eitaa logo
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
227 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
60 فایل
❇️این ڪانال جهٺ اطلاع رسانۍزیر میباشد: ✨برنامه‌کانون‌حاج‌سید‌احمد خمینۍ(ره)واحد‌بانوان ✨برنامه هاےنماز مسجد جامع ✨برنامه هاے کتابخانه ولیعصر(عج) ✨پست هاومسابقاٺ متنوع ✅جهت هرگونه انتقاد و پیشنهاد با ادمین کانال در ارتباط باشید 🆔 @Admin_resane_dokhtarane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 توصیه های ایمنی برای زائران اربعین #سلامتی🌿 🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadaba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🍦𓆪• . . •• •• تو ایـن هواے داغ ، یه شیـڪ خوشمـزه خیییییلــی میچسبـہ😍🧋 بستنــی ۲عدد🍦 مـوز ۲عدد🍌 شیـر ۱لیوان🥛 پودر ڪـاڪـائو ۱قاشق🤎 * همه مواد رو باهم ترکیب میکنیم و به دلخواه تزیین میکنیم :) ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. 🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
دانلود+زیارت+عاشورا+فرهمند+++متن.mp3
12.11M
🥀|روزسی‌‌و‌ هفتــم🥀 🏝اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِالله وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم 🖤اَلْسَّلٰام عَلَى ٱلْحُسَيْـن 🖤وَ عَلىٰ عَلِیِّ بْنِ ٱلْحُسَيْـن 🖤وَ عَلىٰ اَوْلادِ ٱلْحُسَيْـن 🖤وَ عَلىٰ أصْحاٰبِ ٱلْحُسَيْـن 🏴اَللّهُمَّ ارْزُقْنیٰ کَرْبِلٰاْ اَللّهُمَّ ارْزُقْنیٰ شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُود 📆 شرو؏ چلہ : یکشنبہ¹⁷'⁴'¹⁴⁰³
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📓 📖 من –منم ازش بهترین رو خواستم و خدا هم امیرمهدی رو اینجوری بهم برگردوند . حتماً بهترین برای همه ی ما همینه دیگه. برای چند لحظه با چشمای فراخ شده از ناباوری نگاهم کرد . دونه های اشك تند تند رو صورتش راه باز مي کرد. لبخندی زد: مامان طاهره - خدا رو شكر که به این باور رسیدی . مي ترسیدم خدای ناکرده.. ادامه ش نداد . قابل فهم بود ادامه ی حرفش. چقدر خوشحال بودم که روزهایي که پشت سر گذاشته بودم ، پر بود از لحظاتي که ایمانم رو بیشتر کرده بود والا معلوم نبود با دیدن امیرمهدی تو اون وضع چه بلایي سر اعتقاداتي که امیرمهدی ذره ذره بهم یاد داده بود مي اومد! به سمت بقیه اشاره کردم: من –بریم مامان طاهره. سری تكون داد و با هم به سمت بقیه رفتیم . مامان و بابا هم به جمع اضافه شده بودن . ملیكا خودش رو به مامان طاهره رسوند و دستش رو گرفت . خیره تو چشمای اشكیش با لحني که سعي داشت پراز مهربوني باشه گفت: ملیكا –وای تو رو خدا خودتون رو ناراحت نكنین . ان شاءالله خوب مي شن اقا امیر. و بعد نگاه پر از خشمي به من انداخت . یه لحظه خنده م گرفت از نوع نگاهش . معلوم نبود اون وسط به چي فكر مي کرد که سعي داشت خودش رو دلسوز نشون بده نرگس و مائده و زن عموی امیرمهدی اومدن وکنارمون ایستادن . نمي خواستم حرفای ملیكا و حضورش اعصابم رو به هم بریزه برای همین رفتم کنار مامان ایستادم. مامان خودش رو بهم نزدیك کرد: مامان –شوهرت رو دیدی ؟ 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📓 📖 . نمي خواستم حرفای ملیكا و حضورش اعصابمرو به هم بریزه برای همین رفتم کنار مامان ایستادم. مامان خودش رو بهم نزدیك کرد: مامان –شوهرت رو دیدی ؟ سری تكون دادم: من –بله. مامان –خوب بود ؟ برگشتم و نگاهش کردم: من –دچار زندگي نباتي شده مامان با دهن باز مونده به طرفم برگشت و محكم با دست کوبید تو دهن خودش: مامان –وای خدا... لبش لرزید. مامان - بیچاره مادرش سری به تأسف تكون داد: مامان - خدا بهشون صبر بده . وای پدرش... فقط نگاهش کردم . خیره و بدون پلك زدن. اونم برای چند لحظه خیره نگاهم کرد. یكدفعه لبش رو به دندون گرفت: مامان –مارال ! مي خوای چیكار کني ؟ انگار تازه یادش افتاد همسر اون مرد از دنیا بي خبر جلو روش ایستاده و بر حسب اتفاق دختر خودشه. لبخندی زدم: من –زندگي. اخم کرد: مامان –شوخي نمي کنم باهات . دارم مي گم بعد از این مي خوای چیكار کني ؟ شونه ای باال انداختم: من –منم شوخي نكردم . مي خوام زندگي کنم مامان –مي فهمي وضع شوهرت چطوره ؟ من –بله. مامان –تا کي مي خوای برای خوب شدنش صبر کني ؟ من –تا هر وقت لازمه. مامان –مي دوني ممكنه... نذاشتم ادامه بده. من –بله مي دونم . به نظر من وضعش با قبل هیچ فرقي نكرده . مثل همون موقع تو بي خبریه با این تفاوت که الان چشماش بازه. 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 ⃟🥀 -تعجیــل کـــن بـہ خاطـــر صدها هــزار چشـم اِۍ پاسخ گرامــی اَمّنْ‌یُجیب‌ْ‌هٰا((:🥺! الّلهُــــــمَّ‌عَجِّــــــل‌لِوَلِیِّکَـــــ‌ الْفَـــــــــرَجْ╽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌—————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— 🌼تعجیـل‌درظـهـوروسلامتـۍ‌مولا ⃣ 🌔بہ‌رسـم‌وفـاے‌هرشب‌بخـوانیم 📜 🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
◖✨♥️◗ با ذره‌ی ِ تربتـی زِغبارهای چادرٺ . . از گوشه‌ۍِ خرابـه مرا ڪربلا بدہ( : ‹♥⇢روزشمـــاراربعیـــن¹³› ‹✨⇢#شبتــون‌ڪربـݪایــۍ›
نَشَـوَد صُبـح‌ اَگَـر عَـرض‌ِ اِرادَت‌ نَکُنَم؛ نـٰام‌ِ زیبـٰاےِ تـورا صُبـح‌ تِـلآوَت‌ نَکُنَم:))! ‹🍃⇢› ‹🖤⇢
📜 ✨ - هروقت خواستۍ از حرف مردم غمگیــن بشی، این حرف خـــدا رو ڪه تو قـــرآن آمــده رو یادخودٺ بیــار: از سخن آنهـا ناراحت نشو ڪه تمام عــزٺ و احتـرام بہ دست خــداست( :❤️‍🩹" - 🌱 🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
•‌📜🪴• دعــــاۍ‌هـــرروز‌مـــاہ‌صفــــــر
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
┅┄ ❥❥🎍•
من حسابم ز همہ مردم این شهر جداست♡:) من امیدم به خدا بعد خداهم به خداست ❮قوت‌قَلب‌اونجا‌که‌ خدا‌میگه'لاتَخافا انَّنی مَعکُما اسمَعُ وَاری' نترسید‌بَندِگان‌من‌حَواسم‌بهتون‌هست‌ می‌بینمتون‌،می‌شنومتون..❤️‍🩹🫂 ‹✨⇢
چپ دست فقط رهبرما 😎✌️ روزچـپ‌دسـت‌هـــامبــــآاارڪ:)
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
#اطلاعیه ✅بـرنامــه کلاس‌هاۍ فرهـنگۍ، قـرآنۍ، هنـری، ورزشی در #ترم_تابستان کانون سید احمد خمینۍ‹ره›
#گزارش‌تصـویرۍ 👷کــارگــاه عملــی پسران ✅آشنایی با مسجد جامع، آشنایی با حیوانات، دوچرخه سواری، پذیرایی 🗓زمان ← یکشنبه و دوشنبه‌ها ساعت۸ 👤مربی ← خانم محمدی #کانون‌سید‌احمد‌خمینی‌_واحدخواهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
#سـلام‌امـــام‌زمــانــم✋✨
اربعیــن یعنی همیشه هست همیشه حضـــور دارد و همیشه چشم به راہ بازگشت ماست❤️‍🩹 این ماییم ڪه باید بازگردیم!((:🌱
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
واجبِ‌من‌زیارٺِ‌ڪربلاست..(:🥺
ولـۍخوش‌به‌‌حالِ اونایی‌که‌ڪربلا‌ رفتنشون‌قطعیِ و‌فردا‌پس‌فردا‌عـازمـن:)💔! اللهم الرزقنا کربلا
-حاج‌آقا‌دانشمند‌میگفتن: یہ‌جوونے‌اومد‌پیش‌من‌بدنش‌میلرزید؛ شرو؏‌ڪرد‌بہ‌حرف‌زدن: گفت‌خواب‌امام‌زمان‌رو‌دیدم! میگفت‌خواب‌بودم‌صداۍ ‌آیفون‌تصویری‌خونہ‌اومد؛ رفتم‌جلوۍ‌در‌دیدم‌تصویره‌یہ سیده!! جواب‌دادم‌گفتم‌شما؟! گفت‌من‌سید‌مهدی‌ام راهم‌میدی‌خونت!!؟ گفتم‌آقا‌قربونت‌برم‌یہ چند‌لحظہ سریع‌شرو‌ڪردم‌بہ‌جمع‌ڪردنِ ماهواره،پاسور،هرچیزے‌ڪہ از‌نظر‌امام‌زمانخوب‌نیست! رفتم‌جلوۍ‌آیفون‌دیدم‌نیست دویدم‌تو‌ڪوچہ‌ دیدم‌آقا‌داره میره همین‌ڪه‌میرفت‌یہ‌لحظہ‌برگشت! اشڪ‌ تو‌چشاشو‌دیدم! میگفت:خدایا... من‌در‌تڪ‌تڪ‌خونہ‌هارو‌زدم.. ولےهیچ‌ڪس‌منو‌راهم‌نداد🥺))))): ✨- 💔-