eitaa logo
دوستی با خدا
30.6هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
101 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/BB7a.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
*🔰شرح و تفسیر حکمت 85 🔰* 👌🔆 خطرات ترك «نمى دانم» 📜امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه سخنى را كه در حكمت 82 آمده بود به صورت جالب ديگرى بيان مى كند و مى فرمايد: 🔶 «كسى كه جمله «نمى دانم» را ترك كند مواضع آسيب پذير خود را در معرض ضربه هاى خطرناك (مخالفان) قرار داده است» ✴️اشاره به اين كه با اين كار خود را به هلاكت مى افكند و اين هلاكت ممكن است جنبه دنيوى داشته باشد در آنجا كه سخنان نسنجيده و خطرآفرين است و يا جنبه اخروى، در آنجا كه سخنانش لطمه به حيثيت و آبروى اشخاص وارد مى كند يا مردم را به گمراهى مى كشاند. 🔸«مقاتل» جمع «مقتل» است. ارباب لغت آن را به مواضعى از بدن كه اگر ضربه بر آن وارد شود حيات انسان به مخاطره مى افتد تفسير كرده اند; مانند سر و سينه و امثال آن. 🔰ابن ابى الحديد در شرح اين سخن حكيمانه داستان جالبى از بوذر جمهر نقل مى كند كه زنى نزد او آمد و از مسئله اى سؤال كرد. بوذرجمهر گفت: نمى دانم. زن عصبانى شد. 💢گفت: پادشاه هر سال آلاف و الوفى به تو مى دهد كه بگويى نمى دانم؟ بوذرجمهر گفت: آنچه را به من مى دهد در برابر چيزهايى است كه مى دانم و اگر مى خواست در برابر آنچه نمى دانم چيزى به من بدهد تمام بيت المال او نيز كفايت نمى كرد (اشاره به اين كه مسائلى را كه ما نمى دانيم بسيار بيشتر از آن است كه مى دانيم). 🔰نيز از بعضى فضلا نقل مى كند كه اگر كسى در برابر چيزهايى كه نمى داند بگويد: نمى دانم، او را تعليم مى دهيم تا بداند 💠و اگر بگويد: مى دانم، امتحانش مى كنيم تا بگويد نمى دانم (و رسوا شود). 🔰شبيه اين سخن را مرحوم مغنيه در فى ظلال نهج البلاغه از كتاب «الحكمة الخالده» نقل مى كند: احدى از ياران رسول خدا(صلى الله عليه وآله)ادعا نكرد كه همه چيز را مى داند 🔸و به طور مطلق نگفت: «سلونى» (از من بپرسيد) به جز على بن ابى طالب(عليه السلام) 🔰در همين رابطه ضرب المثلى نقل شده است كه آن نيز محتواى كلام امام را دارد: «مَقْتَلُ الرَّجُلِ بَيْنَ فَكَّيْهِ» موضع آسيب پذير انسان در ميان دو فك او قرار دارد (يعنى زبان او مايه هلاكت او مى شود). 🔰مرحوم شوشترى از قتاده (فقيه معروف اهل سنت) نقل مى كند كه روزى ادعا كرد كه من هر چه را تا به حال شنيده ام يا به حافظه سپرده ام هرگز فراموش نكرده ام. 💢بعد از اين سخن به خدمتكارش گفت: كفش مرا بياور بپوشم. خدمتكار گفت: كفش شما در پاى شماست (وى از آن ادعا و اين عمل سخت شرمنده شد). مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت86 🔰* 👌🔆 اهمیت رأى پیر 📜امام(علیه السلام) در این کلام حکمت آمیزش، مقایسه اى میان رأى و تدبیر پیران و چالاکى و دلاورى جوانان مى کند و مى فرماید: «راى و تدبیر پیر نزد من بهتر از چالاکى جوان (در میدان نبرد) است.⤵️ 🔰در روایت دیگرى آمده است: از جنگجویى جوان بهتر است»; (رَأْیُ الشَّیْخِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلاَمِ وَرُوِیَ «مِنْ مَشْهَدِ الْغُلاَمِ»). _«جَلَد» به معناى چابکى و نیرومندى و «غلام» در اینجا به معناى جوان و «مشهد» در این گونه موارد به معناى میدان جنگ است. ✴️بدیهى است براى پیروزى در نبرد با دشمن در درجه نخست نقشه هاى صحیح لازم است و در درجه بعد دلاورى و چالاکى جنگجویان و به یقین تا نقشه صحیحى نباشد دلاورى ها به نتیجه اى نمى رسد، 💠از این رو امام(علیه السلام)مى فرماید: تدبیر پیران نزد من از شجاعت و چالاکى جوانان بهتر است، زیرا مردان بزرگسالى که سال ها میدان هاى نبرد را دیده اند و تجربه ها آموخته اند بر اساس آن تجربه ها قادر به تنظیم برنامه صحیح هستند در حالى که جوانان، چنین توانى را ندارند; ولى به عکس پیران، داراى قدرت و توانایى جسمى کافى و دلاورى و چالاکى هستند، 👈گرچه هر یک امتیازى دارند; ولى پایه اصلى را رأى و تدبیر پیران تشکیل مى دهد. 👈تاریخ نیز این کلام حکیمانه را کاملاً تأیید مى کند مثلا در جنگ خندق تدبیرى که سلمان فارسى در پیشنهاد حفر خندق اندیشید توانست مدینه را از سقوط در چنگال دشمن حفظ کند. 💠این گفتار حکیمانه در ضمن به جوانانى که نسبت به پیران بى اعتنا هستند و خود را کانون همه چیز و پیران را خارج از گردونه اجتماع مى پندارند هشدار مى دهد که به بزرگسالان احترام بگذارید و خود را از تجارب آنها بى نیاز ندانید. 🔰به گفته ابو الطیب: علم و تجربه پیش از شجاعت شجاعان است آن اول است و این در محل دوم قرار دارد. ولى هنگامى که هر دو با هم براى شخص نیرومندى جمع شوند به بالاترین محل صعود مى کنند. 🔰ابن ابى الحدید بعد از ذکر شعر بالا نصیحتى از یکى از سلاطین به فرزندش نقل مى کند که مى گفت:⤵️ فرمانده لشکر خود را جوان مغرور و کم تجربه اى انتخاب نکن و نه پیر از کار افتاده اى را که گذشت روزگار از عقلش کاسته، چنان که گذشت عمر جسمش را ضعیف کرده، 👈بر تو باد که بزرگسالان پرتجربه را برگزینى. مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 87 🔰* 👌🔆امیدواری به رحمت الهی با توبه واستغفار 📜امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود راه اميدوارى را به روى همه گنهكاران گشوده است مى فرمايد: 💠 «در شگفتم از كسى كه نوميد مى شود در حالى كه استغفار با اوست»; (عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ وَمَعَهُ الاِْسْتِغْفَارُ). ✴️اشاره به اين كه خداوند درهاى توبه و استغفار را به روى بندگانش گشوده و آنها را به رحمت خود اميدوار ساخته است و فرمود: 💢«(قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ); اى بندگانى كه راه اسراف به خود را درپيش گرفته ايد و مرتكب گناهان شده ايد از رحمت خداوند مأيوس نشويد، چرا كه او همه گناهان (توبه كنندگان) را به يقين او آمرزنده مهربان است». 🔷«يَقْنَطُ» از ماده «قُنوط» به معناى نااميدى است و مى دانيم يأس از رحمت خدا بالاترين گناهان است، 🔹زيرا كسى كه از رحمت حق مأيوس شود از هيچ گناهى إبايى ندارد، چون مى گويد: آب از سر من گذشته و من غرق شده ام چه يك قامت چه صد قامت. ✴️نوميدى خطرناك ترين راه نفوذ شيطان در دل آدمى است كه او را آلوده هر گونه گناه مى كند. 🔰لذا در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه لقمان به فرزندش چنين مى گفت: «از خداوند آن گونه بترس كه اگر تمام عبادات و اعمال نيك جن و انس را انجام داده باشى امكان دارد به سبب لغزشى تو را مجازات كند وآن قدر به رحمت خدا اميدوار باشد كه اگر تمام گناه جن و انس را كرده باشى امكان دارد تو را (به موجب توبه واستغفار و امر خيرى) رحمت كند». 🔰قرآن‌ مجيد نيز با صراحت مى گويد: «(إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ) از رحمت خدا تنها كافران مأيوس مى شوند». 🔸شايان توجه است كه ابن ابى الحديد در شرح اين كلام سخنى با نظر موافق از ربيع بن خثعم نقل مى كند كه بسيار نادرست به نظر مى رسد و آن اينكه او مى گفت: هيچ كس نگويد: «أسْتَغْفِرُ اللّهِ وَ أتُوبُ إلَيْهِ» مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت88 🔰* 👌🔆 دو امان از عذاب الهى 🔰مرحوم سيّد رضى اين گفتار حكيمانه امير مؤمنان على(عليه السلام) را به توسط فرزندزاده گرامى اش امام باقر(عليه السلام) نقل كرده مى گويد: ابو جعفر محمد بن على الباقر(عليهما السلام) از آن حضرت چنين نقل كرده است كه فرمود: "در زمين دو امان و وسيله نجات از عذاب الهى بود كه يكى از آنها برداشته شد دومى را دريابيد و به آن چنگ زنيد" 💠آنگاه امام(عليه السلام) به شرح اين دو بر اساس استنباطى كه از يكى از آيات قرآن مجيد كرده مى پردازد و مى فرمايد: ✴️ «اما امانى كه برداشته شد وجود رسول الله(صلى الله عليه وآله)بود (كه خداوند به بركت وجود او هرگز عذابى بر اين امت نازل نكرد;* *ولى او از ميان ما رفت) و امانى كه باقى مانده استغفار است، 💠همان گونه كه خداوند متعال مى فرمايد: تا تو در ميان آنها هستى خداوند آنها را عذاب نمى كند و تا آنان نيز از گناهان خود استغفار مى كنند خداوند عذابشان نخواهد كرد. 🔰به گفته مرحوم سيّد رضى «اين استنباط امام يك نمونه از بهترين استفاده ها و لطيف ترين استنباط ها از آيات قرآن كريم است»; 🔶هنگامى كه به عقل و خرد خويش رجوع كنيم نيز آنچه را كه در اين آيه مباركه آمده و استنباطى را كه امام(عليه السلام) از آن كرده درمى يابيم. 💠پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مطابق آيه شريفه (وَما أَرْسَلْناكَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ) رحمتى براى تمام جهانيان بود چگونه ممكن است اين كانون رحمت الهى در ميان امت باشد و خدا آنها را عذاب كند. 🔰به گفته مرحوم سيّد رضى «اين استنباط امام يك نمونه از بهترين استفاده ها و لطيف ترين استنباط ها از آيات قرآن كريم است»; 💠هنگامى كه به عقل و خرد خويش رجوع كنيم نيز آنچه را كه در اين آيه مباركه آمده و استنباطى را كه امام(عليه السلام) از آن كرده درمى يابيم. 💠پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مطابق آيه شريفه (وَما أَرْسَلْناكَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ) رحمتى براى تمام جهانيان بود چگونه ممكن است اين كانون رحمت الهى در ميان امت باشد و خدا آنها را عذاب كند. ✴️از سويى ديگر، استغفار يكى از وسايل جلب رحمت خداست، زيرا خودش بندگان را دعوت به استغفار كرده و وعده غفران و آمرزش داده 🔶اى بندگانى كه راه اسراف به خود را درپيش گرفته ايد و مرتكب گناهان شده ايد از رحمت خداوند مأيوس نشويد، چرا كه او همه گناهان (توبه كنندگان) را به يقين او آمرزنده مهربان است». ✴️بنابراين بعد از رحلت پيغمبر خدا و رفتن آن حضرت به ديار باقى مسلمانان مى توانند خود را به وسيله توبه و انابه و استغفار از عذاب الهى مصون دارند. 🔰همان گونه كه در سوره «نوح» آمده است: «(اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفّاراً يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً... ); 💢من به آنها گفتم از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد او بسيار آمرزنده است تا باران هاى پربركت آسمان را پى در پى بر شما بفرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان كمك كند و باغ هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختيارتان قرار دهد. 🔰مرحوم مغنيه در شرح نهج البلاغه خود مى گويد: ضمير در «لِيُعَذِّبَهُمْ» به اهل مكه بر مى گردد و منظور از «استغفار» در اين آيه ترك شرك و روى آوردن به اسلام است، 🔰بنابراين معناى آيه اين است كه «خداوند اهل مكه را مادامى كه پيغمبر در ميان آنهاست عذاب نمى كند و بعد از او نيز اگر ايمان به رسالت آن حضرت بياورند مجازات نخواهد كرد». 💢به نظر مى رسد كه مرحوم مغنيه مفهوم آيه را محدود كرده است، زيرا ظاهر آيه با توجه به اين كه ـ در سوره «انفال» كه از سوره هايى است كه در مدينه نازل گرديده وجود دارد ـ همه مسلمانان را شامل مى شود نه فقط اهل مكه را* *چرا خدا آنها را مجازات نكند با اين كه آنها (مؤمنان را از عبادت كردن در كنار) مسجدالحرام جلوگيرى مى كنند در حالى كه آنها سرپرست آن نيستند; سرپرست آن فقط پرهيزگارانند; ولى بيشتر آنها نمى دانند». 🔰بعضى ـ مانند ابن ابى الحديد ـ چنين پنداشته اند كه اين آيه در سال حديبيه (سال ششم) كه كفار مكه پيغمبر را از زيارت خانه خدا باز داشتند نازل شده و بعداً به هنگام جمع آورى قرآن و ترتيب آن به وسيله اصحاب رسول الله(صلى الله عليه وآله) در اينجا جاى داده شده است ✴️در حالى كه اين سخن از دو جهت اشتباه است_ : 1⃣اولاً جلوگيرى مشركان از زيارت مسلمانان نسبت به خانه خدا تنها در سال حديبيه نبود پيش از اين نيز چنين بود. 2⃣ثانياً قرآن در زمان پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به صورت كنونى جمع آورى شد و اصحاب بر رسول الله(صلى الله عليه وآله) خواندند. مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 89 🔰* 👌🔆 راه اصلاح و به سامان رسيدن امور 📜امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى كه در واقع مركّب از سه جمله است به سه امر مهم اشاره مى كند و مى فرمايد: «كسى كه ميان خود و خدا را اصلاح كند 💠خداوند ميان او و مردم را اصلاح مى كند و كسى كه امر آخرتش را اصلاح كند خداوند امر دنيايش را اصلاح خواهد كرد و كسى كه در درون وجودش واعظى داشته باشد خداوند حافظى براى او قرار خواهد داد» 🔰از بعضى از روايات استفاده مى شود كه بزرگان علما در گذشته هنگامى كه نامه اى به يكديگر مى نوشتند 🔰غالباً از اين سه جمله حكيمانه، در نامه خود بهره مى گرفتند و به راستى سزاوار است كه با آب طلا نوشته شود و همه روز انسان بر آن نظر بيفكند. ✴️در اينكه رابطه ميان نتيجه هاى سه گانه اى كه در اين كلمات حكمت آميز آمده و مقدمات آن، رابطه اى طبيعى و منطقى است يا روحانى و معنوى شارحان نهج البلاغه راه هاى مختلفى را پيموده اند; ✴️ولى مى توان گفت: هم رابطه الهى و معنوى است و هم رابطه منطقى. زيرا كسى كه ميان خود و خدا را اصلاح كند; يعنى در برابر هر امرى قرار مى گيرد نخست نگاه كند كه رضاى خدا در چيست و آن را برگزيند، ✴️چنين كسى به يقين مشمول عنايات الهى قرار مى گيرد و خداوند رابطه او را با مردم سامان مى بخشد. 💢اضافه بر اين اصلاح رابطه با خدا مسلتزم صدق و امانت و راستى است. ✴️كسى كه صدق و امانت و راستى پيشه كند به يقين مردم به او علاقه مند مى شوند و امين مردم خواهد بود و به او اعتماد مى كنند و مشكلى با او نخواهند داشت. 💢همچنين كسى كه امر آخرت خويش را اصلاح كند; يعنى اوامر الهى را اطاعت و نواهى او را ترك گويد مشمول لطف خداوند خواهد شد; خداوند كار دنياى او را نيز سامان مى دهد. 💢افزون بر اين، اصلاح امر آخرت به تقوا و پرهيزگارى است و به يقين انسان هاى با تقوا در زندگى مادى خود نيز موفق خواهند بود، زيرا راه خلاف در پيش نمى گيرند; به كسى ظلم و ستم نمى كنند، همه با او مهربان هستند و او نيز با همه مهربان. 💢نيز كسى كه واعظ نفسانى; يعنى وجدان بيدار و تقواى درونى داشته باشد كه در برابر گناهان به او هشدار دهد، لطف پروردگار بر او سايه خواهد افكند و او را از گزند حوادث محفوظ مى دارد. 💢اضافه بر اين شخصى كه چنين واعظى درونى دارد از امور خطرناك مى پرهيزد و چنين كسى از گزند حوادث محفوظ خواهد بود. 🔰اين سخن را با حديثى از امام باقر(عليه السلام) كه مرحوم كلينى در اصول كافى آورده پايان مى دهيم. 🔰مطابق اين حديث امام باقر(عليه السلام) فرمود: خداوند عزّوجلّ چنين فرموده است: ✴️به عزت و جلال و عظمت و نورانيت و علو مقامت سوگند ياد مى كنم كه هيچ بنده مؤمنى خواسته مرا بر خواسته خود در چيزى از امور دنيا مقدم نمى شمرد مگر اين كه: من بى نيازى او را در دل او و همّت او را در آخرتش و آسمان ها و زمين را ضامن روزى او قرار مى دهم و براى او از تجارت هر تاجرى بهتر خواهم بود». مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت90 🔰* 👌🔆فقيه كامل: 📜امام(عليه السلام) در حقيقت در اين كلام پربار خود مسئله تعادل خوف و رجا را به صورت جديدى مطرح مى كند و مى فرمايد: «فقيه و بصير در دين در حدّ كمال كسى است كه مردم را از رحمت الهى نوميد نكند و از لطف او مأيوس نسازد و از مجازات هاى او ايمن ننمايد» ✴️منظور از «فقيه» در اين كلام حكمت آميز فقيهِ اصطلاحى يعنى عالم به احكام فرعيه دين نيست، بلكه فقيهِ به معناى لغوى و به معناى وسيع كلمه است يعنى عالم دينى و «كُلُّ الْفَقيه» به معناى عالم كامل از هر جهت است. 🔰تعبيرات سه گانه اى كه امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود به كار برده در واقع از آيات قرآن گرفته شده است: 🔰جمله «مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ; *كسى كه مردم را از رحمت الهى مأيوس نكند»* برگرفته از اين آيه است: اى بندگانى كه راه اسراف به خود را درپيش گرفته ايد و مرتكب گناهان شده ايد از رحمت خداوند مأيوس نشويد، چرا كه او همه گناهان (توبه كنندگان) را به يقين او آمرزنده مهربان است». 🔰و جمله «وَلَمْ يُؤيِسْهُمْ مِنْ رَحْمَةَ اللّهِ» بر گرفته از كلام يعقوب است كه به فرزندان خود مى گويد: برويد و در جستجوى يوسف و برادرش باشيد و از رحمت الهى مأيوس نشويد چون از رحمت الهى جز قوم كافر مأيوس نمى شوند». 🔰جمله سوم بر گرفته از اين آيه شريفه است كه مى فرمايد: «(أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللّهِ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ);_ 💢آيا آنها از مجازات الهى خود را در امان ديدند (مكر در اين گونه موارد به معناى عذاب غافلگيرانه است) و تنها جمعيت زيانكاران خود را از عذاب الهى در امان مى دانند». 💢در اين كه چه تفاوتى ميان جمله اول و دوم است كه هر دو سخن از اميدوارى به رحمت خدا مى گويد... 🔰بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند: ✅جمله نخست اشاره به رحمت خدا در قيامت ✅ و جمله دوم اشاره به رحمت الهى در دنياست. (همان گونه كه در داستان يعقوب و يوسف آمده است). *نكته* ⚛دو بال خوف و رجا هميشه براى رسيدن به مقصد بايد از دو نيرو استفاده كرد: 📌نيروى محرك و نيروى باز دارنده; 💢به كمك نيروى محرك، حركت آغاز مى شود و هرچه قوى تر باشد سرعت بيشترى به خود مى گيرد; 💢اما نيروى باز دارنده براى حفظ تعادل و پيشگيرى از خطرات مخصوصاً در مسيرهاى پرخطر ضرورت دارد. 🔹آنچه به طور ساده در اتومبيل ها مى بينيم در وجود پيچيده انسان نيز حاكم است. 🔷انسان براى كمال و قرب الى الله آفريده شده و انگيزه هاى لازم در درون و بيرون وجودش به وسيله انبيا و اوليا و تعليمان آسمانى آماده شده است. 💢از سوى ديگر هواى نفس و وسوسه هاى شيطانى او را پيوسته به خود مشغول مى دارد تا از مسير منحرف گردد يا در پرتگاه سقوط كند. ✴️نيروى بازدارنده براى يپشگيرى از اين خطرات است. 💠همه پيامبران بشير و نذير بودند و همه كسانى كه خط آنها را ادامه مى دهند نيز از اين دو امر برخوردارند. ✅اين همان مسئله خوف و رجاست كه به عنوان دو بال براى پرواز در آسمان سعادت و قرب الى الله معرفى شده و 🔰حتى در روايات تصريح شده است كه هيچ يك از اين دو نبايد بر ديگرى فزونى يابد، زيرا اگر خوف، فزونى يابد انسان به سوى يأس كشيده مى شود و آدم مأيوس گرفتار انواع گناهان خواهد شد، زيرا فكر مى كند كار از كار گذشته و پرهيز از گناه و انجام طاعات نتيجه اى ندارد. 💢به عكس، اگر اميد او فزونى يابد نسبت به ارتكاب گناهان بى تفاوت مى گردد. 🔰 در روايتى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: اگر اندازه رحمت الهى را مى دانستيد چنان بر آن تكيه مى كرديد كه هيچ عمل خوبى جز به مقدار كم انجام نمى داديد و اگر اندازه غضب الهى را مى دانستيد گمان مى كرديد كه هرگز راه نجاتى براى شما نيست». مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 91🔰* 👌🔆 راه رفع خستگى روح 📜امام در اين سخن حكمت آميز خود به نكته مهم روانى كه در زندگى انسان تأثير شايان توجهى دارد اشاره كرده مى فرمايد: 🔸«اين قلب ها همچون بدن ها ملول و افسرده مى شوند، بنابراين براى رفع ملالت آنها لطائف حكمت آميز را انتخاب كنيد» ✴️بى شك، انسان بعد از انجام كارى سنگين، خسته مى شود و نياز به استراحت و تفريح براى رفع خستگى دارد كه آن استراحت اهميتش كمتر از آن كار نيست،زيرا بدن وى را آماده براى شروع به كار ديگر مى كند. ✴️روح انسان نيز چنين است; 💢مسائل پيچيده علمى و حل مشكلات اجتماعى و سياسى و فرهنگى او را خسته مى سازد. بايد به او آرامش داد; 🔸آرامش آن از طرق مختلفى تأمين مى شود. گاه رفتن به دامان طبيعت و ديدن مناظر زيبا، باغ ها و گلستان ها _آبشارها و سبزه ها و شنيدن صداى مرغان چمن و مشاهده پرندگان زيباوگاه شنیدن طنزهای پرمعناو... همه اينها مى تواند به روح خسته انسان آرامش دهد; 🔰ولى از همه مهم تر سخنان زيباى حكمت آميز است كه گاه در قالب شعر و گاه در قالب نثر ادا مى شود كه هم چيزى بر دانش انسان مى افزايد و هم براى انسان شادى مى آفريند. 🔰شايد به همين دليل است كه جمعى از بزرگان علماى دين كتاب هاى مشتمل بر قصه هاى زيبا، شعرهاى جالب و لطيفه هاى خوب نوشته اند تا طالبان علم به هنگام خستگى آنها را بخوانند و رفع خستگى كنند. 💠به كار بستن اين دستور مبارك امام(عليه السلام) مى تواند به صورت شخصى باشد يا به صورت جمعى و عام 💢به اين معنا كه هر انسانى لازم است براى خود جهت موارد خستگى از كارهاى علمى يا اجتماعى برنامه ريزى داشته باشد تا بتواند با نشاط بيشتر به كارهاى مثبت خود ادامه دهد 🔸 و نيز براى مراكز علمى و جمعيت هاى مختلف بايد برنامه ريزى هايى شود كه آنها را به هنگام خستگى از كار و ملالت، نشاط و آرامش بخشد. ✴️بى ترديد ساعات يا دقايقى كه انسان به طرائف الحكم مى پردازد («طرائف» جمع «طريفه» به هر چيز تازه و جالب و شگفت انگيز گفته مى شود) از ساعات مفيد عمر اوست، زيرا هم آموزندگى دارد و هم نشاط و هم سبب مى شود بازدهى كار او بيشتر گردد. 🔰همان گونه كه در حكمت 390 نيز آمده كه امام(عليه السلام)مى فرمايد: انسان با ايمان ساعات زندگى خود را به سه بخش تقسيم مى كند: بخشى را صرف عبادت و مناجات با پروردگارش مى نمايد بخش ديگرى را در طريق اصلاح معاش و زندگى به كار مى گيرد و بخش سوم را در راه بهره گيرى از لذت هاى حلال و دلپسند صرف مى كند». مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 92 🔰* 👌🔆 بهترين و بدترين نوع علم 📜 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود به علوم بى ارزش و باارزش اشاره كرده نشانه هاى آن را بازگو مى كند.💠 و می فرمايد: «بى ارزش ترين دانش ها آن است كه تنها بر زبان متوقف شود (و هرگز در عمل ظاهر نگردد) و پرارزش ترين دانش ها آن است كه در اعضا واركان بدن آشكار گردد (و دارنده اش آن را در زندگى خود به كار بندد)» 🔰تعبير به «ما وُقِفَ عَلَى اللِّسانِ» اشاره به اين كه علمى خالى از هر گونه عمل و به تعبير معروف تنها لقلقه زبان است و به يقين چنين علمى بى ارزش ترين علم و دانش است، 🔹زيرا از يك سو براى صاحبش مسئوليت آفرين است چون طبق روايات و حكم عقل، خداوند جاهل بى عمل را زودتر از عالم بى عمل مى بخشد 🔹و از سوى ديگر چنين عالمى گرفتار خسارت فراوان شده چون اسباب نجات را در اختيار داشته و از آن استفاده نكرده و در واقع شكر اين نعمت را بجا نياورده بلكه كفران نموده است 🔹و از سوى سوم چنين عالمى منافق است، زيرا به زبان علومى را بازگو مى كند كه در عمل به آنها پشت كرده است 🔹از سوى چهارم چنين كسى در ميان مردم منفور است، زيرا همه مى گويند: اگر اين عالم راست مى گويد چرا خودش عمل نمى كند و به همين سبب هيچ كس به او اعتماد نخواهد كرد. 💢 به عكس، عالم با عمل كه آثار علم در جوارح او (جوارح جمع جارحه به معناى اعضاى بدن) و اركان بدنش (اشاره به اعضاى مهم و رئيسى مانند چشم و زبان و دست) ظاهر شده در نظر همه مردم محترم و مورد اعتماد و در پيشگاه خدا نيز رو سفيد است. 💢اضافه بر اين علم آميخته با عملش مردم را به سوى خدا و فضايل اخلاقى جذب مى كند و پاداش ها و بركاتِ هدايت ناس را براى خود فراهم مى سازد. 🔰قرآن مجيد، عالم بى عمل را به چهارپايى كه كتاب هايى بر او حمل كرده اند تشبيه نموده مى فرمايد:_ (كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً). 🔰در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه پيوسته عرضه مى داشت: 🤲خدايا به تو پناه مى برم از علمى كه سودى نمى بخشد و قلبى كه خشوع در آن نيست و نفسى كه هرگز سير نمى شود و دعايى كه هرگز مستجاب نمى گردد». 🔰در خطبه 110 از خطبه هاى نهج البلاغه خوانديم كه امام(عليه السلام)مى فرمايد: 💠 به يقين، عالمى كه به غير علمش عمل مى كند همچون جاهل سرگردانى است كه هرگز از جهل خويش به خود نمى آيد!🔹بلكه حجّت بر او عظيم تر و حسرتش پايدارتر و سرزنش او در پيشگاه خدا سزاوارتر است!». 🔰بلكه از بعضى از روايات استفاده مى شود كه اگر انسان به علمش عمل نكند، علم از او گرفته مى شود و در ظلمت جهل قرار مى گيرد. 💠امام صادق(عليه السلام)مى فرمايد: علم، عمل را فرا مى خواند اگر اجابت كرد باقى مى ماند وگرنه از آن كوچ مى كند». 💢همان طور كه در بالا اشاره شد، مهم ترين فايده وجود يك عالم در ميان مردم آن است كه مايه هدايت گردد و با سخنانش در دل ها اثر بگذارد. در حالى كه عالم بى عمل هرگز چنين آثارى ندارد. 🔰 همان گونه كه در حديثى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم كه فرمود: هنگامى كه عالم به علمش عمل نكند پند و اندرز او از دل ها فرو مى ريزد همان گونه كه باران از سنگ سخت فرو مى ريزد». مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 93 🔰* 🔮بخش دوم (پایان) 🔮 💠باز به زبان ديگر، آنچه ملاك پاداش و كيفر است حسن فعلى است نه تنها حسن فاعلى. 💠آن گاه امام در پايان اين سخن انگشت روى چند مصداق از نيات انسان ها گذارده مى فرمايد:_ «زيرا بعضى از مردم (مثلا) پسر را دوست دارند و از فرزندان دختر ناخشنودند و بعضى افزايش مال را مى خواهند و از نقصان آن ناراحتند (هيچ يك از اين نيات سبب پاداش و كيفر نمى شود مگر زمانى كه در ميدان عمل آشكار گردد)» 📌آنها كه تنها فرزندان پسر را دوست دارند و از دختر متنفرند كسانى هستند كه از نعمت هاى الهى ناخرسندند و از عهده بر نيامده اند و آنها كه در پى جمع مال اند و از هرگونه نقصان ناراحت، نيز گروهى هسنند كه در اين امتحان قبول نشده اند. 🔰مرحوم سيّد رضى بعد از بيان اين كلمات حكمت آميز مى گويد: «آنچه امام در اين بيان آورده است از تفسيرهاى عميق و پيچيده اى است كه از آن حضرت شنيده شده است»; 🔰 اشاره به اينكه تفسيرى است فشرده و پرمعنا بر مسئله آزمايش هاى الهى، زيرا امام روشن مى سازد كه آزمايش هاى الهى براى كشف مجهول نيست، بلكه براى به فعليت رسيدن استعدادها و نيات و صفات درونى است. *📌نکته* ✴️جهان ميدان آزمايش آزمون هاى بشرى با دو هدف انجام مى شود: گاه براى كشف مجهولى است مانند تمام امتحاناتى كه در سطوح مختلف آموزش و پرورش و دانشگاه هاست; همه براى اين است كه بدانند كدام شاگرد دروس خود را به گونه صحيح و كامل آموخته و كدام نياموخته است. ✴️نوع ديگرى از امتحان براى كشف مجهول نيست، بلكه براى رساندن به كمال صورت مى گيرد، 📌 مثل اين كه مى دانيم فلان طلا ناخالصى دارد، آن را به كوره مى بريم تا ناخالصى ها بسوزد و طلاى خالص به دست آيد و از اين قبيل تمام تمرين هايى است كه ورزشكاران پيش از حضور در ميدان مسابقه انجام مى دهند; همه اينها براى پرورش و رسيدن به كمال مطلوب است. 🔰آزمون هاى الهى به معناى اول نيست، همان گونه كه امام(عليه السلام)در جمله بالا به آن اشاره فرموده و مى گويد: «وَإنْ كانَ سُبْحانَهُ أعْلَمَ بِهِمْ مِنْ أنْفُسِهِمْ» _و همان گونه كه در سوره «عنكبوت» آمده: 💠آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند ايمان آورديم به حال خود رها مى شوند و آزمايش نخواهند شد؟ ما كسانى را كه پيش از آنها بودند آزموديم (و اينها را هم آزمايش مى كنيم) بايد علم خدا درباره كسانى كه راست مى گويند و كسانى كه دروغ مى گويند تحقق يابد». 📌بنابراين تمام امتحانات الهى براى اين است كه ناخالصى ها برطرف گردد و بندگان به خلوص واقعى برسند 🔰همان گونه كه در آيه شريفه 155 سوره «بقره» آمده است: مطابق اين آيه خداوند با انواع مشكلات، ناامنى ها، گرسنگى ها، كمبود محصولات زمينى و آفات انسانى بندگانش را مى آزمايد تا صابران يعنى كسانى كه دربرابر اين آزمايش ها مقاومت كردند به وجود آيند و به آنها بشارت نيل به مقامات_عاليه داده شود. 🔰و در آيه 141 «آل عمران» اين مطلب با وضوع بيشترى بيان شده، زيرا بعد از ذكر پاره اى از امتحانات الهى مى فرمايد: «(وَ لِيُمَحِّصَ اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكافِرينَ); هدف اين است كه خداوند افراد باايمان را خالص گرداند و كافران را نابود سازد». مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 94🔰* 👌🔆 خير در چيست؟ 📜امام(عليه السلام) در اين كلام پربار حكمت آميز، پاسخ به سؤال كننده اى مى دهد كه «از آن حضرت پرسيد: خير و نيكى چيست؟»; (وَسُئِلَ عَنِ الْخَيْرِ مَا هُوَ). 💢امام در پاسخ جامع خود خير را در پنج چيز خلاصه كرد: 💠نخست فرمود: «خير و خوبى در آن نيست كه مالت فراوان و فرزندانت زياد شوند»; (فَقَالَ لَيْسَ الْخَيْرُ أَنْ يَكْثُرَ مَالُكَ وَوَلَدُكَ). 📌منظور از اين سخن نفى ديدگاه غالب در مسئله مال و فرزندان (نيروى انسانى) است كه ارزش والا را در مال و فرزند خلاصه مى كنند و شخصيت را براى كسانى قائل هستند كه اموال بيشترى در اختيار دارند و ثروت آنها زياد و نفرات آنها نيز فراوان است. 🔰 به تعبير ديگر، تنها از جنبه هاى مادى و دنيوى به مال و فرزند نگاه مى كنند و گرنه اگر اين مواهب در راه خدمت به خلق و جلب رضاى خالق صرف شود آن هم مصداق خير است، 📌چرا كه در قرآن مجيد در آيات متعددى واژه خير بر مال اطلاق شده است. از جمله در آيه 180 سوره «بقره» مى خوانيم ✴️بر شما نوشته شده هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد اگر چيز خوبى (مالى) از خود به جاى گذارده براى پدران و مادران و نزديكان به طور شايسته وصيت كند». 💠سپس مى افزايد: ولى خير در اين است كه علمت زياد گردد و حلمت فزونى يابد و با پرستش پروردگار به مردم مباهات كنى و هر گاه كار نيكى از تو صادر شد خدا را سپاس گويى و اگر گناهى سر زد استغفار نمايى»; 💠در واقع، امام(عليه السلام) در اين عبارات پر معنا نظام ارزشى اسلام را بيان مى كند و بر خلاف آنچه در دنياى مادى ديده مى شود كه ارزش را در مال و ثروت و قدرت ناشى از نفرات خلاصه مى كنند، 💠امام(عليه السلام) ارزش را در علم و حلم و عبادت و شكر و استغفار خلاصه مى فرمايد، زيرا مال و ثروت و قدرت اگر جدا از علم و حلم و بندگى پروردگار باشد مايه فساد و تباهى و ابزارى است كه در مسير شر قرار خواهد گرفت. ✴️البته علم اگر از عبوديت پروردگار و حلم جدا شود نيز ممكن است در مسير انحراف و بدبختى قرار گيرد، 📌لذا امام آن را به ضميمه امور ديگرى كه علم را به كنترل در مى آورد به عنوان خير معرفى فرموده است. 🔰تعبير به كثرت ولد مربوط به زمان هايى است كه فرزندان نيروى حامى و مدافع خانواده محسوب مى شدند و زيادى آنها سبب قوت و قدرت بود و در آيات قرآن نيز كراراً به آن اشاره شده است; 📌ولى در امثال زمان ما مى توانيم آن را به معناى وسيع ترى تفسير كنيم و بگوييم: فزونى نيروهاى انسانى; خواه فرزند باشد يا قبيله و يا طرفداران ديگر. 💠هدف امام(عليه السلام) اين است كه بفرمايد: خير و سعادت انسان در فزونى مال و نيروهاى انسانى اطراف او نيست، بلكه در علم و حلم و عبادت است. ✴️منظور از «حلم» بردبارى آميخته با تدبير است. ممكن است انسانى عالم باشد اما شتاب زده و بى تدبير. 📌چنين كسى به جايى نمى رسد; ولى وقتى علم، آميخته با بردبارى و تدبير شد آثار عميقى از خود به جاى مى گذارد. ✴️ منظور از مباهات به عبادت و بندگى پروردگار اين نيست كه انسان عباداتش را به رخ مردم بكشد، بلكه مقصود آن است كه افتخار واقعى او به بندگى پروردگار باشد و در درون وجود خود به آن مباهات كند. 🔰شبيه جمله اى كه از امير مؤمنان على(عليه السلام) نقل شده كه به پيشگاه خداوند عرضه مى دارد: «إِلَهِي كَفَى بِي عِزّاً أَنْ أَكُونَ لَكَ عَبْداً». 💠آنگاه امام(عليه السلام) در پايان اين گفتار به نكته مهم ديگرى اشاره كرده و خير و سعادت دنيا را در دو چيز خلاصه مى كند و مى فرمايد: «دنيا فقط براى دو كس خوب است: كسى كه گناهانى كرده و مى خواهد با توبه جبران كند و كسى كه با سرعت به سراغ كارهاى خير مى رود»; 📌حقيقت امر نيز همين است، زيرا اگر ما دنيا را به صورت يك گذرگاه براى زندگى جاويدان آخرت تصور كنيم به عنوان يك منزلگاه و هدف، خواهيم دانست بهره اى كه انسان مى تواند از اين مزرعه يا از اين بازار براى سراى ديگر ببرد يا جبران گناهان است و يا سرعت در خيرات. مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 95 🔰* 👌🔆 ارزش تقوى 📜امام(عليه السلام) در اين سخن كوتاه و حكمت آميزش اشاره به نقش تقوا در قبولى اعمال مى كند، يا به تعبيرى ديگر، كيفيت عمل را معيار قبولى در درگاه خدا قرار مى دهد نه كميت عمل را و مى فرمايد: 💠 «عملى كه توأم با تقواست كم نيست (هرچند ظاهراً كم باشد) چگونه عملى كه مقبول درگاه خداست كم مى باشد؟»; 🔰اين سخن برگرفته از قرآن مجيد است; آنجا كه در داستان فرزندان آدم (هابيل و قابيل) مى فرمايد: «(إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ); خداوند تنها اعمال پرهيزگاران را قبول مى كند». ✴️بسيارى از بزرگان در كتب فقهى اين مطلب را يادآور شده اند كه شرايط صحت عمل با شرايط قبول متفاوت است. 📌عمل صحيح عملى است كه جامع تمام شرايط و اجزا و خالى از موانع باشد; ولى گاه اين عمل، با اعمال ديگرى پيش و پس از آن يا صفات ناشايسته اى همراه مى گردد كه مانع قبولى آن در درگاه خداوند مى شود 📌(قبولى به معناى پاداش عظيم و تحقق اهداف و فلسفه هاى عمل). مثلاً در روايات آمده است كه كسى كه شرب خمر كند اعمال او تا چهل روز پذيرفته نمى شود. 🔰در حديث ديگرى مى خوانيم: كسى كه به پدر و مادرش نگاه غضب آلود كند خدا نماز او را قبول نمى كند، همچنين در مورد خوردن غذاى حرام يا شبهه ناك. 📌بنابراين اعمالى مقبول درگاه خداوند واقع مى شود كه توأم با تقوا باشد و بى تقوايان ممكن است عمل صحيحى انجام دهند و اسقاط تكليفى شود; 📌اما عمل آنها بى ارزش و فاقد پاداش عظيم و فلسفه و روح عمل باشد. مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 96 🔰* 👌🔆دوست و دشمن پيامبر(صلى الله عليه وآله) 📜امام(عليه السلام) در اين گفتار پربار خود به معيار و ملاك ارتباط با انبيا و اوليا اشاره كرده مى فرمايد: ✴️«نزديك ترين و شايسته ترين مردم به پيامبران، آنهايى هستند كه از همه به تعليماتشان آگاه ترند (و در سايه اين آگاهى به آن جامه عمل مى پوشانند)»; 💠«سپس حضرت(عليه السلام) اين آيه را تلاوت فرمود: شايسته ترين و نزديك ترين مردم به ابراهيم آنها هستند كه از او پيروى كردند و نيز اين پيامبر و مؤمنان به اين پيامبر» 📌روشن است كه منظور امام(عليه السلام) از علم و آگاهى در اينجا همان علمى است كه دعوت به عمل مى كند و علم، اگر در عمق جان انسان نفوذ كند به يقين انسان را به عمل وادار مى كند. 🔰بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند كه صحيح «أعْمَلُهُمْ» است، زيرا آيه شريفه و جمله هاى بعد سخن از اطاعت و تبعيت دارند كه همان عمل است; 📌ولى همان گونه كه گفتيم، نيازى به تغيير عبارت روايت از نزد خودمان نيست، زيرا ثمره درخت علم، عمل است و علم بى عمل نوعى جهل و نادانى است، 🔸زيرا اگر انسان، چيزى را به طور قطع باور كند و عميقاً به آن معتقد باشد، بر طبق آن راه مى رود. 💠سپس امام(عليه السلام) در تأييد گفتار فوق مى افزايد: «به يقين دوست محمد(صلى الله عليه وآله) كسى است كه خدا را اطاعت كند، هرچند پيوند نسبى اش دور باشد و دشمن محمد(صلى الله عليه وآله)كسى است كه خدا را نافرمانى كند هرچند قرابت او نزديك باشد»; 📌«لُحمَة» معانى مختلفى دارد و در اينجا به معناى قرابت و نزديكى است. 💠امام(عليه السلام) آنچه را در ذيل اين كلام مبارك فرموده اشاره به مصداقى از مصاديق آن كبراى كليه اى است كه در بالا آمد و از آنجا كه مخاطبان آن حضرت، امت پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) هستند ✴️ آن اصل كلى را بر اين امت منطبق كرده و نتيجه گيرى نموده كه ولايت و دوستى و پيروى از پيغمبر اسلام جز از طريق اطاعت حاصل نمى شود. 🔰 اين همان چيزى است كه در حديث معروف امام سجاد(عليه السلام)كه گفت و گوى امام را با طاووس يمانى منعكس مى كند آمده است; 💠امام در پايان اين حديث فرموده است: «خداوند بهشت را آفريده براى كسانى كه او را اطاعت كنند و اين كار را به خوبى انجام دهند، هرچند برده حبشى باشند و دوزخ را آفريده براى كسانى كه او را عصيان كنند، هرچند فرزندى از دودمان قريش باشند». 📌دوست و دشمن پيامبر(صلى الله عليه وآله) 🔰در حديث ديگرى مى خوانيم كه سعد بن عبدالملك ـ كه از فرزندان عبدالعزيز بن مروان بود و امام باقر(عليه السلام) او را «سعد الخير» مى ناميد ـ خدمت امام رسيد در حالى كه مانند زنان مصيبت زده گريه مى كرد و اشك مى ريخت. 💠امام باقر(عليه السلام)فرمود: اى سعد چرا گريه مى كنى؟ عرض كرد چگونه گريه نكنم در حالى که از شجره ملعونه در قرآن (اشاره به بنى اميه است) هستم. 💠امام(عليه السلام) فرمود: تو از آنها نيستى. تو اموى هستى; ولى از ما اهل بيت. آيا كلام خدا را نشنيده اى كه از ابراهيم حكايت مى كند و مى گويد: هركس از من متابعت كند او از من است؟». 🔰 شايان توجه اين كه مرحوم مغنيه ولايت را در كلام مبارك امام(عليه السلام) به معناى امامت گرفته و جمله «إنَّ وَلىّ مُحَمَّد» را به معناى امام و جانشين پيغمبر مى داند كه تفسيرى بسيار بعيد و ناسازگار با جمله هاى مختلف اين كلام حكيمانه است. ✴️نكته معيار ارزش در اسلام و قرآن 📌در نظام ارزشى جاهلى عرب رابطه هاى نسبى و قبيله اى اهميت فوق العاده داشت كه افراد به آن افتخار مى كردند. ✴️ اسلام خط بطلان بر آنها كشيد و معيار ارزش وجود انسان را تقوا و پرهيزگارى شمرد: (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ) و اطاعت و بندگى خدا را معيار دانست و حتى نزديك ترين پيوند با پيغمبر خدا(صلى الله عليه وآله) را در صورت پيروى از كفر و ارتكاب عصيان بى اعتبار قلمداد كرد: (يا نُوحُ إنَّهُ لَيْسَ مِنْ أهْلِكَ إنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِح) و در مقابل، افرادى كه نه از بنى هاشم بودند، نه از قريش و نه از نژاد عرب، آنها را به سبب ايمان والا و اعمال صالحشان جزء اهل بيت پيغمبر(صلى الله عليه وآله) شمرد. 🔰در حديثى از امام باقر(عليه السلام)مى خوانيم كه امير مؤمنان(عليه السلام)به ابوذر فرمود: «اى ابوذر، سلمان درى است از درهاى (رحمت) الهى در زمين هر كس او را درست بشناسد مؤمن است و هر كس او را انكار كند كافر است و سلمان از ما اهل بيت است». 📌در حالى كه افرادى از قريش يا بنى هاشم و يا حتى بعضى از برادران امامان بودند كه بر اثر دورى از مكتب اسلام و اهل بيت به كلى طرد شدند و همچون بيگانه اى با آنها رفتار شد. ✴️ به اين ترتيب رابطه ها بدون ضابطه ها در اسلام بى رنگ يا كم رنگ مى شود. مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
🔰شرح و تفسیر حکمت 97 🔰* 🔮بخش سوم (پایان) 🔮 🔰از بعضى از تواريخ معروف استفاده مى شود كه تفكر خارجى حتى در زمان پيغمبر هم در ميان بعضى آشكار شد و آن اين كه در ميان اصحاب شخصى به نام ذوالخويصره بعد از جنگ با هوازن هنگامى كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خواست غنائم جنگى را در ميان جنگجويان تقسيم كند برخاست و عرض كرد: اى محمد من كار تو را ديدم رسول خدا فرمود: چگونه ديدى؟ 💢عرض كرد: عدالت را رعايت نكردى؟ پيامبر خشمگين شد، فرمود: واى بر تو اگر عدالت نزد من پيدا نشود نزد چه كسى پيدا خواهد شد؟ 🔶عمر گفت: اى رسول خدا اجازه مى دهى من او را به قتل برسانم؟ پيامبر فرمود: نه او را وارونه مى بينم در آينده پيروانى مى يابد كه (به گمان خود) در دين تعمق پيدا مى كنند به گونه اى كه از دين خارج مى شوند، همان گونه كه تير از چله كمان خارج مى شود. 🔰 از اين حديث روشن مى شود كه در واقع عنوان خوارج را پيغمبر اكرم به آنها داد و مفهومش خروج از آئين اسلام است. 💢خوارج ظاهراً به عبادات اهميت زيادى مى دادند، بسيارى از آنها اهل نماز شب، حافظ يا قارى قرآن بودند و چهره مقدسى به خود مى گرفتند و همين باعث نفوذ ظاهرى آنها شد و توانستند گروهى از بى خبران نادان را گرد خود جمع كنند. آنها اعتقادات عجيبى داشتند از جمله مى گفتند هر كس گناه كبيره اى مرتكب شود كافر مى گردد و از زمره مسلمين بيرون است و محكوم به اعدام و بر اثر همين عقيده بسيارى از مسلمانان واقعى را كه به عقيده آنها لغزشى پيدا كرده بودند كافر شمردند و كشتند. 💢خوارج به خلافت خلفاى نخستين; ابوبكر و عمر و عثمان و على(عليه السلام) تا پيش از پذيرش حكميت موافق بودند; ولى تمام خلفاى اموى و عباسى را باطل مى شمردند و معتقد بودند بايد خليفه را مردم به ميل خود انتخاب كنند; خواه عرب باشد يا عجم قرشى يا غير قرشى. و هرگاه خليفه برخلاف اوامر الهى گامى بردارد بايد فوراً معزول بشود. 💢تقريباً همه آنها معتقد بودند كه ايمان تنها اعتقاد نيست و عمل به احكام دين نيز جزء ايمان است، بنابراين اگر كسى به فريضه اى از فرايض الهى عمل نكند يا گناه كبيره اى را مرتكب شود كافر خواهد بود. 💢در جمع آنها افراد ساده لوح قشرى وجود داشت كه از اهل فكر و عالمان اسلام فاصله مى گرفت، قرآن بسيار مى خواند; ولى به تعبيرى كه از پيغمبر اكرم درباره آنها نقل شده: «يَقْرَئُونَ الْقُرْآنَ وَلايَجُوزُ تَراويهِ; قرآن را مى خواندند ولى از شانه هايشان بالاتر نمى رفت (نه به مغز و عقل آنها مى رسيد و نه به آسمانها صعود مى كرد)». 💢وضع روحى و فكرى آنها را مى توان در چند جمله خلاصه كرد: افرادى سطحى نگر، كوتاه فكر، متعصب و بسيار جاهل بودند و چون به ظاهر عبادات و حفظ قرآن اهميت مى دادند خود را از مقربان درگاه خدا مى پنداشتند و جز خويش را كافر يا مردود درگاه الهى فرض مى كردند و بر اثر همين امور به خود اجازه مى دادند كه حتى به پيشوايان بزرگ اسلام كه از نظر علم و دانش با آنها هرگز قابل مقايسه نبودند خرده بگيرند. 💢همان گونه كه در عصر پيغمبر «ذو الخويصره» كه تفكرى شبيه خوارج داشت به عدالت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)خرده گرفت بر اين پايه خوارج، افراد خطرناكى محسوب مى شوند كه از هيچ جنايتى ابا ندارند. 💢 اينان همان گروهى بودند كه فرمان قتل على(عليه السلام) به دست آنان صادر شد و امام(عليه السلام)به دست آنها شربت شهادت نوشيد. مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 98 🔰* 👌🔆 تنها روايت كردن كافى نيست 📜امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه معيارى براى نقل اخبار به دست مى دهد و مى فرمايد: ✴️«هنگامى كه خبرى را مى شنويد در آن بينديشيد (و حقيقت محتواى آن را درك نماييد) تا آن را به كار بنديد نه تنها تفكر براى نقل به ديگران، زيرا راويان علم بسيارند و رعايت كنندگان آن كم» 📌تعبير به «رعايه» در جمله بالا و «رُعاة» (جمع راعى به معناى رعايت كننده) ممكن است اشاره به دقت براى درك و فهم حقيقت خبر و يا اشاره به رعايت كردن در مقام عمل باشد و هر دو نيز ممكن است. ✴️يعنى خبرها را بشنويد و حقيقت آن را دريابيد و به آن عمل نماييد. 🔷«رِعايَه» در اصل به معناى مراقبت ستارگان و رصد كردن حركات آنها به وسيله منجمان يا چوپانى گوسفندان و مراقبت آنهاست نيز به معناى تدبير امور كشور به وسيله زمامداران آمده است 🔷و سپس به هر گونه مراقبت از چيزى اطلاق شده و در حديث بالا همين معناى وسيع اراده شده است. 📌در مسائلى كه به مقام وحى يا كلمات پيشوايان معصوم منتهى مى شود سه مرحله وجود دارد: 🔶 نخست نقل روايات 🔶سپس فهم آنها 🔶و بعد از آن عمل به مفهوم و محتوايشان. 💠 امام در گفتار بالا با تعبير «عَقْلَ رِوايَة» گوشزد مى كند كه نه روايت به تنهايى كافى است نه مجرد عقل و فهم آن، بلكه مهم پوشيدن لباس عمل است بر آنچه فهميده و درك كرده است و در اين مرحله حضرت مى فرمايد: راويان و گويندگان بسيارند; اما عاملان اندك. 🔰 اهميت عمل به روايات به اندازه اى است كه در بسيارى از احاديث علم بى عمل به منزله جهل شمرده شده و تنها علمى شايستگى اين نام دارد كه به عمل منتهى شود، در حديثى از اميرمؤمنان مى خوانيم: 🔰«كسى كه عمل به علمش نكند عالم نيست» و در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم: «علمى كه تو را اصلاح نكند گمراهى است و مالى كه سودى به تو نبخشد مايه خسارت و بدبختى است و عاقبت شوم و تلخى دارد». مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 99🔰* 👌🔆 تفسير دلپذير إِنّا لِلّهِ و... 📜امام(عليه السلام) در اين جمله پرمايه حكمت آميز تفسير جالبى براى جمله (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) كه از آيات قرآن مجيد است دارد، آيه اى كه مردم به هنگام گرفتار شدن در مصائب آن را براى تسلى خاطر بر زبان جارى مى كنند. 💠 هنگامى كه آن حضرت شنيد مردى مى گويد: (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) فرمود: اينكه مى گوييم «إنّا لله» اقرار بر اين است كه ما مملوك خدا هستيم و اينكه مى گوئيم «وَإنّا إلَيْهِ راجِعُونَ» اقرار بر اين است كه همه سرانجام از دنيا مى رويم (و به آخرت مى پيونديم.) 🔰بعضى از مفسران نهج البلاغه بر اين عقيده اند كه نظر مبارك امام(عليه السلام)اين است كه جمله اول اشاره به توحيد و جمله دوم اشاره به معاد است و به اين ترتيب جمله (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) شهادت مجددى است بر اقرار به مبدأ و معاد. 🔰ولى بعضى ديگر معتقدند اين جمله كه به هنگام بروز مصائب گفته مى شود اشاره به اين است كه اگر خداوند جان كسى را گرفت، مِلك او بوده و همه از آنِ او و تحت فرمان او هستند. تا زمانى كه مصلحت بداند زنده مى مانيم و هر زمان كه مصلحت ببيند آنچه را كه داده باز پس مى گيرد 💠و جمله دوم اشاره به اين است كه مرگ و فنا منحصر به عزيزى كه از دنيا رفته نيست; همه ما نيز در اين راه گام نهاده ايم و در اين مسير گام بر مى داريم و طبق ضرب المثل معروف عرب: «بلا هنگامى كه فراگير شود قابل تحمل خواهد بود» اين بلا فراگير است. 🔰جمع ميان اين دو تفسير نيز مانعى ندارد و چه خوب است كه انسان، به هنگام پيش آمدن حوادث ناگوار اين جمله را با توجه به هر دو معنايى كه ذكر شد بر زبان جارى كند و حتى اگر فارسى زبان است اضافه نمايد: *🔸«ما از آن خداييم و به سوى او باز مى گرديم» 🔸* كه به يقين مايه تسلى خاطر و مانع جزع و فزع و ناسپاسى است. مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 100🔰* 👌🔆در برابر مداحان 📜 اين كلام حكمت آميز را امام(عليه السلام) زمانی فرموده که گروهی اورا در مقابلش ستودند، فرمود؛ ✴️«خداوندا! تو به من از خودم آگاهتری و من آگاه تر به خودم از انهاهستم» 💠سپس افزود: «خداوند! ما را بهتر از آنچه آنها گمان مى كنند قرار ده و آنچه را نمى دانند بر ما ببخش»; 📌از جمله امورى كه در روايات اسلامى از آن به شدت نهى شده، مدح و ستايش افراد در برابر خود آنهاست، از اين رو در روايات ديگرى مدح و ستايش نوعى ذبح شمرده شده است. 🔰در روايتى از پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: هنگامى كه برادرت را در برابرش مدح و ستايش كنى مانند اين است كه كارد بر گلويش مى كشى». 🔰در حديثى از امام على بن ابى طالب(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: نادان ترين مردم كسى است كه به گفته ستايش كننده اى كه از راه تملق زشتى ها را در نظرش زيبا و زيبايى ها را مبغوض مى دارد، مغرور شود». 📌اگر در آثار زيان بار مدح و ستايش هاى افراطى و تملق آميز خوب بينديشيم خواهيم ديد كه اثرات آن فوق العاده مخرب است; ❇️از يك سو انسان را مغرور مى كند و همين غرور مانع راه تكامل او مى شود ❇️ و از سوى ديگر عيوب و نقايص خود را نمى بيند، بلكه گاه آنها را حسن مى شمرد و در مقام اصلاح خويشتن بر نمى آيد ❇️و از سوى سوم، غالبا به مداحان علاقه پيدا مى كند در حالى كه آنان خواسته هاى نامشروعى دارند و او به انجام خواسته هاى نامشروعشان كشيده مى شود و عمل خود را به نوعى توجيه مى كند. 📌 در اينجا سؤال معروفى است كه چگونه امام(عليه السلام) با آن مقام عصمت اعتراف به نقص يا گناه در خويشتن مى كند و از خدا آمرزش مى طلبد؟⁉️ 🔰بعضى در جواب اين گونه تعبيرات و تعابير ديگرى كه در دعاها آمده و امامان معصوم(عليهم السلام) با تمام وجودشان از خداوند طلب آمرزش مى كنند مى گويند، اين گونه سخنان همه به عنوان سرمشق براى مردم است و خودشان به آن نيازى نداشتند. 📌اين توجيه، توجيه صحيحى به نظر نمى رسد و با لحن دعاها سازگار نيست، به خصوص اين كه از رواياتى استفاده مى شود آنان هنگام خواندن اين دعاها اشك مى ريختند و به خود مى پيچيدند و بى تابى داشتند. 🔰جمع ديگر معتقدند كه اينها همه به سبب ترك اولى هايى است كه انجام داده اند. ✴️(معناى ترك اولى اين نيست كه ـ نعوذ بالله ـ خلافى انجام شده باشد، بلكه ممكن است از مستحب مهمترى به مستحب كمترى منتقل شده باشند; مثلا اگر كسى در اطراف خانه اش دو مسجد باشد يكى دورتر و پرجمعيت و ديگرى نزديك تر و كم جمعيت به يقين جماعت پر جمعيت تر از جماعت كم جمعيت تر ثوابش بيشتر است حال اگر در جماعت دوم شركت كند با اين كه كار مستحب مهمى انجام داده ولى ترك اولى اى هم از او سر زده كه در جماعت پرجمعيت تر شركت نكرده است.) 📌اينگونه اعمال براى افراد معمولى و حتى كسانى كه در مسير سير و سلوك الى الله اند عيب و نقص نيست ولى پيامبران و امامان معصوم آن را براى خود نوعى گناه مى شمردند و از آن استغفار مى كردند. ✴️گاه ممكن است تمام كوشش خود را انجام مى دادند و باز هم اعمال خود را لايق مقام پروردگار نمى ديدند و از آن استغفار مى كردند، 🔹مانند كسى كه ميهمان بسيار محترمى پيدا مى كند و آخرين تلاش خود را براى پذيرايى به خرج مى دهد و بعد مى گويد: از اين كه توان بيش از اين نداشتم عذر خواهى مى كنم و شرمنده ام. 💠اساساً، معصومان(عليهم السلام) با توجه به عظمت مقام پروردگار عبادات خود را لايق او نديده و مى گفتند: «وَما عَبَدْناكَ حَقَّ عِبادَتِكَ». مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 101🔰* 👌🔆سه شرط خدمت به مردم ✴️مى دانيم برآوردن حوايج نيازمندان و حل مشكلات مردم از مهم ترين مستحبات و بهترين طاعات است 💠تا آنجا كه در حديثى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم: كسى كه براى برآوردن حاجت برادر مسلمانش تلاش و كوشش كند براى جلب رضاى پروردگار، خداوند متعال هزار هزار حسنه در نامه اعمال او مى نويسد و حتى به سبب آن بستگان و همسايگان و برادران دينى و آشنايانش مشمول غفران الهى مى شوند». 📜امام(عليه السلام) در اين گفتار نورانى اش شرايط كمال قضاى حوايج را در سه چيز خلاصه كرده، مى فرمايد: «برآوردن حاجات مردم كامل نمى شود مگر به سه چيز : 1⃣ كوچك شمردنش تا بزرگ گردد و 2⃣مكتوم داشتنش تا آشكار شود و 3⃣ تعجيل در آن تا گوارا گردد» 🔷بسيارند كسانى كه وقتى حاجت نيازمندى را بر مى آورند آن را بزرگ مى شمرند و همه جا عنوان مى كنند و گاه براى انجام دادن آن امروز و فردا دارند، به گونه اى كه حاجتمند، خسته و شرمنده مى شود. ⭕️اين گونه قضاى حاجات ارزشى ندارد; 🔸انجام خواسته هاى مردم در صورتى ارزش پيدا مى كند كه انسان آن را كوچك بشمرد و اين نشانه بزرگى شخصى است كه حاجت را برآورده است. 💢هنگامى كه او در نظرها بزرگ شد كار او نيز بزرگ شمرده مى شود. 💢همچنين در صورتى ارزشمند است كه آن را پنهان دارد تا آبروى تقاضا كننده نزد همه محفوظ بماند; 💢ولى از آنجا كه حس كنجكاوى در مردم زياد است، سرانجام اين گونه خدمات آشكار مى شود و با اهميت از آن و صاحبش ياد مى كنند و او را به فضايل اخلاقى مى ستايند. 🔷اضافه بر اين اداى حاجتى ارزشمند و گواراست كه به سرعت انجام گيرد، زيرا در غير اين صورت حاجتمند ناچار است بارها به در خانه كسى كه به او نياز دارد برود و هر بار رنج تازه اى را بر روح خود تحميل كند. 🔹در اين هنگام چنانچه حاجت او برآورده شد برايش گوارا نخواهد بود. 🔹لام در جمله «لِتَعْظُمَ» و «لِتَظْهَرَ» و «لِتَهْنُؤَ» به اصطلاح لام عاقبت است نه لام علت; يعنى اين سه كار، اين سه نتيجه را در پى دارد. ❇️گفتنى است كه در دستورات اسلامى نه تنها مسئله قضاى حوائج از بزرگ ترين كارهاى خير شمرده شده، بلكه چگونگى آن از جهات مختلف نیز تعليم داده شده است تا قضاى حوائج به صورت كاملاً انسانى و گوارا صورت گيرد. 🔰شبيه همين كلام به تعبير ديگرى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است; آنجا كه مى فرمايد: «چنين ديدم كه كارهاى نيك جز به سه خصلت اصلاح نمى پذيرد: ❇️كوچك شمردن ❇️ و پنهان داشتن ❇️و تعجيل كردن در آن، 📌زيرا هنگامى كه آن را كوچك بشمرى نزد كسى كه به او نيكى كرده اى بزرگ خواهد بود و 📌زمانى كه پنهانش دارى آن را به كمال رسانده اى 📌و چون در آن تعجيل كنى گوارايش ساخته اى و اگر غير از اين باشد آن را سخيف و بى ارزش كرده اى». 🔰البته در قرآن مجيد دستور به انفاق هاى پنهان و آشكار هر دو داده شده و كسانى را كه اموال خود را در شب و روز به صورت پنهان و آشكار انفاق مى كنند اجر الهى وعده داده شده و هرگونه ترس و غم (از عذاب هاى آخرت و مشكلات دنيا) از ايشان نفى شده است. 💢ولى اين دستور با آنچه در بالا آمد منافاتى ندارد، زيرا گاه انفاق آشكار سبب تشويق ديگران مى گرددو سرمشقى براى سايرين است🔹 و در نتيجه انفاقى انفاق هاى ديگر را در پى دارد و از اين نظر مطلوب است افزون بر اين تظاهر به انفاق سوء ظن مردم را به اشخاص در مورد صفت بخل و خسيس بودن و عدم اداى واجبات از ميان مى برد و اين خود هدف مهم ديگرى است; 📌ولى در هر حال اصل و اساس بر اين است كه انفاق و قضاى حوايج مكتوم باشد جز در موارد استثنايى مثل آنچه در بالا آمد. 🔰 از اين رو در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده است 📌كه صدقه مستحب اگر پنهان باشد از صدقه آشكار هفتاد مرتبه بالاتر است و صدقه واجب اگر آشكار باشد از صدقه پنهان بيست و پنج بار افضل است». مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 102 🔰* 🔆👌 پیش گویی عجیب 🔮بخش دوم (پایان)🔮 📜 آن گاه امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن به سه عامل فساد در چنين جامعه اى اشاره مى كند كه سرچشمه آن اعمال نادرست است، مى فرمايد:✴️ «در آن زمان حكومت به مشورت زنان و فرمانروايى كودكان و تدبير خواجه ها خواهد بود». 🔶بى شك، زنان در اسلام در بسيارى از حقوق با مردان برابرند، بلكه گاهى از آنان پيشى مى گيرند; ولى با توجه به ساختمان عاطفى آنها اداره بعضى از امور از توان آنها خارج است. ✅به همين دليل در تمام دنيا حتى در زمان ما كه شعار مساوات زن و مرد در غرب همه جا را پر كرده است 📌ابتكار تمام حكومت ها و پست هاى مهم سياسى و اقتصادى و جنگى ـ جز در موارد بسيار معدودى ـ در دست مردان است چرا كه آنها آمادگى بيشترى براى اين كار دارند. 💢حال اگر حكومت با مشورت زنان باشد مشكلات غير قابل انكارى به وجود خواهد آمد. 🔰بعضى از روان شناسان امروز معتقدند زنان در مسائل جزيى دقيق تر از مردان اند; ولى در تصميم هاى كلان مشكل دارند و به همين دليل امر حكومت كه نياز به كلان نگرى دارد براى آنها مشكل است. 📌منظور از «امارة الصبيان» (حكومت كودكان) ⏬ 1⃣ممكن است مفهوم ظاهرى آن باشد كه در طول تاريخ بارها كودكان كم سن و سالى به حكومت رسيده اند و امر حكومت به دست مادر يا بستگان نزديك آنها انجام مى گرفت. 2⃣و يامعنی آن این باشد:کسانى كه افكار بچه گانه دارند و دورنگر نيستند و افكار عميق ندارند. 🔰 نيز «تدبير الخصيان» (تدبير خواجه ها) 📌ممكن است همان معناى ظاهرى آن مراد باشد كه در بعضى از دوران هاى تاريخى وجود داشته و خلفا يا پادشاهان حرمسراى گسترده اى داشتند و مردانى را بر آنها مى گماردند كه خواجه باشند تا بتوانند بر آنها اعتماد كنند. 🔷آنان با كمك همسران پرنفوذ شاهان و خلفا منويات خود را در حكومت اجرا مى كردند و كسانى كه در حاشيه بودند از نفوذشان استفاده مى كردند 🔷و به اين ترتيب نظام جامعه در مسيرهاى غلط و در طريق منافع اشخاص خاصى قرار مى گرفت. ✴️اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور معناى كنايى آن باشد، زيرا خواجه ها به علت از دست دادن مردانگى ظاهرى خود بسيارى از صفات مردان را نيز از دست مى دادند و تدبير آنها تدبير ضعيفى مى شد تا آنجا كه بعضى گفته اند: ✴️در ميان خواجگان در طول تاريخ كمتر نابغه اى پيدا شده است. 📌 نکته ارزش هاى واقعى 💢همه انسان ها طالب اشياى گرانبها و مقامات عالى و شخصيت و احترامند ولى ارزش ها را چه كسى تعريف يا تعيين مى كند؟ ❇️پاسخ آنكه كسانى كه زمام حكومت يا رشته فكرى مردم را در دست دارند، يعنى امرا و علما ارزش ها را تعيين مى كنند. 📌حال اگر آنها از مسير منحرف شوند و به جاى ارزش هاى واقعى ارزش هاى كاذبى را عرضه بدارند، نظام ارزشى جامعه دگرگون مى شود و مردم ارزش هاى واقعى را رها كرده، به دنبال ارزش هاى كاذب مى روند. 🔶مثلا در دوران جاهليت كه ارزش انسان ها را ثروت و فزونى فرزندانشان تعيين مى كرد هنگامى كه قرآن بر مردى نازل شد تهى دست و فاقد پشتيبان هاى انسانى، تعجب كردند و گفتند: 📌 چرا اين قرآن بر يكى از ثروتمندان با شخصيت مكه و طائف نازل نشده است ⁉️ يا فرعون هنگامى كه موسى را در لباس چوپانى ديد تعجب كرده گفت: «چرا موسى دستبندهاى طلا ندارد». 💠بر اين اساس مهم ترين كارى كه پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) انجام داد همان انقلاب ارزشى بود; ❇️ثروت را تحقير كرد و تقوا را نشانه ارزش انسانى شمرد و شعار (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ)جاى شعارهاى جاهلى را گرفت و همين امر همه چيز را منقلب و دگرگون ساخت و انسان ها را از بيراهه ها به مسيرهاى واقعى هدايت فرمود. مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
*🔰شرح و تفسیر حکمت 103 🔰* 🔮بخش دوم (پایان) 🔮 📌منظور از دنيا در اينجا يكى از سه چيز و يا هر سه چيز است: ☑️نخست اين كه منظور دنيايى است كه از طريق حرام و اموال نامشروع و مقامات غاصبانه به دست آيد كه مسير آن از مسير آخرت قطعاً جداست. ☑️ديگر اين كه منظور دنيايى است كه هدف باشد نه وسيله براى آخرت، زيرا اگر دنيا هدف اصلى انسان شد، آخرت به فراموشى سپرده مى شود و ديگر هدف نهايى نخواهد بود; اما اگر به دنيا به گونه مزرعه يا پل و گذرگاه و خلاصه وسيله اى براى رسيدن به آخرت نگاه شود نه تنها دشمنى با آن ندارد، بلكه به يقين آن را تقويت خواهد كرد، همان گونه كه در روايات اسلامى آمده است. ☑️سوم اين كه منظور دنياى پر زرق و برق و تجملاتى است كه وقتى انسان در آن غرق شد، هرچند از طريق حلال به دست آمده باشد آخرت به دست فراموشى سپرده خواهد شد; هر روز در فكر زينت تازه و تجملات بيشتر و خانه ها و لباس ها و مركب هاى پر زرق و برق تر است و چنين كسى هرچند دنبال حرام هم نباشد هم خدا را فراموش مى كند و هم معاد را. ❇️تعبير به «عَدُوّان» و «سَبيلانِ» در واقع شبيه به تنزل از چيزى به چيز ديگر است، زيرا نخست مى فرمايد: دو دشمن اند كه يكديگر را تخريب مى كنند سپس مى فرمايد: حد اقل دو مسير مختلف اند كه به دو مقصد منتهى مى شوند; خواه عداوتى با هم داشته باشند يا نه. آنچه در جمله «فَمَنْ أحَبَّ الدُّنْيا» آمده در واقع به منزله نتيجه گيرى از سخنان گذشته است. 💠در پايان امام(عليه السلام) دو تشبيه جالب و به تعبير ديگر دو مثال واضح براى دنيا و آخرت بيان مى كند و مى فرمايد: ❇️«اين دو به منزله مشرق و مغرب اند و انسان همچون كسى است كه در ميان اين دو در حركت است هر زمان به يكى نزديك مى شود از ديگرى دور مى گردد و اين دو همچون دو همسر يك مردند (كه معمولاً با هم رقابت شديد دارند)». ❇️اين احتمال هست كه تعبير به «مشرق و مغرب» نسبت به دنيا و آخرت باشد; مشرق كه خاستگاه نور آفتاب است به منزله آخرت و مغرب كه رو به سوى ظلمت مى رود اشاره به دنياست. آرى اگر دنيا از حرام فراهم شود، يا هدف نهايى انسان باشد و يا انسان در تجملات و زر و زيورهاى آن غرق شود هرگز به آخرت نمى پردازد، بلكه روز به روز از سعادت جاويدان دورتر مى گردد. 🔰روايات ديگرى كه از رسول خدا يا ائمه معصومين(عليهم السلام) رسيده است نيز اين سخن را تاييد مى كند; از جمله در حديثى كه مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار از رسول الله(صلى الله عليه وآله) نقل كرده مى خوانيم:🔻«طلب دنيا به آخرت انسان زيان مى رساند و طلب آخرت به دنيا ضرر مى زند، بنابراين ضرر دنيا را بپذيريد كه سزاوارتر به زيان است». 🔰در حدیث دیگرى که از حضرت مسیح در کتب اسلامى نقل شده مى خوانیم:_ «محبت دنیا و آخرت در قلب فرد با ایمان جمع نمى شود همان گونه که آب و آتش در یک ظرف جمع نمى گردند». 📌ناگفته پیداست که تمام این روایات ناظر به کسى است که دنیا را هدف خود قرار داده و بدون در نظر گرفتن حلال و حرام و حق و ناحق پیوسته به دنبال آن مى دود; اما کسى که دنیا را از طریق حلال مى خواهد و وسیله نیل به آخرت قرار مى دهد نه تنها مذموم نیست، بلکه در روایات از چنین کسى ستایش نیز شده است. 🔰از این رو در حدیثى از امیر مؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «اگر دین خود را تابع دنیاى خود قرار دهى، دین دنیایت را تباه کرده و در آخرت از زیان کاران خواهى بود و اگر دنیاى خود را تابع دینت قرار دهى هم دینت را به دست آورده اى و هم دنیایت را و در آخرت از رستگاران هستى». مطالب هدیه به امام زمان (عج) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱※ برای جذب ریزش‌های ماه رمضان، اول باید مشمول مغفرت خدا شد! ۲※ و برای جذب مغفرت، اول باید از شبکه اسم غفور خدا در عالَم، رد شد! چگونه؟ =صَــــدَقِہ جاریِہ تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات 🌋 @doostibakhoda
1_9562281829.mp3
8.74M
|⇦•عشقِ تو‌ تا همیشه... و توسل ویژۀ مبعث پیامبر رحمت حضرتِ محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله به نفسِ حاج احمد واعظی 🌹🌹🌹 انقلاب عظیم اسلامی در ایران مضمون بعثت را در دوره‌ی معاصر تجدید کرد؛ یعنی خداوند متعال به امام بزرگوار ما این توفیق را داد که خطّ مستمرّ بعثت نبوی را در این دوران، با ابتکار، شجاعت، اندیشه‌ی بلند و فداکاری خود پُررنگ کند و نمایان کند. =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 🕋 @doostibakhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 ّ🦋 سـ🍁ـلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 امروز جمعه ☀️۱۸ اسفند ۱۴۰۲ ه. ش 🌙۲۷ شعبان ۱۴۴۵ ه ق به نماز صبح و شبت سلام❤️ و به نور در نسبت سلام❤️ و به خال کنج لبت سلام❤️ که نشسته با چه ملاحتی❤️ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🕋 @doostibakhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستور مهم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)🍃🍃 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🕋 @doostibakhoda