32 - گفت: ای ابلیس! تو را چه شده است که با سجده کنندگان نباشی!
33 - گفت: من آن نیستم که برای بشری که او را از گلی خشک، از لجن ماندهی بدبوی آفریدهای سجده کنم
💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
#شهیدانه
کاری که انجام میدهید، حتی نایستید که کسی بگوید خسته نباشید. از همان درِ پُشتی بیرون بروید؛ چون اگه تشکر کنند، تو دیگر اَجرت را گرفتهای و چیزی برایِ آن دنیات باقی
نمیماند!
+شهید حسین تهرانی مقدم
💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
دوره های آموزشی کاملا رایگان
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_شصتُ_نه از محل استقرار تا قلب دمشق، بیست کیلومت
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_هفتاد
سکوت میکنم و گوش میسپارم به همهمه آرامشبخش حرم. دامان ضریح را گرفتهام. دریای دلم موج میزند بر کرانهی بیکرانهی این دریای آرامش. دلم، در برابر عظمت این بارگاه، خضوع میکند... بانو! برای شما خودم را آوردهام؛ پاکم میکنید و میپذیرید؟ خودم را توی آینهی ضریح میبینم. باران اشکها ضریح را خیس میکنند. میشود بارانِ رحمتتان ببارد به خشکزارِ دلم؟ گلایههایم را با آیت صبر در میان میگذارم؛ گلایه دارم از خودم....
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
هدایت شده از عنترنشنال | antarnational
🔴 دو ستـون از صحنه های انقلاب اسلامی
🔹ستون بالا: رزمندگان خمینی مقابل دنیای کفر در جنگ تحمیلی
🔹ستون پایین : رزمندگان خامنه ای مقابل دنیای کفر در جنگ ترکیبی
🇮🇷 کانال رسمی #عنتر_نشنال 👇🏻
@antarnational
- هنگامی که بر او وارد شدند و سلام گفتند گفت: همانا ما از شما بیمناکیم
53 - گفتند: مترس که ما تو را به پسری دانا مژده میدهیم
54 - گفت: آیا با این که مرا پیری فرا رسیده است بشارتم میدهید! به چه بشارت میدهید!
💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بارش برف در مکه مکرمه جمعی از زائران خانه خدا را غافلگیر کرد و زائران در حالی که زیر برف خیس شده بودند، به زیارت و طواف کعبه پرداختند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
یه دست تو صدا داره
که دلها رو تکون داده
▪️ ویژه سالگرد عروج زیبای سردار دلها
دانلود نسخه اینستاگرام
@Ostad_Shojae
دوره های آموزشی کاملا رایگان
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_هفتاد سکوت میکنم و گوش میسپارم به همهمه آرامش
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_هفتادُ_یک
دقیقهها زود گذشتند و مرا تشنه گذاشتند. باید میرفتیم. سفرهی دلی را که باز کرده بودم، حالا کولهبارِ راهم میکنم. با شما وداع نمیکنم. شما حی و حاضرید و من میخواهم با شما باشم... حرفهایمان با فاطمه چرخ میخورد توی ذهنم؛ پرسیده بود برای چه میخواهی بروی؟ و من گفته بودم میخواهم از حرم حضرت زینب(سلامالله علیها)، از انسان و از سرزمینم دفاع کنم. میخواهم با تمام وجود درک کنم که در سرزمین آشوب چه میگذرد... اینها را گفته بودم اما اینجا خودم را در قامت یک مدافع نمیبینم؛ گویی اوست که از ما دفاع میکند....
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪