【#روایــت_هـــدی|#پیشگامان_رهایی_قم】 ♡ 📻 ♡ جلسمون عطر و بوی آشنایی گرفت ! شمعدونی های سرخ به زیبایی توی دستاشون می درخشید، خادما آروم آروم پرچم می آوردن، پرچم گنبدِ فیروزه ایِ #جمکران 💙 بچه ها تبرک می کردن خودشونو به این پرچم پرچم امام مهربانی ها هم بود ... رنگ سبزش همههه رو یاد صحن و سرای خوشگلش انداخت ✨- / سالروز‌تشکیل‌بسیج‌دانشجووطلبه به‌فرمان‌امام‌خمینی「ره」 / چهارشنبه ۳۰ آبان ماه / دانشگاه قم 🗓| #هفته_بسیج 🇵🇸| #بسیج_دانشجویی_دانشکده_هدی ↬「@Donya_negar」↫

بالاخره راهی شدیم . . . ساعت ۱۰ صبح روز ۷ اسفندماه گفتم اینجا بنویسم بمونه به یادگار ♥️ همه اومدن با کوله و چمدون با شوقی که می‌شد از چشم ها و لب های خندون فهمید ! اکیپ های ۳ یا ۴ نفری ، یکی میگفت: راستی بچا کی فلان چیزو آورده ؟ یکی دیگه میگفت: من تا حالا نرفتم به نظرتون اونجا اتو لازم نمیشه ؟! 🤔 و خنده دوستاش که تا حالا چند بار رفته بودن . . . خلاصه به قول یکی ، یا علی گفتیم و #عشق آغاز شد . . .💘 شاید بگی عشق رو میشناسی عشق رو حس کردی ، دیدیش یا . . . به نظر من عشقی که میگی ، عشق زمینیه ، کوتاهه ، شایدم بشه زود فراموشش کرد . . . عشقی که من میگم ، 💌 آسمونیه ، بوی خوب میده ، بوی رفاقت با خدا ، بوی گذشتن از جون به خاطر اعتقاد ، بوی همیشگی بودن ، حتی عشق زمینی رو میشه فداش کرد + مثل اون مادر شهیدی که بالای تابوت پسرش می‌گفت: خدایا از من قبول کن (: 🌱 عشق واقعی رو میتونی توی کانال کمیل پیدا کنی • میتونی توی غروب شلمچه پیداش کنی • یا توی رمل های داغ فکه • یا اسکان های پادگان زین الدین و حبیب اللهی . . ! یا توی سنگر های یادمان شهید باقری • یا با دیدن ضریح شهدای معراج ! - شهدایی که بلند بالای مامان باباهاشون بودن ، ولی تو فقط یه کفن کوچیک میبینی توی ضریح (: 💔 + یه التماس دعا هم بگیم همین اول سفر به زائر اولی ها . . ! ما رو یادتون نره ها ✨ 📻| #روایت_هدی 🕊| #سفر_آسمانی ⛺️| #راهیان_نور_جنوب 🇵🇸| #بسیج_دانشجویی_دانشکده_هدی ↬「@Donya_negar」↫

【 #روایــت_هـــدی 】 ¹ القدس لنا ² Stand with palestine ³ کشتن بچه ها در #غزه را متوقف کنید ⁴ مرگ بر آمریکا 🇵🇸🇮🇷🇵🇸🇮🇷 این ها را مردم نوشته بودند روی پلاکارد ها میتوانی در عکس ها ببینیشان شعار ها و دلانه هایی که به مذاق هر آزاده ای ، خوش می آید . . !🌿 هر کسی که دلش را داده است به مقاومت ، دلش را داده است به مردانگی و غیرت به آزادگی و شرف به ایستادگی و تسلیم نشدن ، خلاصه هر کسی را که #انسان می نامی . . ! ما دانشجو ها هم کم نیاوردیم از همه چیز نوشتیم و روی دستمان بالا گرفتیم ،📝 تا ثبت شود در تاریخی که از قدیم و ندیم شنیده ایم پستی و بلندی داشته خوب و بد داشته حق و ناحق داشته فریاد زدیم #مرگ_بر_آمریکا و اسرائیل ✊🏼! تا ما را جزء دوست داران و طرفداران #حق بنویسند ، آن وقت است که رویمان اول مقابل خدای خودمان و بعد مقابل آن کفن های کوچولوی خونی ، سفیدِ سفید است . . !🤍 ¹⁴⁰⁴/¹/²² _ _ _ _ #GazaGenocide #غزه_تنها_نیست | #غزة_تحت_القصف 🇵🇸| #بسیج_دانشجویی_دانشکده_هدی ↬「@Donya_negar」↫

【 #روایــت_هـــدی 🇮🇷】 《 اینکه بگویند ما به ایران اجازه‌ی غنی‌سازی نمیدهیم، این #غلط_زیادی است. 》❗️ این جمله را رهبر انقلاب دو روز پیش فرمودند . باز هم به قول آقا، #یاوه_گویی کرده بودند ! آن هم درباره مسئله ای مهم به نام ( صنعت هسته ای ) یاوه گویی خصلتشان است ، سیاست هایشان هم زورگویی ست ❗️ البته دیدن آینده درخشان و پیشرفته ایران عزیزمان برایشان خیلی خیلی سنگین است 💯 ما دانشجویان قمی با تجمع مقابل سایت هسته‌ای فردو؛ لبیک دادیم به رهبر مدبرمان و یک دل شدیم برای حمایت از صنعت هسته ای کشور 🇮🇷 ، تا با صدای بلند بگوییم : غنی سازی ، نشان دهنده اراده و قدرت ایران است و #جمهوری_اسلامی منتظر اجازه این و آن نیست ✌️🏼 + فعلا #غلط_زیادی را یادشان بماند تا بعد ..! 📍به وقت ۱ خرداد ماه ۱۴۰۴ 🇵🇸| #بسیج_دانشجویی_دانشکده_هدی ↬「@Donya_negar」↫

【 #روایــت_هـــدی 🇮🇷】¹ پوستر را دیدم ، نوشته بود ثبت نام تجمع دانشجویی مقابل سایت فردو در راستای لبیک به فرمایشات مقام معظم رهبری ، 🖐🏼 یه لحظه واستا ... سایت فردو ؟! در ذهنم سعی می‌کردم کلمه اش را درست بخوانم ..! به نظرم با فتحه زیبا میشد ، این هم یک جور معادلات ذهنیست دیگر !☕️ کنجکاوی ام گل کرد ، توی گوگل سرچش کردم : 《 تأسیسات هسته‌ای فُردو با نام رسمی مرکز هسته‌ای شهید علی‌محمدی، تاسیساتی است که به منظور غنی‌سازی اورانیوم «در عمق ۹۰ متری صخره‌های سنگی» در فُردو، کیلومتر ۲۵ مسیر قم به تهران در شرق آزادراه ساخته شده‌است.》 اولین بار بود اسمش را می‌شنیدم برایم جالب بود بالاخره فُردو هم زیباست ! ماجرا را فهمیدم ؛ همان قضیه #غلط_زیادی را میگفتند 👌🏼 🎥| #مستند 🇵🇸| #بسیج_دانشجویی_دانشکده_هدی ↬「@Donya_negar」↫

【 #روایــت_هـــدی 🇮🇷】² خلاصه ما هم ثبت نام کردیم < ما > که می‌گویم اول < من > بود ، همکلاسی هایم را هم راه انداختم و شدیم #ما بالاخره تک خوری ممنوع ! 🍟 آها راستی 🖇 از شوخی هایمان برایت بگویم : یکی از بچه ها به بقیه میگفت به نظرتون الان چی لازمه ؟ همه به هم نگاه می‌کردند و چیزی به ذهنشان نمی رسید که خودش گفت : ماسک و عینک دودی 😁 همه زدند زیر خنده ! تازه با آبمیوه ها هم داستانی داشتیم ، یکی با نگاهی چپ چپ به فرمانده گفت : آبمیوه هم خوبه ها ،🧃 ولی بازم ساندیس نمیشه ! 😅 - حالا دور از شوخی ! این جور چیز ها شاید برای ما شوخی شده باشد ، اما آن طرف آبی ها راستی راستی دلیل آمدن اینهمه نفر به اینجا را ، همین < ساندیس بخت برگشته > معرفی می‌کنند! شما را نمی دانم اما اگر روز های دیگر با چوب هم مرا میزدی ، ساعت ۷ صبح از خواب بیدار نمیشدم ! 🌱 " اما چه کنیم ! بالاخره دانشجویی گفته اند ، ایرانی ای گفته اند ، این را هم گفته اند که دانشجو موذن جامعه است ، اگر خواب بماند نماز امّت قضا می‌شود ... بر سر انرژی هسته ای مذاکره کنیم ؟!❌ یاوه گویی هم حدی دارد 😉 🇵🇸| #بسیج_دانشجویی_دانشکده_هدی ↬「@Donya_negar」↫

【 #روایــت_هـــدی 🇮🇷】 ما فقط شنیدیم فقط خبر ها بهمان رسید 🗞؛ عده ای در خط مقدم بودند ، سینه سپر کرده بودند برای وطنشان برای اعتقاداتشان برای عزیزانشان و ... برای پرنیا عباسی، دختری که موهایش غرق خون شد ! برای مریم مینایی، مادر ۲۹ ساله برای مهرنوش حاجی سلطانی، مهماندار شرکت هواپیمایی ماهان . . . و ده ها < برایِ > دیگر ! امروز تشییع‌شان کردیم ، دسته گل هایمان را ! دسته گل هایی که هر کدام بلند بالای مادر و پدرشان بودند ! هر کدام عزیزی داشتند میگفتند یکی از این ۸ شهید نامزد داشت، و قرار بود بعد از محرم عقد کنند 💔 کسی چه می‌داند در دل آن تازه عروس چه می‌گذرد؟ بالاخره آرزوها با هم داشتند ، حتما آینده شان را باهم تصور کرده بودند حتما ذوق داشت خانه نو اش را با سلیقه خودش بچیند ، حالا . . !🥀 این را می‌گویم که بفهمند صهیونیست ها ، نفوذی ها و منافق های داخلی ✌️🏼: با همه اینها ما ایستاده ایم . ❤️🇮🇷 محکمِ محکم ! با همه اختلاف سلیقه ها . فارق از < چرا به فلانی رای دادی > ها ! 🌱 اما حالا دعوا سر #ایران است . چه نظامی باشی چه غیرنظامی باشی ! چه با حجاب باشی چه بی حجاب باشی ! چه نوزاد باشی چه نوجوان باشی ! چه دانشمند باشی چه بی سواد باشی ! خلاصه هر طور که باشی . . . مهم < #ایرانی > بودن توست 👌🏼 و ما دلخوشیم به وجود رهبرمان ، همان که گفت < رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید > 🇮🇷 ان شاء الله 🇵🇸| #بسیج_دانشجویی_دانشکده_هدی ↬「@Donya_negar」↫

ما روی زمین🇮🇷 شما زیر زمین🏚 مگر می‌شود مردم ایران را در زیر زمین پیدا کنی؟! ما یا روی زمینیم یا در آسمان! و شبیه فلسطینی ها هم میگوییم: 《 از ایران نمی‌رویم مگر به آسمان!🕊 》 ما از این بدتر ها دیده ایم 💯 جنگ تحمیلی دیده ایم و حالا شاهد #صلح_تحمیلی هستیم ! دشمن ما را بین دو چیز مخیر کرده است، شمشیر و #ذلت 《 و هیهات که #ذلت را بپذیریم 》 ⌛️به وقت سی خرداد هزارو چهارصد وچهار 【 #روایــت_هـــدی 🇮🇷】 ‌✊🏻| #جمعه_خشم_نصر 🇵🇸| #بسیج_دانشجویی_دانشکده_هدی ↬「@Donya_negar」↫

دنیا به دو جبهه تقسیم شده: #حق و #باطل باطل با چنگال‌های خونینش، با فریب رسانه‌ای و عوام‌فریبی‌هایش مسلح شده. اما اهل حق، سلاحشون دعاست. دعایی که مثل آتشی توی سینه‌هامون می‌سوزه، دعایی که اراده‌هامون رو آهنین می‌کنه و ما رو به قدرت بی‌کران خداوند متصل می‌کنه.🤍 اون موقع موشک‌های ما دیگه آهن سردی نیستن، سجیلن! با لشکر ابابیل ماموریت الهی‌شون رو انجام می‌دن. راز پیروزی ما همینه ! 🤲🏼🌿 مثل اون مردی که امروز با صدایی بغض دار شعار می‌داد: «آمریکا، اسرائیل، تو با سلاح جنگی، ما با ایمان، بجنگ تا بجنگیم.»🇮🇷 نعره‌ی حیدری بود که از اعماق وجود برمی‌خاست. امروز میخواستم از اول خطبه ها و حتی کمی قبلش توی مصلی باشم. اما وقتی سوار ماشین شدیم، با سیل جمعیتی مواجه شدیم که مثل موج خروشان حرکت می‌کرد. راه‌بندانی شده بود، ماشین‌ها تا خیابان‌های اطراف پارک شده بودن، انگار شهر نفسش گرفته بود ! به نماز جمعه نرسیدیم، اما دورتر، توی شلوغی جمعیت، یه گوشه خلوت پیدا کردیم. اونجا #همدلی دیدم. تو نگاه تک به تک آدم‌‌ها، عشق به #میهن موج می‌زد. خانمی آب بطری‌شون رو به مادری می‌دادن تا بر صورت بچه‌ی گرمازده‌اش بزنه. بچه گریه می‌کرد، اما مادرش با دست‌های لرزان آب رو روی صورتش می‌زد، انگار شهید دو ماهه ایرانی رو توی دستش گرفته بود 🌸 نماز تمام شد و راهپیمایی به سمت حرم شروع شد. جمعیت اون‌قدر زیاد بود که انگار انتهای راهپیمایی به ابتداش وصل شده بود. ✨ «#جنگ_جنگ_تا_پیروزی» می‌گفتیم، عکس رهبر و شهدامون رو دستمون گرفتیم، انگار پرچم پیروزی رو بالا برده‌ایم. برای نابودی اسرائیل و آمریکا رجز خوندیم، رجز حیدری که از اعماق وجودمون برمی‌خاست.💔 این #نماز_جمعه؛ بیشتر از تمام نمازجمعه های عمرم بهم چسبید :) 【 #روایــت_هـــدی 🇮🇷】 ✊🏻| #جمعه_خشم_نصر 🇵🇸| #بسیج_دانشجویی_دانشکده_هدی ↬「@Donya_negar」↫

🎋-' مثل همه روز ها اخبار را نگاه میکردیم ترامپ را نشان می‌دادند از حق نگذریم اسم فردو و نطنز و اصفهان را خيلی قشنگ تلفظ کرد !👌🏼 شاید توی مغز خالی اش ، با خود فکر میکرده که حتما مردم ترسیدند ! حتما اصفهان را تخلیه می‌کنند! دیگر تمام شد و ... مو زرد نمیدانست اصفهانی ها را چه به فرار !✌️🏼 صبح حمله از مردم مصاحبه گرفته بودند آنها با خیال راحت از خواب بیدار شده بودند ،☕️ پیرمردها مثل هر روز در پارک ورزش می‌کردند ،🏌🏻‍♂ جوان ها به سر کارشان رفته بودند ،👨🏻‍🔧 بازار مثل همیشه رونق داشت و ... اصفهانی نیستم ، اما با خودم می‌گویم چه بسا اصفهانی ها خوشحال هم باشند ! همه می‌دانیم که اصفهان دیار مردان است . دیار باغیرتان و دین داران ، سرزمین عشق و دعا و ثنا !📿 و حالا شیطانِ مجسم آنها را تهدید کرده بود ! - اصلا این هم که درست گفته باشد ،،، چه سعادتی از این بهتر ؟! و چه چیزی بالاتر از شهادت ؟!🤍🕊 【 #روایــت_هـــدی 🇮🇷】 🇵🇸| #بسیج_دانشجویی_دانشکده_هدی ↬「@Donya_negar」↫

سلام خــانــوم ایتها الصدیقه الشهیده 🖤'- گنبدتم مثل موهات سفیده . . . ••• رسید همان شبی که یک سال تمام انتظارش را کشیده بودم شب سه . . . تو هم ؟! راست میگویی ! ما < حضرت رقیه ای ها > را بکشی هم از روضه شب سوم نمیگذریم .💔 هر جور شده بهترین روضه را انتخاب میکنیم یک گوشه کناری می‌نشینیم و برایش اشک میریزیم🥀 ما شب سوم محرم امسال را بهتر درک میکنیم ، همین یکی دو روز پیش بود ، کودک‌های شهیدمان را به خاک سپردیم تابوتشان آنقدر کوچک بود که تنهایی هم می‌توانستی آن را برداری . . .❤️‍🔥' مگر می‌شود از یاد برد ؟ دختر سه‌ ساله و پهلوی کبود ؟! دختر سه‌ ساله و موهای سوخته ! دختر سه‌ ساله و گوش های خونی ! دختر سه‌ ساله و . . . + اصلا همین که میگویی دختر ۳ ساله کافیست. روضه نمی‌خواهد ! به قول آقای حدادیان🎙 : ❥ هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد حرم‌ رقیه است . . . ❥ تنها حرمی‌ که روضه خون نمیخواد، حرم‌‌ #رقیه است ! | #الهےبـه‌رقیـه‌س • 【 #روایــت_هـــدی🏴】 🇵🇸| #بسیج_دانشجویی_دانشکده_هدی ↬「@Donya_negar」↫

【 #روایــت_هـــدی 🇮🇷】 شروع هیئتمون، با #خاموشی بود 🥀 از همون اولِ هیئت، برق رفت... دل شب، تار نبود اما داغ بود، مثل دل سوخته‌ی دختر سه‌ساله‌ی خرابه‌های شام 🕯 ما نور مهتابی آوردیم، اما اصلِ #نور، از چشم‌ انتظارایی بود که با دلای #روشنشون، مجلس رو روشن نگه داشتن... روضه‌ی حضرت رقیه (س) با سایه‌ی سکوت و اشک گره خورده بود 💔 دل‌ها بیشتر لرزید، #اشک‌ها راحت‌تر چکید... یه حال عجیبی بود... بین تاریکی و گرما، مجلس پر شده بود از #نوری که از دل‌ها بلند می‌شد ✨ ما نیومده بودیم فقط بشینیم، اومده بودیم #زنده نگه‌داریم یه خاطره رو، یه نور رو... نور صبر، نور سوختن، نور یه دختر سه‌ساله که هنوز یادشه #بابا رو... ᜊ ؏هیئت‌دانشجویی‌بنات‌‌الرضا ᜊ @shohadayehkhedmat