فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشــق واقـعـــی🫂
-تعریف زیبای عشق از زبان مجتبی شکوری و روایت عشق یک زوج پیر🥹
حتما ببینید...👌
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
-پیامبــراکــرمصلیاللهعلیهوآله: بعد از ایمان به خدا نعمتی بالاتر از همسر موافق و سازگار نیست❤️:
•• #همسرانه ••
✅آنچه یک مرد از همسرش میخواهد👇
🤍حفظ صلح و آشتی پس از درگیریهای کوچک
💖همیشه مرتب بودنِ زن
🤍ستودن قدرت مرد
💖نیاز به آرامش
🤍یه خانومِ پرانرژی
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
#اطلاعیه ✅بـرنامــه کلاسهاۍ فرهـنگۍ، قـرآنۍ، هنـری، ورزشی در #ترم_تابستان کانون سید احمد خمینۍ‹ره›
#گزارشتصـویرۍ
✏️کـــلاس طراحــۍ
🗓زمان ← دوشنبه هاساعت۹
👤مربی ← خانم ابوالحسنی
📌مکان← خانه بهداشت (سابق)
#کانونسیداحمدخمینی_واحدخواهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی بایدبا خیالی آسوده زندگی کرد
رها ازهرنبردی وشکستی
آموختم که :
هیچ دارویی نمیتواند همچون اُمید
آدمی را زنده نگه داشته باشد!
#حالخوب☺️
°°
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
•𓆩💌𓆪•
.
.
•• #مجردانه ••
توی دوره خواستگاری،
جواب رد شنیدن، برای دختر و
پسر یکسان نیست!!
دخترها، بخاطرِ
🌸 روحیهی حساس،
بعد از اینکه طرف مقابل،
موضوع خواستگاری رو
متوقف میکنه،
گاهی،
احساس تقصیر میکنن و
حتی فکر میکنن حتما ایرادی
داشتند که خواستگار
نپسندیده 🍁
اما واقعیت اینه که
سلیقهها و معیارها متفاوتند و
حتی 🔆 ایدهآلترین دخترها هم
لزوماً منطبق با معیارهای
همهی مردم نیستند...
👈 روحیه خودت رو با
جملههایی مثل «من زیبا نیستم 🍃»
یا «سطح خانوادهم فلانه...»
تخریب نکن و
به این فکر کن که
شاید صلاحی وجود داشته
🍀 برای ادامهدار نشدن موضوع
توکل کن و
به جای ناراحتی،
یا عجله کردن برای چیزی،
از خدا یه #ازدواج_موفق بخواه . .
.
.
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلایڪیباشهاینجورۍنگاٺڪنه❣:)
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
مثلایڪیباشهاینجورۍنگاٺڪنه❣:)
-
و چشم هـای تو
همان کـافه دنجـی است که
قهــوہ هایش حــرف ندارد👀🫂
-
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_برزخ_اما📓
#فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_دویست_و_بیست_و_هفتم
حسادت!
پیشنهاد!
چه توقعاتي!
خودش بي ثبات ترین نوع با هم بودن رو پیشنهاد مي داد ، تموم شخصیت و دخترانگیم رو به رگبار هو.س مي بست ، مثل کالای مدت داره همراه با تاریخ انقضا ميخواست باهام رفتار کنه و در عوض ازم عشق مي خواست ؛
ایثار مي خواست ، حس خوب مي خواست.
وای که چقدر فرق بود بین امیرمهدی من و همچین جماعتي.
ارزش و لیاقت امیرمهدی بار دیگه برام پررنگ شد . و بیشتر از قبل پورمند برام بي ارزش شد.
سخت ، محكم ، و سرد گفتم:
من –هرچیزی لیاقت مي خواد . از نظر من ، شما لایق حرف زدن هم نیستین چه برسه به ایثار.
سخت نگاهم کرد.
اخم کردم و برگشتم و نگاهش رو پشت سرم جا گذاشتم .
به قول امیرمهدی آدم باید با هر کسي وارد هر بحثي نشه.
تازه داشتم به پر معنا بودن حرفش ميرسیدم .
وقتي کسي مثل پورمند نمي فهمید غیر از خوشگذروني و پول خرج کردن خیلي چیزهای دیگه هم هست که خوشبختي
محسوب بشه پس چرا باید باهاش وارد اینچنین بحثا شد ؟
رفتم و کنار ویلچر امیرمهدی روی یكي از صندلي های کنار راهرو نشستم .
باباجون از کنار مامان طاهره به طرفم
خم شد و گفت:
باباجون –خوبي بابا ؟
لبخندی زدم:
من –خوبیم.
با همین دو کلمه ازم پرسید که مشكلي پیش نیومد و من جواب دادم همه چي رو براهه.
همگي روی صندلي های داخل راهرو نشسته بودیم .
بعد از چند دقیقه پورمند به طرفمون اومد و گفت:
پورمند –دکتر گفتن میان . منتظر بمونین ، کمي طول مي کشه.
باباجون ازش تشكر کرد.
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_برزخ_اما📓
#فصل_دو_رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_دویست_و_بیست_و_هشتم
همگي روی صندلي های داخل راهرو نشسته بودیم . بعد از چند دقیقه پورمند به طرفمون اومد و گفت:
پورمند –دکتر گفتن میان . منتظر بمونین ، کمي طول مي کشه.
باباجون ازش تشكر کرد.
خیلي طول نكشید که دکتر اومد و امیرمهدی رو معاینه کرد . و مژده داد که یواش یواش منتظر به حرف اومدنش
باشیم .
و قرار شد اگر تا آخر ماه نتونست تكلم کنه باز هم به بیمارستان مراجعه کنیم برای سيتي اسكن.
از همون شب پروسه ی خوب شدن امیرمهدی شروع شد.
از همون شب هربار وارد اتاقش شدم چشماش با رفت و آمدم حرکت کرد.
خم شدم و نگاهش همراهم به پایین اومد.
ایستادم و نگاهش رو به بالا کشیدم.
از اتاق بیرون رفتم .
مي خواستم ببینم مثل دفعه های قبل
این حرکت چشم هاش موقتیه یا تداوم داره ؟
به اتاق برگشتم .
باز هم نگاهم کرد .
باز هم نگاهش با من حرکت کرد . باز
هم حس خوب امید به دلم پر زد.
و بعد از مدت ها ، نسیم روح نواز نگاهش ، هدف دار به سمتم وزش گرفت.
بعد از مدت ها حس آرامش نگاهش به دلم سرازیر شد.
من ، بعد از مدت ها ، دوباره حس زن بودن پیدا کردم .
حس زن بودن برای امیرمهدی .
حس دوست داشته شدن در نگاهي که ميتونست حضورم رو درك کنه.
از شوق ، قلبم ضربان پیدا کرد . به سمتش رفتم و کنارش روی تخت نشستم .
و در همون حین همسفر شدن
نگاهش با حرکتم بیش از پیش بهم قدرت داد .
دستش رو تو دست گرفتم . عجیب جون گرفتم از گرماش .
باید زن باشي تا درك کني که این گرما حكم تموم دنیا رو برام داشت
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🩹 ⃟🍃
پشت دیـوار بلند زندگــی
ماندهایم چشم انتظـار یڪ خبر،
یڪ انا المهدۍ بگو یابن الحسن
تا فرو ریزد حصار غصـہها🥺..
╿الّلهُــــمَّعَجِّــــللِوَلِیِّکَـــــ الْفَـــــرَجْ╽
—————— ⋅ 𔘓 ⋅ ——————
🌼تعجیـلدرظـهـوروسلامتـۍمولا
#پنجصلواٺ5⃣
🌔بہرسـموفـاےهرشببخـوانیم
#دعایسلامتـۍوفرجحضرٺ📜
🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
حی_۲۰۲۴_۰۳_۲۶_۲۳_۲۴_۵۳_۵۴۵.mp3
2.38M
بیحرمنیست💔 ڪسیڪهحرمشسینهماست((:
اَلسَّلامُعَلَیْکَیاکریمِآلِطاها🕯
◖✨♥️◗
دختر بَدر الدُجی امشب سه جا دارد عـــزا، گاه میگوید💔
پــدر🥺
گاهـۍ حسن'ع'
گاهـۍ رضــــا'ع'
صلی الله علیڪ یا سیدنا ومولانا
یا رسول الله یا نبی الرحمة
یا محمدمصطفی"ص" و یا سیدنا و مولانا
یاڪریم اهل بیت یا امام حسن مجتبی'ع'🖤🕊
‹♥⇢رحلترسولاکرم‹ص›
وشهادتامامحسنمجتبی‹ع›تسلیت›
‹✨⇢#شبتــونڪربـݪایــۍ›
نَشَـوَد صُبـح اَگَـر عَـرضِ اِرادَت نَکُنَم؛
نـٰامِ زیبـٰاےِ تـورا صُبـح تِـلآوَت نَکُنَم:))!
‹🍃⇢#اَلسَـݪامُعَلَیڪَیـٰابقیَةاللّٰھِفِۍارضِہ›
‹🖤⇢#اَلسَـݪامُعَلَیڪَیـٰاابــٰاعبـداللـہ ›
#روزخـودراباقــرآنشـروعڪنید📖
#قــرارصبحگـــاهۍ🦋
-
پیامبراکـرم ﷺ:
بر تو باد خواندن #قرآن؛
زيرا خواندن آن كفاره گناهان
است و پردهاى در برابر آتـش
و موجب ايمنى از عذاب..!
•📚
بحارالانوار|ج۹۲• - #صبحتــونمنــوربہیــادپـرودگـــار🌍 🖤↝˹ @dokhtarane_Mohammadabad˼
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
#اطلاعیه ✅بـرنامــه کلاسهاۍ فرهـنگۍ، قـرآنۍ، هنـری، ورزشی در #ترم_تابستان کانون سید احمد خمینۍ‹ره›
#گزارشتصـویرۍ
👷کــارگــاه عملــی پسران
✅حضور پسران در خانه بهداشت
🗓زمان ← یکشنبه و دوشنبهها ساعت۸
👤مربی ← خانم محمدی
#کانونسیداحمدخمینی_واحدخواهران
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
┅┄ ❥❥
یڪ اصطلاحی هست ڪه خدا چندین بار توۍ قــرآن ازش استفاده ڪرده:
«حتی ضاقت علیهم/علیه الارض....»
یعنی «کار به جایی میرسد که زمین با تمام فراخیاش بر آدمی تنگ میگردد» 🥲
-بهتـریـن توصیفی است که میشود برای بعضی لحظهها، و برخی حسها به کار برد، اینطور وقتها چارهای نیست جز پنــاه بردن به خودش
باید به خودش پناه ببری، تا آرام بگیری، دوست و آشنا هم نمیتوانند برایت کاری بکنند. آدمی تازه میفهمد که هیچ پناهی ندارد جز خـــدا.❤️🩹:)
‹✨⇢#درگوشـۍباخــــــدا
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
🖤)):
🌱-پیامبراکــــرمصلیاللهعلیهوآله:
در روز قیـامت نزدیکترین مردم نسبت به من
کسی است ڪه
بیشتـر بر من صلــواٺ فرستاده باشد🕊•°
📗-جامعالاخبارص۶
رسـانہدخـتـــــ🦋ـــرانہمحمدآبـاد
🖤)):
'🥀🏴'
داغی اگر نبود که گریان نمیشدیم … لطفی اگر نبود مسلمان نمیشدیم … یا ایهاالرسول بدون دعای تو ... از پیروان عترت و قرآن نمیشدیم !#شهادت_پیامبر_اکرم🪔