🔴 به رای ۱۱ اسفند دکتر احمدی نژاد شدیدا اعتراض دارم. ✍ #علیرضا_مکرمی 🔸 رای ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ آقای احمدی نژاد همچون سدی بر عدم رای ۱۴۰۴ او عمل میکند، او حالا مجبور است در انتخابات ۱۴۰۴ نیز رای بدهد ولو آنکه باز ردصلاحیت شود. منبعد این سخن که «اگر ردصلاحیت شوم رای نمیدهم» پذیرش عمومی ندارد لذا شورای نگهبان با خیال جمع تری او را در ۱۴٠۴ نیز حذف و دولت اقلیتی دیگری را به مردم تحمیل خواهد کرد، در فرایند انتخابات ۱۱ اسفند نیز شورای نگهبان طبق سنت سیاسی اش به بهانه بررسی صلاحیت ها، سوار بر «بولدوزور نظارت استصوابی» از روی مخالفین سیاسی رد شد، اساسا فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور نه تنها کمترین تفاوت رو به بهبودی را تجربه نمیکند که «ساختار» به مراتب گستاخ تر از قبل شده است. بدیهی می نماید که انسداد و ارتکاب سیاست استبدادی به مثابه «گناه بزرگ» صرفا در ردصلاحیت شخص آقای #احمدی_نژاد خلاصه نمیشود. 🔸 مشارکت دوباره آقای احمدی نژاد در انتخابات ها فقط با تغییر مردم گرایانه، عملی و ملموس سیاست های کلان نظام توجیه می یافت که امروز احراز این نکته مهم مطلقا از عهده خود احمدی نژاد هم بر نمی آید. به خصوص آنکه پس از حضور مکرر ایشان در جلسات مجمع، مقبره رهبر نخست، جلسات بیت رهبری و این آخری شرکت عجیب او در انتخابات مجلس اقلیتی، سیاست سکوت و بی طرفی ایشان در تقابلات «مردم_حاکمیت» در عمل پایان یافته است و ادامه سکوت زبانی ایشان بی معنی و حمل بر بی حرفی تلقی میشود. آقای احمدی نژاد تنها رجل سیاسی است که به واسطه محبوبیت غیرقابل انکارش در بین احاد جامعه میتواند در تقابلات گروههای سیاسی با حاکمیت نقش پدری دلسوز و بی طرف و بسترساز کفتگوهای ملی را بر عهده بگیرد که فی الحال در نتیجه رای ۱۱ اسفند ایشان، احراز صحیح این نقش نیز با چالش جدی مواجه شده است. ادامه👇👇 ➖ تحلیلی اعتراضی بر رای ۱۱ اسفند دکتر احمدی نژاد در این فایل صوتی 🇮🇷 @dolat_irani

ششم فروردین خجسته زادروز پیامبر آریایی حضرت زرتشت فرخنده باد ... ☘☘☘ 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 فنجان و فیل 🔸بالاخره پس از گذشت 60 سال، معنای اصطلاح فارسی فیل و فنجون را وجدان کردم. این دو نمادهای بزرگی و کوچکی خارق العاده به شمار می روند. حاوی گونه ای پارادوکس که تجمیع آنان به دور هم و یا سازش و دوستی و یکپارچگی میانشان به نظر ناممکن می آید. ولی در جغرافیای سیاسی چنین چیزی رخداده است. یعنی میان پادشاهی دانمارک که مساحتش کمتر از آذربایجان شرقی و جمعیتش حول و حوش 5 میلیون است و گرینلند پهناورترین جزیره جهان، پیوندی ناگسستنی برقرار شده است. جزیره ای به اندازه عربستان سعودی، آن هم در قاره ای دیگر (آمریکای شمالی) که می تواند بیش از 50 دانمارک اروپایی را در خود جای دهد. این پیوند خوردگی در حالی است که به رغم گرایشات امپریالیستی ایالات متحده آمریکا، دایر بر افزودن گرینلند به خاکش، همچنان بخشی از قلمرو فردریک دهم شاه دانمارک مانده است. یعنی تداوم دوستی بین فنجان کوچک دانمارک و ماموت غول آسای گرینلند. در 1875، پولیسیز سایمن گرانت و در 1946، هری ترومن و همین چند سال پیش دانالد ترامپ، سه رئیس جمهور پیشین آمریکا، با پافشاری و بلکه گونه ای تهدید، خواهان خرید گرینلند از کپنهاک بوده اند. ولی هر بار مردم، حکومت خودگردان گرینلند و شاه مشترک دانمارک-گرینلند-فارو، به این پیشنهادات واشنگتن پشت پا زدند. کوتاه آن که کپنهاک با زیربنای رژیم مشروطه سلطنتی، بین خود و دولت های خودمختارفارو(دربرگیرنده 18 جزیره) و حکومت خودمختار گرینلند، با وسعتی بیش از ۲ میلیون کیلومترمربع، پیوندی ناگسستنی ایجاد کرده است. دستاوردهای استمرار این پیوند، افزون بر پاسداری از یکپارچگی سرزمینی و ملی، درآمد سرانه ای بیش از 55 هزار دلاری در قلمرو بزرگ پادشاهی دانمارک، به عنوان یکی از ده ملت شاد و پیشرفته بوده است. بی گمان دانمارک هر رژیم دیگری غیر از پادشاهی مشروطه داشت، تا کنون جزایر فارو و مهمتر از آن گرینلند از دست رفته بود. ✍ یدالله کریمی پور 🇮🇷 @dolat_irani

اگه یه روز... مرحوم #فرامرز_اصلانی 🖤 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 بوی ایران 🔸 وقتی با تور به تاجیکستان رفتم افتخاری عجیب وجودم را فرا گرفت زیرا آنجا تنها جاییست که انسان احساس ایرانی بودن می‌کند، حتی بیشتر از خود ایران! از لحظهٔ ورود به فرودگاه «دوشنبه» که این بیت حافظ را بر آن نوشته‌اند: «رواق منظر چشم من، آشیانهٔ توست/ کرم نما و فرود آ، که خانه خانهٔ توست» این حس شروع می‌شود. زبان زیبای فارسی با تلفظ کهن خراسانی، اندیشه را تا دوردست‌های دوران «سامانیان» واپس می‌برد. با آن لغات فراموش‌شدهٔ کهن دری و پهلوی. وارد شهر که می‌شوم، تمام کوچه‌ها و خیابان‌ها، با اسامی ایران باستان نامگذاری شده و تندیس‌های «خیام» و «پسر سینا» و  «رودکی» و «فردوسی» همه‌جا به چشم می‌خورند. واحد پولشان «سامانی» است که ناخودآگاه شکوه شاهنامه را در دل متجلی می‌کند. نام‌های زنانِ گیسو فروهشتهٔ آن‌ها، با آن لباس‌های شاد و رنگی این‌هاست: دلربا، دلکش، دلبر، فرنگیس، مشک‌افشان، گیسوسیاه. نام مردانشان: سیاوش، ایرج، فریدون، فرهاد. همهٔ شهر به سبک ایران باستان، غرق سرور و آواز، رامشگری و خنیاگری است و در تقویمشان دوازده ماه سال را عزا پر نکرده است. پیش از نوروز، همهٔ مردم در کوی و برزن می‌نوازند و می‌رقصند. روز اول نوروز در مکان بزرگی به نام «نوروزگاه» که به شیوهٔ تخت جمشید آراسته‌شده، جمع می‌شوند و هزاران هزار انسان، دست‌افشان و پای‌کوبان، شادی می‌کنند. مکان‌های جغرافیایی کشورشان برای اهل ادبیات و تاریخ، یادآور نام‌هایی رؤیایی است: جیحون، بدخشان، خجند و... حتی مکان‌هایی که جزو تاجیکستان نیستند، ولی وقتی در آن فضا قرار می‌گیری نامشان به یادتان می‌آید: خوارزم، بخارا، سمرقند، ذهن را به هرسویی می‌کشانند. فاصلهٔ ده‌ساعتهٔ دوشنبه تا نزدیکترین ساحل فرارودان را با شوقی کودکانه طی می‌کنم و در ذهنم گذر کیخسرو از جیحون و تیر آرش و تسلیم شدن سیاوش که می‌گفت: «یکی کشوری جویم اندر جهان/ که نامم ز کاووس ماند نهان.» ابتدا اندوه می‌خوردم که چرا این تکه از بدنهٔ ایران جدا شده، ولی بعد اندیشیدم که همان بهتر که جزو ایران نیست، تا حداقل بر روی این کرهٔ خاکی که روزگاری چهل و چهار سرزمینش، زیر پای پادشاهی داریوش بود، زمین کوچکی باقی مانده باشد که رنگ و روی ایرانی به خود گرفته باشد و بوی ایران بدهد. ✍ #دکتر_امید_مجد 🇮🇷 @dolat_irani

🔸برخی حساب های کاربری به بهانه رشد صدیقیسم، از هجرت معکوس ملت سخن میگویند، اما مگر ملت صدیقی ها را انتخاب کرده اند که ریشه کثافات آنها به ملت مرتبط باشد!؟ صدیقیسم مربوط به حلقه قدرت است نه مردم! همچنان که ثقتیسم بوده، هجرت ملت همواره رو به تعالی بوده و خواهد بود،مگر نه این است که اخیرا قاطبه ملت با تصمیمی شور انگیز از حضور بر سر صندوق های بیعت با حلقه قدرت حذر کردند!؟ اینکه اکثریت مردم توانستند از حلقه مخوف صداسیما و دالان های تو در توی پروپاگاندای مذهبی بگریزند و بر سر تحریم انتخابات محکم بمانند حکایت از رشد والایی میکند.هرچند انتخابات ۱۱ اسفند نمایش بود اما مولد حادثه ای بیرونی شد،بعبارتی عدم مشارکت مردم آن روز را تبدیل به یوم الناس کرد حوالی ده شب که خبر رای احمدی نژاد پیچید و فورا در صدر رسانه های منتسب به قدرت قرار گرفت تصور خام نگارنده بر این شد که رای احمدی نژاد به مثابه گل طلایی نظام،مشارکت را به ۵۰درصد خواهد کشاند اما مردم به شکل اعجاب انگیزی بر تصمیم خود پایمردی کردند تا رای احمدی نژاد هم در قد قواره همان یک رای ظاهر شود و آخرین تیر ترکش نهاد قدرت هم به محاق رود. ✍ #علیرضا_مکرمی 🇮🇷 @dolat_irani

💠 خدای بزرگ است اهورا مزدا که شادی را آفرید، شادی حاصل برابری است. #کتیبه_گنجنامه_همدان 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 افول پادشاه ✍ سید هاشم فیروزی نادرشاه تعداد زیادی از افغانها را به سپاه خود ملحق نمود و حتی این افغانها به فرماندهی سپاه نادرشاه رسیدند. مرحوم دکتر رضازاده شفق در کتاب خویش «نادرشاه افشار» نکات ارزشمندی را از دو کتاب «فریز»و«لاکهارت»در مورد نادر جمع آوری نموده است. نادر در اواخر عمر خویش نسبت به مفهوم «ملیت» کم توجه بود. و با برخورداری از عنصر ظن و گمان بد به ایرانیان راه را برای ورود خارجی های وفادار به نزد خویش فراهم نمود و نسبت به «ایرانیان»کم توجهی کرد. 🔸حال مسئله بنده نه گرفتار شدن در ریسمان پان ایرانگرایی و نژادپرستی بلکه تاسف برای قطعیت یافتن عبور هیئت حاکمه از ۸۰میلیون ایرانی و رسیدن به برادران و خواهران افغانستانی است! 🔸این عبور صریح و لجوجانه از مردم خودمان حقیقتا خطرناک است. این دوستان بجای آنکه از خود سوال کنند چه شده است که اینگونه زمین سرمایه اجتماعی در ایران را باختند.با لجاجتی مضاعف و هزینه کردهایی شگرف بدنبال ایجاد طبقه جدیدی از طرفداران کور هستند. 🔸و بدتر از آن ایجاد خودفریبی بزرگ تحت عنوان: مردم ایران «افغانستان» همچنان پای کار هستند!! 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 خاطره پیرغلام اهل بیت حاج اکبرمولایی از روضه هفتگی سیار در منزل #هایده و #مهستی 🇮🇷 @dolat_irani

🔸 در این کلیپ میتوان عمق نگاه و همدلی اجتماعی عبدالباسط را با نگاه روحانیت رسمی مقایسه کرد. بر جان یکی قرآن نفوذ کرده بر آن دیگری قدرت. 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 گزارشی دقیق از ماجرای فساد بزرگ زمین‌خواری و دومینوی دروغ #کاظم_صدیقی و پسران و تلاش باند زر و زور و تزویر برای نجات کاظم صدیقی ✍ رحمت‌اله بیگدلی ‏ 1⃣ اسناد فساد زمین‌خواری هزار میلیاردی کاظم صدیقی، امام جمعه تهران، رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر و پسران وی از مدرسه علمیه امام خمینی واقع در اُزگُلِ تهران در تاریخ ۱۴۰۲/۱۲/۲۳ توسط یاشار سلطانی منتشر شد. 2⃣ متأسفانه علی‌رغم انتشار اسناد این زمین‌خواری، نمازجمعه روز جمعه ۲۵ اسفند ۱۴۰۲ به امامت کاظم صدیقی اقامه شد که مصداق بارز نمک پاشیدن بر زخم ملت بود! پس از افشای اسناد این فساد بزرگ حداقل انتظار این بود که برای حفظ ظاهر هم که شده تا زمان شفاف‌شدن موضوع، کاظم صدیقی در مسندهای رسمی حضور نیابد، چه رسد به مسند معنوی و مهم امامت جمعه تهران که از شروط اولیه و لاینفک آن عدالت است! 3⃣ پس از اقامه نمازجمعه تهران توسط کاظم صدیقی، گردان‌های لشکر سایبری با قدرت تمام وارد میدان شدند و اصل خبر را تکذیب کردند و‌ گفتند دروغ است و با فضاسازی خواستار برخورد قضایی با یاشار سلطانی شدند! 4⃣ خبرگزاری فارس با وقاحت تمام زمین‌خواری کاظم صدیقی و پسران را «دروغ بزرگ» خواند و نوشت: «در پی انتشار اخباری مبنی بر زمین‌خواری توسط تولیت حوزه علمیه امام خمینی، تحقیقات حاکی از آن است که از چند ماه گذشته، اصلاحاتی برای منافع حوزه انجام شده بود و شایعه زمین‌خواری یک "دروغ بزرگ" است.»! 5⃣ پس از این‌که اسناد قاطعِ دال بر این فساد بزرگ منتشر شد کاظم صدیقی و غوغائیان حامی فساد از راه دیگری وارد شدند و گفتند: «امضای کاظم صدیقی را جعل کرده‌اند.»! 6⃣ پس از ناکامی لشکر سایبری و فارس و شرکا برای پایان دادن به غائله، این بار صداوسیما وارد میدان شد و کاظم صدیقی در گفت‌وگو با یوسف سلامی خبرنگار صداوسیما در توضیحی در باره زمین‌خواری هزار میلیاردی ضمن تأیید تلویحی این اتفاق، آن را حاصل «جعل امضای خود» خواند! 7⃣ بعد از افشای این‌که کاظم صدیقی خودش به دفترخانه رفته، امضا کرده و انگشت زده است، مدرسه علمیه بیانیه داد و مدعی شد: «زمینی که انتقالش را تکذیب می‌کردند به مدرسه علمیه برمی‌گردد.»! 8⃣ پس از رونمایی از این همه دروغ و افتضاحِ صدیقی و حامیانش، روزنامه مرتزق از بیت‌المالِ همشهری که زیر نظر شورای شهر اصولگرا و زاکانی شهردار تهران منتشر می‌شود در روز شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳ وارد میدان شد و طرحی از چهره کاظم صدیقیِ همیشه‌گریان را با لبخندی ژوکوندی و مهربان عکس و تیتر اول خود کرد و خواستار «برخورد مؤمنانه» و رعایت‌ اخلاق و تقوا در باره او شد! 9⃣ پس از این همه دروغگویی برای نجات صدیقی، سندی منتشر شد که کاظم صدیقی از جايگاه تولیت مدرسه علمیه، زمین را ۱۵۰ برابر کم‌تر از قیمت واقعی به پسرانش فروخته است! یاشار سلطانی، شامگاه یک‌شنبه، ۵ فروردین با انتشار اسناد انتقال زمین واقع در محله اُزگُل در شمال تهران نوشت: در حالی که قیمت تقریبی این ملک «هزار میلیارد تومان است»، مبلغ فروش آن در سند «شش میلیارد و ششصد میلیون تومان» ذکر شده است! در حالی این مبلغ به عنوان «ثمن معامله» ذکر شده که در بازار روز تهران با این مبلغ امکان خرید یک آپارتمان کوچک نیز در این منطقه وجود ندارد! 🔟 نکته جالب‌تر این‌که بر اساس اسناد منتشره، این مبلغ به صورت نقدی توسط جواد عزیزی و محمدمهدی صدیقی (فرزند کاظم صدیقی) به فروشنده یعنی کاظم صدیقی پرداخت شده است! این در حالی است که مبلغ مذکور در کم‌ترین حجم ممکن بیش از ۶۶ هزار قطعه تراول‌چک ۱۰۰ هزار تومانی را شامل می‌شود که عملاً تحویل نقدی آن غیرممکن است! بر اساس عرف معاملات ملکی در ایران این نوع مبالغ با چک رمزدار یا چک بین بانکی منتقل می‌شوند! 1⃣1⃣ پس از درخواست برخورد مؤمنانه با کاظم صدیقی، یاشار سلطانی در روز ۵ فروردین خبر داد که اسناد جدیدی را به‌دست آورده که  حاکی از یک فساد مالی دیگرِ مرتبط با کاظم صدیقی و خانواده اوست! این سند حاکی از این است که درآمدهای «هتل جهان» در مشهد که از سوی خیرین به مدرسه علمیه زیر نظر کاظم صدیقی در ازگل اختصاص یافته به حساب مؤسسه‌‌ای شخصی به مدیریت کاظم صدیقی واریز شده است! بنابر این گزارش، اجاره ماهیانه این هتل حدود یک میلیارد تومان بوده است! 2⃣1⃣ باند حاکم موسوم به اصولگرا که این روزها خود را انقلابی می‌خواند و همه مراکز قدرت و ثروت را یک‌پارچه در اختیار دارد در ماجرای فساد حیرت‌انگیز کاظم صدیقی و پسران در مخمصه‌ای عجیب گرفتار شده است! این باند که امروز خواهان برخورد مؤمنانه با کاظم صدیقی است، همواره با ساختن دروغ‌های شاخدار علیه رقبای خود بدترین تهمت‌ها را به‌آنان زده و آنان را از قطار انقلاب پیاده کرده است! امروز روز امتحان جمهوری اسلامی بالاخص دستگاه قضایی است که باید نشان دهد چگونه با این فساد بزرگ و دومینوی دروغ کاظم صدیقی برخورد می‌کند! 🇮🇷 @dolat_irani

🔴 چرا از دولت بهار نمیخواهید!؟ ✍ #علیرضا_مکرمی 🔸 پس از حواشی رای آقای احمدی نژاد در ۱۱ اسفند ۱۴۰۲، دوستانی از مجموعه فعالان احمدی نژادی گاها کلیپ هایی متضمن مواضع ماقبل سکوت آقای احمدی نژاد برایم میفرستند و انتظار نشر آنها در کانال دولت ایرانی دارند و وقتی درخواست آنها مورد مخالفت ادمین های کانال واقع میشود شدیدا معترض میشوند، لازم است به این دوستان یادآوری شود که بهتر است این مدل کلیپ ها را برای ادمین دولت بهار بفرستند، به هر حال کانال مرکزی جریان بهار نسبت به آقای احمدی نژاد مسئولیت رسمی دارد، بدیهی است که مهتران جریان بهار نسبت به نشر کلیپ های کذایی سزاوار تر اند، اما اگر دولت بهار هم امتناع ورزید دیگر دور بر ما کهتران آفتابی نشوند مگر آنکه موضوع متفاوتی در میان باشد. 🔸البته بین مواضع کانال اصغر دولت ایرانی با مواضع کانال اکبر دولت بهار در باب آن کلیپ ها تفاوت هایی عمیق وجود دارد، کانال دولت بهار از آغاز دوران به ظاهر سکوت، آنچنان از انتشار کلیپ های رادیکال آقای احمدی نژاد خودداری کرده که گویی مسئولیت کانال را سخاوتمندانه خود نظام بر عهده گرفته است، البته شاید این سطح سیاهنمایی بر علیه دولت بهار جایز نباشد چون هنوز دولت بهار اجازه دارد با ژست ضد ريیسی و نشر اخبار یارانه و سهام عدالت و مسکن مهر نزد مردم دلبری کند، قبلا در نقدی به دولت بهار تاثیر گرفتاری های امنیتی امروز و دیروز او بر کلیت جریان بهار را یادآور و راه برون رفت ارائه کرده بودم. 🔸تاریخ امتناع دولت ایرانی از انتشار کلیپ های مورد بحث به موقعیت نه چندان دور ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ بر میگردد، دلیل آن هم واضح است، رای اخیر احمدی نژاد میتواند نشانه ای از چرخش اندیشه ای ۱۸۰ درجه ای او باشد مگر آنکه سخنی بگوید و تدبیری اتخاذ و خلافش ثابت شود. قبلا در سلسله مطالبی کوتاه و بلند ( اینجا، اینجا، اینجا، اینجا و اینجا) در اینباره نوشته ام، مجددا تاکید میکنم که بحث «رای» با حضور مداوم او در مجمع و مرقد و بیت تفاوت ماهوی دارد. این سرعت چرخش از «رای نمیدهم ۱۴۰۰» تا «رای عجیب ۱۴۰۲» را نمیشود ساده انگاشت، حضور ایشان در محافل رسمی نظام برای تعامل با مقامات قدرت و خوشایند رهبری نژادی های مستقر در دفتر ولنجک کافی بود اما با اتفاق آن رای، آش جریان بدجور شور و غیر قابل هضم شد. بعد از رای ۱۱ اسفند و تداوم سکوت کلامی ایشان اساسا اثبات اینکه فی الحال خود آقای احمدی نژاد هم به سخنان ماقبل سکوتش معتقد باشد دشوار است. رای دادن شخیتصی با پیشینه ایشان تطور فکری عمیقی میطلبد که بلاشک فاصله گیری از مردم و گرفتاری در حلقه بسته دفتر و نزدیکان، زمینه آن را فراهم کرده است. 🔸 آقای احمدی نژاد اگر تصور میکند رای او کنش درستی بوده لازم است دلایلش را روشن و علنی بگوید، یا اگر از سر اجبار نهاد قدرت بوده لاجرم باید تا فرصت باقیست در پیشگاه مردم افشاگری کند، مسئله رای ایشان آن چیزی نیست که صرف پوشیدن کاپشنی چرمی، رمزدار تلقی و توجیه شود. در منظر عموم، اصل همان رایی است که به صندوق انداخته شد و به واسطه آن بیعتی به مفتی در بغل ساختار نشست، اینکه حادثه رای ده شب اتفاق افتاده باشد چیزی از تلخی ماجرا و تلفات سیاسی آن کم نمیکند. لذا همانطور که آمد دولت ایرانی همچنان که خود را معتقد به اصول دوازده گانه منشور بهار میداند، به سبب آن رای، به قطع نمیداند که آقای احمدی نژاد همچنان بر گفتار و اندیشه های سابق خود پابرجا باشد، لذا تا زمان حصول اطمینان و رفع پارادکس بین محتوای رای ۱۱ اسفند و محتوای آن کلیپ ها، ناگزیر است به سهم ذره بینی خود در اقیانوس مجازی و به جهت رعایت اصل صداقت و جلوگیری از آزار ذهنی مخاطبین، از انتشار هر مدل گفتار صوتی، تصویری و قلمی احمدی نژاد که تولیدی ما قبل سکوت کلامی ایشان باشند خودداری کند. ➖ پ ن: سرنوشت نوشته های اعتراضی ما نسبت به آن رای، عجیب شبیه نامه های اعتراضی احمدی نژاد به رهبری شده، خوب هم که نوشته شود پاسخی از آن طرف نمی آید. می بینید جریان بهار چقدر به تربیت اجتماعی نظام آلوده شده است!؟ 🇮🇷 @dolat_irani