#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#غزل
شرمنده ام که سوخت میان شرر پرت
آتش گرفت باغ گل لاله در برت
شرمنده ام که مشک ابالفضل پاره شد
شرمنده رباب شد و کام اصغرت
مهلت نداد عمود به قولش وفا کند
عباس من که آب شد از آه آخرت
زینب حلال کن پسرم را حلال کن
قسمت نشد صدات کند چون برادرت
دست شکسته خون ز دو چشمان خون گرفت
خیلی شدم دوباره بدهکار مادرت
ای من فدای ناله ی روی بلندی ات
شرمنده ام که رفت ز دستت برادرت
سم ستور قسمت آن جسم پاک شد
بالای نیزه رفت سرش در برابرت
عباس رفت و آتش لشکر بلند شد
آتش گرفت چادر و دامان و معجرت
#وحید_محمدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_هادی_علیه_السلام
#شهادت
#ترکیب_بند
هزار شُکر که بُردیم نامِ هادی را
هزار شُکر که داریم امامِ هادی را
هزار شُکر که دارد در این شبِ نوروز
لباسِ مشکیِ ما احترامِ هادی را
سلامِ ما برسانید ای کبوترها
که بشنویم علیک السلامِ هادی را
چقدر جلوه به جبریل میرسد وقتی
خطاب می کند: آقا ، غلامِ هادی را
بیا رویم که جز سامرا پناهی نیست
نیاز نیست به فطرس بیا که راهی نیست
بر آستان تو مژگانِ ما که عادت کرد
به خاک بوسی ما آسمان حسادت کرد
کسی که روضه برایت گرفت بالا رفت
کسی که رفت به این روضهها عبادت کرد
همینکه زائرت از جامعه زیارت خواند
سبوی خویش پُر از چشمهی سعادت کرد
برای عمه سادات در قفس رفتی
و شیر عرض اردت به این سیادت کرد*
پسر فراقِ پدر را چگونه چاره کند
روا بود که گریبان امام پاره کند*
تو را زِ خانهی خود با عذاب آوردند
تو را به گوشه ای اما خراب آوردند
به روی خاک نشستی و شام را دیدی
که عمه های تو را با طناب آوردند
یتیمهای گرسنه به بند زنجیر و
رسید وقتِ طعام و کباب آوردند
من از امام زمان شرم دارم از این خط
که پیشِ چشمِ شما هم شراب آوردند
شراب بود ولی بر سرت سنان نزدند
به زخمهای لبت چوبِ خیزران نزدند
*اشاره به روایت داخل قفس شیرها رفتن امامهادی(علیهالسلام)
*اشاره به گریبان چاک زدن امامحسنعسکری(علیهالسلام)در فراق پدر
#حسن_لطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
هدایت شده از شعر شیعه
خورده است گره به روزگارم نامی
زیباتر از این نام ندارم نامی
هر قدر پسر دار شوم مثل حسین
جز نام علی نمی گذارم نامی
#مجید_بوری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#مناجات
#شروع_سال_جدید
#غزل
در این هوای بهاری شدم دوباره هوایی
بهار می رسد اما بهار من! تو کجایی؟
چه برکتی، چه نویدی، چه سبزه ای و چه عیدی؟
به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی
مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان
محوّلانه به حالم اشاره کن به دعایی
مقدرست به فالم مدبّرانه بتابی
خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی
اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند
چنین نکو ز چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟
اگر چه حُسن فروشان به جلوه آمده باشند
تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی
دل از امیر سواران گرفته است بشارت
از آسمان خراسان شنیده است ندایی
خودت مگر که به زهرا(س) توسلی کنی امشب
نمی رسد گل نرگس! دعای ما که به جایی
#قاسم_صرافان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#وفات
#غزل
سینه های ما پریشان حسین و زینب است
درد ما دنبال درمان حسین و زینب است
زمزم و کوثر همیشه طالب چشمان ماست
دیده ی ما تا که جوشان حسین و زینب است
روح و جان مصطفا جان علی و فاطمه ست
جان زهرا و علی جان حسین و زینب است
در مسیر کربلا خوش آنکه محرم می شود
خوش به حال آن که سلمان حسین و زینب است
چون زهیر و چون وهب باید که سوی یار رفت
ای خوش آن کس که مسلمان حسین و زینب است
دست هر کس سوی دامان کسی گر شد دراز
دست ما عمری به دامان حسین و زینب است
یا من ارجوه لکل خیر ، روزی کن حرم
خیر نوکرها به دستان حسین و زینب است
گفت مولای رئوف ما که فابک للحسین
ای خوش آن چشمی که گریان حسین و زینب است
روضه ی سربسته ای که بسته باشد بهتر است
روضه ی موی پریشان حسین و زینب است
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
هركجا مرغ اسیرى است، ز خود شاد كنید
تا نمرده است، ز كنج قفس آزاد كنید
مُرد اگر كنج قفس، طایر بشكسته پرى
یاد از مردن زندانى بغداد كنید
چون به زندان، به ملاقاتى محبوس روید
از عزیز دل زهرا و على یاد كنید
كُند و زنجیر گشایید، ز پایش دم مرگ
زین ستمكارى هارون، همه فریاد كنید
چار حمّال، اگر نعش غریبى ببرند
خاطر موسى جعفر، همه امداد كنید
تا دم مرگ، مناجات و دعا كارش بود
گوش بر زمزمه ی آن شه عبّاد كنید
پسرش نیست، كه تا گریه كند بر پدرش
پس شما گریه بر آن كشته ی بیداد كنید
نگذارید كه معصومه خبردار شود
رحم بر حال دل دختر ناشاد كنید
"خوشدل" از ماتم آن باب حوائج گوید
تا شما نیز پس از مرگ ز وی یاد کنید
#خوشدل_تهرانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
ای ولی نعمتِ ایران پدرت را کشتند
آه ، ای شاهِ خراسان پدرت را کشتند
در میان حرمت سینه زنان می گوییم ...
وامصییت که رضا جان پدرت را کشتند
آنقَدَر از نفس حیدری اش ترسیدند ...
آخر از ترس ، هراسان پدرت را کشتند
چارده سال ، سیه چالِ بلا جایش بود
عاقبت در دلِ زندان پدرت را کشتند
از بلا هر چه که می شد به سرش آوردند
امتِ دور ، ز انسان پدرت را کشتند
اشک ، در چشم و به لب ناله ی "خَلِّصْنی" داشت
در عوض با لب خندان پدرت را کشتند
تا که دیدند کسی نیست ، که یاری ش کند ...
چقَدَر ساده و آسان پدرت را کشتند
حتما آن لحظه که بارید ، برای جدش ...
موقع بارش باران پدرت را کشتند
گر چه از فرطِ شکنجه بدنش آب شده ...
تو بگو با لب عطشان پدرت را کشتند ؟
گر چه اصلا غُل و زنجیر ، لباسش شده بود
کِی دگر با تن عریان پدرت را کشتند ؟
#رضا_قاسمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
هدایت شده از شعر شیعه
تٰازِه میخوٰاسْت دِلَم سَرخوشِ مَبعَثْ گَردَدْ
خَبَر آمَدْ کِه حُسـَینِ ابنِ عَلی رٰاهی شُد...
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#حرکت_کاروان_سیدالشهدا_علیه_السلام
#غزل
وقتی که میرفتند،دنیا گریه میکرد
شهر مدینه مثل زهرا گریه میکرد
وقتی که میرفتند پشت پای آنها
چشمان جبرائیل حتی گریه میکرد
پائین پای ناقه مریم گریه میکرد
دور سر گهواره عیسی گریه میکرد
وقتی که میرفتند،دنیا گریه میکرد
شهر مدینه مثل زهرا گریه میکرد
وقتی که میرفتند پشت پای آنها
چشمان جبرائیل حتی گریه میکرد
پائین پای ناقه مریم گریه میکرد
دور سر گهواره عیسی گریه میکرد
این است آن داغ عظیمی که برایش
حتی میان تشت،یحیی گریه میکرد
این است زینب بانویی که زیر پایش
زانوی لرزه دار سقّا گریه میکرد
بوسید اکبر دستهای مادرش را
در زیر چـادر،امّ لیلا گریه میکرد
بر روی دامن مادری در گوش طفلش
آهسته تا میگفت لالا گریه میکرد
یک کاروان گریه شد وقتی رقیه
با گـفتن بابا،بابا گـریه میکـرد
در زیر پای محمل مستوره عشق
منزل به منزل ریگ صحرا گریه میکرد
وقتی که میرفتند عالم سینه میزد
وقتی که میرفتند دنیا گریه میکرد
#علی_اکبر_لطیفیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#ولادت
#غزل
جهان عشق مرید مرام عباس است
ادب همیشه در عالم به نام عباس است
طبیب درد تمام مذاهب عالم
کبوترانه شفا جلد بام عباس است
شنیده از لب مولای خود به نفسی انت
چه جمله بهتر از این در مقام عباس است
قیامت از همه سرها سر است بی تردید
بهشت باغچه ای زیر گام عباس است
"خدا به طالع او مهر پادشاهی زد"
هرانکسی که غلام غلام عباس است
قیام کرده به پایش قیامت کبری
قسم به عشق قیامت قیام عباس است
کسی ندیده کنار حسین بنشیند
مطیع محض امامت پیام عباس است
فراز کعبه بلندای خطبه اش فرمود
که طوف بیت به گرد امام عباس است
دوباره سائل هر ساله امده بر در
و مستمند جواب سلام عباس است
#حسن_کردی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
هدایت شده از شعر شیعه
#امام_سجاد_علیه_السلام
#مدح
#غزل
از جنان امروز میکائیل عود آورده است
سجده هایش عاشقان را در سجود آورده است
چشم هایش عشق را بر قلب ها تزریق کرد
چشم هایی که خدا را به شهود آورده است
جان مارا در جهان جام شرابش پاک کرد
هر پلیدی را در عالم انقلابش پاک کرد
روسیاهی مرا آب طهورا هم نشست
لیکن او با پرتویی از آفتابش پاک کرد
بارگاهش را خدا در عرش اعلا زد رقم
تا که در شأن مقام او، بنا گردد حرم
چهره ی او را تَواریخ عرب تحریف کرد
تا به زیبایی شود یوسف در عالم متهم
عاشقان را مست، با چای ابو سجاد کرد
هر اسیری را نگاهش در جهان آزاد کرد
کوری چشم حسودان نام او هم شد علی
روز میلادش دِلِ شیر خدا را شاد کرد
زینتی بر عابدان او را خداوند آفرید
بی بها بودیم و او از لطف مارا هم خرید
جلوه ی پروردگاری خدا ،درچشم اوست
هیف شد هر دیده ای این نور زیبا را ندید
#علی_اصغر_یزدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
هدایت شده از شعر شیعه
تویی آن یار سفر کرده، که «حافظ» میگفت
«هر کجا هست خدایش به سلامت دارد»
#محمدجواد_غفورزاده
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
هدایت شده از شعر شیعه
#حضرت_صاحب_الزمان_عج
رحمت به روح صائب شیرین سخن که گفت:
عالم پُر است از تو و خالی است جای تو
#استاد_سازگار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#ولادت
#نیمه_شعبان
#مربع_ترکیب
عاقبت نور جلوه گر گردد
شب تاریک ما سحر گردد
آن سفر کرده باز برگردد
روزگارفراق سر گردد
میرسد با قدوم او برکات
به گلستان روی او صلوات
خوش نسیم بهار می آید
هر نفس عطر یار می اید
آن بهشتی عذار می اید
عاشقان را نگار می آید
نام او را چه دلنشین شهدیست
آن جمال محمدی مهدیست
جلوه ی نور سرمدی دارد
کرم و لطف بی حدی دارد
عصمت از رجس و هر بدی دارد
جلوات محمدی دارد
آسمان کرامت و فضل است
عاشق چهره ی ابالفضل است
سرو قامت شبیه پیغمبر
میتوان دید در رخش حیدر
صورت اوست مجتبی یکسر
سیدالشهداست پا تاسر
در وجودش تمام ایمان است
سوره ی عصر و قدر و انسان است
یوسف مصر محو در رویش
ذولفقاریست تیغ ابرویش
انبیا یک به یک دعا گویش
خوش نسیمی است بین گیسویش
روز موعدمیرسد از راه
او میاید به عشق ثارالله
روز موعود پرچمی بر دوش
با نوایی که کعبه اش مدهوش
سر دهد بانگ : اهل عالم گوش
از طنینش جهان شود به خروش
ظالمان را زوال پیدا شد
نور صاحب زمان هویدا شد
میرسد با ظهور او امداد
شیعه از قید غم شود آزاد
در مدینه کند ز مادر یاد
چهار قبر بقیع شود آباد
در جوار مدینه الزهرا
پرچم مرتضی رود بالا
#محمد_جواد_مطیع ها
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#فاطمیه
#غزل
به لحظه ای که در آن شعله ها نوا کرده
برای آمدنت مادرت دعا کرده
برای اینکه بگیری تو انتقامش را
میان نافله هایش چه ناله ها کرده
اگر که شیعه شدیم اعتقاد ما این است
به یمن توست به ما هم گر اعتنا کرده
تو گفته ای که بود الگوی تو مادر تو
همان که شیر خدا بر وی اقتدا کرده
هزار سال گذشته هنوز عزاداری
تمام عمر تو را غصه اش عزا کرده
شنیده ام که بدست شماست پیرهنش
نگه به پیرهنش بادلت چها کرده
برای زخم کبودش بیار دارویی
همان که بهر ظهورت خدا خدا کرده
#جواد_حیدری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem