eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
452 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ نظم‌آگاهی به وزن مرگ‌آگاهی (شماره دو) 🕰 مدت زمان مطالعه: پنج دقیقه ⚖️ تعداد واژه: 536 کلمه "نظم‌آگاهی" - بر وزن مرگ‌آگاهی - را می‌توان به‌معنای درک نظم و نظام آمدوشد زمان و تغییرات و تبدیلات و تحولاتی که در بستر زمان واقع می‌شوند، معنا کرد. نظم‌آگاهی عبارت است از درک حکومت نسبی زمان بر فعل و اختیار و اراده‌ی آدمی؛ درک این مطلب که اگر حتی من بنشینم، تحولات زمان مرا با خود خواهد برد و بر من تاثیرات اجتناب‌ناپذیری خواهد گذاشت. مثلا: پیرم خواهد کرد؛ سلامتی‌ام را اندک‌اندک از من خواهد ستاند؛ توان جسمی‌ام را به‌تدریج روبه فرسایش خواهد برد؛ زیبایی‌های ظاهرم را به تاراج خواهد سپرد؛ یا به عبارت قرآن: «وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ» (یس، 68). نظم‌آگاهی، تصدیق این معناست که اگر جنب‌وجوش من مستند به یک آگاهی بلند و منسجم نباشد، جبر آنتروپی من را در هاضمه‌ی خود هضم خواهد کرد. نظم‌آگاهی با درک حرکت زمان و با فهم حضور اجتناب‌ناپذیر، گریزناپذیر و انکارنشدنی آنتروپی عالم هستی، آدمی را به این ضرورت واقف می‌کند که باید برای زندگی‌ - چه فردی و چه جمعی – "طرح" داشت؛ طرحی که از نظم‌آگاهی برخیزد و امکان درگیرشدن و عبور از حجاب آگاهی‌های دیگر را ایجاد کند. طرحی که شتاب حرکت و تغییر آدمی را بر سرعت آنتروپی حیات غالب کند و اراده و اختیار بشر را بر تحولات زمانه حاکم گرداند. بدون نظم‌آگاهی، هر حرکت ما تابعی از نظم و معادله‌ی حرکت دیگریست. نظم‌آگاهی برای مطالعات تمدنی، یک الزام است؛ چراکه بدون بنیان‌نهادن یک نظامی منسجم از آگاهی مبتنی‌بر درک نظام عالم، اساسا نمی‌توان از خرق و قلع دوران مدرن و جعل دورانی جدید در عالم سخن گفت. نظم‌آگاه، رد پای گذران زمان را پیش چشم تمدن‌پژوه می‌گذارد و او را به درنگ در حرکت تاریخ می‌کند؛ تا از مشاهده‌ی حرکت زمان، (1) موقعیت زمانه‌ی خود را بفهمد؛ (2) "نسبت جامعه‌ی خود با زمانه‌ی خود" را بسنجد؛ (3) تاثیر معادلات زمانه را بر تحولات و تغییرات جامعه‌اش وجدانا درک کند؛ (4) تاثیرات انکارناپذیر الگوها و ساختارهای جامعه بر خودش را وجدان کند؛ (5) و عمیقا بفهمد که برای سلوک به‌سمت یک غایت، به‌هر معنایی که تفسیر کنیم، نمی‌توان از تاثیرات زمانه و جامعه چشم پوشید. عمیقا بفمد که اگر راکب زمان نباشی، مرکب زمانه‌ات خواهی شد. نظم‌آگاهی نشان می‌دهد که برای خودسازی، لاجرم باید جامعه‌پردازی کرد؛ باید دوران‌سازی کرد و طرح خود را در قالب یک تمدن، گسترش داد. باید تقوای پرهیز را به ارتفاع تقوای ستیز رفعت بخشید و نه صرفا به‌مثابه یک بنده‌ی سربه‌زیر، که در کسوت کارگزاری اراده‌ی رب‌العالمین به پرستش پروردگار عالمیان پرداخت و حقیقت پرستش را در صنع مشاهده کرد؛ چه در ساختن خود، چه در ساختن جامعه و چه در ساختن زمانه. نظم‌آگاهی، بستر طلوع امام زمان در وجود انسانی است که به این موطن از آگاهی رسیده است؛ طلعت‌اش به نور وجودی روشن می‌شود که افسار زمان را – با همه‌ی چموشی دوران‌ها - به‌سمت مقصدی به پیش می‌کشد؛ ولو این چموشی‌ها رسیدن به این مقصد را به تاخیر بیاندازند. نظم‌آگاهی، می‌تواند بخشی از ایمان ما در آخرالزمان باشد. عمقی به ایمان‌مان ببخشد که در غربال‌های زمانه فرو نلغزیم؛ هنگامه‌ی تلبّس باطل به‌سیمای حق، دل از کف ندهیم و حضور در جبهه‌ی حق برای تمهید روزگار خروش را بی‌برنامه رها نکنیم. نظم‌آگاهی، قرین مرگ‌آگاهی است و ثقل وصیت مولا در دعوت به تقوا؛ و سمند و جوشن حضور در منازعات و ابتلائات تاریخی. @doranejadid