eitaa logo
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
228 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
62 فایل
❇️این ڪانال جهٺ اطلاع رسانۍزیر میباشد: ✨برنامه‌کانون‌حاج‌سید‌احمد خمینۍ(ره)واحد‌بانوان ✨برنامه هاےنماز مسجد جامع ✨برنامه هاے کتابخانه ولیعصر(عج) ✨پست هاومسابقاٺ متنوع ✅جهت هرگونه انتقاد و پیشنهاد با ادمین کانال در ارتباط باشید 🆔 @Admin_resane_dokhtarane
مشاهده در ایتا
دانلود
💗رمان ناحله💗 هیچکی باهام حرف نمیزد .لبخندم رو که میدیدن  بیشتر از قبل از عصبانی میشدن داداش علی و خانومش رفتن خونه خودشون البته زن داداش نرگس قبل رفتنش یه لبخندی زد و گفت: +خوشحالم که میبینم داری میخندی داداش ! ولی ریحانه حتی بهم نگاه هم نمیکرد با روح الله خداحافظی کرد و رفت تو اتاقش منم بعد از تجدید وضو رفتم تو اتاقم. چراغ شب خوابی  رو روشن کردم. بعد از اینکه لباسام رو عوض کردم، سجاده رو پهن کردم کف اتاق و دو رکعت نماز استغاثه به حضرت زهرا خوندم. نمازم که تموم شد از حضرت زهرا خواستم مثل همیشه برام مادری کنه میدونستم اینکه مهر فاطمه به دلم افتاده چیز اتفاقی ای نیست و قطعا هدیه خداست. از مادر خواستم  کمکم کنه تا این مسیر رو بگذرونم و بتونم دل پدرش رو به دست بیارم. این همه مدت هر بار خواستم ازدواج کنم یه اتفاقی افتاد و نشد الان که  تو ۲۷ سالگیم به طرز عجیبی به دختری دل بستم که شاید با معیارای من فرق داشت برای خودم هم جالب بود ! یاد حرفای مصطفی افتادم :(عه اینم که موهاش مثل موهای من...) دوباره عصبی شدم قرآنم و باز کردم  داشتم میخوندم که چهره خجالت زده ی فاطمه  اومد تو ذهنم .داشتم بهش فکر میکردم  که متوجه شدم یه قطره اشک از چشمام سر خورد وریخت پشت دستم یه لبخند زدم و صورتم و پاک کردم چقدر عجیب! ___ تو این یک هفته ای که گذشته بود ،هرشب دو رکعت نماز خوندم و از خدا فاطمه رو خواستم. هر روز که میگذشت برام‌عزیز تر از روز قبل میشد. دیگه وقتش بود برگردم شمال و از نو تلاش کنم حرکت کردم سمت شمال و زودتر از همیشه رسیدم خونه ریحانه هنوز باهام سر سنگین بود میدونستم درد خواهرم چیه .اون شب ریحانه  وعلی  جای من سوختن. تو خونه دنبالش گشتم وقتی ندیدمش رفتم تو اتاقش. رو تختش خوابیده بود. نشستم کنارش. موهاش رو از صورتش کنار زدم و لپش و بوسیدم خوابش سنگین بود و بیدار نشد رفتم‌تو اتاقم و بعد عوض کردن لباسام رفتم‌ سمت دادگستری. یک ساعتی بود که منتظر بودم بابای فاطمه کارش تموم شه و از اتاقش بیرون بیاد...
꧕..🕊 یَااباصَالح... بَرف‌بِبارد یابَاران‌فَرقی‌نمی‌کند. برای‌باورزِمستان، هَمین‌جای خِالی‌ات‌کَافی‌ست.💔 ⊹ ⊹ 🔗تعجیـل‌درظـهـوروسلامتـۍ‌مولا 🖐 ✨بہ‌رسـم‌وفـاے‌هرشب‌بخـوانیم 🤲 ┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و همیشه پنـــاه ِروزگار دلگیرٺ ؛ مــادر حضرٺ قمـــــر"خواهد بود ...🖤🌙 •• ♥ سفره‌داره‌شنبه‌هاےڪربُ‌بلا✨
اَلسَـلامُ‌عَلَیڪَ‌یـٰابقیَة‌اللّٰھِ‌فِۍ‌ارضِہ
❄️یڪشنبـــه، نهــم‌دۍ‌مــــاه¹⁴⁰³       •••••••••••••••••••••••••••••••••• ◗پیـامـی براۍِ امــــروز ◖ زمانی که از فکر کردن دست برداری و به احساس ِ خود دقیق شوی، آرام می گیری و روشنی ِ بسیار بر تو آشکار می شود. ‹ ✍🏻-
🖇 ♥️ 🪶دعای امیرالمؤمنین، برای آمرزش گناهان و رسیدن به حوائج، آرامش و وسعت رزق 6⃣6⃣- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ لَزِمَنِي بِسَبَبِ كُرْبَةٍ اسْتَعَنْتُ عِنْدَهَا بِغَيْرِكَ أَوِ اسْتَبْدَدْتُ بِأَحَدٍ مِنْهَا دُونَكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.  بنــد۶۶←
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که همراهم گشت به خاطر گرفتاری که در آن از غیر تو کمک خواستم، یا در آن گرفتاری به کسی جز تو پناه بردم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
┈──• ⸼࣪ ⊹🦋⊹ ⸼࣪ •──┈ 「 𝐉𝐨𝐢𝐧 ➳@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
💔:((
🔹۲۷ جمادی الثانی، سالروز شهادت حضرت سلطانعلی ابن امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد. 🔸در منابع غالباً از او با عنوان سلطانعلی یاد می‌شود؛ براساس برخی از گزارش‌های تاریخی ایشان بنا به درخواست دوستداران اهل بیت از اهالی چهل حصاران و فین کاشان در سال ۱۱۳ ه‍.ق به این منطقه هجرت نموده و سرانجام در سال ۱۱۶ ه‍.ق به همراه تعدادی از اهالی منطقه توسط نیروهای حکومتی در دربند ازناوه به شهادت رسید و پیکر ایشان را در مشهد اردهال به خاک سپرده شد. 🔸هر سال در دومین جمعه مهرماه (بر مبنای تاریخ شمسی) مراسم قالیشویان به یاد وی در مشهد اردهال برگزار می‌شود. 🔸مشخصات؛ نام: علی (ابوالحسن، طاهر) پدر: محمد بن علی بن الحسین (ع) مادر: ام ولد (نام های او زینب، لیلا، ام حکیمه) فرزندان: احمد و فاطمه سن: 32 سال 🔸مسئولیت: نایب خاص امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) 🔸حاکم دوران: هشام بن عبدالملک 🔸محل شهادت: قتلگاه حضرت در 4 کیلومتری حرم، دره ازناوه 🔸چگونگی شهادت: جدا شدن سر از بدن مبارک آن حضرت با لب تشنه و فرستادن آن به دارالخلافه 🔸قاتل: ارقم شامی 🔸55 سال بعد از واقعه کربلا. 🔸یکی از چهار امامزاده لازم التعظیم در کشور. 🔸دفن عده ای از شهدا در رکاب حضرت سلطانعلی (ع) در قتلگاه. 🔸زیارت آیت الله العظمی مرعشی نجفی از سردابه اجساد شهدا در ایوان صفا در سال 1341 ه.ش 🔸امام رضا(ع) فرمود:چه خوب مکانی است اردهال پس به آن التزام و تمسک پیدا کنید. 🔸امام صادق(ع)فرمود:هرکس برادرم سلطانعلی را در اردهال زیارت کند، مانند کسی است که قبر جدم حسین را در کربلا زیارت کرده باشد‌.