#امام_هادی_علیه_السلام
#شهادت
#ترکیب_بند
هزار شُکر که بُردیم نامِ هادی را
هزار شُکر که داریم امامِ هادی را
هزار شُکر که دارد در این شبِ نوروز
لباسِ مشکیِ ما احترامِ هادی را
سلامِ ما برسانید ای کبوترها
که بشنویم علیک السلامِ هادی را
چقدر جلوه به جبریل میرسد وقتی
خطاب می کند: آقا ، غلامِ هادی را
بیا رویم که جز سامرا پناهی نیست
نیاز نیست به فطرس بیا که راهی نیست
بر آستان تو مژگانِ ما که عادت کرد
به خاک بوسی ما آسمان حسادت کرد
کسی که روضه برایت گرفت بالا رفت
کسی که رفت به این روضهها عبادت کرد
همینکه زائرت از جامعه زیارت خواند
سبوی خویش پُر از چشمهی سعادت کرد
برای عمه سادات در قفس رفتی
و شیر عرض اردت به این سیادت کرد*
پسر فراقِ پدر را چگونه چاره کند
روا بود که گریبان امام پاره کند*
تو را زِ خانهی خود با عذاب آوردند
تو را به گوشه ای اما خراب آوردند
به روی خاک نشستی و شام را دیدی
که عمه های تو را با طناب آوردند
یتیمهای گرسنه به بند زنجیر و
رسید وقتِ طعام و کباب آوردند
من از امام زمان شرم دارم از این خط
که پیشِ چشمِ شما هم شراب آوردند
شراب بود ولی بر سرت سنان نزدند
به زخمهای لبت چوبِ خیزران نزدند
*اشاره به روایت داخل قفس شیرها رفتن امامهادی(علیهالسلام)
*اشاره به گریبان چاک زدن امامحسنعسکری(علیهالسلام)در فراق پدر
#حسن_لطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام و #امام_رضا_علیه_السلام و #امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
💢کانال شهید عزیز زاده💢
#امام_هادی_علیه_السلام
◾ ساکنِ"خانِ صعالیک "شدی روز ورود
شرحِ این واقعه یادآوریِ شام بلاست
یاد سادات به ویرانۀ شام افتادی
خاک ویرانه مگر درخورِ ناموس خداست؟!
وقتی که امام هادی علیه السلام را سپاهیان متوکل ملعون به سمت به سامرا بردند ،در نزدیکی شهر سامرا، متوكل دستور داد او را بار ندهند و در كاروانسرايى كه معروف به كاروانسراى درماندگان بود فرو آوردند و یک شبانه روز امام علیه را در « خان صعالیک » ( خرابه ای که محل گدایان و بیچارگان بود) منزل دادند تا به این وسیله امام علیه السلام را تحقیر کنند.
فردای آن روز متوكل دستور داد خانهيى را براى ايشان خالى كردند و به آنجا منتقل شدند.
صالح بن سعيد مىگويد:
همان روزى كه امام هادى(عليه السّلام)به سامراء رسيد به ديدارش رفتم و گفتم:
فدايت گردم،اينان در همۀ كارها مىخواهند شما را كوچك كنند و پرتو شما را خاموش نمايند،تا آنجا كه در اين كاروانسراى ناپسند كه ويژۀ مستمندان و درماندگان است شما را فرود آوردند.
امام علیه السلام آن فرمود:
اى پسر سعيد!در چه فكرى؟آنگاه با دست خود اشاره كرد و فرمود نگاه كنم و چون نگريستم بوستانهاى آراسته و جويبارهاى روان و باغهاى نيكو ديدم كه در آن كنيزكان عطر آگين و غلامانى همچون لؤلؤ مكنون ديدم و چشم حيران و شگفتيم افزون شد و فرمود:
اى سعيد! هر جا كه باشيم اين چيزها در اختيار ماست و ما در كاروانسراى درماندگان نيستيم .
📚 الارشاد ج٢ص٣١١
#حضرت_امام_هادی
#ماه رجب
@doostanshohada
#امام_هادی_علیه_السلام
◾ روضه ات تا کجا کشانده مرا...
پای طشت طلا کشانده مرا...
پیش متوکل از امام هادی علیه السلام سعایت کردند که در منزل خود کتابها و اسلحه زیادی از شیعیان خود که اهل قم هستند جمع کرده و تصمیم به قیام دارد.
متوکل گروهی را فرستاد و شبانه به خانه امام علیه السلام حمله بردند ولی چیزی نیافتند.
آن حضرت میان اطاق در بسته ای بود. در حالی که بر روی شن و ریگ نشسته بود و لباسی پشمین بر تن داشت، توجهش به خدا بود و قرآن میخواند.
با همین حال ایشان را پیش متوکل بردند و گفتند:
در خانه اش چیزی نیافتیم. دیدیم رو به قبله نشسته بود و قرآن میخواند.
متوکل مشغول شراب خوردن بود. موقعی امام وارد شد که جام در دست متوکل بود.
همین که چشم متوکل به ایشان افتاد، ترسید و احترام کرد و آن جناب را پهلوی خود نشاند و جامی را که در دست داشت به ایشان تعارف کرد؛
حضرت فرمود:
به خدا گوشت و خون من آلوده به شراب نشده! مرا معذور دار!
متوکل گفت: برایم شعری بخوان!
حضرت فرمود:
من زیاد شعر از حفظ ندارم.
گفت: چاره ای نیست باید یک شعر بخوانی. این اشعار را همان طور که پیش متوکل نشسته بودند اشعاری را به این مضمون خواندند:
بر روی قلههای بلند کوهها زندگی میکردند و نگهبانان قوی و نیرومند و خشن از آنها حراست میکردند ولی نتوانستند مانع مرگ ایشان شوند.
پس از آن همه عزّت، از جایگاه خود پایین آورده شدند و آنها را در گودال تنگ گور اسکان دادند. چه جای بدی فرود آمدند؟
پس از دفن آنها بانگ زننده ای فریاد زد: کجایند دست بندها و تاج و لباسهای گران قیمت شما؟
کجایند صورتهایی که در کمال نعمت به سر میبردند و پردهها و زیورها بر ایشان آویخته میگردید؟
سپس گورستان با زبانی رسا در پاسخ گوید: آن صورتها را کرم خورد و روی آنها با هم جنگ دارند!
چه زمان درازی میخوردند و میآشامیدند، ولی پس از آن همه لذّتها، خودشان خوراک چیزهایی دیگر شدند.
متوکل شروع به گریه کرد به طوری که از اشک چشمش ریش او تر شد. حاضرین نیز به گریه افتادند.
وی مبلغ چهار هزار دینار تقدیم امام کرد و با احترام ایشان را به منزل خود فرستاد.
📚 بحارالانوار ج ۵٠ ص٢١٢
#شهادت_امام_هادی
#ماه رجب
@doostanshohada
▫️امام هادی علیهالسلام میفرمایند:
🔸️سرزنش کردن، موجب بگومگو میشود
(اما با این حال) بهتر از کینه به دل گرفتن است.
🔹️الْعِتَابُ مِفْتَاحُ الْمَقَالِ (التَّقَالِي) وَ الْعِتَابُ خَيْرٌ مِنَ الْحِقْدِ.
📚 نزهة الناظر، ص۱۳۹.
📚اعلام الدین، ص ۳۱۱.
👈 اگه از رفیق امام زمانیت چیزی توی دلت هست بهش بگو، شاید بگومگو بشه اما باز بهتر از اینه که کینه بشه.
#سبک_زندگی_مهدوی
#امام_هادی_علیه_السلام
#شهادت_امام_هادی
https://eitaa.com/doostanshohada