#احادیث_داستانی
💠 چيست كه خداوند ندارد؟! ، نمىداند؟! ، نزد او نيست؟ !
🔅پس از درگذشت پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه وآله يك نفر يهودى پيش ابوبكر آمد و گفت : پرسشهايى دارم كه جز پيامبر و يا وصىّ او نمىداند .
ابوبكر : هرچه مىخواهى ، بپرس .
▫️مرد يهودى : آن چيست كه خدا ندارد؟ آن چيست كه نزد خدا نيست ؟ و آن چيست كه خدا نمىداند ؟
ابوبكر ، عصبانى شد و به وى گفت : «اين سؤالهاى مردمِ بىدين است» و تصميم به كشتن او را گرفت . ساير مسلمانان حاضر نيز كيفر آن مرد را كشتن مىدانستند .
ابنعباس كه در آنجا حاضر بود گفت:درباره اين مرد، بى انصافى كردند.
ابوبكر : نشنيدى كه الآن چه گفت ؟
ابن عبّاس : اگر مىتوانيد ، جوابش را بدهيد، وگرنه ببَريدش پيش على، كه به او پاسخ مىدهد؛ چون من از پيامبر شنيدم كه به على بن ابى طالب مىفرمود :
🔅 «خدايا! دلش را هدايت كن و زبانش را استوار بدار » .
ابوبكر و ساير حاضران از جا بلند شدند و پيش على عليه السلام آمدند .
ابوبكر : يا ابا الحسن! اين يهودى از من ، مانند زنادقه و بىدينها سؤال مىكند .
🔸 #امام_علی_علیه_السلام رو به يهودى كرد و فرمود : چه مىگويى ؟
مرد يهودى : من سؤالهايى دارم كه جز پيامبر يا وصىّ او پاسخش را نمىداند .
🔸 امام عليه السلام : مسائل خود را مطرح كن .
مرد يهودى ، همان مسائل را تكرار كرد .
🔸 امام عليه السلام : اما آنچه خدا نمىداند، همان چيزى است كه شما يهودىها مىگوييد : «عزيز، پسر خداست». خدا نمىداند كه فرزند دارد.
و اما آنچه نزد خدا نيست، ستم به بندگان است كه نزد او نيست .
و اما آنچه خدا ندارد، همتاست، كه او بى همتاست .
▫️ مرد يهودى با شنيدن اين سخن، شهادتين را بر زبان جارى كرد و مسلمان شد و ابوبكر و حاضران ، على عليه السلام را «برطرف كننده اندوه» ، لقب دادند .
📚الغدير ، ج 7 ، ص 179
🌋 @doostibakhoda
💠 #احادیث_داستانی
🌸جوان روشن ضمير
🌹 #امام_صادق_عليه_السلام :
پيامبر خدا ، نماز صبح را با مردم خواند . سپس ، جوانى را در مسجد ديد كه از شدّت بى خوابى سر مى جنبانَد . رنگش زرد بود ، جسمش لاغر شده و چشمانش در كاسه سر ، فرو رفته بود .
🔅پيامبر صلى الله عليه و آله به وى فرمود : «جوان! چگونه صبح كردى؟» .
گفت : اى پيامبر! با يقين صبح كردم .
🔅پيامبر (ص) از سخنش شگفت زده شد و فرمود : «هر يقينى حقيقتى دارد . حقيقتِ يقين تو چيست؟» .
گفت : اى پيامبر! يقين من همان است كه مرا اندوهگين ساخته و شب ها بيدار نگاهم داشته و روزها تشنه ام كرده است . خودم را از دنيا و آنچه در آن است ، رها ساختم ، گويا بر عرش پروردگارم مى نگرم كه براى رستاخيز ، بر پا شده و مردم ، براى حسابرسى از قبرها سر برآورده اند و من در ميان آنانم.🌸🌸🌸🌸🌸
🔅 پيامبر خدا به يارانش فرمود : «اين ، بنده اى است كه خداوند ، دلش را به نور ايمان ، روشن ساخته است» .
سپس فرمود : «آنچه دارى ، نگه دار!» .
جوان گفت : اى پيامبر! برايم دعا كن همراه تو به شهادت نايل آيم .
پيامبر (ص) برايش دعا كرد . چيزى نگذشت كه در يكى از جنگ هاى پيامبر (ص)، شركت جُست و پس از به شهادت رسيدن نُه نفر ، به شهادت رسيد و او دهمين نفر بود.🌸🌸🌸🌸🌸
🔹حدیث فوق، به حدیث حقیقت مشهور است و جوان هم "حارثه بن نعمان انصاری"، از اصحاب حضرت پیامبر صلی الله علیه وآله بوده و در زمره «اهل صفه » زندگی می کرده است.
📗 كافي : ج ۲ ص ۵۳ ح ۲ .
🌋 @doostibakhoda
🔹 #احادیث_داستانی
💠 فتنه پس از پیامبر اسلام(ص)
پیشگویی رسول گرامی اسلام(ص) در مورد فتنه و ارتداد پس از خود.
🔅 #امام_علی_علیه_السلام :
چون خداوند سبحان، این سخنش را فرو فرستاد که: «الف، لام، میم. آیا مردم پنداشتند که تا گفتند: «ایمان آوردیم»، رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟»، دانستم که تا وقتی پیامبر خدا در میان ماست، فتنه بر ما فرود نخواهد آمد. لذا به ایشان گفتم: ای پیامبر خدا! این فتنه ای که خدای متعال، تو را از آن خبر داده است، چیست؟
فرمود: «ای علی! پس از من، امّتم دچار فتنه خواهند شد».
گفتم: ای پیامبر خدا! آیا در روز اُحُد که جمعی از مسلمانان شهید شدند و شهادت، نصیب من نشد و این بر من گران آمد، به من نفرمودی: «بشارتت باد که شهادت در انتظار توست»؟.
#پیامبر_اکرم_(ص) به من فرمود: «همین طور است. در آن هنگام، چگونه شکیبایی خواهی کرد؟».
گفتم: ای پیامبر خدا! این جا جای شکیب نیست؛ بلکه جای شادی و سپاس گزاری است.
فرمود: «ای علی! به زودی، مردم با دارایی های خود، آزموده خواهند شد و آنان به واسطه دیندار بودن خود، بر پروردگارشان منّت خواهند نهاد و رحمت او را می طلبند و خود را از خشم او ایمن می پندارند، حرام را با شبهات دروغین و خواهش های غفلت زا حلال می شمارند. مثلاً شراب را به نام نبیذ، حلال می دارند و مال حرام (رشوه) را به نام هدیه و رِبا را به نام معامله».
گفتم: ای پیامبر خدا! در چنان وضعی آنان را در چه جایگاهی قرار دهم؟ در جایگاه ارتداد یا جایگاه فتنه؟
فرمود: «در جایگاه فتنه».
📚 نهج البلاغة: خطبة ۱۵۶، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۷، ص ۲۲۸.
🌋 @doostibakhoda
#احادیث_داستانی
💠 چيست كه خداوند ندارد؟! ، نمىداند؟! ، نزد او نيست؟ !
🔅پس از درگذشت پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه وآله يك نفر يهودى پيش ابوبكر آمد و گفت : پرسشهايى دارم كه جز پيامبر و يا وصىّ او نمىداند .
ابوبكر : هرچه مىخواهى ، بپرس .
▫️مرد يهودى : آن چيست كه خدا ندارد؟ آن چيست كه نزد خدا نيست ؟ و آن چيست كه خدا نمىداند ؟
ابوبكر ، عصبانى شد و به وى گفت : «اين سؤالهاى مردمِ بىدين است» و تصميم به كشتن او را گرفت . ساير مسلمانان حاضر نيز كيفر آن مرد را كشتن مىدانستند .
ابنعباس كه در آنجا حاضر بود گفت:درباره اين مرد، بى انصافى كردند.
ابوبكر : نشنيدى كه الآن چه گفت ؟
ابن عبّاس : اگر مىتوانيد ، جوابش را بدهيد، وگرنه ببَريدش پيش على، كه به او پاسخ مىدهد؛ چون من از پيامبر شنيدم كه به على بن ابى طالب مىفرمود :
🔅 «خدايا! دلش را هدايت كن و زبانش را استوار بدار » .
ابوبكر و ساير حاضران از جا بلند شدند و پيش على عليه السلام آمدند .
ابوبكر : يا ابا الحسن! اين يهودى از من ، مانند زنادقه و بىدينها سؤال مىكند .
🔸 #امام_علی_علیه_السلام رو به يهودى كرد و فرمود : چه مىگويى ؟
مرد يهودى : من سؤالهايى دارم كه جز پيامبر يا وصىّ او پاسخش را نمىداند .
🔸 امام عليه السلام : مسائل خود را مطرح كن .
مرد يهودى ، همان مسائل را تكرار كرد .
🔸 امام عليه السلام : اما آنچه خدا نمىداند، همان چيزى است كه شما يهودىها مىگوييد : «عزيز، پسر خداست». خدا نمىداند كه فرزند دارد.
و اما آنچه نزد خدا نيست، ستم به بندگان است كه نزد او نيست .
و اما آنچه خدا ندارد، همتاست، كه او بى همتاست .
▫️ مرد يهودى با شنيدن اين سخن، شهادتين را بر زبان جارى كرد و مسلمان شد و ابوبكر و حاضران ، على عليه السلام را «برطرف كننده اندوه» ، لقب دادند .
📚الغدير ، ج 7 ، ص 179
🌋 @doostibakhoda