eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
805 دنبال‌کننده
375 عکس
47 ویدیو
14 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. ارتباط با ادمین: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
با بهمن 1357ه.ش / ربیع الاول 1399 ه.ق / فوریه 1979 میلادی؛ دوران جدیدی در عالم آغاز شد. اگرچه اینک آثار این آغاز، کند، تدریجی و ابتدایی است، اما برای اهل دقت محسوس است که فصل تازه ای در حال آغازیدن است. این آغاز تدریجی می رود که چهره زندگی بشریت را دگرگون کند و تناسبات جدیدی را بر زندگی آدمی اعمال نماید. در این کانال، دقایقی از این حادثه را به بحث و گفت و گو خواهیم گذاشت. دقایقی از روزتان را به شنیدن، دیدن و خواندن دوران جدید عالم بسپارید...
در 21 اسفند 1397، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلمان، خبری را مخابره کرد. خبر درباره‌ی انتشار یک کتاب در آلمان بود. فرانک بوش Frank Bösch، نویسنده‌ی کتاب، توجه خواننده را به حوادث مهم رخ‌داده در سال 1979 میلادی جلب می‌کند؛ حوادثی مثل: حادثه‌ی اتمی هریسبورگ، حمله شوروی به افغانستان، به‌قدرت رسیدن مارگارت تاچر (به‌عنوان نخستین نخست‌وزیر زن تاریخ بریتانیا) و در نهایت: "پیروزی غیرمنتظره‌ی انقلاب اسلامی در ایران". نویسنده در این کتاب به سخنی از "پیتر اسلوتردایک" (Peter Sloterdijk) - فیلسوف مشهور آلمانی - استناد می‌کند که معتقد بود این سال (1979میلادی) تاریخ کلیدی قرن بیستم است. فرانک بوش در اثر خود توضیح می‌دهد که چگونه این وقایع در سال ۱۹۷۹ اتفاق افتادند و پیامدهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن برای آلمان چه بود. فرانک ترجیح می‌دهد روی جلد کتاب خود با "دوران جدید؛ 1979" برجسته کند و کتابش را به این نام بخواند. اگرچه حادثه‌های مهمی در این سال اتفاق افتاده‌اند، اما آنچه در این میان برای نویسنده اهمیت دارد، پیام پیروزی پیشبینی ناپذیر انقلاب اسلامی در ایران است. _ آدرس کتاب در گوگل بوکس: https://books.google.com/books?id=bFIOvgEACAAJ&dq=Zeitenwende+1979&hl=fa&sa=X&ved=0ahUKEwjEhqnw69_mAhXxxMQBHQd6C0UQ6AEIJTAA اطلاعات نویسنده در ویکی پدیا: https://de.wikipedia.org/wiki/Frank_B%C3%B6sch The turning point in 1979: When the world began today عنوان کتاب به انگلیسی @doranejadid
مطلبی بسیار خواندنی از "نیل مک گریگور" (Neil MacGregor) در گاردین به تاریخ 5 اکتبر 2018 وی در یادداشتی نسبتا مبسوط تحت عنوان " Belief is back: why the world is putting its faith in religion" به تغییر حرکت تاریخی بشر توجه کرده و به دنبال عوامل این تغییر می گردد و خاطرنشان می‌کند که به احتمال زیاد، این نقطه‌ی عطف تاریخی با انقلاب اسلامی در 1979 میلادی آغاز شده و در جهان تاثیر گذاشته است. این تاثیر را می‌توان در بازگشت ایمان به زندگی اجتماعی مشاهده کرد. وی به حادثه فروپاشی دیوار برلین اشاره می‌کند و تکرار الگوی مبارزاتی انقلاب اسلامی در این حادثه را به تصویر می‌کشد. ترجمه‌ی بخشی از این یادداشت را تقدیم می‌کنم: «اگر یک نفر مجبور باشد یک نقطه‌ی عطفی را پیدا کند برای این تحول، این وقت تاریخی که این تغییر در آن ظهور یافت، به احتمال زیاد انقلاب اسلامی ایران در 1979 بوده است. این انقلاب دنیای سکولار را به‌شدت تکان داد . این انقلاب دقیقا بر خلاف جهت تاریخی ما بود. البته الان می‌بینیم که پیشتاز حرکت عمومی تاریخی شده است. پس از سالیان سال دخالت متکبرانه‌ی انگلیس و امریکا، سیاستمداران شیعی ایرانی راهی پیدا کردند تا در مقابل بیگانگان از هویت خودشان دفاع کنند. در مسجد، و نه در بازار، هویت ملی جدید را تدوین کردند و کل اعضای جامعه در آن شرکت کردند. 10 سال بعد از انقلاب ایران، کلیسای لوتری آلمان شرقی هم همین کار را انجام داد و علیه دولت تمامیت‌خواه مبارزه کرد و نهایتا واژگون کرد. در هر دو مورد - ایران و آلمان - ساختارهای ایمانی راهی برای آزادی گشودند». If one had to choose a tipping point, a specific moment at which this change crystallised, it would probably be the 1979 Islamic revolution in Iran. Deeply shocking to the secular world, it appeared at the time to be pushing against the tide of history: now it seems instead to have been the harbinger of its turning. After decades of humiliating intervention by the British and the Americans, dissenting Iranian politicians – many of them far from devout – saw in the forms of Iranian Shi’ism a way of defining and asserting the country’s identity against the outsiders. The mosque, even more than the bazaar, was the space in which new national narratives could be devised and in which all of society could engage. Ten years later, the Lutheran churches of East Germany played a comparable role for those resisting and ultimately overthrowing an oppressive state sustained in office by the armies of the Soviet Union. In both cases, faith structures (literal and metaphorical) were for a time seen not as oppression, but as frameworks for freedom. لینک دسترسی به مطلب یادشده در گاردین: https://www.theguardian.com/books/2018/oct/05/belief-is-back-societies-worldwide-faith-religion اطلاعاتی پیرامون نیل مک گریگور https://en.wikipedia.org/wiki/Neil_MacGregor فایل های مربوط به متن کامل این یادداشت در ادامه بارگزاری شده است. @doranejadid
امروز سالگرد نامه تاریخی امام خمینی به گورباچف است. در اولین روز سال 1989 میلادى، 11 دى 1367 نامه‌ی معروف و تاریخى امام خمینى خطاب به "میخائیل گورباچف" آخرین رئیس جمهور شوروى در زمینه‌ی مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز شوروی از اتکاء به غرب انتشار یافت. این نامه در شرائطى منتشر شد که اتحاد جماهیر شوروى هنوز به‌عنوان یک مجموعه‌ی سیاسی و یکی از قطب‌های قدرت آن روزگار برقرار بود؛ جنگ سرد خاتمه نیافته بود؛ دیوار برلین به‌عنوان نماد جدایی شرق و غرب فرو نریخته بود؛ و حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسى شوروى و بر مقدرات مردم در جمهورى‌هاى این کشور هنوز برقرار بود. امام خمینى در نامه‌ی عبرت‌آموز خویش به گورباچف در حالی از صداى شکسته‌شدن استخوان‌هاى مارکسیسم سخن به‌میان آورد که حتى خوش‌بین‌ترین رهبران جنگ سرد در آمریکا، سقوط ابرقدرت کمونیستى شوروى به ذهنشان خطور نمى‌کرد. این پیام امام خمینی و این بینش و قدرت پیش‌بینی برخاسته از اشراف و اشعار و آگاهی به آغاز "دوران جدیدی در عالم" بود که بر معادلات قدرت و نحوه‌ی تعامل انسان با حیات و زندگی اجتماعی نیز سایه می‌انداخت و حوادث روزگار را متاثر از خود می‌ساخت. ایشان اتحاد جماهیر شوروى را از روى‌آوردن به غرب براى حل مشکلات اقتصادى خویش برحذر داشت و از زوال غرب، پس از زوال شرق کمونیستی سخن به‌میان آورد و تنها راه بقا را روی‌آوردن به ایمان و راه معنویت شمرد. گورباچف سال‌ها بعد خود با صراحت به دو نکته اعتراف کرد: نخست عدم فهم دقیق مطالب نامه حضرت امام(ره)؛ و دوم عمل‌نکردن به آن نصایح. به اعتقاد وى، این دو غفلت باعث فروپاشى این کشور شد. گورباچف پس از فروپاشى شوروى ابراز تاسف کرد که اگر آن روز به نامه‌ی امام خمینى بیش‎تر توجه مى‌نمودم و مسیر خود را اصلاح مى‌کردم، هرگز دچار چنین سرنوشتی نمى‌شدیم. با وجودى که مخاطب این پیام بلوک شرق بود، اما امروز نیز زنده است؛ چون تأکید دارد تا زمانى که نظام ها، قدرت ها و کشورها بر اساس تفکرات مادى و مادى گرایى باشد و به خداوند و معنویت و نیازهاى فطرى انسان نظر نداشته باشند، محکوم به نابودى و سقوط هستند. 21 دسامبر سال 1991 میلادی، رهبران 11 جمهوری شوروی در یک جلسه در شهر آلماآتی قزاقستان مرگ اتحاد جماهیرشوروی را اعلام کردند؛ بوریس یلتسین به‌عنوان رئیس جمهور فدراسیون روسیه، مهار قدرت در بزرگ‌ترین جمهوری سابق شوروی را به‌دست گرفت؛ و نهایتا در شب 25 دسامبر سال 1991 میلادی، بدون بروز خشونت و خونریزی، میخائیل گورباچف به‌عنوان رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروی و دبیرکل حزب کمونیست شوروی از کلیه مقام های خود استعفا داد. او زمانی که در تعطیلات به‌سر می‌برد، توسط عده‌ای دستگیر و زندانی شد و به‌دنبال آن پایان عمر اتحاد جماهیر شوروی اعلام گردید! @doranejadid
گورباچف در پاسخ به نامه امام - بدون توجه به روح اصلی پیام ایشان - نوشته بود: «ملت ما نیز انتخاب خود را به عمل آورده و این در سال 1917 بود. در رهگذر ما، هم مشکلات بزرگی بود و هم موفقیت‌های چشمگیری بوده. هم اشتباهات وخیمی بوده است و هم نقض حقوق بشر بوده که ما با این اشتباهات خود را اصلاح می‌کنیم و آن را محکوم می‌کنیم. علی‌رغم تمامی مشکلات، ما از دستاوردهای خود توانستیم دفاع کنیم چون انتخاب مردم راست بوده است. می‌خواستم به استحضارتان برسانم که مساله آزادی انتخاب در دستور روز زندگی بین‌المللی کنونی نیز هست. تحولات عظیمی در جهان، اخیراً پدید آمده و فکر می‌کنیم می‌شود گفت که ما در آستانه یک نظام جدید اقتصادی و سیاسی قرار داریم. اما این هدیه امپریالیست ها نیست، این اراده ملت‌هاست و اراده زمان است. چاره دیگری وجود ندارد». امام خمینی، در واکنش به پاسخ نامه گورباچف، که توسط "ادوارد شواردنادزه" وزیر خارجه وقت شوروی، در هفتم اسفند ماه 1367 در حسینیه جماران تهران تسلیم ایشان شد، خطاب به وی گفت: «به ایشان بگویید که من می‌خواستم جلوی شما یک فضای بزرگ‌تر باز کنم. من می‌خواستم دریچه‌ای به دنیای بزرگ، یعنی دنیای بعد از مرگ که دنیای جاوید است را برای آقای گورباچف باز نمایم و محور اصلی پیام من آن بود. امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش نمایند.» گورباچف، در سالگرد رحلت حضرت امام خمینی، طی مصاحبه‌ای با خبرنگار واحد مرکزی خبر در مسکو، از این‌که به هشدارهای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران 3 سال قبل از فروپاشی شوروی بی‌اعتنائی کرده بود، اظهار تأسف کرد و گفت: «مخاطب پیام آیت‌الله خمینی از نظر من، همه اعصار در طول تاریخ بود. زمانی که من این پیام را دریافت کردم احساس کردم که شخصی که این پیام را نوشته بود متفکر و دلسوز برای سرنوشت جهان است. من از مطالعه این پیام استنباط کردم که او کسی است که برای جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامی را بیشتر بشناسم و درک کنم. اما اگر ما پیشگویی های آیت‌الله خمینی را در آن پیام جدی می‌گرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم.» تحلیل این دو پیام رد و بدل شده حاکی از آن است که گورباچف بین دو چیز را خلط کرده بود: "شکل‌گیری نظام جدید اقتصادی و سیاسی به‌عنوان یک پدیده‌ی ناشی از جنگ سرد" یا "آغاز دوران جدیدی در عالم" که با پیروزی انقلاب اسلامی خود را در تغییر سیاسی و اجتماعی ایران نشان داده بود؛ تغییری که هنوز هم که هنوز است می‌رود تا با تاکید بر عنصر معنویت و مبنای فطرت، چهره‌ی زندگی عمومی بشریت را دگرگون کند. اطلاعاتی پیرامون نامه‌نگاری‌های بین امام و گورباچف در ویکی پدیا: https://en.wikipedia.org/wiki/Khomeini%27s_letter_to_Mikhail_Gorbachev اطلاعاتی پیرامون میخائیل گورباچف در ویکی پدیا: https://en.wikipedia.org/wiki/Mikhail_Gorbachev @doranejadid
و این تازه آغاز فصل نسل ماست در این دوران جدید عالم. بسم الله الرحمن الرحیم
1. آیت‌الله خامنه‌ای: امروز تاريخ جهان، تاريخ بشريت، بر سر يك پيچ بزرگ تاريخى است. دوران‏ جديدى‏ در همه‏ى عالم دارد آغاز مى‏شود. نشانه‏ى بزرگ و واضح اين دوران عبارت است از توجه به خداى متعال و استمداد از قدرت لايزال الهى و تكيه‏ى به وحى. بشريت از مكاتب و ايدئولوژى‏هاى مادى عبور كرده است. امروز نه ماركسيسم جاذبه دارد، نه ليبرال‏دموكراسى غرب جاذبه دارد... نه ناسيوناليست‌هاى سكولار جاذبه‏اى دارند. امروز در ميان امت اسلامى، بيشترين جاذبه متعلق است به اسلام، به قرآن، به مكتب وحى؛ كه خداى متعال وعده داده است كه مكتب الهى و وحى الهى و اسلام عزيز مى‏تواند بشر را سعادتمند كند. اين يك پديده‏ى بسيار مبارك و بسيار مهم و پرمعنائى است. اين پيچ تاريخى‏اى كه گفتم، عبارت است از تحول از سيطره‏ى چنين ديكتاتورى‏اى به آزادى ملت‌ها و حاكميت ارزشهاى معنوى و الهى؛ اين پيش خواهد آمد؛ استبعاد نكنيد. اين وعده‏ى الهى است كه: «وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ» . خداى متعال تأكيد مى‏كند كه اگر او را نصرت كرديد، شما را نصرت خواهد كرد. ممكن است در نگاه عادى و مبتنى بر محاسبات مادى، بعيد به نظر بيايد؛ اما خيلى از چيزها بعيد به نظر مى‏آمد و اتفاق افتاد... اگر كسى مى‏گفت كه در كشورى مثل لبنان، يك گروه جوانِ مؤمن خواهند توانست رژيم صهيونيستى و ارتش مجهز صهيونيستى را شكست بدهند، كسى باور نمى‏كرد؛ اما اينها اتفاق افتاد. اگر كسى مى‏گفت كه نظام جمهورى اسلامى با اين همه دشمنى كه از شرق و غرب عليه او اعمال مى‏شد، خواهد توانست سى و دو سال مقاومت كند و روزبه‏روز قوى‏تر شود و جلوتر برود، كسى باور نمى‏كرد؛ اما اتفاق افتاد. «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً» . اين پيروزى‏ها آيت الهى است؛ اينها نشانه‏هائى از قدرت فائقه‏ى حق است كه خداى متعال دارد به ما نشان مى‏دهد. آن وقتى كه مردم به ميدان بيايند، آن وقتى كه ما موجودى خودمان را وارد ميدان كنيم، نصرت الهى قطعى است. خداى متعال راه را هم به ما نشان مى‏دهد؛ «وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» . خدا، هم هدايت مى‏كند، هم كمك مى‏كند، هم به اهداف عالى مى‏رساند؛ شرطش اين است كه ما در ميدان باشيم... اين شروع است، اين آغاز است. ملت‌هاى مسلمان بايد مجاهدت را ادامه بدهند تا بتوانند دشمن را از ميدان‌هاى گوناگون ازاله كنند. مبارزه، مبارزه‏ى همت‌ها و عزم‌ها و اراده‏هاست. هر طرف اراده‏ى قوى‏ترى داشته باشد، او غالب است. آن كسى كه دلش متكى به خداى متعال است، او غالب است. «إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ» ؛ اگر نصرت خدائى را به‌دست بياوريد، هيچ‌كس بر شما غلبه نخواهد كرد؛ شما پيش خواهيد رفت. اين قرن، قرن اسلام است. اين قرن، قرن معنويت است. اسلام عقلانيت را و معنويت را و عدالت را با يكديگر به ملتها هديه مى‏دهد؛ اسلامِ عقلانيت، اسلامِ تدبر و تفكر، اسلامِ معنويت، اسلامِ توجه و توكل به خداى متعال، اسلامِ جهاد، اسلامِ كار، اسلامِ اقدام؛ اين‌ها تعاليم خداى متعال و تعاليم اسلامى است به ما. ما در صدق وعده‏ى الهى ترديد نمى‏كنيم. ما به خداى متعال سوءظن نداريم. خداى متعال ملامت مى‏كند كسانى را كه به او سوءظن دارند؛ «وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً» . وعده‏ى خداى متعال، وعده‏ى صادق است. ما چون وارد مى‏دانيم، داخل عرصه‏ى مبارزه هستيم- ملت ايران همه‏ى امكانات خود را وارد عرصه كرده است- بنابراين نصرت الهى قطعى است. در همه‏ى كشورهاى ديگر هم همين‏جور است. رمز پيروزى و تداوم حركت، توكل به خدا، حسن‏ظن به خدا، اعتماد به خداى متعال و حفظ وحدت و پيوستگى است. عزيزان من! فرزندان من! مواظب باشيد دشمن حركت شما را متوقف نكند. خداى متعال در دو جاى قرآن به پيغمبرش مى‏فرمايد: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ» ، «وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ» ؛ استقامت كن. استقامت يعنى ايستادگى كردن، ادامه دادن، راه را دنبال كردن، متوقف نشدن؛ اين رمز كار است. بايد پيش برويم. اين حركت، حركت موفقى است؛ چون آفاق روشنى دارد. افق، روشن است. آينده، آينده‏ى بسيار روشنى است. آن روزى خواهد رسيد كه امت اسلامى به حول و قوه‏ى الهى در اوج اقتدار و استقلال قرار بگيرد. @doranejadid
👆👆👆👆👆👆 بیانات آیت‌الله خامنه‌ای / در تاریخ دهم بهمن 1390 ديدار شركت‏كنندگان در اجلاس جهانى«جوانان و بيدارى اسلامى»
سید حسن نصرالله: (پنجشنبه شب، ۲۰۲۰/۱/۲) آغاز مرحله و تاریخ جدیدی در تمام منطقه و نه فقط ایران و عراق. @doranejadid
۱۷ دی ۱۳۹۸ در کرمان، سرلشگر حسین سلامی اظهار کرد: «ما به آينده فكر مي‌كنيم ما مي‌خواهيم آينده جديدي بسازيم. اين اراده الهي ماست». @doranejadid