💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_هفتاد_و_یکم
درستکار – هر چیزي که باعث بشه گذشت زمان رو حس نکنیم .
کمی فکر کردم .
دلم فضولی می خواست ، از نوع زیادش .
و البته کمی شیطنت .
من – من سوال کنم ؟
سري تکون داد .
درستکار – بفرمایید .
و گازي به ساندویچش زد .
موذیانه لبخندي زدم که ندید .
من – ازدواج کردي ؟
با این سوالم محتویات دهنش پرید تو حلقش و به سرفه افتاد .
به جاي اینکه به این فکر کنم که جوون مردم ممکنه خفه بشه زدم زیر خنده .
این سرفه نتیجه ي هم صحبت
شدن با من بود دیگه .
سرفه ش بند اومد .
از بطري کنار دستش کمی آب خورد .
حس کردم صورتش کمی قرمز شده .
سر جوون مرد چی آورده بودم .
موذیانه گفتم .
من – خوبی ؟
سري تکون داد .
درستکار – اگه بذارین .
من – من که کاریت نداشتم .
چرا عصبانی نمی شد ؟
من – خیلی خوش اخلاقیا هر چی می گم می خندي .
خوش به حال زنت !
لبخندش رو جمع کرد ولی بازم اخم نکرد .
درستکار – شما چیزي نگفتین که من بخوام اخم کنم .
در ضمن براي اینکه این بحث تموم بشه باید بگم من ازدواج نکردم .
خوب جوابم رو گرفتم .
آقا مجرد بود .
پس می شد بیشتر اذیتش کنم .
اگر زن داشت عذاب وجدان می گرفتم
که زنش بفهمه ناراحت می شه با شوهرش حرف زدم .
چون اینجور آدما حتما زن هاشون از اون خانومایی بودن
که با چادر چنان رو می گرفتن که فقط یه چشمشون پیدا بود .
اینجور آدما حتما بدشون میومد شوهراشون با یه
دختر حرف بزنه دیگه !
چقدرم من از اینجور زن ها بدم میومد
موذیانه گفتم .
من – چرا تا حالا زن نگرفتی ؟
تکه ي آخر ساندویچش رو نگاهی کرد و جواب داد .
درستکار – قسمت نشده !
من – چرا قسمت نشده ؟
سرش رو به طرفم چرخوند و باز بدون نگاه به من گفت .
درستکار – از این بحث به چی می خواین برسین ؟
اوه اوه .
بد جلو رفتم .
فضولیم زیادي بود .
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_هفتاد_و_دوم
سرش رو به طرفم چرخوند و باز بدون نگاه به من گفت .
درستکار – از این بحث به چی می خواین برسین ؟
اوه اوه .
بد جلو رفتم .
فضولیم زیادي بود .
نفسم رو حبس کردم و مغزم رو به کار انداختم تا حرفی بزنم که
بتونم فضولی و حس مردم آزادیم رو یه جورایی موجه جلوه بدم .
من و منی کردم .
من – خوب ... دلم می خواست .. زنت رو ببینم .
چه جوري بگم؟...
فکر می کنم از اونایی هستی که دختر که
براي ازدواج انتخاب می کنی حتما باید چادري باشه و آفتابُ
مهتاب روش رو تا حالا ندیده باشه و تُن صداش رو هیچکسی غیر از پدر مادر و خواهر و برادرش نشنیده باشن .
باز هم بدون هیچ عکس العملی خیره بود به آتیش .
بازم خراب کرده بودم ؟
یه کم فکر کردم .
چیز بدي نگفته بودم .
خوب این همه ي تصوراتم بود دیگه .
مظلومانه نگاهش می کردم .
منتظر بودم ببینم چه واکنشی نشون
می ده .
هیچ تغییري تو صورتش ایجاد نشد .
درستکار – نام فامیلتون خیلی بهتون میاد . هر چی تو ذهنتونه
راحت به زبون میارین !
ابرویی بالا انداختم .
من – خوبه دروغ بگم ؟
سري تکون داد .
درستکار – نه .
این خیلی خوبه که دروغ نمی گین .
من – من از دروغ بدم میاد .
یعنی از پدر و مادرم یاد گرفتم بهتره
همیشه حقیقت رو بگم .
حتی اگر به ضررم باشه .
سري تکون داد .
درستکار – فکر نمی کردم این چیزا رو بلد باشین .
اخمی کردم .
من – چرا ؟
💚🤍💚🤍💚🤍💚
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
نیـٰازبههیچزبـٰان
شاعرانهاینیست
ربـنـاآتنـافیدنیٰـا
ڪربلا:)))
ـ ـ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ
#امـــامحسینمن❤️🩹
#شبزیــارتــۍ🌙
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«♥✨»
نوڪرنَرودبہڪربلا؛پَسچہڪُند
خودرانَرساندبہشما؛پَسچہڪُند
قلبشبہڪرمخانہاربابخوشاَسٺ
گـررونــَـزند بہ آشــــنا؛پَسچہڪُند
━━━━━━━━✿━━━━━━━━
#صلیاللهعلیكیااباعبدالله ♥
#شبجمعہحرمتآرزوسټ✨
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
jannat_alhosein313 (66).mp3
6.83M
اۍصنمـا...
اونکـهمـیمیـرهبراتُمَنَـــما!(:♥
-#مداحیِشور.
-#حضرتِ133
[ پلی لیست روح!. ]
#قرارصبحگاهۍ📿
•••
وما در هیاهوی روزگار اگر آرامیم
،دلمان به خدا گرم است😍،
صبح را با نام و یادش آغاز میکنیم،
بسم الله الرحمن الرحیم🌱
#صبحتون_پرخیر_وبرکت🌻🍂|
༺🦋 ¦⇢
@dokhtarane_Mohammadabad
🔴خوراکیهای ناسازگار با يکدیگر
١. ماهی رو با این غذاها نخورید
تخم مرغ ، سالاد ، سس ، ماست ، برنج آبکش شده ، هندوانه ، کیوی..
٢. نوشابه گازدار با آدامس نعناع = مرگ
٣. خربزه و عسل
۴. هندوانه بعد از غذا
۵. انجیر با میوه های اسیدی مثل پرتقال..
۶. آب خوردن بعد از غذا
٧. کله پاچه با انگور
٨. پنیر با بادام
٩. انار با حلیم
١٠. تخم مرغ با تن ماهی...
١١. خرمالو با موادی که آهن دارند مثل اسفناج و...
١٢. نان با یخ
١٣. گیلاس با آب
١۴. گوجه با ماست
١۵. کشک با سرکه
١۶. بعد از هیچ میوه ای نباید آب خورد.
١٧. بعد از هیچ میوه ای نباید چای خورد.
١٨. وسط غذا نباید آب بخوریم.
١٩. سمنو با ماست.
#سلامتی🌱
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«✨🌼»
#هذایومالجمعہ°🌻°
حتۍ اگر تمـام جهان
غـرق تاریکی شود،
باز دلــم روشن است!...
امیدِ دیدنتــان، چراغ دلـــم را
تا همیشہ روشن نگه خواهــد داشت(:🤍
✨|↫#جمــعــہهــاےدلتـنگـۍ
🌼|↫ #اللهمعجݪلولیڪالفرج
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
♨️قبل از هر کاری بگوییم: آقا دستمان را بگیر!
🌱آیت الله مصباح یزدی رحمهالله علیه:
باور کنیم بهترین راه برای موفقیت و هدایت، توسل به اهل بیت (صلوات الله علیهم اجمعین) است.
توسل هم [فقط] این نیست که روضه بخوانیم و بنشینیم گریه کنیم!👌
⚜بلکه این هم از توسل است که هرکاری که میخواهیم شروع کنیم اول یک #صلوات برای #امام_زمان عجل الله بفرستیم و ته دلمان بگوییم: «آقا دستمان را بگیر!» سعی کنیم این برایمان مَلَکه بشود.
تجربههای زیادی هست که [اهل بیت] در مقام عمل کسانی را که اینگونه رفتار میکردند، رها نکردند.✅✅
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
امروز که جمعه هست وروز تعطیلی چطوره که یکم از دیدنی های ایران قشنگمون ببینیم😍🤞
👇👇
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_هفتاد_و_سوم
درستکار– فکر نمی کردم این چیزا رو بلد باشین .
اخمی کردم .
من – چرا ؟
درستکار– نمی دونم .
شاید چون ظاهرتون این حس رو با آدم القا
می کنه .
طلبکارانه گفتم .
من – مگه ظاهرم چشه ؟
لبخندي زد .
درستکار – ناراحت نشین .
به خدا منظوري ندارم .
چیزي نگفتم .
تقریبا بهم برخورد از حرفش .
یعنی هر کی
مثل من بود دروغگو بود ؟
ترجیح دادم دیگه باهاش حرف نزنم .
انگار دنیاي ما از زمین تا
آسمون فاصله داشت .
چند دقیقه اي به سکوت گذشت .
که خودش سکوت رو شکست .
درستکار – باور کنین منظوري نداشتم .
من – مهم نیست .
درستکار _ مهمه . اصلا دلم نمیخواد از دستم ناراحت باشین .
من آدمی نیستم که بخوام کسی رو ناراحت
کنم .
من – ولی این کار رو کردي .
نفس عمیقی کشید .
درستکار – من تا حالا اینجوري فکر میکردم . الانم متوجه اشتباهم شدم .
پس لطف کنین ..
نذاشتم ادامه بده .
نمی خواستم این بحث رو ادامه بدم .
براي اینکه
دست برداره سریع گفتم .
من – دیگه ناراحت نیستم .
نیاز نیست ادامه بدي .
سکوت کرد .
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_هفتاد_و_چهارم
درستکار– من تا حالا اینجوري فکر می کردم . الانم متوجه
اشتباهم شدم .
پس لطف کنین ..
نذاشتم ادامه بده .
نمی خواستم این بحث رو ادامه بدم .
براي اینکه دست برداره سریع گفتم .
من – دیگه ناراحت نیستم .
نیاز نیست ادامه بدي .
سکوت کرد .
فهمید سرد و سنگین حرف زدم .
نگاهم رو دوختم به ساندویچ نیم گاز زده ي داخل دستم .
دیگه اشتهایی نداشتم .
وضعمون که اونجوري .
مرد رو به روم هم اونجوري .
شب و هواي سردش هم یه طرف و بلاتکلیفی و بی خبري از ساعات باقی مونده از طرف دیگه .
مگه اشتهایی هم
باقی می موند ؟
اگه صداي آتیش که شعله هاش داشت کمتر می شد نبود سکوت
وهم آوري می شد .
درستکار بلند شد و رفت سمت لاشه ي هواپیما .
سعی کردم نگاهش نکنم .
دوباره ترس .
ترس از تنها بودن .
ترس از اینکه یه حیوون
وحشی پیدا بشه .
نگاهم رو تو تاریکی اطرافم چرخوندم .
خیلی طول نکشید که صداي کشیده شدن چیزي سکوت رو بر هم زد .
به سمت صدا برگشتم .
درستکار با صندلی هاي آش و لاش هواپیما.
احتمالا براي آتیش کم رمقمون آورده بود
.
سرم رو پایین انداختم .
شعله هاي آتیش با صندلی هاي جدید دوباره جون گرفت .
و فضا رو روشن تر کرد .
هنوز ایستاده بود .
صداش نگاهم رو به سمت خودش کشید .
درستکار – من همیشه با ادمایی که مثل خودم بودن یا آدمایی که
بیشتر اعتقاداتشون شبیه به خودم بوده
وقتم رو گذروندم .
گاهی در اثر حرفاي دیگران یا چیزهایی که
خودم دیدم دیدگاهی رو براي خودم درست کردم
. قبول دارم همیشه همه ي تفکرات من درست نیست مثل الان که
این راستگویی شما یکی از همین تفکرات
اشتباهم رو برام روشن کرد .
نفسی گرفت .
💚🤍💚🤍💚🤍💚
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
┤🌿 ! '
•
⎞یـَآمَوْلآنـٰایـَاصـآحـِبَالـزَّمـٰآنِ↴ 🦋↴
•شـَرمَنـدهامڪِہبـِینِدعـٰاهـاےشَخصـۍام
•؏ـَجِّللوَليِّكَالْفَرَجَتـوآخـریشـدِه…🥺⎝
🌼°•أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌼°•
┄┄┅┅┅❅❣❅┅┅┅┄┄
✨تعجیلدرظهوروسلامتیمـولا
#پنجصلوات🖐
🌾بهرسموفاۍهرشب بخوانیم
#دعایسلامتیوفـرجحضرٺ🍃
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
#قرارصبحگاهۍ📿
•••
وما در هیاهوی روزگار اگر آرامیم
،دلمان به خدا گرم است😍،
صبح را با نام و یادش آغاز میکنیم،
بسم الله الرحمن الرحیم🌱
#صبحتون_پرخیر_وبرکت🌻🍂|
༺🦋 ¦⇢
@dokhtarane_Mohammadabad
وَنَبِّهْنِي لِذِكْرِكَ فِي أَوْقاتِ الغَفْلَةِ
ـــــــــــــــــــــــ ✨🕋 ـــــــــــــــــــــــــ
خدایا در اوقات غفلت مرا
متوجّه ياد خود گردان ...
#کمی_تا_خدا🌱
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad
✍شیخ رجبعلی خیاط:
«بطری وقتی پر است و میخواهی خالیاش کنی،
خماش میکنی. هر چه خم شود خالیتر میشود؛
اگر کاملا رو به زمین گرفته شود سریعتر خالی میشود.✨
دل آدم هم همینطور است؛
گاهی وقتها پر میشود از غم، غصه،
از حرفها و طعنههای دیگران. قرآن میفرماید:
«هرگاه دلت پر شد از غم و غصه ها، خم شو
و به خاک بیفت.»
این نسخهای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است.»🌱
༺🦋 ¦⇢@dokhtarane_Mohammadabad