eitaa logo
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
226 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
60 فایل
❇️این ڪانال جهٺ اطلاع رسانۍزیر میباشد: ✨برنامه‌کانون‌حاج‌سید‌احمد خمینۍ(ره)واحد‌بانوان ✨برنامه هاےنماز مسجد جامع ✨برنامه هاے کتابخانه ولیعصر(عج) ✨پست هاومسابقاٺ متنوع ✅جهت هرگونه انتقاد و پیشنهاد با ادمین کانال در ارتباط باشید 🆔 @Admin_resane_dokhtarane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📿 ••• وما در هیاهوی روزگار اگر آرامیم ،دلمان به خدا گرم است😍، صبح را با نام و یادش آغاز می‌کنیم، بسم الله الرحمن الرحیم🌱 🌻🍂| ༺🦋 ¦⇢ @dokhtarane_Mohammadabad
یک تحقیق نشان می‌دهد که قوز کردن و وضعیت بد بدن تاثیر غیرمنتظره‌ای بر تمام اعضای بدن و حافظه دارد.⁣ ⁣ ✍بر اساس مقاله‌ای که در وب‌سایتHealth منتشر شد، قوز کردن شانه‌ها و قوس دادن به پشت... 🌱 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
روانشنـاسـی رنـــگ هــا📔🌈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«✨🤍» °🌻° ○هَر‌جُمعه..🫀° ●چِشمهایم‌رامِیدوزم‌بِه‌کَعبه ○بَاخُودمِی‌گویم... ●شَاید‌این‌جِمعه‌صدای اَنااَلمهدی‌رابِشنوم‌‌°💚° °
عَجّل‌عَلۍظُهُورِکَ‌یاصاحِبَ‌الزّمان
°🌾° ✨|↫ 🤍|↫ ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
«✨🤍» #هذا‌یوم‌الجمعہ°🌻° ○هَر‌جُمعه..🫀° ●چِشمهایم‌رامِیدوزم‌بِه‌کَعبه ○بَاخُودمِی‌گویم... ●شَاید‌ای
°بِیا‌کہ‌اینجا‌دَل‌ها‌سَخت‌گرفتہ‌اند؛ •بِیا‌کہ‌اینجا‌هَمہ‌گَرفتارند! °وفَقط،غَم‌هایشان‌... •بَاآمدنت‌تَسکین‌مَۍیابد...🥺❤️‍🩹 🍃
رسـانہ‌دخـتـــــ🦋ـــرانہ‌محمدآبـاد
#پاییز |#پروفایل 🍁🍂
رازجوونی‌روبدون..!👩🏻‍🦱🧡› 🌱 ‌─ ⋅⋅ ─ ⋅⋅ ─ ⋅ ⊹ ⋅ ─ ⋅⋅ ─ ⋅⋅ ─ ¹•°خوردن جعفری باعث خون سازی میشه.🪴🤍^^ ²•°کسانی که زیاد چای می‌خورند پیر میشن🫙🦋^^ ³•°خوردن فلفل باعث جوانی میشه🚌🌸^^ ⁴•°قارچ دوران جوانی را افزایش می‌ده🪵💙^^ ⁵•°گوجه طول عمر را افزایش میده.🌱🫧^^ ⁶•°آب هویج حافظ جوونیته.🫗🧡^^ ⁷•°خوردن سیر از پیری زودرس جلوگیری میکنه 🧄🤍 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
🍟💫@LOTUS_PNU.attheme
121K
• ✨♥️ • ☁️ . موضوع : ╶╶╶ ╶ ◜♥✨◞╶╶╶╶ ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 اوست نشسته در نظر ، من به کجا نظر کنم اوست گرفته شهر دل ، من به کجا سفر برم سریع خودم رو عقب کشیدم . نه ، اجازه نداشت به من دست بزنه درست بود جلوش راجت بودم ولی نه تا این حد. انگار پر شده بودم از تردید . با صداي تقه اي که به در اتاق خورد ، برگشتم به اتاقم و کمد پر از لباس رو به روم . مامان – مارال جان ! پویا منتظرته . بلوز دامنی بیرون کشیدم و تنم کردم . موهام رو جلوي آینه شونه کردم و راه افتادم سمت در اتاقم . تردید به دلم چنگ زد . برگشتم و خودم رو دوباره تو آینه نگاه کردم . بلوز یاسی رنگی که آستین سر خود بود و فقط دو سانت پایین سرشونه م رو می پوشوند . همراه دامن مشکیی که تا روي زانوم بود . امیرمهدي تو آینه جون گرفت و گفت " بهش اعتماد کن " من به خدا اعتماد کرده بودم ، نکرده بودم ؟ همون زمانی که گرگا جلومون بودن و بهش اعتماد کردم و گفتم کمکمون کنه ، و کرد همون لحظه اي که قرار بود دوباره سوار هواپیما بشیم و من باز هم به حرف امیرمهدي بهش اعتماد کردم وسالم رسیدیم تهران . و باز اعتماد کردم بهش تا حواسش به پدر و مادرم باشه . و بود . بابا براي جلوگیري از هر اتفاقی خیلی سریع دکتر خبر کرده بود تا فشار مامان بالاتر نره . و به لطف داروهاي دکتر، مامانم چیزیش نشده بود . من سه بار به خدا اعتماد کردم . و حالا چرا داشتم بی توجه به همون خدایی که شنیده بودم گفته خودت رو از نامحرم بپوشون با اون سر و وضع می رفتم پیشواز پویا ؟ با اطمینان برگشتم سمت کمد . یه بلوز آستین دار و شلوار بلند برداشتم . کاش امیرمهدي بود و می دید . بازم امیرمهدي ! نمی دونی که لبخندت خلاصه اي از بهشت است و نگاه به بند کشیده ات ، شریف ترین فرش پهن شده براي استقبال از دلم ، که هوایی حوا بودن شده .... باور نمی کنی که من از ملکوت نگاه تو به عرش رسیدم .... حرف هاي تو بارانی بود که زمین لم یزرع دلم را به بهاري سبز و شکوفایی مهمان کرد .... نمی دونی امیرمهدي . نمی دونی چه حالیم . نمی دونی ! لباسم رو عوض کردم و از اتاق خارج شدم ...... پویا با ورودم به هال بلند شد و ایستاد . براي اینکه به آشفتگیم پی نبره لبخند زدم . پویا – سلام پرنسس من . من – سلام . و با دست اشاره اي کردم که بشینه . وقتی هر دو نشستیم مامان با سینی چاي وارد شد . به صورت مامان هم لبخندي زدم و بابت چاي تشکر کردم می دونستم به خاطر اینکه گفته بودم جوابم به پویا مثبته تو خونه راهش دادن . وگرنه که هیچ پسر غریبه اي به این راحتی اجازه ي ورود به خونه رو نداشت . 💚🤍💚🤍💚🤍💚 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 نمی دونی امیرمهدي . نمی دونی چه حالیم . نمی دونی ! لباسم رو عوض کردم و از اتاق خارج شدم ...... پویا با ورودم به هال بلند شد و ایستاد . براي اینکه به آشفتگیم پی نبره لبخند زدم . پویا – سلام پرنسس من . من – سلام. و با دست اشاره اي کردم که بشینه . وقتی هر دو نشستیم مامان با سینی چاي وارد شد . به صورت مامان هم لبخندي زدم و بابت چاي تشکر کردم می دونستم به خاطر اینکه گفته بودم جوابم به پویا مثبته تو خونه راهش دادن . وگرنه که هیچ پسر غریبه اي به این راحتی اجازه ي ورود به خونه رو نداشت . مامان ظرفی پر از شیرینی هم آورد و روي میز گذاشت و به بهونه ي غذاي روي گازش رفت آشپزخونه وتنهامون گذاشت . با رفتن مامان ، پویا شرم رو کنار گذاشت و با خم شدن به سمتم دستم رو گرفت . گرماي دستش روي دستم که نشست یادآور گرماي دست دیگه اي شد . بدون اینکه توجه کنم چقدر تفاوت هست بین هر دو پسر . دست پویا بود ولی من گرماي دستی که چند روز پیش رو حس میکردم . دست من کجا و این کجا ؟ اخم کردم. اخمم رو که دید جا خورد . دلم می خواست با بدترین لحن ممکن بهش بگم که حق نداره نزدیک بشه . اما به جاي هر حرفی خم شدم و فنجون چاي رو از روي میز برداشتم . پویا که انگار بادش خالی شده بود مشکوك نگاهم کرد . و در همون حال دست برد و فنجونش رو برداشت کاش می رفت . حضورش رو نمی تونستم تحمل کنم . به جاي چاي انگار داشتم زهر می خوردم . یاد امیرمهدي باعث می شد براي هر چیزي تردیدکنم . دلم می خواست یه گوشه بشینم و به امیرمهدي و حرفاش فکر کنم . لحظه به لحظه اي که تو اون کوه ها گیر افتاده بودیم رو مرور کنم . یه مرگم شده بود . می دونستم یه چیزي شده . حالا تأثیر خود امیرمهدي بود یا حرفاش ؛ نمیدونستم . بی اختیار برگشتم سمت پویایی که به خاطر سکوت من سکوت کرده بود و زیر چشمی نگاهم می کرد گفتم . من – تو چرا اینجایی ؟ ابروهاش به آنی پرید بالا پویا – نباید باشم ؟ 💚🤍💚🤍💚🤍💚 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
🌺⃟⃟🕊 : اگـر دُعا ڪُنید ، بـَرای دُعایـتــان آمین میگویم و چِنانچِہ دُعا نڪنید،‌مَن برایـتــان دُعا میڪنم بـَرای لغـزش‌هایٺـان اسٺغفـار میڪنم وَ حتـۍ بوے شُمـا را دوسٺ دارم:)🥺❤️‍🩹 🍃°•
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
•°🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌°⋅ —————— ⋅ 𔘓 ⋅ —————— ⋅° ✨تعجیـل‌درظـهـوروسلامتـۍ‌مولا 🖐 🌾بہ‌رسـم‌وفـاے‌هرشب‌بخـوانیم 📖 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📿 ••• وما در هیاهوی روزگار اگر آرامیم ،دلمان به خدا گرم است😍، صبح را با نام و یادش آغاز می‌کنیم، بسم الله الرحمن الرحیم🌱 🌻🍂| ༺🦋 ¦⇢ @dokhtarane_Mohammadabad
³ ✨قـــال‌امـام‌صــادق ‹ﷺ›: هر مؤمني كه گرفتاري مؤمني را بر طرف كند ، خداوند هفتاد گرفتاري دنيا و آخرت را از وي دور مي‏سازد... 📚
مستدرك الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۴۱۳ .
✍ به اطلاع می رساند "رسانه دختـــرانہ محمد آباد" در نظر دارد با شما همراهان گرامی در عرصه ای کاملا متفاوت و انسان دوستانه اقدام نماید. ⬅️این بار قرار است با همراهی شما دوستان ‌براے تهیه دوربین ، چایۍ ساز ، آب تصفیه و دیگر وسایل مورد نیاز [] قدمی هر چند کوچک در بهینه سازی فضای درس و مدرسه برای نوجوانان عزیزمان برداریم .☺️ ✅سهم هر ڪدام از شما دوستـان و همـراهـان خیــــر در این همدلــۍ " 20,000 تومــان" است. لطفا در این کارخیر حتی به اندازه یک سهم هم که شده ماراهمراهی کنید.🌹🙏🏻 💢همراهان بزرگوار می توانند کمک های خود را به شماره کارت ↲ 💳
5029081069122196
{خانم فاطمـہ‌زهــرا‌احمدی} ارسال نموده و عکس آن را به آیدے [@Admin_resane_dokhtarane] ارسال کنند. ⚠️مدٺ زمـان جمع آوری کمک هاے ارزشمنـد شما تا میباشد. باتشکر از همدلــۍ شما🌺 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
| «وَ كَفى‌ بِرَبِّكَ وَكِيلًا» و حمايت و نگهبانى پروردگارت كافى است🤍✨ -.🌱 -.🕊 ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
؟ ❓سجده‌کردن رو چه چیزهایی درسته؟ 📚 همه مراجع: 📝 سجده بر دو تا چیز درسته 1️⃣ زمین 2️⃣ هر چیزی که از زمین درمیاد؛ 📝 به شرطی که 1️⃣ برای خوردن استفاده نشه 2️⃣ برای پوشیدن استفاده نشه 3️⃣ معدنی نباشه؛ ✅ پس 1️⃣ سجده به گیاهانی؛ مثل گندم، جو و پنبه درست نیست چون خوردنی یا پوشیدنی هستن. 2️⃣ سجده به سنگ و خاک و چوب و برگ درختها اشکال نداره چون خوراکی و پوشاکی و معدنی نیستن. 3️⃣ سجده به مواد معدنی مثل شیشه و طلا و نقره و سایر فلزات درست نیست، اما سنگ‌هایى؛ مثل سنگ مرمر، سنگ‌هاى سیاه، سنگ آهک و سنگ گچ و آجر و سفال و سیمان استثناء شده و سجده روی اونا اشکال نداره. 4️⃣ سجده بر چیزهایی که فقط غذای حیواناته مثل علف و کاه اشکال نداره. 5️⃣ کاغذی که از چوب و کتان درست شده سجده روش اشکال نداره. 6️⃣ بهترین چیز براى سجده خاک، مخصوصاً «تربت حضرت سیّد الشّهداء(علیه السلام)» است. ⭕️ نکته: بعضی مراجع می گن روی برگ چای و برگ تازه انگور و کاغذی که از جنس کتان باشه و سیمان نمی شه سجده کرد. ༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad