eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
974 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
• 💚🌿💚🌿💚🌿💚 • °•○●﷽●○•° ✍️بھ قلمِ |میـم . علےجانپور تو راه چشمم به یک پارک خورد رفتم داخل و روی یکے از نیمکت ها نشستم انقدر گریه کردم تا آروم شدم به سمت نزدیکترین سوپر مارکت به پارک رفتم و براۍ خودم آب معدنے گرفتم اول یکم ازش خوردم و بعد صورتمو شستم دوباره رو همون نیمکت نشستم کیفم رو باز کردم تا گوشیمو در بیارم که یادم اومد گوشے رو انداختم تو کیف عاطفه ¡ همونجا چشامو بستم تا سرم آروم‌تر بشه .. …… ﴿ مجتبے ﴾ بلند شدم که خانم عبدۍ با لکنت گفت :_تو .. تو چطور .. سرم و آوردم بالا که صورتم به سمت راست پرت شد ، سمت چپ صورتم سوخت .. دستمو گذاشتم رو صورتم .. انتظار همچین اتفاقے رو نداشتم .. دستپاچه یک چیزایے گفت که نفهمیدم خیلے وقت بود سیلے نخورده بودم ، آخرین بار هم از آقاجون دو سه سال پیش .. باید تشکر میکردم هر چند حق دست بلند کردن رو یک ... +ممنون ! بعد از مکث کوتاهے ادامه دادم :+خیلے وقت بود سیلے نخورده بودم فکر کنم بجا بود .. تا به خودم بیام .. سرم رو بلند کردم و به پشت سرش خیره شدم :+یاعلے همانطور که انگار بغض کرده بودند رفتم سمت در ورودۍ رستوران و وارد شدم که دیدم رفیقشون از رستوران خارج شد بیخیال به راهم ادامه دادم و سمت تختے که حیدر نشسته بود حرکت کردم ؛ رفتم و روۍ تخت نشستم ' با نشستنم حیدر سر از گوشے بلند کرد و بلافاصله انگار با دیدن صورت قرمزم که خیلے خودنمایے میکرد تعجب کرد :_مجتبے !¡ نگاش کردم که ادامه داد :_چیشده چرا صورتت قرمزه ؟ تلخندۍ زدمو گفتم :+مجازات کارم بود فکر کنم کارم اشتباه بود که ازشون خواستگارۍ کردم .. تو چهر‌ه‌اش تعجب خودنمایے میکرد با لکنت گفت :_عاطفه خانم .. تو رو زد ؟ چیزۍ نگفتم که بازوهامو تکون داد :_با توام میگم روت دست بلند کرد ؟ زل زدم تو چشاش :+نه خواهرتون یه گوش‌مالے حسابے دادن ! پنچر شد با ناراحتے تمام گفت :_داداش آیـه .. آیـه روت دست بلند کرده ؟! لبخندۍ زدمو سرمو تکون دادم داشت بلند میشد که دستشو گرفتم :+کجا:؟! _ولم کن مجتبے این دختره خیلے داره پاشو از گلیمش درازتر میکنه ¡ +چے میگے تو بشین نمیخواد .. میگم مجازات کارم بود اینجا نمیخوردم بعد از حرفم از خانم جلالے میخوردم ... ۰ادامـه داࢪد ... ڪپـے بـھ هـࢪ نحـوۍ ممنـوع و پیگـࢪد قـانونـے داࢪد ❌ پـرش به پـارت اول ↯ http://eitaa.com/dokhtaranzeinabi00/23825 لینـک کانـالمونِ ↯ https://eitaa.com/joinchat/3764518990C8dcd051ac8 • 💚🌿💚🌿💚🌿 •