غروب دوشنبه، روز ششم محرم است
هر لحظه به تعداد سپاه کوفیان افزوده میشود
حبیب بن مظاهر از طایفه ی بنی اسد است و گروهی از آنان در نزدیکی کربلا منزل دارند
حبیب به خدمت امام میرسد و اذن میگیرد تا طایفه اش را به یاری امام فراخوانی کند
بعد از تاریکی هوا حبیب حرکت میکند
#روز_ششم محرم
قسمت اول
#کاروان_کربلا
خبر در طایفه ی بنی اسد میپیچد که حبیب مهمان آنان شده و همه به استقبالش می آیند
آنان را دعوت به یاری امام میکند و شرایط کربلا و سپاه کوفیان را توصیف میکند
خون غیرت در رگهای جوانان بنی اسد میجوشد
نود مرد (پیر و جوان) با شمشیر آماده حرکت میشوند
جاسوس عمرسعد، اخبار را به عمر سعد میرساند
عمر سعد فرمانده ای به نام اَزرَق و چهارصد نیروی سپاهش را به سمت قبیله ی بنی اسد حرکت میدهد
#روز_ششم محرم
قسمت دوم
#کاروان_کربلا
راه بر مردهای بنی اسد بسته میشود، میفهمند که اگر مقاومت کنند کشته خواهند شد
به سمت منزل باز میگردند، ولی باید دست زن و بچه ی خود را بگیرند و به بیابان بروند چراکه عمرسعد در تعقیب آنهاست تا مجازاتشان کند
حبیب تنهای تنها با غصه ای در چهره اش به سوی خیمه امام میرود، امام با روی باز به استقبالش می آید
#روز_ششم محرم
قسمت سوم
#کاروان_کربلا