eitaa logo
دختران زهرایی
428 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
140 فایل
قرارگاه(حضرت زهرا سلام الله علیها) مسجد حیدریه ارتباط باما @HAFi313 @dokhtarane_zahrayi لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
ابن زیاد میداند تعداد یاران امام به ۱۰۰ نفر نمیرسد و الان ۵ هزار نفر در مقابل او هستند ولی میخواهد کشتن امام را یک حرکت مردمی معرفی کند ، میخواهد همه ی مردم را به سمت کربلا بفرستد خبر در کوفه میپیچد که در مسجد جمع شوید، ابن زیاد با شما حرف دارد. مردم از ترس به مسجد میروند، چرا که اگر ابن زیاد بفهمد یک نفر نیامده است، اعدامش میکند او سخنرانی میکند :《میدانید چقدر یزید خیرخواه شماست؟ یزید پول زیادی فرستاده است تا بین شما تقسیم کنم و در مقابل شما به جنگ حسین بروید》 بعد سخنرانی، سکه ها بین مردم و بزرگان کوفه تقسیم میشود محرم قسمت اول
با سکه های پخش شده بازار آهنگران کوفه رونق میگیرد، مردم کوفه سلاح تهیه میکنند قبلا که ۴ هزار نفر فریب بهشت عمرسعد را خوردند و اینک ما بقی مردم فریب سکه ها را میخورند حرفهایی میان مردم رد و بدل میشود: 🔺 باید به فکر اقتصاد شهر بود، تا کی باید شهر را در فقر ببینیم؟ 🔺 تا کی باید سکه ها خرج مردم شام شود؟ حالا موقع سرازیر شدن آنها به کوفه است 🔺 هیچ کاری نکرده ایم یزید این همه پول داده است، اگر حسین را بکشیم ، چه خواهد کرد؟ آنهایی که کشتن حسین را گناه میدانند، خود را آماده میکنند تا بدون سلاح بسمت کربلا بروند تا فقط نامشان در لیست کوفیان حاضر در کربلا ثبت شود سکه ها کار خود را میکند محرم قسمت دوم
ابن زیاد دستور داده اردوگاهی در نُخَیلِه زده شود تا نام مردمی که به کربلا میروند را ثبت کند ، مردم دسته دسته بسمت نخیله میروند تا نامشان را در دفتر ابن زیاد بنویسند. به ابن زیاد خبر میرسد بعضی ها بعد از آنکه نامشان را مینویسند به سمت شهر باز میگردند دستور میدهد یکی از افرادی که بسوی شهر می آیند را دستگیر کنند و در میدان اصلی شهر اعدام کنند یکی را دستگیر میکنند و او میگوید:《 من بی گناهم ، من برای گرفتن پول خود از شام آمده ام، گفته بودند آن کسی که پول به او قرض داده ام به نخیله رفته ، من هم به آنجا رفتم تا او را ببینم》 حرفهایش موثر واقع نمیشود و برای زهر چشم گرفتن از مردم، ابن زیاد دستور میدهد او را اعدام کنند محرم قسمت سوم
بعد از بهشتی که عمرسعد وعده داده و پولهایی که در مسجد تقسیم شد، سیاست سوم ایجاد ترس است ابن زیاد اعلام میکند بسمت اردوگاه میروم ، بعد از رفتن من هر کسی در شهر بماند محکوم به اعدام است یک نفر را مامور اجرای حکم در شهر میکند محرم قسمت چهارم
ابن زیاد به یکی از فرماندهان خود به نام زَحر ماموریت میدهد تا همراه با نیروهایش بسمت پل صراه برود و آنجا مستقر شود تا کسی به یاری امام حسین ع نرود هرکس بخواهد از کوفه به کربلا برود باید از روی این پل بگذرد پل محاصره میشود عامِر شجاع و دلیر یک تنه به جنگ این سربازان میرود تا بسمت امام حسین ع برود با دیدن شجاعت او همه ماموران فرار میکنند، او موفق میشود از پل عبور کند خبر عبور عامر به ابن زیاد میرسد ، ماموران بیشتری را برای حفاظت از پل قرار میدهد قسمت پنجم