری
سرکارخانم بم
مسئول کمیته کو-کو استان اصفهان
✨انتخابی تیم مسابقات استانی✨
زمان: جمعه مورخ ۶ شهریورماه۱۴۰۳
سانس پسران : ۱۶:۰۰ الی ۱۷:۰۰
سانس دختران: ۱۷:۰۰الی ۱۸:۰۰
مکان :
شهرستان آران وبیدگل،پارک بانوان روستامحمدابادمرکزی
ثبت نام خواهران: ۰۹۱۳۵۶۱۴۶۶۸
ثبت نام برادران: ۰۹۱۳۱۶۳۰۸۳۴
🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆🏆
#خانه_ورزش_دهیاری_محمدآباد_مرکزی
#بیش_ازدودهه_فعالیت_ورزشی☺️
#پارک_بانوان_محمدآبادمرکزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شگفتیهایجهان🪐
-
روزتون رو با این ویدیو شروع کنید🥹
این ویدیو لحظه ی نشست یه هواپیما تو نیویورکه که توسط خلبان فیلمبرداری شده😍👌
┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈
「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
┅┄ ❥❥
« مَنْيَتَوَكَّلْعَلَىاللَّهِفَهُوَحَسْبُهُ.»
- هرکسبرخداتوکل کند،
خدابرایشکافۍخواهدبود.
‹✨⇢#درگوشـۍباخــــــدا›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هذایومالجمعہ°🌻°
-
کہ بیتــو جمعـه هوایش
همیشـہ سنگیـــن است..
-
🌼|↫#جمــعــہهــاےدلتـنگـۍ
🤍|↫ #اللهمعجݪلولیڪالفرج
┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈
「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
#هذایومالجمعہ°🌻° - کہ بیتــو جمعـه هوایش همیشـہ سنگیـــن است.. - 🌼|↫#جمــعــہهــاےدلتـنگـۍ 🤍
به محبینِ من بگو :
آن لحظه که احساسِ تنهایی میکنید تنها چیزے که شما را آرام میکند ، من هستم...🥺!| #مهدینا 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قم شورهزار بود و گلستان شد
از خاڪ پاۍِ حضرت معصومه ...
ورود پر خیر وبرڪت حضرٺ معصومه سلام الله علیها به شهر قم مبارڪ✨🌸:))
#یڪبــــرگازکتــــاب📒
پدر میگفت: نه با کسی بحث کن نه از کسی انتقاد کن. هر کسی هر چی که گفت بگو حق با شماست و خودت را خلاص کن.
آدم ها که عقیده ات را می پرسند، نظرت را نمی خواهند. می خواهند با عقیده خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدمها بی فایده است.
📚 کتاب : چراغ ها را من خاموش میکنم
✍️ اثر : #زویا_پیرزاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🍁☕️•
محمدرضا طاهری در جوابِ بدیِ آدمها
خیلی قشنگ نوشته؛
"جهان را بر ما سخت کردی،
بعید است خدای ما بر تو آسان بگیرد"🧡
#حالخوب ☺️
┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈
「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
مَاوَدَّعَكَرَبُّكَوَمَاقَلَىٰ . .
پروردگارتتورارهانکردھِ!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زیباییهایخلقت😍
-
مزارع زرشک روستای افین، شهرستان زیرکوه
چه ترکیب رنگ خوشگلی...☺️
📍 خراسان جنوبی - پایتخت زرشک ایران
فصل برداشت از اواسط مهر تا پایان مهره
زرشک از اون دست درختهایی هست که نیاز به آبیاری خیلی کمی داره، مناسب اقلیم ماست.
┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈
「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」
_ _ _ ___
- ✅#معرفۍکتــاب
-📗#اسمتومصطفیاست
📝مــعــــرفـــــی:
روایتی از بانوی مصطفی:)
مصطفی صدرزاده ای که رهبر او را الگو برای جوانان خطاب کرد🪐
مصطفی ای که گوشه گوشهی زندگی اش درس است و ما چندی کوتاهـــ🤏🏼ـمهمانِ
زندگی او در کاغذ های کاهی میشویم زندگی ای که از قاب عشق نوشته شده و کلمات آن روایتی عاشقانه از سوی همسر و همسفره آقا مصطفی است؛😇
┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈
「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_برزخ_اما📓
#فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_دویست_و_هفتاد_و_نهم
خوب ما رو مي شناخت و وقتي دید مردی همراهمون نیست کمك کرد تا امیرمهدی رو از ماشین بیرون بیاریم و روی ویلچر بذاریم.
خدا از هرجایي که فكر نمي کردم برام کمك مي فرستاد و من با ناباوری این همه رحمتش رو نظاره مي کردم.
امیرمهدی با لكنت ممنونمي به همگیمون گفت و باعث شد هر سه لبخند بزنیم.
وارد بیمارستان که شدیم باز هم پورمند جلوی چشمام ظاهر شد .
دقیقاً شبیه به زبل خان همه جا حضور داشت.
پورمند با دیدنمون سریع رو به پرستاری بلند گفت:
پورمند –بگین دوتا پرستار مرد بیان .
و با دست اشاره ای به طرفمون کرد و ادامه داد:
پورمند –همراهای مریض نمي تونن وارد اتاق فیزیوتراپي بشن.
برنامه ی امیرمهدی رو خوب بلد بود . اخمي کردم و ازش رو گرفتم .
این بشر دست بردار نبود .
صبر کردیم تا پرستارها بیان .
وقتي امیرمهدی رو بردن ، در حالي که سه نفری به سمت صندلي ها مي رفتیم پشت چشمي نازك کردم و آروم
گفتم :
من –زبل خان اینجا ، زبل خان اونجا ، زبل خان همه جا ...
فقط یه دستمال کم داره که عرقش رو پاك کنه و دوباره بریزه رو سرش.
از حرفم نرگس و مائده به خنده افتادن .
نرگس –وای از دست تو.
من –والا به خدا .. این بشر همیشه همه جای بیمارستان هست.
مائده –مگه دکتر نیست ؟ خب حتماً کارش ایجاب مي کنه به همه جا سرك بكشه.
نیم نگاهي بهش انداختم . از اونایي که معنیش مي شه "تو چقدر ساده ای . "بنده ی خدا از چیزی خبر نداشت و
فكر مي کرد پورمند یكیه مثل شوهر خودش یا شوهر من
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_برزخ_اما📓
#فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_دویست_و_هشتاد
نیم نگاهي بهش انداختم . از اونایي که معنیش مي شه "تو چقدر ساده ای . "بنده ی خدا از چیزی خبر نداشت وفكر مي کرد پورمند یكیه مثل شوهر خودش یا شوهر من.
آروم گفتم:
من –نه مائده جون . ایشون سابقه ش پیش ما خرابه.
و رو به پورمندی که دائم جلوی ما به بهونه ای مي رفت و مي اومد اخمي کردم ، و تو دلم خط و نشون کشیدم.
ولي خبر نداشتم خدا مي دونه داره با بنده ش چیكار مي کنه و چه خوابي براش دیده!
مائده روی صندلي صاف نشست و گفت:
مائده –اصلا ً بهش نمیاد.
نیم نگاهي به پورمند انداختم:
من –منم اولش مثل تو فكر مي کردم.
نرگس نفس عمیقي کشید و رو به من گفت:
نرگس –حالا چقدر باید منتظر بمونیم تا کار امیرمهدی تموم شه ؟
شونه ای بالا انداختم:
من –نمي دونم . امروز که اولین جلسه شه.
هر سه سكوت کردیم و با چشم چرخوندن تو بیمارستان سعي کردیم گذر زمان سریعتر کنیم.
همیشه نقطه های عطف زندگي آدم ، بین دقایق جا خوش مي کنن و در سكوت به دنیامون پا مي ذارن . بدون
اینكه از قبل منتظرشون باشیم و یا برای حضورش برنامه ای داشته باشیم.
هر چیزی مي تونه نقطه ی عطف باشه ، و ما زماني به مهم بودنش پي مي بریم که
نتیجه ش رو ببینیم ، نه زودتر و
نه دیرتر.
اون روز هم قرار بود نقطه ی عطفي در زندگي سه تا آدم اتفاق بیفته ، یك جور آغاز ، یك شروع دوباره!
نیم ساعتي از نشستنمون روی صندلي های بیمارستان مي گذشت که پورمند اومد به طرفمون و رو به من گفت:
پورمند –خانوم درستكار ! دکتر باهاتون کار دارن !
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
🎼#بہوقـتِموزیـڪ
جا ماندہ است
چیزے جایی
که هیچگاہِ دیگر
هیچ چیز
جایش را پر نخواهد کرد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
꧕..🍁
یٰا صٰاحِبْ الزَّمٰانم
اِیدرمِیانجَانم و جَانازتوبِیخبر.🥺.
#صاحبنا♥️
⊹
⊹
🔗تعجیـلدرظـهـوروسلامتـۍمولا
#پنجصلواٺ🖐
✨بہرسـموفـاےهرشببخـوانیم
#دعایسلامتـۍوفرجحضرٺ🤲
┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈
「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad 」