eitaa logo
دولت قوی
586 دنبال‌کننده
85 عکس
21 ویدیو
3 فایل
بستری برای اندیشیدن پیرامون «دولت قوی». تدبیر و خردمندی، مقاومت، هویت دینی و ملی، پیشرفت، عدالت اجتماعی ارتباط با بنده: 🇮🇷 👤Eitaa.com/ahs_tafreshi کانال دیگر: @feqholsiasat
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️پیوند نظر و میدان عمل: چالش‌ها و راهکارهای «تفکر انضمامی» در مقابل انتزاعی‌نگری ♦️امیرالمؤمنین علی (ع) فرد ذهنیت‌گرا و اهل اصالت‌دادن به مسائل انتزاعی و ذهنی نبود. ایشان اهل بی‌مناسبت با دردهای مردم و دور از واقعیت‌های عینی جامعه حرف‌زدن نبود. یکی از نهج‌البلاغه‌شناسان گفته است: «هنر علی‌ابن‌ابیطالب (ع) این است که تمام سخنانش درباره‌ی یک اتفاق حقیقی، عینی، خارجی و جزئی بوده است.» سخن او عینیت‌گرا بود و ناظر به تغییر و عمل، و در شنونده جنبش ایجاد می‌کرد. ♦️اما علی (ع) در عین حال عینیت‌زده نبود؛ یعنی سخنانش آنقدر درگیر زمان خاصی نبود که در زمان‌های دیگر قابل فهم نباشد. به همین دلیل، سخن علی (ع) برای همه‌ی زمان‌ها و نسل‌هاست. 🔻انتزاعی‌نگری در برابر اندیشه «انضمامی» ♦️باید به این نکته توجه کرد که در «تفکر انضمامی»، تنها انتزاعی‌نگری کافی نیست. «تفکر انضمامی» باید در لایه‌‌های «توحیدی»، «بنیادی»، «راهبردی» و «کاربردی» (عملیاتی و نیز میدانی) بیندیشد. شامل آینده‌نگری، تدبیر، و برنامه‌ریزی باشد، دارای قدرت تحلیل و انتقاد باشد. اندیشه‌ای که تنها به توصیف و تبیین اکتفا نکند و وارد تجویز و ارائه نسخه و الگو و مکانیسم گردد. دارای قدرت پیش‌بینی، کنترل و هدایت باشد؛ نه صرفاً تاریخ‌زدگی و تکرار قصه‌ی گذشته‌ها. باید بتوان تأثيرات و مناسبات بین «عرصه نظر» و «میدان عمل» را درک کرد و از آن‌ها برای پیشبرد اهداف اجتماعی استفاده نمود. اگر چنین باشد، باید با این نسبت و تناسب اندیشید و نمی‌توانیم حوادث میدانی و تأثیر آن‌ها بر عرصه‌های اجتماعی و نظری را نادیده بگیریم. 🔻فقدان بینش انضمامی؛ بینش متوازن در لایه‌های توحیدی، بنیادی، راهبردی و کاربردی ♦️نهج‌البلاغه نشان می‌دهد که حضرت علی (ع) انضمامی و راهبردی می‌اندیشند و نه انتزاعی محض. اما اندیشکده‌ها و ذهن‌های ما چگونه‌ می‌اندیشند؟ آیا دغدغه‌ی حل «مسائل عینی» جامعه و میدان را دارند یا تنها مشغول حل نامسئله‌های خود هستند؟ آیا مسائل نظری‌شان مرتبط با عینیت است یا انتزاعی محض؟ نامسئله‌هایی که تنها دغدغه‌ای برای آن‌هاست و هیچ نسبتی با زندگی مردم و شرایط کنونی میدان ندارد. مسائل اولویت‌دار در میدان بر زمین مانده‌اند و این اندیشمندان گرفتار بیماری تفلسف در دنیای فانتزی، کلیشه‌ای یا قدیمی و خیالیِ خود هستند. آن‌ها تفاوت کاغذ با «میدان» را نفهمیده‌اند. ❓سؤال اصلی و نکته مهم ♦️در این‌جا سؤال اصلی مطرح می‌شود: آیا ما باید عرصه‌ی نظر را انتخاب کنیم یا میدان عمل را؟ یا این‌که باید توازنی بین دو ساحت در لایه‌های مذکور ایجاد کنیم؟ با حفظ احترام، اساساً بسیاری از بزرگان ما و جامعه‌ی نخبگانی از یک فقدان بزرگ رنج می‌برند؛ آن‌ها در دنیای انتزاعی و بی‌مناسبت با مسائل عینی میدان و دردهای واقعی مردم غرق شده‌اند. نکته قابل توجه این‌جاست که با نادیده‌گرفتن تحولات میدانی، میدان متوقف نخواهد شد بلکه شما را از کنشگری فعال حذف کرده و به عناصر منفعل و بی‌خاصیت تبدیل خواهد کرد. 🆔@dolat_qavi