⭕️شرک پذیرش نظامهای مادّی
♦️حضرت آیتالله خامنهای (مدّ ظلّهالعالی) جلسات متعددی را برای تفسیر قرآن در طولِ یک سال-از هفدهم مهرماه ١٣٧٠ تا ۲۹ مهرماه ۱۳۷۱- در قالب ۲۴ جلسه برگزار کردهاند. در این سلسلهجلسات برخی از آیات سورهی مبارکهی بقره را مورد بحث و بررسی قرار دادهاند. کتاب تفسیر سورهی بقره که توسط انتشارات انقلاب اسلامی به زیور طبع آراسته گردیده است تدوین و تنظیمشدهی مباحث مذکور است.
♦️ایشان در ذیل تفسیر آیات ۲۱ و ۲۲ ¹ پس از ارائه مباحث خود پیرامون عبودیت و یگانهپرستی به انواع شرک - چیزهایی که انسان ممکن است شریک خدا در عبودیت قرار دهد- میپردازد. (صفحات ۳۲۳ الی ۳۴۳) ایشان ابتدا به شرک بتپرستان که شکل ساده و محسوس و عینی شرک است اشاره میکنند (صفحه ۳۳۴) و سپس شرک مسیحیت را مطرح میکنند (ص ۳۳۵ الی ۳۳۷) و البته در آخر از شرک خودپرستی نیز سخن به میان میآورند و توضیحاتی دراینباره ارائه میدهند. (ص ۳۴۰ و ۳۴۱)
♦️آنچه طرح آن، مقصود راقم این سطور است بحث ایشان در خلال مباحث انواع شرک از نوعِ «شرک پذیرش نظامهای مادّی» است. (ص ۳۳۷ الی ۳۴۰) در ابتدا «عبودیّت نظامهای بشری» را یک نوع «اندادالله» و چیزهایی که بشر آنها را عبادت میکند دانسته است که در طول تاریخ تقریباً وجود داشته و در دوران زندگی مدرن هم وجود دارد. نظامهای بشری یعنی نظامهای ساخته و پرداختهی دست بشر؛ قوانینی که بشر آنها را ساخته، دستوراتی که افراد بشر آنها را صادر کردهاند. ایشان معتقدند عملکردن به اینها عبادت غیرخدا است؛ عبادت همان کسانی است که اینها را بهوجود آوردهاند؛ همان متفکرین و تئوریسینهای سازندهی مکاتب و نظامهای بشری که نمونهی برجسته و بارز آن در زمان حاضر همین دموکراسی، همین حقوق بشر جعلیای که غربیها از آن دم میزنند؛
همین چیزی که اسم آن را آزادی گذاشتهاند که صد البته در باطن به هیچوجه آزادی نیست و در حقیقت اسارت است.
♦️از نظر ایشان کسانی که چشمبسته تسلیم تفکر غربی هستند در حقیقت به اطاعت و عبودیت غیر خدا -سردمداران این اندیشه- مشغول هستند. این سردمداران با معیارهای الهی حکمرانی نمیکنند و قول و فعلشان حق نیست. در مجموع تفسیر ایشان از عبارت شریفهی «فلاتجعلوا لله انداداً» این است که شریک و رقیب برای خدا فقط آن بتی نیست که در کعبه بود یا امروز در بتخانههای هندوستان است بلکه بتی هم در محیط اجتماعی وجود دارد که انسانها از قوانین آن، نظام آن و جهتگیریهای آن اطاعت میکنند که این جهتگیری مستند به خدای متعال نیست و به امر الهی وابسته نیست؛ این رقیب را نباید عبادت کرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
۱.يَآ أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (بقره-٢١)
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَآءَ بِنَآءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ ۖ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره-۲۲)
🔗در ادامه بیانات حضرت آقا در اینباره به صورت کامل تقدیم میگردد.
#رهبریپژوهی
#تفسیر_سیاسی
#اندیشه_سیاسی
#توحید
#ولایتالله
#شرک_پذیرش_مدرنیته
#استعاره
🆔@dolat_qavi
⭕️جدال قدرت میان جبهه حق و باطل
♦️حضرت آیتالله خامنهای در بیان مبانی اعتقادی، از برخی بحثهای ذهنی و نظریِ کلامی و فلسفی و عرفانی فاصله گرفته و با رجوع به منابع وحیانی کتاب و سنت، در کنار توجه به جنبههای نظریِ توحید -در حد ضرورت- به ابعاد عینیِ آن نیز توجه کرده و تعریف نوآورانه و جامعی از توحید ارائه میدهند. بنا بر نگاه ایشان، خدای متعال در قرآن کریم به تحلیل «توحید و کفر» در مرحلهی تحقق پرداخته است. قرآن کریم دو نظام ولایت حق و باطل را معرفی میکند که هر دو در عینیت با هم درگیر هستند. اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوٓا أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰٓئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
(بقره - 257)
♦️ایشان در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی پس از بیان فلسفهی نبوت و اهداف آن، فصل مهمی از مباحث نبوت را تحت عنوان «گروههای معارض» مطرح میکند و به تشریح «درگیریها و صفآراییها» میپردازند. (صفحات ۳۳۳ الی ۳۴۸) از نظر ایشان منشأ پدیدآمدن مبارزات و درگیریها میان دو جبهه به لوازم و اقتضائات اهداف نبوت -که در راستای تحقق توحید است- برمیگردد؛ چرا که مخالفت با امتیازات طبقاتی در هیچ نقطهای از جهان بدون پاسخ نمیماند و همانگونه که طرفداران و حامیانی -غالباً از طبقات ستمدیده و محروم- به دست میآورد، دشمنان ومخاصمانی نیز از طبقات -ضربتخورده و مورد هجوم- میسازد.
♦️ایشان برای شناخت تفصیلی این گروههای معارض -که به مخاصمه با انبیا و پیروان آنها میپردازند- ضمن استناد به سه دسته آیات قرآن به تفسیر آنها میپردازند. نخست؛ قرآن در آیات شریفهی ۱۱۲ و ۱۱۳ سورهی مبارکهی انعام¹ با لحنی عام از وجود معارضان دعوت انبیاء یاد میکند. دوم؛ در آیات ۲۳ الی ۲۵ سورهی غافر² سه نام را در کنار یکدیگر میآورد که مشخصکنندهی سه طبقه میباشند؛طبقهی فرمانروایان (سمبل آن فرعون است)، رجال و سران (هامان)، اشراف و ثروتاندوزان (قارون) - البته در آیهی ۳۴ و ۳۵ سبا³ به توضیح بیشتر طبقهی اشراف و ثروتمندان -با تعبیر قرآنیِ «مُترَف»- میپردازند. و سوم؛ در آیهی ۳۴ سورهی توبه⁴ از طبقهی دیگری که همانا رجال مذهبی و روحانیاند، جدا نام میبرد. و مجموعاً چهار عنوان، نمایشگر چهار گروه (یا طبقه) در جبههبندیهای ستیزهگرانه ضد انبیاء در قرآن جلب نظر میکند: طاغوت، مَلَأ، مترفین، احبار و رهبان.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
۱.وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَآءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ (انعام-112)
وَلِتَصْغَىٰٓ إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُمْ مُقْتَرِفُونَ (انعام-113)
٢.وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ (غافر-23)
إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ (غافر-24)
فَلَمَّا جَآءَهُمْ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا اقْتُلُوٓا أَبْنَآءَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَآءَهُمْ ۚ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ (غافر-25)
٣.وَمَآ أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَآ إِنَّا بِمَآ أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ
(سبأ-34)
وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (سبأ - 35)
۴. يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوٓا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۗ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (توبه - 34)
🔗در ادامه فیش مهمی از ایشان دراینباره تقدیم میشود.
#رهبری_پژوهی
#اندیشه_سیاسی
#تأملات_قرآنی_روایی
#اعتقادات_سیاسی
#توحید
#ولایت
#شریعت
#دعوت_انبیا
#مبارزه
#طاغوت
اساساً در تقابل، بیش از تناقض باید تضاد (مخالفت دو امر وجودی و عینی) مورد مطالعه قرار میگرفته است. حق و باطل، عقل و جهل دو امر وجودی اند که هر کدام جنودی دارند؛ علم و جهل و... امور وجودیاند(نه عدمی). علم مدرن عین جهل است. متأسفانه تمرکز بر گرایشهای ذهنیِ کلامی، فلسفی و عرفانی مانع از فهم و درک عمیق ادبیات خاص قرآنی و روایی شده است.
نکتهی دیگر اینکه ایشان اختلاف طبقاتی بر اساس میزان قدرت و ثروت را قبول ندارند، اما در مورد تعیین طبقات جامعه هنوز فیشی از ایشان ندیدهام گرچه قرآن طبقات را بر اساس ایمان تقسیمبندی میکند.
🆔@dolat_qavi