eitaa logo
دختران زهرایی
415 دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
129 فایل
قرارگاه(حضرت زهرا سلام الله علیها) مسجد حیدریه ارتباط باما @HAFi313 @dokhtarane_zahrayi لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
التماس دعا🥀
قاسم شدی که روی زمین قسمتت کنند این تکه‌های تن، سند افتخار توست... _شادی روح شهدا صلوات
خالقم قلب مرا وقف شما کرده و من خانه ی وقفی خود از همه پس میگیرم تا سلامت نکنم زندگیم تعطیل ست با سلامی به شما اذنِ نفس میگیرم(: السلام علیک با اباصالح المهدی🫀!
. سَرِ خُمِ مِی سلامت، شکند اگر سبویی... من فکر می‌کنم این شعر، اصلش به یک بانو می‌رسد... یک بانو که همسرش از شدت استیصال یک قدم جلو می‌رفت و دو قدم عقب برمی‌گشت... یک بانو که مردَش درست نمی‌دانست الان باید چه کند؟! به هزار امید بچه را داده بودند دستش، بی‌تاب ببَرد و آرام شده برگردانَد، زنده برده بود و با گلوی پاره پاره برگردانده بود... خب هر مردی باشد، مستأصل می‌شود، چه رسد به اینکه آن مرد، خودش، آخرِ همه‌ی مردهای عالم باشد... اینطور وقت‌ها دیگر از دست مردها کاری ساخته نیست! حتما باید یک زن، مردانگی به خرج دهد و به دادِ آن مردِ بی‌ چاره برسد... درست شبیهِ آن بانو که هر چه مادر و هر چه زنِ عاشق بود را روسفید کرد... به دادِ مردِ مستأصلش رسید... بی آنکه سراغ بچه را بگیرد بی آنکه پدر بچه را بیشتر از اینها خجالت بدهد... فقط یک کلام پرسید: پدرش سالم است؟! احتمالا این بیت شعر باید همانجا، در همان گیر و دارِ شرم و استیصالِ ابی‌عبدالله به زبانِ رباب آمده باشد: سر خم می سلامت، شکند اگر سبویی... . ✍ملیحه سادات مهدوی نوشت‌: توی روضه‌های اباعبدالله، اینجای ماجرا خیلی قلب آدم رو آتیش میزنه... همینجاش که ارباب واقعا نمی‌دونستن الان باید چی کار کنن؟!.... نوشت: ممنونیم از شما بانو، ممنونیم که به داد ارباب ما رسیدید و نگذاشتید جای تیر و نیزه، خجالت و شرم کارش را تمام کند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_12383825836.mp3
21.26M
بخواب اصغر...
‌ بی غم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت! بیش از این کاش گرفتار غمت می‌بودم صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله.
ولی تیر سه شعبه برای زمین زدن پهلوانان بود نه برای طفل شش ماهه!..💔
غروب دوشنبه، روز ششم محرم است هر لحظه به تعداد سپاه کوفیان افزوده میشود حبیب بن مظاهر از طایفه ی بنی اسد است و گروهی از آنان در نزدیکی کربلا منزل دارند حبیب به خدمت امام میرسد و اذن میگیرد تا طایفه اش را به یاری امام فراخوانی کند بعد از تاریکی هوا حبیب حرکت میکند محرم قسمت اول
خبر در طایفه ی بنی اسد میپیچد که حبیب مهمان آنان شده و همه به استقبالش می آیند آنان را دعوت به یاری امام میکند و شرایط کربلا و سپاه کوفیان را توصیف میکند خون غیرت در رگهای جوانان بنی اسد میجوشد نود مرد (پیر و جوان) با شمشیر آماده حرکت میشوند جاسوس عمرسعد، اخبار را به عمر سعد میرساند عمر سعد فرمانده ای به نام اَزرَق و چهارصد نیروی سپاهش را به سمت قبیله ی بنی اسد حرکت میدهد محرم قسمت دوم
راه بر مردهای بنی اسد بسته میشود، میفهمند که اگر مقاومت کنند کشته خواهند شد به سمت منزل باز میگردند، ولی باید دست زن و بچه ی خود را بگیرند و به بیابان بروند چراکه عمرسعد در تعقیب آنهاست تا مجازاتشان کند حبیب تنهای تنها با غصه ای در چهره اش به سوی خیمه امام میرود، امام با روی باز به استقبالش می آید محرم قسمت سوم
هدایت شده از دختران زهرایی
doafarajalifani.mp3
2.71M
بخوان دعای فَرج را... قرائت‌ هرشب ‌دعای ‌فرج ‌به ‌نیت‌ تعجیل در ظهور ..🤲 🕊 🦋 «اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ»
🌱سلام بر شما ای مولایی که هرکس شما را یافت به تمام خیر و خوبی ها رسیده. ♥️ ..🕊
‌تا حالا از خودت پرسیدی اگر اشک کافی بود چرا امام حسین علیه السلام قیام کردند؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. الهی رضاً بقضائک . . . ✨سفری با تمام حرکات و سکنات فقط برای خدا . . . یا حسین🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫✨اونی که تو رو آفریده هرگز فراموشت نمی‌کنه؛ پس نا امید نشو ..
در معمولی شده گویا جنایت دیگر نمی‌بیند کسی آمارها را ....
اصغر یا اکبر بودنتان فرقی نمیکرد؛ بودنتان کافی بود تا داغتان را بر سینه ی حسین علیه‌السلام بنشانند...
صبح روز هفتم محرم است نامه ای از ابن زیاد به عمر سعد میرسد که نوشته است :《امروز، روزی است که میخواهم انتقام لب های تشنه ی عثمان را بگیرم، آب را بر کسانی ببند که عثمان را با لب تشنه شهید کردند. بین حسین و فرات جدایی بینداز و اجازه نده تا او قطره ای آب بنوشد》 عمرسعد عَمرو بن حَجّاج را همراه با ۷۰۰ نفر مامور میکند تا در کنار فرات مستقر شود محرم قسمت اول
ماموران سرتاسر فرات مستقر میشوند عبدالله بن حَصین فریاد میزند:《ای حسین ! این آب را ببین چه رنگ صاف و درخشنده ای دارد، به خدا قسم نمیگذارم قطره ای از آنرا بنوشی تا جان دهی》 امروز پیراهن عثمان را دوباره علم میکنند تا راه رسیدن به فرات را ببندند قسمت دوم