وقتی کاری انجام میدیم و زحمتی میکشیم ولی به چشم کسی نمیاد یا مورد بی مهری اطرافیان قرار می گیریم این #ضرب_المثل به کار میره.
🇮🇶 فلان ما یغزّر بیه الملح
🇮🇷 فلانی نمک به چشمش نمیاد
#ضرب_المثل
#لهجه_عراقی
#آموزش_لهجه_عراقی
#لغة_الحب
#طریق_الحب
🇮🇶المؤرخين يگولون كانو اكو اثنين ذولة عميان،
🇮🇷مؤرخان مي گويند اينها دو تا نابينا بودند
🇮🇶 يگعدون في طريق زبيدة ام جعفر زوجة هارون الرشيد زين،
🇮🇷تو راه زبيده ( ام جعفر )همسر هارون الرشيد مي نشستند، خب .
🇮🇶لمّا تمرّ عليهم ، يحسّون ذولة بموكبها ،
🇮🇷وقتي كه بهشون سر مي زد، اينها متوجه این گروه می شدند
🇮🇶 موكب ضخم يشعرون بالموكب ، فواحد يگول اللهم ارزقني من فضلك
🇮🇷جماعت بزرگی که آن را احساس می کردند
و یکی می گفت خدایا روزی ام را برسان از فضلت
🇮🇶الآخر يگول اللهم ارزقني من عطاء ام جعفر
🇮🇷دیگری می گفت خدایا روزی ام را از طریق عطا و بخشش ام جعفر برسان
🇮🇶هذا اليگول اللهم ارزقني من فضلك ، تطّي ، تبعثله دينارين ،
🇮🇷این که می گفت خدایا از فضلت به من روزی برسان برایش دو دینار می فرستاد
🇮🇶و هذا اليگول اللهم اعطني ارزقني من عطاء ام جعفر يگولون تبعثله دجاجه في جوفها عشرة دنانير من الذهب ،
🇮🇷 و این که می گفت خدایا از عطای امجعفر بهمروزی برسان ، برایش مرغی می فرستاد که در داخلش ده دینار سکه ی طلا بود.
🇮🇶 هذا مو مايشوف اعمى ،
🇮🇷آخه این نمی بینه نابیناست
🇮🇶ما يري يگول هسا اني شلّي بالدجاجة ،
🇮🇷نمی بینه میگه حالا مرغ به چه درد من می خوره .
🇮🇶 هسا منو گال اني اريد آكل دجاجة
🇮🇷حالا کی گفته من می خوام مرغ بخورم
🇮🇶يبيعها عليمن ،على ذاك ، بالدينارين
يستلم الدينارين، هذا يأخذ الدجاجة ،
🇮🇷 ان رو به کی می فروشه، به اون.به دو دینار، دو دینار رو تحویل می گیره و این یکی مرغ رو می گیره
🇮🇶مرّت عشرة أيام إلى أن يوم العاشر مرّت ،سمعته يگول اللهم ارزقني من عطاء ام جعفر
🇮🇷ده روز گذشت تا این که روز دهم سر زد ، شنید میگه خدایا از عطای امجعفر بهم روزی بده
🇮🇶 گالت له أما كفاك ما بعثنا به إليك
🇮🇷بهش گفت آیا آنچه را برایت فرستادم برایت کافی نبود ؟
🇮🇶اي مو كافي هاي عشرة أيام آني يومية أبعث إلك عشرة دنانير ذهب
🇮🇷کافی نیست ده روز من هر روز بزات ده سکه طلا می فرستم
🇮🇶گلهه و ماذاك هي غير دجاجة
🇮🇷بهش گفت آن چیست؟ مگه غیر از اینه که آن مرغ بود؟
🇮🇶گلّتله لا ، هاي في داخلها عشرة دنانير
🇮🇷بهش گفت نه , این داخلش ده دیناره
🇮🇶فصاح وا ويلاه سألت غير الله فحرمني
و سأل هذا ربّه فأعطاه ،
🇮🇷داد زد ای وااای ، از غیر خدا در خواست کردم ، لذا مرا محروم کرد
و این از خدایش خواست پس به او داد
#لهجه_عراقی
#عربی
#عراقی
#آموزش_زبان_عربی
#الموسوی
@donyayearabi_ir
ازور سيدي و مولاي أمير المومنين و يعسوب الدين على ابن أبي طالب نيابة عنكم يا اصدقائي الأعزاء و اسأل الله أن يجمعنا سوية هنا قريبا و يقضي جميع حوائجنا بحق داحي الباب
#دنياي_عربي
#الزيارة_بالنيابة
#النجف_الاشرف
@donyayearabi_ir
#صرف_فعل 69
طفی - یطفى = خاموش كردن
@donyayearabi_ir
زمان ماضى :
هو طفى = او خاموش کرد
هي طفت = او خاموش کرد
هم طفو = آنها خاموش کردند
هن طفن = آنها خاموش کردند
انت طفيت = تو خاموش کردی
انتي طفيتي = تو خاموش کردی
انتو طفيتو = شما خاموش کردید
انتن طفيتن = شما خاموش کردید
اني طفيت = من خاموش کردم
احنه طفينه = ما خاموش کردیم
زمان مضارع :
هو يطفى = او خاموش میکند
هي تطفى = او خاموش میکند
هم يطفون = آنها خاموش میکنند
هن يطفن = آنها خاموش میکنند
انت تطفى = تو خاموش میکنی
انتي تطفين = تو خاموش میکنی
انتو تطفون = شما خاموش میکنید
انتن تطفن = شما خاموش میکنید
اني اطفى = من خاموش میکنم
احنه نطفى = ما خاموش میکنیم
اسم فاعل :
(هو ، انت ، اني) مطفى = خاموش کرده است ، خاموش کرده ای ، خاموش کرده ام
(هي ، انتي ، اني) مطفية = خاموش کرده است ، خاموش کرده ای ، خاموش کرده ام
(هم ، انتو ، احنه) مطفين = خاموش کرده اند ، خاموش کرده اید ، خاموش کرده ایم
(هن ، انتن ، احنه) مطفيات = خاموش کرده اند ، خاموش کرده اید ، خاموش کرده ایم
امر :
طفی = خاموش کن (مذکر)
طفی = خاموش کن (مونث)
طفو = خاموش کنید
نهي :
لاتطفی = خاموش نکن (مذکر)
لاتطفين = خاموش نکن (مونث)
لاتطفون = خاموش نکنید
@donyayearabi_ir
4_5971805111989570385.ogg
327.5K
#تلفظ_فعل 69
طفى ، يطفي
@donyayearabi_ir