#پنــدانــه
‼️کیسه سوراخ اعمال خوب
✍استاد فاطمی نیا فرمودند:
شیعیان امیرالمومنین علیه السلام نزد خداوند عزیز هستند.
☝آنها اگر برنمازمراقبت کنند،
☝مساله والدینمسالهغیبتوحسنخلق و.... را رعایت کنند ،
این انوار هر روز به در خانه شان می آید.
منتها ما چه میکنیم؟
این انوار را حفظ نمیکنیم.
از یکی از بزرگان علما که با شیخ حسنعلی نخودکیمحشور بودپرسیدم ایشانچگونه به این مقام نزدخدارسیدند؟ آن ولی خدا جواب دادند: ایشان هر چه به دست میآوَرد نگه میداشت.
ولیما انوار راضایع میکنیم. شب بلند میشود نمازشب میخواند،صبح می نشیند غیبت میکند.بداخلاقی با والدین میکند بداخلاقی با همسر میکند. چه شد؟! نورنمازشبرفت.
❌با یک حرف تلخ این نورها از بین میرود
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_هشتاد_و_پنجم
با همین فکر هم سریع پتو رو برداشتم .
و گارد دفاعی گرفتم .
گرگا که تا اون موقع فقط گارد گرفته بودن و بعضاً قدمی به دور
هم بر می داشتن شروع کردن به حرکت به
سمتمون .
اولین گرگ که قدم هاش رو تند کرد بقیه هم پشت سرش قدم تند
کردن .
نزدیک ترینشون به قصد تیکه تیکه کردنمون جهش بلندي کرد که
صداي تیري تو فضا پیچید ...
یه تیر ...
دو تیر ...
سه تیر ....
پشت سر هم ....
دستم رو روي گوشم گذاشتم و همونجا نشستم .
مبهوت به گرگ تیر خورده اي نگاه می کردم که به خاطر جهش
بلندش قبل از تیر خوردن ، روي درستکار افتاد
و
سعی داشت با جون باقی مونده پنجه هاش رو تو بدنش فرو کنه و
گردنش رو گاز بگیره .
و من به هیچ عنوان توان بلند شدن و کمک بهش رو نداشتم .
مسخ بودم .
خیره به جدال درستکار و اون گرگ که انگار می خواست تاوان تیر خوردنش رو از سر درستکار دربیاره .
ثاینه اي بیشتر طول نکشید که چند تا چوب بزرگ گرگ رو به
زور دور کرد و با شلیک چند تا تیر به طور کامل
از پا درش آورد .
گرگ که روي زمین افتاد تازه موقعیت رو درك کردم .
نگاهی به مردایی که با اسلحه هاي بزرگ دورمون رو گرفته
بودن انداختم .
کی بودن ؟
از کجا اومده بودن ؟
***
کنار درستکار که حالا به لطف اون افراد محلی می دونستم اسمش
امیر مهدي نشسته بودم .
سرش پایین بود .
انگار تازه حالش جا اومده بود .
وقتی بعد از کشته شدن اون گرگ ، نگاهم برگشته بود روش دیده
بودم که رنگش به شدت قرمز شده و تند تند
نفس می کشید .
چشمانش رو بسته بود و انگار تا جدا شدن روح از بدنش چیزي
نمونده بود .
وقتی مردا کمکش کردن از روي زمین بلند شه هنوز گیج بود و با
ناباوري نگاهشون می کرد .
انگار باور نداشت نجاتمون دادن .
منم باورم نمی شد .
💚🤍💚🤍💚🤍💚
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_هشتاد_و_ششم
انگارتازه حالش جا اومده بود .
وقتی بعد از کشته شدن اون گرگ ، نگاهم برگشته بود روش دیده
بودم که رنگش به شدت قرمز شده و تند تند
نفس می کشید .
چشمانش رو بسته بود و انگار تا جدا شدن روح از بدنش چیزي
نمونده بود .
وقتی مردا کمکش کردن از روي زمین بلند شه هنوز گیج بود و با
ناباوري نگاهشون می کرد .
انگار باور نداشت نجاتمون دادن .
منم باورم نمی شد .
از حرفاشون فهمیدیم که وقتی صداي افتادن هواپیما رو شنیدن به
کل روستاشون خبر دادن و اونایی که گردنه
هاي کوه رو می شناختن و راه رو بلد بودن با برداشتن اسلحه هاشون و وسیله اي براي روشن کردن راه ،
اومدن به کمکمون .
ولی به خاطر تاریکی هوا و خسته شدنشون
ناچار شدن چند ساعتی رو جایی بمونن و بعد دوباره راه بیفتن تا پیدامون کنن .
و خوب موقعی به دادمون رسیدن .
همون زمانی که دیگه هیچ
امیدي نداشتیم براي زنده موندن .
نشسته بودیم منتظر تا کسی که رفته بود به روستا خبر بده جاي
دقیق هواپیما کجاست .
که بتونن گروه امداد
رو بفرستن براي کمک .
امیر مهدي سرش همچنان پایین بود .
نمی دونستم داره به چی فکر می کنه .
کمی خودم رو بهش نزدیک کردم .
من – بهتر شدي ؟
سرش رو به عالمت مثبت تکون داد .
💚🤍💚🤍💚🤍💚
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
-
-#شنبـہهـاےامالـبنینۍ♥
سفرهدارهشنبههاےڪربُبلا✨
.
اۍمـــادرِابالفضـݪ...
منروضهمیخونمواسهچشمــایِابالفضـݪ((:
.
#السـݪامعلـیکیـاامالـبنـیـن ✋
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
🌺⃟⃟🕊
#امامزمانﷺبهشیعیانشمیفرمایند:
اگـر دُعا ڪُنید ، بـَرای دُعایـتــان آمین میگویم
و چِنانچِہ دُعا نڪنید،مَن برایـتــان دُعا میڪنم
بـَرای لغـزشهایٺـان اسٺغفـار میڪنم
وَ حتـۍ بوے شُمـا را دوسٺ دارم:)🥺❤️🩹
🍃°•
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج•°🍃 °⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° ✨تعجیـلدرظـهـوروسلامتـۍمولا #پنجصلواٺ🖐 🌾بہرسـموفـاےهرشببخـوانیم #دعایسلامتـۍوفرجحضرٺ📖 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#قرارصبحگاهۍ📿
•••
وما در هیاهوی روزگار اگر آرامیم
،دلمان به خدا گرم است😍،
صبح را با نام و یادش آغاز میکنیم،
بسم الله الرحمن الرحیم🌱
#صبحتون_پرخیر_وبرکت🌻🍂|
༺🦋 ¦⇢
@dokhtarane_Mohammadabad
#تربیت_فرزند🌸
🧕🏻:مامان بابای مهربون،لطفا زمانیکه در
حضور شما از فرزندتون سوالی پرسیده می
شه ، قبل از کودک پاسخ ندین‼️
این کودکان زمانیکه پدر و مادر حضور
ندارن، قدرت تصمیم گیری و ابراز وجود
ندارن🥺
زمانیکه کودک تصمیم به انجام یک کار
جدید میگیره، با تشویق و اصرار بیش از
حد اون رو مجبور به انجام اون کار نکنیم،
فقط اون رو حمایت کنیم✔️✨
به طور مثال وقتی کودک تصمیم گرفته
برای اولین بار یه شعری رو در حضور جمع
بخونه اما نگرانه،
بهش بگیم : هر زمان که دوست داشتی و
آماده بودی میتوانی شروع کنی☺️💪🏻
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
✅#توصیه |#تربیت_فرزند
👨👧👦پدرهای مهربون بخونن:
پدر عزیز
کلیـ🔑ـد حفظ دخترتون از ارتباطات
و #آسیبهای_جنسی در دست شماست❣
هر قدر رفیق تر و مهربونتر باشیدتمایلش
به دریافت عاطفه از مردان دیگه رو کمتر
میکنید❗️🌱👌
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شمادایـره لغـاٺ این خانم کوچولو رو ببینید فقط:)))😂🤦♀
#خنده_حلال😁
#طنز
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#اطلاعیه
🍀مژده 🪅🪅🪅مژده🎉
💫هفتمین 😍 جلسه آموزشی رایگان طب سنتی💫
هر خانه🏠، یک طبیب👩⚕
-من بیمار نیستم که🙃
=خیلی از ماها بیمار نیستیم اما نیاز به اصلاح مزاج داریم !
➰لطفا اصلاح مزاج را جدی بگیریم➰
🔂سالی یک بار نیاز هست که هر فردی با گیاه دارویی بدن خود را پاکسازی کند تا شاداب بشه😊
🧐 با یک مثال قضیه را روشن کنیم🔅
‼️ماشین تون را سالی چندبار کارواش می برید❓
‼️چندبار سرویس می برید❓
‼️خونه،پرده اتاق و ... چند وقت یکبار نظافت می کنید❓
✅به بدنتان هم با این دیدگاه کنید و اصلاح مزاج نمایید❕👌👌👌
کارگاه آموزشی طب سنتی
مزاج شناسی،مشاوره رایگان
ویژه عموم خواهران
👤مدرس توانمند:
سرکار خانم رحیمی
🗓زمان :
دوشنبه۲۲آبان ماه ۱۴۰۲
ساعت ۱۶ الی ۱۷
📍مکان :
تکیه امام حسن مجتبی ع،روستای محمدآبادمرکزی
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#سیاست_های_زنانه
یکی دیگه از سیاست های زنونه رو براتون میگم!😍
🔴پشتیبانی کردن بیجای بعضی از پدر ها از بچه ها باعث به اصطلاح لوس کرن بچه ها میشه
و موضوع دعوا و بحث و جدل بین خیلی از خانواده ها همینه!!!
مثال :بچه بازیگوش داره با توپ توی خونه بازی میکنه 😁
شما میگی :
‼نکن
گفتم نکن بچه
میزنه ظرف ها رو میشکنه
ای بابا !! اقا شما هم یه چیزی بگو بهش دیگههههه!!!
خیلی بی خیالی ! اصلا تو نمیزاری این بچه ادم بشه و ....
‼همسرت میگه
وااااای تو چقدر غر زدی!
اینم شده شبیه تو .....
اصلا تو بلد نیستی بچه بزرگ کنی و......
❌این میشه شروع یه مشاجره
🔴حالا میگم چیکار کنی
1⃣.وقتی همسرت خونه است اصلا‼سعی نکن بچه رو تربیت کنی!
2⃣.مرد هامعمولا ظرفیت و تحمل سر و صدای زیاد رو توی خونه ندارن
پس وقتی میخواد استراحت کنه بچه ها رو آروم کن
اما نه با جنجال
بشین کنارش و باهاش بازی کن ،(نقاشی ،خمیر بازی و ....)
3⃣.وقتی بچت پیش همسرت کار بدی میکنه به جای دعوا سعی کن حواسش رو به چیز دیگه پرت کنی.
وقتی همسرت خونه نبود اگه لازمه تنبیه خاصی انجام بدی (تنبیه بدنی⛔)در راستای تربیت فرزندت انجام بده.
4⃣.هیچ وقت به خاطر کارهایی که بچت انجام میده سر همسرت غر نزن !!!
یادت نره که مادر خیلی نقش پر رنگتری در تربیت فرزند داره .
#زناشویی
#همسرداری
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
#انچه_مجردان_باید_بدانند ⁉️میشه لطفاً ملاکهای منطقی برا انتخاب همسر یا همون «معیارهای درجه یک» رو
#انچه_مجردان_باید_بدانند
⁉️میشه لطفاً ملاکهای منطقی برا انتخاب همسر یا همون «معیارهای درجه یک» رو معرفی کنید؟💯
👇قسمت چهارم:
🔴 معیارهای درجهی یک، برای زن خوب
1⃣ داشتن دغدغهی انجام واجبات و ترک محرمات
🔸البته مرد و زن در این معیار با هم فرقی ندارن. پیامبر عزیز ما فرمودن:
کسی که تنها برای زیبایی زن با او ازدواج کند، در آن زن آنچه دوست دارد، نخواهد دید. و اگر کسی به طمع مال زن با او ازدواج کند، خدا او را به آن مال وا می نهد. بر شما باد ازدواج با دین داران.
2⃣ عفاف
🔹یکی از نشونههای سلامت روانی زن اینه که تو ارتباط با مردای نامحرم، از حریم عفاف خودش مثل جونش مراقبت کنه.☺️
🌀 بحث ما، این جا از بعد شرعی نیست. کسایی هم که تقید آن چنانی به امور شرعی ندارن، باید بدونن که یکی از ویژگیای زنِ قابل اعتماد اینه که حریم عفاف خودش رو به هیچ قیمتی نفروشه. زنی که نگران زیباییِ خودش مقابل نامحرمه، به میزان نگرانیش نقص شخصیتی داره.😔
📌زنایی که از روح و روان سالمی برخوردارن، فقط نگران پوشش خودشون جلوی نامحرم هستن نه زیبایی.
⬅️ ادامه دارد...
#نیمه_دیگرم #انتخاب_همسر
#محسن_عباسی_ولدی
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#انچه_مجردان_باید_بدانند
📌 ملاك های ازدواج های موفق :
▪️ برخورداری از علاقه های مشترك
▪️ داشتن هدف های مشترک
▪️ اعتماد داشتن به یكدیگر
▪️ داشتن زمینه های خانوادگی همسان
⚠️یک نکته مهم:
هرکس طبیعتا مایل است همسری برگزیند كه بیشتر همسان او باشد تا ناهمسان با او. همسانی دو فرد نه تنها آنها را به سوی یكدیگر جلب و جذب می كند، بلكه پیوند و وصلت ایشان را استوارتر می سازد. هر اندازه فرد با همسر خود وجود اشتراك فرهنگی بیشتری داشته باشد، برای سازگاری با او آماده تر است و با اختلافات كمتری مواجه می شود. پژوهش ها نشان می دهد كه تا حدود زیادی خوشبختی را از ابتدای زندگی می توان پیشگویی كرد و به بیان دیگر بسیاری از مشكلات آن ها قابل پیشگیری خواهد بود.
امروز، آموزش پیش از ازدواج زوجهای جوان یك ضرورت مسلم تلقی می شود. هر اندازه دختر و پسر اطلاعات بیشتری در جهت شناخت خود و همسر آینده شان داشته باشند و ملاك های معقول تری را برای انتخاب همسر در نظر بگیرند، در زندگی زناشویی خود با مشكلات و ناسازگاری های كمتری مواجه خواهند بود.
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_هشتاد_و_هفتم
گفت چند دقیقه ي دیگه صیغه باطل
می شه .
من – چند دقیقه مونده ؟
سرش رو به طرفم چرخوند .
باز هم حاضر نبود نگاهم کنه .
امیر مهدي – چی چند دقیقه مونده ؟
من – صیغه دیگه !
سریع به آدماي اطرافمون نگاه کرد .
کسی حواسش نبود .
امیر مهدي – می شه آرومتر حرف بزنین . الان پیش خودشون چه
فکري می کنن ؟
شونه اي بالا انداختم .
من – هر چی .
حاال چقدر مونده ؟
ساعتش رو نگاه کرد .
امیر مهدي – وقتی داشتیم حرف می زدیم ساعت رو نگاه کردم .
الان پنجاه دقیقه از اون موقع گذشته .
اگر حساب کنیم پنج دقیقه بعدش محرم شدیم ...
مکثی کرد ..
امیر مهدي – یه ربع دیگه صیغه باطله .
به سرعت دستم رو روي دستش
گذاشتم و در همون حال با ناز گفتم .
من – امیر مهدي ؟
نمی دونم از حالت صدام بود یا گرماي دستم ، که سریع سر بلند
کرد و چشم تو چشم شدیم .
نمی دونم چی شد .
دنیا براي ما ایستاد یا ما گذرش رو حس
نکردیم .
ثانیه ها رو کش داد .
شایدم خدا مخصوصاً
هر چی بود که براي من به اندازه ي یه قرن بود حل شدن تو نی نی چشماش .
به نظرم نگاهش قشنگ بود چون من از نگاهش خوشم اومد .
چشماي کشیده ش با مژه هاي نه چندان پرش براي من خاص بود .
چراش رو نفهمیدم .
ولی لذت بردم که
باعث شدم چشم تو چشم بشیم
لذت بردم که خیره ي چشمام شد و براي چند ثانیه نتونست نگاه
ازم بگیره .
لبخند زدم .
باز هم از سر رضایت .
و باعث شد نگاهش به سمتم
هدایت بشه .
نمی دونم چی شد که سریع چشماش رو بست و ازم رو گرفت .
امیر مهدي – تا چند دقیقه ي دیگه ....
نذاشتم ادامه بده.
من – هنوز که محرمیم .
سري تکون داد .
امیر مهدي – بلاخره تموم می شه.
💚🤍💚🤍💚🤍
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_هشتاد_و_هشتم
لذت بردم که خیره ي چشمام شد و براي چند ثانیه نتونست نگاه
ازم بگیره .
لبخند زدم .
باز هم از سر رضایت .
و باعث شد نگاهش به سمتم
هدایت بشه .
نمی دونم چی شد که سریع چشماش رو بست و ازم رو گرفت .
امیر مهدي – تا چند دقیقه ي دیگه ....
نذاشتم ادامه بده.
من – هنوز که محرمیم .
سري تکون داد .
امیر مهدي – بلاخره تموم می شه .
با سر به اون افراد محلی اشاره کرد .
امیر مهدي – زشته !
بی خیال جواب دادم .
من – مهم نیست .
امیر مهدي – درست نیست .
کمی ازم فاصله گرفت .
امیر مهدي – ناچار بودیم وگرنه از نظر شرعی شبهه داشت .
کلافه بلند شد ایستاد .
بلند شدم ایستادم .
امیر مهدي – درست نیست خانوم صداقت پیشه .
نگاهم کرد.
این نگاهش پر از حرف بود و من نمی فهمیدم حرفش رو .
اومد نزدیک .
شونه به شونه م ایستاد .
سرش رو انداخت پایین .
امیر مهدي – باور کنین براي این بازي ؛ من ، بازیگر خوبی نیستم
یه لحظه از حرفش جا خوردم .
یعنی فهمید دارم اذیتش می کنم ؟
کمی خودم رو جمع و جور کردم .
خیره به نیم رخش گفتم .
من – کدوم بازي ؟
لب باز کرد جوابم رو بده که با صداي یکی از مرداي محلی هر
دو سرمون رو چرخوندیم .
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
«🤍🌿»
✨رسول خـــدا‹ﷺ› فرمودند :
اگر تمام درختان قلم، و دریاها جوهر، و جنیّان حسابگر و آدمیان نویسنده شوند نخواهند توانست فضائل عـلـۍ بن ابـیطـالـب «علیهالسلام» را اِحصا و شمارش نمایند:)!'
📚[تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی، ص ١٣ ـ کفایةالطالب گنجی شافعی، ص ١٢٤ـ١٢٣]
🤍¦↫#السلامعلیڪیاامیرالمومنین
🌿¦↫#یکشنبہهاےعلوے
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
🌺⃟⃟🕊
#امامزمانﷺبهشیعیانشمیفرمایند:
اگـر دُعا ڪُنید ، بـَرای دُعایـتــان آمین میگویم
و چِنانچِہ دُعا نڪنید،مَن برایـتــان دُعا میڪنم
بـَرای لغـزشهایٺـان اسٺغفـار میڪنم
وَ حتـۍ بوے شُمـا را دوسٺ دارم:)🥺❤️🩹
🍃°•
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج•°🍃 °⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° ✨تعجیـلدرظـهـوروسلامتـۍمولا #پنجصلواٺ🖐 🌾بہرسـموفـاےهرشببخـوانیم #دعایسلامتـۍوفرجحضرٺ📖 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
Babak Jahanbakhsh - Sheydaei.mp3
7.79M
تُخودٺخــوبـۍ...
وگــرنهبهتُاصـرارےنیسـت((:♥
• 𝄞 •
🎧↜#موزیــک
🎙↜#بابکجهـانبخـش
🌙↜#شبتــونغــرقآرامــش
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#قرارصبحگاهۍ📿
•••
وما در هیاهوی روزگار اگر آرامیم
،دلمان به خدا گرم است😍،
صبح را با نام و یادش آغاز میکنیم،
بسم الله الرحمن الرحیم🌱
#صبحتون_پرخیر_وبرکت🌻🍂|
༺🦋 ¦⇢
@dokhtarane_Mohammadabad
.🌻.
باید دنیا را کمی بهتر از آنچه
تحویل گرفته ای تحویل دهی
خواه با فرزندی خوب،
خواه با باغچه ای سرسبز
خواه با اندکی بهبود شرایط
اجتماعی و اینکه بدانی حتی
فقط یک نفر با بودن تو ساده تر
نفس کشیده است
یعنی تو موفق شده ای!
#روزتبخیرمهربونجان☺️
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه ترفند خفن برای سینک ظرفشویی🧼
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🍓#ایدھ و #ترفــند خانــــھ دارے
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ترفند |#آشپزی
#توپک_شربتی😍😋
سلام سلام چطورین بچه ها چه خبرا خوبین امروز یه آموزش خیلی سریع و فوری بی نهایت عالی و خوشمزه داریم :
✅مواد لازم برای پانزده عدد پیراشکی:
تخم مرغ یک عدد
ماست شیرین سه ق غ سر پر
آرد یک لیوان سر پر
بکینگ پودر دو ق چ سرخالی
شکر دو ق غ
✅مواد لازم برای شربت:
شکر یک لیوان ..آب دو سوم لیوان ..گلاب دو ق غ .زعفران یک ق غ .آبلیمو یک ق چ
✍اول مواد شیره رو مخلوط میکنیم روی حرارت میزلریم شکر کامل حل بشه و خاموش میکنیم میزلریم کنار تا کامل سرد بشه
برای خمیر پیراشکی
تمام مواد به جز آرد رو مخلوط میکنیم بعد یکدست شد آرد رو اضافه میکنیم خمیر کاملا چسبناک و سفت
خمیر رو داخل قیف پلاستیکی میرزیم روغن رو میزلریم خوب داغ بشه بعد با قیف داخل روغن میزنیم با قیچی تمیز چرب برش بدین
حرارت باید ملایم باشه هم خوب سرخ بشه
هم مغز پخت بشه خوب سرخ شد ار روغن دربیارین داخل شربت سرد سه دقیقه بمونه و دربیارین.
نـــوشجـــان😍
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رولباسهات روغن ریخته😩
حتما ببینش چطوری ریموش کنی😌
🔸#آشپزی
🔹#خانه_داری
🔸#ترفند
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad